لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 16 از 49

موضوع: موسیقی ایران پس از ورود اعراب

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #15
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post خصوصیات کلی موسیقی ما بعد از آمدم اسلام به ایران


    0 Not allowed! Not allowed!
    عبد القادر غیبی (مراغی) آخرین موسیقی دان برجسته در موسیقی کلاسیک ایران می باشد . متاسفانه موسیقی ایران در زمان صفویه چندان پیشرفتی نداشت و دانشمندی چون عبدالقادر در صحنه ظاهر نشد ، اما دکتر سپنتا مشخصات کلی موسیقی ایران پیش از صفویه را چنین توصیف کرده است .

    1- موسیقی به نحو چشمگیری تابع شعر گشت و طبیعتا وزن های بحور شعر در وزن موسیقی تاثیر نهاد ، و برخی از شعرا اشعار خود را با آواز و نواختن ساز اجرا می کرده اند .

    2- نواهای دوران باستان و مایه ها (دستان ها) که منسوب به باربد بود تاثیر زیادی بر آثار موسیقی داشت.

    3- بر اثر دقت در پرده بندی و کوک های مختلف ساز هایی مانند تنبور خراسانی و تنبور بغدادی و فواصل موسیقی و درجات گام معمول تا حدی روشن می شود که ضوابطی در کتاب های معتبر موسیقی پدید آمده است

    4- نحوه ی اجرای گوشه ها و مایه ها و تناسب حال هر مقام با حال شنوندگان در مجلس استماع ،مطرح گشت .

    5- ساز های متنوعی در همنوازی به کار رفت و برخی ساز های جدید مانند مغنی (نوعی عود) و نزهه (نوعی قانون) اختراع شد .

    6- ابتکارات برخی موسیقی دانان و نوازندگان باعث ایجاد گوشه های جدید گشت که به ردیف موسیقی ایرانی اضافه گشت مانند بوسلیک (در نوا) و ابراهیمی در عشاق و غیره .

    7- ضوابطی برای انواع تصنیف و مشخصات ملودی و آواز تعیین شد مانند چهر قطعه نوبه ، قول (شعر عربی) ، غزل (شعر فارسی) ، ترانه (در بحر رباعی) و بقیه قسمت های تصنیف که عبد القادر در کتاب خود به نام جامع الالحان ذکر کرده است.



    دوره صفویه و موسیقی (1148-905 هجری)

    سلسله صفویه پس از گذشت قرن ها ، برای اولین بار وحدت ملی را در ایران بر قرار ساخت و مرز های این سر زمین را تقریبا به مرز های دوران ساسانی رسانید و همچنین در زملن صفویه مذهب تشیع به عنوان دین رسمی پذیرفته شد و بدین سان ، برای سومین بار پس از ساسانیان ، دین و سیاست با هم در آمیخت. بالاخره ، در زمان حکمرانی صفویه ، اقتصاد شکوفا شد و صنعت و هنر ترقی کرد ، اما با این حال در موسیقی و به ویزه موسیقی نظری چندان پیشرفتی حاصل نشد .

    جالب اینجاست که بدانید بعضی از سلاطین صفویه چون شاه عباس کبیر (1038-996 هجری) اهل هنر و موسیقی دان بودند و به قول اسکندر بیک ترکمان ((به هر طایفه به لغت آن طایفه تکلم می فرمایند و با اشعار فارسی دانا بوده . شعر ار خوب می فهمند و تصرفات می نمایند و گاهی به نظم اشعار زبان می گشایند و در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سر امد روزگاراند و بعضی از تصنیفات آن حضرت در میانه ارباب طرب مشهور و معروف است و زبانزد اهل ساز)) (عالم آرای عباسی ، جلد 2 مقاله دهم)

    اما همه مثل شاه عباس کبیر نبودند در کتاب ها نوشته است که یکی از شاهان صفوی یک نفر از موسیقی دانان زمان خود را به جرم همنشینی با فرزندش سلطان حیدر میرزا به دار آویخت و به دستور او تمام خنیاگران (درباری) را به قتل رسانید و در این باب از مسائل باز هم در دوران صفویه پیش آمد . . .

    شاردن فرانسوی که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی یعنی (1106-1077 هجری) به ایران مسافرت کرده و چند سال در اصفهان مشغول پژو هش درباره جامعه و فرهنگ ایران بوده است ، به علل عدم پیشرفت فن موسیقی در ایران و نیز وضع رقت بار خنیاگران و موسیقی دانان اشاره کرده م می نویسد :

    (وضعیت اجتماعی) الات طرب در مشرق زمین همانند خود صنعت موسیقی است : یعنی نواختن اینها خلاف ادب ، و حتی بد تر شمرده می شود ، زیرا روحانیون و مذهب استعمال آنها را حرام شمرده است ، روحانیون و اشخاص مومن حتی از شنیدن اواز الات طرب نیز امتناع می ورزند و به همین جهت این فن در ایران به مانند اروپا صیقل نیافته و پیشرفتی پیدا نکرده است.
    سازندگان و نوازندگان در ایران تهیدست و بد پوشاکان ، فقط گروهی که از طرف شاهنشاه نگهداری می شوند ، شایان توجه می باشند . (وضعیت این دسته تا اندازه ای خوب است و آن را چالغی باشی نامند که به معنی سرگروه سازندگان و نوازندگان می باشد (سیاحتنامه شاردن ، جلد پنج ، ص 144-115)



    موسیقی مذهبی در زمان صفویه

    بین موسیقی و دین پیوند بسیار نزدیکی است و مطالعات انسان شناسی این واقعیت را آشکار ساخته است که پیوند بین دین و موسیقی نه تنها در جوامع پیشرفته بلکه در جوامع ابتدایی انکار ناپذیر است. ترالینگسون درباره ی پیوند موسیقی و دین مطالب ارزنده ای ارایه کرده است که در اینجا پاره ای از گفته های او را نقل می کنیم :

    مومنان به دین ، موسیقی را صدای خدایان یا تنافر از اصوات شیاطین دانسته اند ، گاه آن را به منزله ی پاک ترین نمونه روحانیت ستوده اند و زمانی همانند نهایت تباهی های نفسانی ، مورد نفرت قرار داده اند ؛ در هر دومورد ،اشتیاق انان برای ترفیع آن در عبادت و یا از ریشه کندن ان ، هم در دین و هم در زندگی دنیی یکسان بوده است . . .

    همچنین وی می گوید : متون دینی ، در سراسر جهان در بیشترین بخش تاریخی انسانی ، به جای اینکه ابتدا نوشته شده باشند ، سروده و خوانده شده اند ، و رفتار های مبتنی بر دین ، در تقریبا تمامی سنن مذهبی الفاظ موسیقی را دریافت داشته است.
    روحانیان ناواژو [ناوایو] خواننده اند ، نخستین گروندگان مذهب سنتی مردم سزیلانکا ، طبل زن و رقاص بوده اند ؛ شمن های شمال اروپا / آسیا و اسیای میانه ، موسیقی را اساسی ترین واسطه برای برقراری ارتباط با جهان روحانی دانسته اند . (فرهنگ و دین ، ویراسته میر چاه الیاده ، صص444-443)


    خسته شدم . . . فعلا داشته باشید تا بعد . . .
    منابع و منبع اصلی رو هم که قبلا گفتم خدمتتون . . . مرسی
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  2. 7 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •