لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 23

موضوع: موسیقی که محبوب همه بود

  1. #1
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post موسیقی که محبوب همه بود


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود بر دوستان عزیز . . .

    در سلسله گفته های من درباره ی وضعیت موسیقی ایران که دوستان همراه با رعایت نکردن قوانین لطف کردن تاپیک رو به مرحله ی قفل شدن رسوندن در یک تاپیک جدید مجبور شدم بحث هام رو ادامه بدم . . .

    تقاضا و هشدار :

    اگر خواننده و پیگیر جدی موضوعات این تاپیک هستید، سوال داشتید و یا خواستید به ما در راهبرد پیشرفت سطح معلومات علمی در رابطه با تاریخ موسیقی ایران کمک کنید .
    تمنا دارم : خارج از بحث صحبت نکنید ، در غیر این صورت اولین کسی که از شما شکایت میکنه خود من هستم .
    چون برای ما باعث افتخار هست که اعضا و یا حتی یک نفر قریبه برای تحقیق در اینترنت تاپیک ما رو نطق برداری کنه و در تحقیقش به کار ببره . پس کاری نکنید که این تاپیک هم مثل مابقی ، قفل بشه . . .

    چون رفقا مجبور هستند جهت پایدار بودن سایت. مطالب نا متقارن با قوانین جمهوری اسلامی را منع کنند . لطفا به این موضوع با دید منطقی برخورد کنید ، نه سطحی و پیش پا افتاده . . .

    سپاسگذارم .

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    _((قسمت اول))_

    خنیاگری و موسیقی در دوره قاجاریه (1343-1209هجری)

    شادروان حسن مشحون ، از گسیختگی شیرازه موسیقی و عدم رعایت اصول فنی پیشینیان و دگرگونی در روش عملی آن در آستانه تشکیل سلسله قاجاریه سخن رانده :

    در این دوره موسیقی قدیم ایران اصول علمی و روش فنی خود را از دست داده بود و در روش عملی آن نیز ظاهرا اصول و قواعدی که در گذشته لازمه این فن بود یا به دلیل نبودن معلمانی که از آنها بیاموزند یا حوادث دیگر محجور و فراموش شده بود . در دوره کریم خان زند نیز تشویقی که از اهل موسیقی به عمل آمد ، موسیقی بازاری را رونق بخشید . توجه درباریان ، شاهزادگان و وابستگان دولت و دستگاه حکومت و دیگر مردم به شادمانی باز بر رواج این نوع موسیقی افزود و خواستاران آن بسیار شدند .

    در هر کوی برزن بویژه در شیراز که پایتخت زندیه بود اهل طرب با خوانندگی و نوازندگی مردم را مشغول می داشتند و لازمه مجالس سازی ساز و آواز بود ، در ایم میان بیشتر کلیمیان و مردم عامی و عادی به این حرفه اشتغال جسته بودند و با ساز و آواز فنی قدما مقید نبودند و هر چه می خواندند و می نواختند جالب و سر گرم کننده بود .
    دنبال کار این گروه نوازندگان و خوانندگان تا اواخر عصر قاجار نیز کشیده شد .

    تنها اقلیتی از استادان فن که سنت های پیشینیان را رعایت می کردند و در حفظ موسیقی ملی کوشا بودند برای جلوگیری از گسیختگی موسیقی ایران صورت گرفت.
    آنان آنچه را که بدیشان رسیده بود تنظیم و نگهداری کردند و به خواستاران این هنر آموختند . (تاریخ موسیقی ایران ، جلد 1 ، ص 375) .

    دوره آرامش ، نشاط و رفاه زمان کریم خان زند دیری نپایید و بعد از آن بر سر حکومت ولوله ای بر پاشد و آخر سر آقا محمد خان قاجار . . . و بار دیگر خونریزی و ویرانی بر ایران سایه افکند . . .

    بگذریم . . .

    حکمرانی سلسله قاجار روی هم رفته نتایج شومی را برای ایران و ایرانی به بار آورد ، اما خنیاگری و موسیقی در طول حکمرانی قاجار ، به ویژه تا اواسط سلطنت ناصر الدین شاه به همان روال گذشته که شادروان مشحون ، (در قبل گفتم) ادامه یافت.

    و بار دیگر از جناب مشحون می خوانیم در دوره قاجار :

    دلبستگی پادشاهان قاجاریه به خوانندگان مذهبی و توجه آنان به روضه و تعزیه و مدح و نوحه و اذان و مناجات ، و تشویق این خوانندگان با دعوت به مجالس روضه و تعزیه خود و دادن انعام از یک سو عیش و عشرت دوستی سلاطین و گسترش بساط سور و سزوز طرب و تفریح اندرون شاهی ، علاقه شاهزادگان و رجال درباری و نوازندگی و داشتن خواننده و نوازنده اختصاصی ، نیز میل و رغبت و رقابت زنان متعدد پادشاهان قاجاریه به ویژه ناصر الدین شاه به داشتن خواننده و نوازنده شخصی و واداشتن استادان موسیقی درباری به ترتیب و تعلیم خدمه و صرف مبلغ زیاد در این راه از سوی دیگر عوامل موثری در عصر این سلاطین بوده است. . . (ادامه دارد که من بقیه رو بی خیال میشم)
    (تاریخ موسیقی ایران ، جلد آول ، ص373-372) .

    در بین سلاطین قاجار ، فتحعلی شاه و ناصر الدین شاه راحت طلب و عیاش بودند ، و ازاین رو ، دسته های خنیاگری مرد و زن در دربار آنها مشغول نوازندگی بودند . ناصر الدین شاه که حکومت حدود (1313-1216هجری) رو بر عهده داشت ، از سلاطین با ذوق و اهل بزم بود و رامشگران مرد و زن مجالس بزم او را رونق می بخشیدند . دوستعلی خان معیر الممالک فرزند عصمت الدوله (دختر ناصر الدین شاه) ، مطالب جالبی درباره وضعیت خنیاگری در دربار ناصر الدین شاه نگاشته است. ((بیشتر خاطرات دربار هست اما بسیار جالب هست چون مطلب طولانی میشه نمی نویسم))


    تحولات در خنیاگری و موسیقی

    علاقه دربار و بزرگان به موسیقی و شرکت خنیاگران و رامشگران در مجالس بزم از یک سو ، ارتباط با اروپاییان و نفوذ فرهنگ غرب از دیگر سو ، زمینه گسترش موسیقی و خنیاگری را در ایران فراهم کرد . با وجود این ، مخالفت گروه ها یی با خنیاگران همچنان ادامه داشت و خنیاگران از دست این گروه در عذاب بودند .
    اما روی هم رفته تحولاتی در موسیقی ایران و خنیاگری در زمان قاجار رخ داد که عبارتند از :

    الف : رواج موسیقی در بین بانوان و طبقه بالای جامعه
    ب : تاسیس مدرسه موزیک
    ج: وضعیت ساز ها
    د : تنظیم دستگاه های موسیقی ایران

    __________________________________________________ ___________

    خب این مطالب رو داشته باشید تا تاپیک بعدی که قسمت دوم رو واستون بگم از شرح دادن بند هایی که ذکر شد . . .

    شاد باشید و پر امید
    منبع اصلی : خنیاگری و موسیقی در ایران ، نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند____
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی


  2. # ADS
     

  3. #2
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post قسمت دوم موسیقی در دوره قاجاریه


    0 Not allowed! Not allowed!
    _ قسمت دوم _

    در مطالب قبلی از تحولات در دوره قاجاریه نام بردیم و گفتیم که این رویداد ها در این زمان رخ داد که عبارتند از :

    الف : رواج موسیقی در بین بانوان و طبقه بالای موسیقی

    با آنکه بانوان نوازنده و خواننده همواره در بین دسته های خنیاگران شرکت داشته اند ، با این حال ، چون موسیقی و خنیاگری در جامعه ما به دلایلی که بر شمردیم ، و به ویژه تحریم این هنر در زمان صفویه به صورت هنری نامطلوب و زشت در آمد ، مردم و به ویژه طبقات بالای از پرداختن به آن دوری می جستند .
    اما در زمان قاجاریه، مخصوصا دوران حکمرانی ناصر الدین شاه ، بعضی از بانوان درباری و غیر درباری ، و نیز برخی از بلند پایگان جامعه به فراگرفتن نوازندگی پرداختند . چنان که برای مثال تاج السلطنه ، دختر ناصر الدین شاه و نیز سلطان خانم یکی از زنان دربار در موسیقی مهارت داشتند . اما تا اواخر سلسله قاجاریه ، طبقات بالای جامعه که با موسیقی آشنایی داشتند ، غالبا در نهان نوازندگی می کردند . گفته می شود ((بعضی از علماء فلسفه و حکمت اواخر عصر قاجاریه ، به علم موسیقی واقف و به زدن ساز آشنایی داشتند و درویش خان پنهانی با آنها آمد و رفت داشت و کمتر کسی از هنر نوازندگی آنها با خبر بود)) (تاریخ موسیقی ایران ، جلد اول ، ص386)

    ب : تاسیس مدرسه موزیک

    پس از تاسیس دارالفنون در سال 1368(1851، میلادی) ، شعبه موزیک جهت تربیت دسته های موسیقی نظام ، در آن تشکیل شد . این شعبه زیر نظر کارشناسان چون لومر فرانسوی اداره می شد . هدف شعبه موزیک تربیت نوازنده آلات بادی موسیقی نظام و نیز تربیت مربی برای اداره کردن دسته جات موسیقی نظام بود . از آنجای که لومر با زبان فارسی آشنایی نداشت ، میرزا علی اکبر نقاش باشی (مزین الدله) که در دارالفنون نقاشی و زبان فرانسه تدریس می کرد ، به سمت مترجمی لومر منصوب گردید . میرزا علی اکبر ، بیانات لومر را درباره موسیقی نظری به صورت پرسش و پاسخ ترجمه کرد . و در چاپخانه دار الفنون به چاپ رسانید .
    بعدا یکی از شاگردان لومر به نام غلامرضا خان سالار معزز که در شعبه مزیک مشغول تدریس شد ، با همکاری میرزا علی اکبر ، یک دوره کتاب (هماهنگی و ساز شناسی و ارکستر شناسی موسیقی نظامی) ترجمه کردند ، اما این مطالب چاپ نشد . فارغ التحصیلان شعبه موزیک بعد از تحصیل ، به عنوان افراد سر شناس در رشته موسیقی شناخته شدند (رک : سر گذشت موسیقی ایران ،صص 234 -211)

    در سال 1307 شعبه موزیک از دارالفنون جدا شد ، و به عنوان مدرسه موزیک به وزارت معارف پیوست. ((شرط ورود به این شعبه داشتن گواهینامه و دوره آن پنج سال بود))

    مرحوم خالقی درباره این آموزشگاه می نویسد :



    البته می دانم البته می دان که تاسیس آن تربیت کردن دسته جات موزیک نظام بود . بنابراین شاگردان باید به طوری آماده شوند که بتوانند یک دسته موزیک را اداره کنند . پس علاوه بر تعلیمات مقدماتی مانند تئوری موسیقی و سلفژ و دیکته موسیقی باید به هماهنگی و سازشناسی و ارکستر شناسی موسیقی نظام هم آشنا شوند و لاقل یکی از سازهای بادی رابنوازند . از این گذشته چون به تدریج دسته جات موزیک ، ارکستر الات زهی و ارکستر بالا لایکا (ساز ملی روسیه) هم پیدا کرده بود ، فارغ التحصیل های مدرسه باید بتوانند یک ارکستر الات زهی یا سیمی را اداره کنند . پس لازم بود که به یکی از این ساز ها هم آشنا شوند . نواختن پیانو هم تا درجه ای برای این قبیل اشخاص ضرورت داشت. البته با این همه کار ، فرصتی نبود که بتوانند ، به فراگیری موسیقی ایرانی و ردیف آواز ها بپردازند .

    شاگردانی که ساز بادی می زدند توجهی به فرا گرفتن موسیقی ایرانی نمی کردند زیرا نواختن آن ، در روی آلات بادی ، کار آسانی نبود .
    تنها کسی که ساز هایی مخصوصا ویولن می زدند کمی با موسیقی ملی آشنا می شدند . از مدرسه موزیک سه دوره و روی هم رفته ده تن دیپلمه بیرون آمده است. . . (سر گذشت موسیقی ایران ، جلد 1 ، صص 236- 233)

    (((ادامه دارد)))
    __________________________________________________ ___
    خب 2 تا بند دیگه مانده شد که در بعد خدمتتان عرض می نماییم .
    خوش باشید . . .

    منبع اصلی : (در تاپیک های قبل موجود است)
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی


  4. #3
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post قسمت سوم در دوره ی قاجاریه


    0 Not allowed! Not allowed!
    _ قسمت سوم _


    در تاپیک قبلی از تحولات موسیقی 2 تا بند دیگه موند که :

    ج : وضعیت ساز ها

    برخی از ساز های قدیمی چون رباب ، عود ، قانون و چنگ در زمان قاجار رها گردید و ساز های جدیدی مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1300 هجری قمری ، دو نوع کمانچه به وسیله میرزا غلامحسین اختراع گردید که آنها را طرب انگیز و مدیلا آرا نام گذاشت. همچنین آقا جان (پدر میرزا سماع) نیز کمانچه ای به نام مجلس آرا اختراع کرد که دارای سیم ها و پیچ های زیادی بود و دسته بلندی داشت. این کمانچه شب ها برای ناصر الدین شاه نواخته می شد .

    چنان که پیش تر اشاره کردیم در دوره ی قاجاریه بعضی از ساز های اروپایی از قبیل پیانو ، قره نی ، فلوت ، ویولن وارد ایران شد . از طرفی استفاده از تار و سه تار بیشتر شد . روی هم رفته رایج ترین ساز های زمان قاجار عبارت بودند از : تار و سه تار ، کمانچه ، سنتور ، نی ، سرنا ، دهل ، نی انبان ، دایره و تنبک .


    د: تنظیم دستگاه های موسیقی ایران

    در گذشته موسیقی ایران از لحاظ لحن ، صورت نغمه و دایره ی ایقاعی (ضرب) شامل :
    12 مقام ، 6 آواز ،24 شعبه ، 48 گوشه و 24 ضرب و بیش از 10 ضرب فروع بوده است. چنانکه در کتاب بهجه الروح صفحه 93 که در زمان صفویه نوشته شده است و پیشتر از آن یاد کردیم ، موسیقی ایران به 6 آواز ، 12 مقام ، 24 شعبه ، 48 گوشه و 24 ضرب اصول تقسیم شده بود . اما امروزه تقسیمات قدیمی موسیقی ایران دگرگون شده . شاد روان مشحون در این زمینه می نویسد :

    آنچه اکنون از موسیقی ایران باقی مانده و به عنوان موسیقی ملی ایران ملاک آموزش اساتید ، نوازندگان و خوانندگان است لحن ها ونغمه هایی هست که به هفت و پنج آواز (وابسته به هفت دستگاه) و گوشه ها و دیگر متعلقات آن هم تقسیم شده (ردیف) نامیده میشوند . . .

    هفت دستگاه و پنج آواز و گوشه ها و متعلقات انها از آقا علی اکبر و برادر زاده او آقا غلامحسین و فرزندان آقا علی اکبر میرزا عبدالله و میرزا حسینقلی روایت شده و برنامه آموزش نوازندگی آنان است ، نسبت به سایر ردیف های موجود اصالت و اعتبار بیشتری دارد .
    این هفت دستگاه عبارت اند از : شور ، سه گاه ، چهارگاه ، راست پنجگاه ، ماهور ، همایون ، نوا . و این پنج آواز از این قرارند : افشاری ، دشتی ، ابوعطا ، بیات ترک ، بیات اصفهان .

    دستگاه شور از دیگر دستگاه ها بزرگتر است و غیر از آواز های فرعی دارای ملحقاتی است که هر یک به تنهایی استقلال دارد . ملحقات شور عبارت اند از : ابو عطا ، بیات ترک ، افشاری و دشتی . هر یک از این ملحقات دارای گوشه های دوگاه ، مهدی ، و ضرابی می باشد . و در بردارنده گوشه های غم انگیز ، گیلکی و چوپانی است (رک . نظری به موسیقی ، ج2 ، ص126)

    جناب فرصت شیرازی در کتاب بحورالالحان ، تقسیم بندی دستگاه ها ی هفت گانه را با همکاری میرزا مهدیخان صلحی (منتظم الملک) از شاگردان ممتاز عبدالله نگاشته است. . . ((پایان دوره قاجاریه))
    ________________________________________________

    خب دوره قاجاریه تموم شد و در تاپیک آینده وارد دوره پهلویه خواهیم شد . . .
    در این دوره خواهیم داشت دگرگونی هایی که بی سابقه بوده . . .


