0


|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
می خاین اصلا یه کاری کنیم تمام پست های منو پاک کنین خودمم پاک کنین اینجوری بهتر نیست آخه ظاهرا اینجا باند بازیه یسری باهمن ما موندیم تنها من این همه حرف بدرد بخور زده بودن آقایون فقط کلمه خر رو فهمیده بودن و درباره این کلمه بحث کرده بودن در حالی که چیزی که من نوشته بودم به همه پست های تاپیک میارزید چون حقیقت عینی رو میگم به چرندیاتو و ... هم اعتقاد ندارم ...
آقا خشایار خان من بیجا کردم هنرمندم من هیچی نیستم فقط چیزی که تو مغزم رو میگم به هیچ کس هم توهین نکردم مثل اینکه امروز روز توی این جامعه معنای هنرمند هم عوض شده البته فرقی بحال من نمیکنه چون من پانک ام نه موزیسین ...
اگر جنبه بحث سنگین رو ندارین کلا بگین ازین تاپیک ها ننویسن و مثلا درباره ساسی مانکن و ترانه زیبای سوسن خانوم و پنگول و ... که شاخ موسیقی روز ایران هستند مطلب بنویسند
ویرایش توسط A_Cops_2 : Sunday 13 February 2011 در ساعت 12:49 AM
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
خنیاگری وموسیقی در زمان زندیه (1209-1163 هجری)
کریم خان زند ، بنیانگذار سلسله زندیه ، به گواهی تاریخ نویسان ایرانی و خارجی مردی بسیار نیک ، زنده دل ، عادل و یکی از سلاطین برجسته ایران بود که مدت سی سال حکومت کرد .
چنانکه آشکار است ، در زمان سلطنت کریم خان زند ،سخت گیری های مذهبی عهد صفویه فروکش کرده بود ، و از طرفی دیگر ، این پادشاه مردم دوست میل داشت مردم ایران در رفاه و خوشی و خرمی زندگی کنند .
از این رو در زمان حکمرانی کریم خان زند ، موسیقی رونق پیدا کرد و خنیاگران در مقایسه با زمان صفویه ، از آزادی فراوانی برخوردار بودند و کسب و کار آنها پر رونق بود . مولف کتاب رستم التواریخ که خود را رستم الحکمای آصف نامیده است مطلب جالبی درباره زندیه نگاشته است. نامبرده درباره ی کریم خان زند می نویسد :
وکیلی که بد فخر جمله ملوک
به فرمانروایی ز حسن سلوک
در ایامش ایران طربخانه بود
ز عهدش غم و غصه بیگانه بود
و نیز همین مولف که خدمت سروران گرامی عرض کردم در جای دیگر از تجمع لولیان یا کولیان (که در تاپیک های اول در موردشان برای یکی از دوستان شرح دادم) رامشگر در شیراز گزارش داده است :
غرض آنکه والاحاه کریم خان جم اقتدار وکیل الدوله در حضر و سفر با موکب خود ، بر سبیل ضرورت افواج فیوج [کولیان] . . .
بسیار به جهت لشگریان می داشت و لولیان شهر اشوب دلربا وارباب طرب با اردوی خود در همه جا میبرد . (همان : ص 231)
همچنین جناب رستم الحکماء آصف ، از بزم الاجاه علی مراد خان زند ، که به خاطر ایلچی روم (دولت عثمانی) در اصفهان برگزار شده بود سخن به میان آورده و مینویسد :
... و و بازار ها و دکاین را از افروختن چراغان بسیار و مشعل ها و شمع های بی شمار ، مانند سپهر لاجوردی چراغستان نمودند و در همه جا بزم و طرب آراسته و دف و ناقاره و عود و رود و چنگ و رباب و بربط و سرنای و نی و چار تار (منظور همون چهار سیم در زمان صفویه) و تنبور و سنطور(سنتور در نگارش قدیم) و موسیقار با آهنگ ونوا و دستان و ارباب و جد و رقص و لهو و لعل و مطربان خوش ساز نغمه پرداز خوش آواز زهره را بی هوش ، مانند مستان و در شب ها از آتش بازی های بسیار گوناگون ، فلک لاجوردی را از افکندن شهاب خجل و منفعل و حیران نمودند . (همان ،ص441) .
در گفتار بالا مولف از 13 ساز ایرانی نام برده و در جاهای دیگر کتاب ، از الات دیگر چون ارغنون ، تنبک چغانه ، سرنای ، سنج ، صور ، طبل ، کرنا ، کوس کورگه ، گفتگو کرده است ، که روی هم رفته بیش از 26 ساز ایرانی معرفی شده است.
با آنکه بازار خنیاگری در زمان زندیه داغ بود ، با این حال ، همانند زمان صفویه و افشاریه پیشرفتی در موسیقی نظری حاصل نشد .
----------------------------------------------------------------------------------------------------
برای گفتن مقدمه از دوره قاجاریه که در واقع بحث بعدی ما در عرصه تاریخ موسیقی ایران مباشد در این تاپیک فقط یادی از شادروران حسن مشحون ، می کنم که از گسیختگی شیرازه موسیقی و عدم رعایت اصول فنی پیشنهاد و دگرگونی در روش عملی آن را در آستانه تشکیل سلسله قاجاریه سخن رانده است .
مرسی از توجه همه سروران گرامی و همراهان این تاپیک که منت میذارن و مطالب رو مطالعه می فرمایند . بی نهایت سپاسگذارم . . .
منبع اصلی این موضوعات در تاپیک های قبلی ذکر شده ____
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 0/0 |
فرهنگ ایران 1 چیزایی داره که ادم واقعا دلایل پیدایش اونا رو نمیدونهنوشته اصلی توسط digilap [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
1 کیس کوچیک همین بکار بردن من حقیر... تو کدوم فرهنگ و زبان
دیگه اینطوری حرف میزنن؟ من و شما هم بدون توجه به معانی اونا رو
بکار میبریم ! توی تاریخ هم همینطور بوده! همیشه تا مرز تحقیر خودمون پیش رفتیم
همیشه 1 شاهی داشتیم که حکومت میکرده به القاب مختلف.. و بقیه حقیر بودن... دیگه بماند باقی حرف ها! حتی اجازه نداریم یه بحث منطقی را ه بندازیم! بحث سیاسی ممنوع
بحث مذهبی ممنوع اوکی چه بهتر ولی بحث علمی هم نیاز به انالیز داره اخه که اونهم
محتملا ممنوع
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
عجب دوره زمونه ای شده . . .
برام جالب هست که مطلب به این مفیدی ، وقت به این با ارزشی ، 2 ساعت تایپ می کنم هیچ کس نمی خونه دریغ از یه تشکر (از برای دلگرمی و خسته نباشید)... یا شاید اصلا مطلب رو میخونید ، اما کافی هست بحث دین و سیاست و عقاید بیاد وسط ، اونوقت باید تاپیک رو دید ثانیه ای یک پست داره . . . آخرشم توسط دوستان تاپیک قفل میشه
بابا نکنید این کارا روحیفه به خدا . سایت به این آموزندگی . . . اونوقت. . .
![]()
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 9/1 Given: 0/1 |
درودی دوباره به همه ...
مدتی نبودم تاپیک از دستم در رفته ... از دوست خوبم Mixer تشکر میکنم که این همه مطالب خوب و بدرد بخور به تاپیک اضافه کردند ... هم دستت درد نکنه هم ایشاله کیبوردت صد سال عمر کنه ... !
یه سری مطالب دیگه جمع آوری کردم .. که امیدوارم خوشتون بیاد ...
اونطور که من دیدم توی بررسی هام حمله ای که اعراب به ایران کردند بسیار بسیار ضربه سنگینتری نسبت به تمام جنگهای دیگر تاریخ ایران داره ...
اعراب میدونستند که با چه کشوری طرف هستند و پی به حقارت ابدی خودشون در مقابل فرهنگ و تمدن ابدی ایرانیان برده بودند ...
بنابراین هم با خشونت و هم با از بین بردن نشانه های تمدت ایران سعی کردند که آهسته مردم ایران میراث گذشته خودشون رو از یاد ببرند ...
این کار با از بین بردن مراکز علمی - دانشگاهها و کتابخانه های ایران همراه بود ...
کتاب سوزی به دست اعراب
ابن خلدون درباره کتاب سوزی به دست اعراب چنین میگوید : ایرانیان به سبب عظمت کشورشان که کوله بار چندین قرن تسط بر جهان را در برداشتند و تمدنی کهن را در خود جای داده بودند و به سبب استمرار پادشاهی شان علوم عقلی نزدشان بسیار بزرگ و دامنه اش گسترده بود. در زمانی که ایران فتح شد کتابهای بسیاری از کتابخانه ها بدست آمد در نتیجه سعد ابی وقاص به عمر ابن خطاب نامه نوشت تا درباره کتابها تصمیم گرفته شود که در اختیار اعراب قرار گیرد. عمر پاسخ داد که همه کتابها را در آب بریزید و یا آنکه آتش بزنید زیرا اگر چیزهایی در آنها باشد که برای راهنمایی و هدایت انسانها باشد خداوند ما را هدایت کرده است و نیازی به آنان نیست اگر هم گمراهی باشد که خدا ما را از اینها نجات بدهد پس به دستور عمر همه کتابها نابود گشت و هیچ برای ایرانیان باقی نماند.
کتاب دو قرن سکوت نوشته دکتر عبدالحسین زرینکوب(برگ 114 زیر عنوان کتاب سوزی): بدینگونه شک نیست که در هجوم تازیان بسیاری از کتابها و کتابخانه های ایران دستخوش آسیب و فنا گشته است. این دعوی را از تاریخ ها می توان حجت آورد و قرائن بسیار نیز از خارج آنرا تایید می کند. تردیدی در این زمینه لازم نیست زیرا برای عربی که جز کلام خدا هیچ سخن را قدر نمی دانست کتابهایی که از آن مجوس بود و البته نزد وی دست کم مایه ضلال بود چه فایده داشت که به حفظ آنها عنایت کند؟ ...
وحشی گری اعرابابوبکر نرشخی (تاریخ بخارا): بیکند شهری بود از سغد و سغد مرکز تجاری بین المللی در شرق ایران در زمان ساسانیان بود و شهری بسیار زیبا و ثروتمند . اندربیکند مردی بود که دو دختر با جمال زیبا داشت. ورقا ابن نصر فرمانده سپاه اعراب هر دو دختر را از خانه بیرون کشید. مرد ایرانی گفت : در میان این شهر بزرگ چرا دختران مرا میبری؟ ورقا پاسخی نداد مرد بجست و کاردی بر وی بزد ورقا زخمی شد ولی کشته نشد چون خبر به قتیبه رسید گفته شد که همه شهر حرب هستند در نتیجه شهر به کلی منهدم گشت مردان قتل عام گشتند و اموال شهر به تصرف در آمد سپس کشتار سمرقند و خوارزم شد بعد از آن گرگان به محاصره یزید مهلب در آمد و طبری مینویسد او با خدا پیمان بست که به مناسبت این مبارزه طولانی ایرانیان طبرستان با اعراب و کشتن عده زیادی از اعراب در آنجا آنقدر از مردمان آنها خواهد کشت که خونشان به جریان بیافتد و آسیاب ها بگردش درافتد و با خون آنها گندم و نان بپزند. محاصره بعد از 7ماه به پایان رسید. یزید مهلب 1000 نفر را در دره ای برد و همگان را قتل عام نمود ولی خونشان به جریان نیافتاد. لیکن دستور داد آب را به خونها ببندند تا جریان بیافتد گزارش این نبرد حاکی از آن است که 14000 هزار ترک در شبه جزیره و 40000 تن ایرانی در نبرد گرگان کشته شدند و هزاران اسیر بدست آمد و 30 میلیون درهم غنائم بدست آمد. که یک پنجم آن به مبلغ 6 میلیون درهم راهی دمشق شد.