    منبع اصلی : (در تاپیک های قبلی ذکر شده)
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی


  5. #4
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post موسیقی در دوره پهلوی


    0 Not allowed! Not allowed!

    _قسمت اول_


    خنیاگری و موسیقی در دوره پهلوی (1357-1304شمسی)

    زندگی مردم ایران از اواخر قاجار تا سقوط پهلوی دچار دگرگونی بی سابقه گردید . ایران همانند دیگر کشور های جهان شدیدا تحت تاثیر پنجمین مرحله انقلاب فرهنگی جهانی یعنی انقلاب صنعتی قرار گرفت. از آنجایی که این انقلاب در اروپا رخ داد ، به عنوان فرهنگ غرب شناخته شده است. در اینجا فرصت بررسی چگونگی تاثیر انقلاب صنعتی و یا به دیگر سخن ، فرهنگ غرب و پی آمد های آن بر تمام جنبه های زندگی جامعه ما فذاهم نیست. از این رو گفتار ما بسیار مختصر و در رابطه با خنیاگری و موسیقی خواهد بود.

    1- نقش دولت نوین در ترویج خنیاگری و موسیقی

    اقتباس علوم و فنون، آموزش نوین ، ابزارها و وسایل نوین از قبیل ماشین ، قطار ، هواپیما ف تلفن ، بی سیم ، رادیو ، تلویزیون ، شیوه های معماری ، تشکیلات اداری - نظامی ، نظام بانکداری ، تاسیس کارخانه و به طور کلی مجموعه ای از عناصر مادی و غیر مادی فرهنگ غرب ، باعث تغییر و تحول در راه و روش زندگی جامعه ایران گردید .

    چنان که بافت سیاسی ، اجتماعی،اقتصادی و ارزش های جامعه سنتی ایران پس از گذشت قرن ها باعث تغییر و تحول شد . برای مثال پایگاه اجتماعی افراد بر خلاف گذشته که بیشتر بر اساس نسب و موقعیت خانوادگی تعیین می شد ، به صورت اکتسابی و در ارتباط با میزان تحصیلات فرد مشخص می گردید . همچنین بر خلاف گذشته ، سواد آموزی نوین نه تنها به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده پایگاه اجتماعی افراد در امد ،بلکه مهمترین عامل در شکل گیری نگرش و جهان بینی کلی افراد گشته است.

    به طور کلی تحولات ناشی از اقتباس فرهنگ غرب ، تاثیری شدید بر موسیقی و خنیاگری در ایران بخشید تا آنجایی که نه تنها موسیقی به عنوان یک علم و به شیوه نوین تدریس می شد ، بلکه خنیاگران به عنوان هنرمند جایگاه تازه ای در جامعه یافتند . تاسیس مدارس و هنرستان های موسیقی از یک سو و افتتاح رادیو و تلویزیون از سوی دیگر ، باعث گسترش و همگانی شدن موسیقی و خنیاگری در بین مردم ایران گردید .

    اولین بار شعبه موزیک در دارالفنون و در سال 1248 خورشیدی (1288قمری) آغاز به کار کرد که آن هم محدود به موزیک نظامی بود .
    سرپرستی شعبه موزیک نظامی ابتدا با مسیو لومر فرانسوی بود ، ولی پس از در گذشت او مدتی تعطیل شد ، و سپس با تلاش مرحوم غلامرضا مین باشیان مجددا شروع به کار کرد .
    پس از فوت مین باشیان سرپرستی مدرسه به شادروان استاد علی نقی وزیری واگذار شد که در آن زمان در این مدرسه ارکستر شناسی ، آهنگ سازی و نواختن الات موسیقی تدریس می شد .

    در سال 1302 مدرسه عالی موسیقی تاسیس شد که باعث تنوع و تحولاتی در موسیقی و خنیاگری گشت. همزمان تاسیس کلاس های استادانی چون درویش خان، مرتضی خان نی داود ، علی اکبر شهبازی ،رضا محجوبی ، موسیقی به تدریج رونق پیدا کرد .

    در سال 1303 کلوپ موزیکال و ارکستر آن تشکیل شد و در سال 1307 مدرسه موزیک نظام که در دارالفنون بود منحل و به مدرسه موسیقی دولتی تبدیل شد . در سال 1312 مدرسه دولتی تبدیل به هنرستان عالی موسیقی شد . .. ((ادامه دارد))
    __________________________________________________ ___

    برای قسمت اول کافیه ...

    منبع اصلی : (در تاپیک های قبلی ذکر شده)
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  6. 14 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  7. #5
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post دوره پهلوی


    0 Not allowed! Not allowed!
    _ قسمت دوم _


    ادامه . . .

    در سال 1323 انجمن انجمن ملی موسیقی به همت شادروان روح اله خالقی تاسیس شد . نامبرده در سال 1328 امتیاز تاسیس هنرستان موسیقی ملی از وزارت فرهنگ گرفت و در همان سال کلاس های موسیقی در انجمن ملی موسیقی تشکیل گردید . در سال 1329 به پیشنهاد وزارت فرهنگ ، نهاد جدیدی به نام اداره کل هنر های زیبا در وزارت فرهنگ پدید امد ، و هنرستان موسیقی تحت پوشش این نهاد قرار گرفت. اداره کل هنر های زیبا شامل : اداره موسیقی کشور ، اداره هنر های ملی ، و دانشکده هنر های زیبا بود ، که به ترتیب در وزارت فرهنگ ، وزارت صنایع و اقتصاد و دانشگاه تهران جای داشتند ، (تاریخ موسیقی ایران ، جلد 2 ، صص 736-735) .

    از سال 1332تا 1339 تعدادی هنرستان در کشور تاسیس شد . در سال 1346 تالار رودکی افتتاح شد ، و در سال 1347 مجله موزیک ایران و مجله موسیقی منتشر شد .

    از طرفی ورود صفحه گرامافون در سال 1323 ه. ق (1906 میلادی) ، افتتاح فرستنده رادیو در سال 1319 خورشیدی ، ورود رادیو ترانزیستوری (1335 ؟) ، تاسیس تلویزیون ایران در سال 1337 ، و نیز ورود ضبط صوت روی هم رفته زمینه دسترسی توده مردم را به انواع موسیقی فراهم آورد ، این تحولات سبب گشت تا موسیقی و خنیاگری ، بر خلاف گذشته به طور بی سابقه ای فراگیر شود و همگان فرصت شنیدن آن را داشته باشند .
    در امر واقع ، رادیو و تلویزیون ، موسیقی و خنیاگری را به داخل منزل کشاندند و مردم را با اهنگ ها و اسامی خنیاگران آشنا ساخت. این رویداد ها تاثیر شدیدی بر پایگاه اجتماعی نوازندگان و خوانندگان بخشید ، چنانکه واژه „هنرمند” جای واژه „مطرب” را گرفت و خنیاگران و موسیقیدانان از موقعیت اجتماعی مساعدی برخوردار گردیدند . چنین تحولاتی از یکسو سبب گردید تا موسیقی از انحصار کوچکی بیرون آید که در نتیجه تعداد زیادی از مردم به فرا گرفتم موسیقی پرداختند .

    2- اوضاع کلی خنیاگری و موسیقی در دوره پهلوی

    نفوذ تمدن غرب و اجرای برنامه های نوسازی در طول حکمرانی سلسله پهلوی ، جامعه سنتی ایران را به طور بی سابقه ای دگرگون ساخت.

    این تحولات که منجر به شکلگیری جامعه نوین در ایران شد ، جنبه های مختلف ، اجتماعی ، سیاسی ، آموزشی ، ارزش ها ، آداب و رسوم ، نگرش ها ف ابزار فنون و به طور کلی شیوه های زندگی سنتی از جمله خنیاگری و موسیقی را در بر گرفت.

    از آنجایی که خنیاگری و موسیقی پدیده ای اجتماعی _ فرهنگی به شمار می آمد ، می توان متوجه این واقعیت شد که وضعیت خنیاگری و موسیقی و نیز موقعیت اجتماعی خنیاگران تحت تاثیر این تحولات قرار گرفت. اصولا بررسی این تحولات و به طور کلی توصیف وضعیت کلی خنیاگران و موسیقی در جامعه نوین ایران نیاز به نوشتن رساله مفصلی دارد که انجام ان را به آینده موکول می کنیم . بنابراین ، در اینجا به بعضی از تحولات اساسی که در خنیاگری و موسیقی رخ داده اشاره می کنیم .



    1- فراگیر شدن خنیاگری و موسیقی
    2- پیچیدگی موسیقی
    3- گسترش آموزش موسیقی
    4-مشارکت زنان در امور خنیاگری
    5- تغییر در نگرش نسبت به خنیاگری و موسیقی
    6- نفوذ موسیقی غربی
    7- گسترش سوداگری موسیقی *
    8- آشنایی مردم با خنیاگری و موسیقی مناطق مختلف ایران *
    9- گرد آوری و ضبط ترانه های محلی *
    10- تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران
    11 - اشاعه موسیقی ایرانی در خارج از ایران *
    12 - تنوع در موسیقی و خنیاگری

    ((ادامه دارد)) . . .

    __________________________________________________

    در قسمت سوم گزینه هایی را که با ستاره مشخص کرده ایم و از همه جالب تر و مهم تر هستند رو توضیح میدم .

    امیدوارم همیشه سبز و پیروز و سربلند باشید . مرسی از توجه شما .. .

    منبع اصلی : (در تاپیک های قبلی ذکر شده)
    ویرایش توسط mixer : Saturday 19 February 2011 در ساعت 06:52 PM
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  8. 9 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  9. #6
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post موسیقی در دوره پهلوی


    0 Not allowed! Not allowed!
    _ قسمت سوم _



    گسترش سوداگری موسیقی غربی


    خنیاگران حرفه ای در طول تاریخ همواره در مقابل اجرای برنامه های موسیقی و رقص ، دستمز به صورت کالا و یا پول نقد دریافت می کردند . بنابر این ، در جامعه سنتی و پیش از اختراع ابزار ها و وسایل نوین که ضبط و انتقال موسیقی از طریق آنها امکان پذیر شد خنیاگران با شرکت در مجالس بزمی و شادی و اجرای برنامه های موسیقی و رقص ، مزد خود را به طور مستقیم و بدون واسطه دریافت می کردند .
    در چنان شرایطی سوداگری موسیقی به گونه ای که امروز رواج دارد امکان پذیر نبود . اما اکنون سوداگری موسیقی در مقابله با گذشته از رونق بسزایی برخوردار گردیده است. چنان که شرکت ها و موسسات گوناگون ، در این زمینه سرمایه گذاری کرده و با خرید و فروش ابزار های موسیقی ، و ضبط ترانه ها بر روی نوار و دیسکت در اندازه های مختلف و ارائه ی انها به بازار ، سود کلانی را کسب می کنند . بر این اساس خنیاگران از یکسو ،با اجرای برنامه های موسیقی زنده در جشن ها ، مجالس بزمی ، رستوران ها و هتل ها و حتی با اجرای کنسرت در سالن های بزرگ و میادین ورزشی ، مزد می گیرند . از سوی دیگر ، خنیاگران و موسیقی دانان می توانند دستاورد های خود را در برابر مبلغ معینی که در قرار داد مشخص می شود به شرکت ها و موسساتی که در این زمینه فعالیت دارند واگذار کنند .


    آشنایی مردم با موسیقی مناطق مختلف ایران

    ایران ، ارتباط بین ساکنان ولایات به دلایل گوناگون بسیار محدود بود که در نتیجه مردم مناطق مختلف شناخت چندانی از شیوه زندگی ، آداب و رسوم و به طور کلی فرهنگ یکدیگر نداشتند . حتی در این زمان هم هنوز با توجه به تنوع فرهنگی و آداب و رسوم گونه گون و نیز با توجه به وسعت ایران و دوری مردم از یکدیگر ، شناخت مردم مناطق مختلف از یکدیگر ، کم است. اما اجرای برنامه های نوسازی در زمان پهلوی ،از جمله احداث راه ها و استفاده از وسایل نقلیه نوین چون ماشین ، قطار ، هواپیما و غیره . . . امکان مسافرت به مناطق مختلف ایران و آشنایی مردم با یکدیگر فراهم شده است. از آن گذشته مشاغل دولتی و غیر دولتی ، اشتغال به تحصیل در دانشگاه های مناطق مختلف ، انجام خدمت سربازی و مهاجرت از منطقه ای به منطقه دیگر روی هم رفته باعث آشنایی مردم و اقوام با یکدیگر شده است.
    اما در این میان تاسیس رادیو تلویزیون و گسترش سوداگری موسیقی از مهترین عوامل آشنایی با موسیقی و خنیاگری در بین اقوام و مردم مناطق مختلف کشور به شمار می آیند .