آری این چنین بود که قومی با این درجه از توحش و بربریت بر ایران چیره گشت و با همه ناتوانی و درماندگی که داشت بر اوضاع مسلط گشت. زبان پهلوی جای خود را به زبان تازی (عربی) داد. مردمانی که مدتها از ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا لذت برده بودند رفته رفته با صدای زنگ شتر مانوس شدند و نیز یکی از اثر گذارترین این آسیبها به زبان و فرهنگ ایران بود. و این گوشه کوچکی از تاریخی است که اعراب به آن افتخار می کنند... فردوسی بزرگ می فرماید:
ز شیر شتر خوردن و سوسمار / عرب را به جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند آرزو / تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
برگرفته از : [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
ما اصلا مایل نیستیم تاپیکی را حذف یا قفل کنیم
لطفا برای ارسال مطلب همه جوانب را در نظر بگیرید
...
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
mixer و Dj_MAN ممنون بابت مطالب مفیدتون
خسته نباشید
Thumbs Up/Down |
Received: 9/1 Given: 0/1 |
سلام ... تشکر میکنم ...نوشته اصلی توسط A_Cops.2 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ببخشید منظورتون مسائل و بحث های قبلی بود یا آخرین پست من مشکل داشت.. ؟
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
فکرکنم منظورشون من بودم چون اگه شما بودید که پستتون نبود !نوشته اصلی توسط Dj_MAN [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آقای A_Cope با کی بودی ؟
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
نوشته اصلی توسط nina [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
با سلام
صحبت شما از برخي لحظ درسته
اما فرهنگ ما اصالتا فرهنگ فروتنيست چرا كه انسان در آن خالي از اصالت و لذا فاقد غرور است و اصالت و غرور از آن ذات باريتعالي است!
اين در تربيت و نوع برخورد ماست! و شما (شماي نوعي منظور است) كه در حال گذار هستيد! به نوعي در ميان قرار گرفته ايد از طرفي خود را صاحب غرور ميدانيد و از طرفي اگر كسي با اعتماد به نفس با شما صحبت كند يا منتظز سلام از طرف شما بمامد شما قطعا در دل خوشحال نخواهيد شد!
به بيراه نرويم
موسيقيه ما هم خالي از اين معاني نيست!
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
برادر جاننوشته اصلی توسط mixer [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
راستش شما در آموختن علم به بنده (منظور همان من است!) هستيد!
چيزي ندارم در مورد موضوع بگويم! كامل است و از دانش بنده بالاتر!
چيزهاييست كه نميدانستم و سپاسگذارم!
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
منظور شخص خاصی نبود
کلا عرض شد
با تشکر
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
برید اون بالا رو نگاه کنید. نوشته :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] اين نوشته به وسيله [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] پاک شده است. دليل: لطفا رعایت کنید
تا وقتی اینطوری هستیم و هیچ رقمه نمیتونیم حرف راست بزنیم، همین آش و همین کاسه است. اینم الان پاک میشه!!!
مگه حرفی که زدم دروغ بود ؟
.:.::سنتور، این ساز آسمانی::.:.
{وصال پارسی}
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
100 % با این جمله مخالفم اصلا معنایی نداره برای من البت مخصوصا اینجاش: و لذا فاقد غرور استنوشته اصلی توسط digilap [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 51/1 Given: 3/0 |
دوست عزیز من از پاک کردن یا پاک نکردن پست دفاع نمیکنم ...نوشته اصلی توسط vesall [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
فقط شما خودتون فکر کنید که اگر چشم یکی از همونایی که خودتون میدونید به این مطالب بخوره و بهانه دستشون بیفته . اونوقت که مینوسی NoteAhang. com صفحه ی پیوند های مفید باز بشه خوبه ؟؟؟
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
والا من نميدونم چرا همه جملات رو پاك كردي و فقط اون قسمتي رو كه دوست داشتي گذاشتي بعدم نتيجه اخلاقي گرفتي دوست عزيز!نوشته اصلی توسط Punk [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اما به دوستان پيشنهاد ميكنم به اصل عرايض بنده در پست خودم مراجعه فرمايند! و نتيجه گيري كنند
در ثاني من از ديدگاه يك موافق به موضوع نگاه نكردم بلكه موضوع رو توضيح دادم
در آخر بايد عرض كنم : مخالفت شما رو هم كاملا پذيرا هستم . و مشكلي نميبينم!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)