    گرد آوری و ضبط ترانه های محلی

    یکی دیگر از تحولات در این دوره همانا گرد اوری و نت نویسی ترانه های مناطق مختلف ایران به وسیله ی موسیقی دانان حرفه ای می باشد . هم اکنون اولین دفتر آهنگ های محلی شامل ترانه های ساحل مازندران ، که به وسیله لطف الله مبشری گرد آوری شده است ، و در اسفند 1323 به وسیله اداره موسیقی منتشر شده است پیش روی ما قرار دارد . زنده یاد علینقی وزیری رئیس اداره ی موسیقی در صفحه ی اول این گزارش چنین نوشته اند :

    آهنگ های محلی هر ملتی بهترین نمونه از تطور روحی اوست. جمع آوری آنها خدمت بزرگی به تاریخ روحیات و زبان موسیقی آن ملت می کند . غور در انها پیشرفت تمدن و ارتباط ملل را روشن می سازد . . .

    اداره موسیقی از ده سال پیش به وسیله ی هنر آموزان سرود شهرستان ها اقدام به جمع آوری انها نمود . ولی اهمیت این موضوع کاملا درک نشد . به این جهت در 2 سال اخیر با روش بهتری باز به کار پرداخت و اینک دفتر اول که دارای مقداری { تعدادی } از آهنگ های محلی سواحل دریای مازندران (گرگان = مازندران ، تنکابن-گیلان) است توسط وزارت فرهنگ به چاپ می رسد .
    آقای لطف الله مبشری در جمع آوری آنها کوشش و ذوق به خرج داده و آقای روح الله خالقی معاون اداره موسیقی مقدمه ای بر ان نوشته و در تنظیم و تصحیح این ترانه ها همت گماشته اند . . . (آهنگ های محلی دفتر اول ، ترانه های سواحل دریای مازندران ، انتشارات اداره موسیقی ، ص 1)


    همانطور که در مبحث (سوداگری موسیقی) اشاره کردیم ، استفاده از ابزار های نوین موجب گردیده است که موسیقی محلی به صورت صوتی گرد آوری شود . چنان که هم اکنون میلیون ها نوار و CD های گوناگون از اهنگ های محلی تهیه شده است.



    اشاعه موسیقی ایرانی در خارج از ایران

    عوامل گونه گون از جمله انقلاب اسلامی موجب مهاجرت میلیون ها ایرانی به خارج از ایران و به ویزه امریکا گردیده است. ایرانیان مهاجر که نسبت به فرهنگ و تمدن درخشان ایرانی علاقه مند می باشند ، اقدامات مختلفی برای حفظ آن در خارج از کشور به عمل آوردند .
    از جمله :
    تشویق فرزندان به فراگیری زبان فارسی ، تاسیس آموزشگاه های زبان و موسیقی ، تاسیس انجمن ها ، انتشار روزنامه ، کتاب ها به زبان فارسی و انگلیسی در زمینه فرهنگ ایران ، تاسیس رادیو - تلویزیون و پخش برنامه ها به زبان فارسی ، اجرای برنامه های موسیقی ایرانی ، تولید نوار های موسیقی سنتی ، تهیه فیلم های ایرانی .






    __________________________________________________ __________
    دوره ی پهلوی هم تمام شد . . .
    چشمام تیره و تار شد از بس تایپ کردم
    در تاپیک های بعدی احتمالا بر می گردیم دوره ساسانی و موسیقی باستانی ایران ، چون از دوره پهلوی به بعد رو همه استاد هستند که چی شد و در حال حاضر داره چه بلایی سر موسیقی ما میاد . . .
    شاد ، پیروز و سر بلند باشید .

    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  10. 10 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  11. #7
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post موسیقی ایران در زمان ساسانی و تا پایان حکومت عباسی


    0 Not allowed! Not allowed!
    آگاهی ما از اوضاع خنیاگری در زمان ساسانیان در مقایسه با زمان هخامنشیان و پارتیان (اشکانیان) نسبتا بیشتر است.

    خدمت دوستان عزیز توضیحی بدم در مورد خنیاگری . شاید یه عده از شما نفهمید معنی این واژه چی هست : واژه خنیاگر از واره های باستانی است که معنی نوازندگی ، آواز خوانی و مطربی را می رساند / همچنین واژه خنیاگر (جمع =خنیاگران) به معنی نوازنده ، سازنده ، خواننده ، سرودگری ، رامشگری، و رامشگر و مغنی می باشد . مرحوم دهخدا در این زمینه می نویسد :
    خنیاگر [خُ ،گَ] . . . سرود گوی ، سازنده ، نوازنده ، مغنی ، آوازخوان(ناظم الاطباء) مطرب (تفلیس) . (ز مخشری). (غیاث اللغات) ، (قول غیاث اللغات) ، ساز زن ، خواننده ، نوایی .

    در این رابطه نیز شعری از سعدی هست که می گوید :
    شنیدم که در لحن خنیاگری
    برقص اندر آمد پری پیکری

    آنچه مسلم است ، خنیاگری در زمان ساسانیان رونق داشته است و شاهان ساسانی این هنر را ارج مینهادند تا جایی که اردشیر بابکان بانی این سلسله در نواختن تنبور مهارت داشته است (کارنامه اردشیر بابکان ص 37)

    بنیانگذار سلسله ساسانی ، مردم را به چهار طبقه به شرح زیر تقسیم کرد :
    طبقه یکم : اسواران : آنها که آزادگانند و شاهزادگان .
    طبقه دوم : ناسکان و خدمتگذاران آتشکده ها .
    طبقه سوم : پزشکان و نویسندگان و اختر شماران .
    طبقه چهارم : برزگران و مهان و آنها که در ردیف ایشانند .

    و سپس موقعیت خنیاگران را چنین توصیف کرد :
    ایشان دانشمندان به علم موسیقی و رامشگران و خنیاگران را بر طبق این طبقات سه گانه تقسیم کرد و یک گروه از ایشان را که از موسیکارهای درجه اول بودند با اسواران و آزادگان [طبقه اول ] چونان دو خط متساوی ، برابر قرار داد و با نخستین طبقه درباریان نشانید .
    وگروهی دیگر از نوازندگان درباری را با طبقه دوم برابر کرد . و در طبقه سوم که ناظر [لطیفه گو ] و بذله گویان درباری می بودند ،آن دستهاز رامشگران را قرار داد که چنگ می زدند و تنبور می نواختند (رک. تاج : 33-34)

    تعدادی از گوشه ها در موسیقی سنتی ما از آن زمان بر جای مانده که خیلی از این گوشه ها اسمشان تغییر یافته و به گونه یی در اجرا هم شاید تغیراتی کرده باشند اما متولدین همان زمان ها هستند که من اسم بعضی از انها را می گویم و به سراغ بعد از دوره ساسانی و ورود اسلام به ایران میروم و گفتگویی را هم نیز از آن زمان خدمتتان به عرض میرسانم

    بعضی از آهنگ ها و الحان زمان ساسانیان با توجه به کتاب تمدن ساسا نی شادروان علی سامی :
    1-آیین جمشیدی 2- آرایش خورسیدی 3- آزاد وار 4- باد نوروز [ساز نوروز ]5-بوسلیک 6-پرده زنبور 7-خسروانی 8-دل انگیزان 9-خارکن 10-راست 11-سروستان 12-عراق 13-عشاق 14- مادر وسنا 15- نهاوندی 16- نوا 17- نوروز بزرگ 18-نوروز خارا 19-نوروز کیقباد 20-مهرگان خرد و ...
    تعداد این الحان به 148 تا میرسه که من فاکتور گرفتم .

    یورش اعراب مسلمان به ایران منجر به سقوط امپراتوری ساسانی و تغییر کیش زردشت گردید :

    جهان بینی و ارزش های ایرانیان نه تنها خنیاگری را ناپسندیده نمی دانست بلکه آنرا تشویق میکرد و این امر به محض ورود عرب ها ی عربستان و حکومت عباسیان به ایران موجب حسادتشان (به تعبیر بنده چون اعراب موسیقی خاصی نداشتند) شد و اعراب حداقل در ابتدا خنیاگری و ساز و این بند و بساط را ناپسندیده (در زبان عربی :حرام) می دانستند .

    با این حال ، اعراب مسلمان پس از تشکیل امپراتوری عظیم اسلام و دستیابی به ثروت های کلان ایرانی ها ، سر انجام در زمان خلافت عباسیان (656-132هجری) بسیاری از آیین های دربار ساسانی از جمله فراخوانی خنیاگران به دربار را اقتباس کردند . از این رو ، موسیقی و غناء در آن زمان دوباره رونق پیدا کرد

    بگذریم ...

    وقوع جنبش های منطقه ای در قرن سوم و پس از آن ، منجربه تاسیس سلسله های ایرانی گردید که وجود آنها تاثیر قابل ملاحظه ای در رشد ادبیات و فرهنگ ایرانی از جمله موسیقی داشته است. هرچند اخرین خلیفه عباسی (پادشاه عباسی) یعنی مستعصم ، در سال 656 هجری به فرمان هلاکوخان مغول کشته شد . با این حال ، در طول حکمرانی خلفای عباسی (پادشاهان عباسی) سلسله هایی چون طاهریان ،سامانیان ، صفاریان ،دیالمه آلزیار ، دیالمه آلبویه ، تاسیس شد . این سلسله ها به علت رفتار های غیر اسلامی (خلفا) و ستم های اعراب نسبت به ایرانیان کوشیدند تا هر چه زودتر خود را از شر آنها نجات دهند . آشکار است که این سلسله ها همه مسلمان بودند ، اما در عین حال در (حفظ میراث فرهنگی ایران نیز تعصب داشتند) چنان که دربار های آنها به ویژه سامانیان ، مرکز گردهم آیی های شعرا و خنیاگران بود .

    صفی الدین عبدالمومن ارموی (693-613هجری) به سال 613 هجری در ارومیه به دنیا آمد در خردسالی راهی بغداد شد و در آنجا به تحصیل (علوم دینی) ، ریاضیات ، ادبیات و تاریخ پرداخت و در (علم موسیقی) گویی سبقت را از دیگران ربود .

    این نابغه ایرانی مورد توجه مستعصم خلیفه عباسی قرار گرفت و رئیس رامشگران خلیفه شد . اما پس از نابودی خلیفه به دست هلاکوخان مغل ، صفی الدین ناگزیر به خدمت خان مغل در آ؛مد و سر انجام بد بختی موسیقی شروع شد کم کم ...
    و به سال 693هجری در گذشت. صفی الدین بعد از فارابی به عنوان مهمترین موسیقی دان ایران شناخته شده است...

    ((ادامه دارد . . .))


    __________________________________________________ _________

    سپاس از حسن توجه شما دوستان عزیزم به این تاپیک . . .

    منبع اصلی : کتاب خنیاگری و موسیقی در ایران نوشته ی دکتر سکندر امان اللهی بهاروندی
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  12. 8 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  13. #8
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post خصوصیات کلی موسیقی ما بعد از آمدم اسلام به ایران


    0 Not allowed! Not allowed!
    عبد القادر غیبی (مراغی) آخرین موسیقی دان برجسته در موسیقی کلاسیک ایران می باشد . متاسفانه موسیقی ایران در زمان صفویه چندان پیشرفتی نداشت و دانشمندی چون عبدالقادر در صحنه ظاهر نشد ، اما دکتر سپنتا مشخصات کلی موسیقی ایران پیش از صفویه را چنین توصیف کرده است .

    1- موسیقی به نحو چشمگیری تابع شعر گشت و طبیعتا وزن های بحور شعر در وزن موسیقی تاثیر نهاد ، و برخی از شعرا اشعار خود را با آواز و نواختن ساز اجرا می کرده اند .

    2- نواهای دوران باستان و مایه ها (دستان ها) که منسوب به باربد بود تاثیر زیادی بر آثار موسیقی داشت.

    3- بر اثر دقت در پرده بندی و کوک های مختلف ساز هایی مانند تنبور خراسانی و تنبور بغدادی و فواصل موسیقی و درجات گام معمول تا حدی روشن می شود که ضوابطی در کتاب های معتبر موسیقی پدید آمده است

    4- نحوه ی اجرای گوشه ها و مایه ها و تناسب حال هر مقام با حال شنوندگان در مجلس استماع ،مطرح گشت .

    5- ساز های متنوعی در همنوازی به کار رفت و برخی ساز های جدید مانند مغنی (نوعی عود) و نزهه (نوعی قانون) اختراع شد .

    6- ابتکارات برخی موسیقی دانان و نوازندگان باعث ایجاد گوشه های جدید گشت که به ردیف موسیقی ایرانی اضافه گشت مانند بوسلیک (در نوا) و ابراهیمی در عشاق و غیره .

    7- ضوابطی برای انواع تصنیف و مشخصات ملودی و آواز تعیین شد مانند چهر قطعه نوبه ، قول (شعر عربی) ، غزل (شعر فارسی) ، ترانه (در بحر رباعی) و بقیه قسمت های تصنیف که عبد القادر در کتاب خود به نام جامع الالحان ذکر کرده است.



    دوره صفویه و موسیقی (1148-905 هجری)

    سلسله صفویه پس از گذشت قرن ها ، برای اولین بار وحدت ملی را در ایران بر قرار ساخت و مرز های این سر زمین را تقریبا به مرز های دوران ساسانی رسانید و همچنین در زملن صفویه مذهب تشیع به عنوان دین رسمی پذیرفته شد و بدین سان ، برای سومین بار پس از ساسانیان ، دین و سیاست با هم در آمیخت. بالاخره ، در زمان حکمرانی صفویه ، اقتصاد شکوفا شد و صنعت و هنر ترقی کرد ، اما با این حال در موسیقی و به ویزه موسیقی نظری چندان پیشرفتی حاصل نشد .

    جالب اینجاست که بدانید بعضی از سلاطین صفویه چون شاه عباس کبیر (1038-996 هجری) اهل هنر و موسیقی دان بودند و به قول اسکندر بیک ترکمان ((به هر طایفه به لغت آن طایفه تکلم می فرمایند و با اشعار فارسی دانا بوده . شعر ار خوب می فهمند و تصرفات می نمایند و گاهی به نظم اشعار زبان می گشایند و در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سر امد روزگاراند و بعضی از تصنیفات آن حضرت در میانه ارباب طرب مشهور و معروف است و زبانزد اهل ساز)) (عالم آرای عباسی ، جلد 2 مقاله دهم)

    اما همه مثل شاه عباس کبیر نبودند در کتاب ها نوشته است که یکی از شاهان صفوی یک نفر از موسیقی دانان زمان خود را به جرم همنشینی با فرزندش سلطان حیدر میرزا به دار آویخت و به دستور او تمام خنیاگران (درباری) را به قتل رسانید و در این باب از مسائل باز هم در دوران صفویه پیش آمد . . .

    شاردن فرانسوی که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی یعنی (1106-1077 هجری) به ایران مسافرت کرده و چند سال در اصفهان مشغول پژو هش درباره جامعه و فرهنگ ایران بوده است ، به علل عدم پیشرفت فن موسیقی در ایران و نیز وضع رقت بار خنیاگران و موسیقی دانان اشاره کرده م می نویسد :

    (وضعیت اجتماعی) الات طرب در مشرق زمین همانند خود صنعت موسیقی است : یعنی نواختن اینها خلاف ادب ، و حتی بد تر شمرده می شود ، زیرا روحانیون و مذهب استعمال آنها را حرام شمرده است ، روحانیون و اشخاص مومن حتی از شنیدن اواز الات طرب نیز امتناع می ورزند و به همین جهت این فن در ایران به مانند اروپا صیقل نیافته و پیشرفتی پیدا نکرده است.
    سازندگان و نوازندگان در ایران تهیدست و بد پوشاکان ، فقط گروهی که از طرف شاهنشاه نگهداری می شوند ، شایان توجه می باشند . (وضعیت این دسته تا اندازه ای خوب است و آن را چالغی باشی نامند که به معنی سرگروه سازندگان و نوازندگان می باشد (سیاحتنامه شاردن ، جلد پنج ، ص 144-115)



    موسیقی مذهبی در زمان صفویه

    بین موسیقی و دین پیوند بسیار نزدیکی است و مطالعات انسان شناسی این واقعیت را آشکار ساخته است که پیوند بین دین و موسیقی نه تنها در جوامع پیشرفته بلکه در جوامع ابتدایی انکار ناپذیر است. ترالینگسون درباره ی پیوند موسیقی و دین مطالب ارزنده ای ارایه کرده است که در اینجا پاره ای از گفته های او را نقل می کنیم :

    مومنان به دین ، موسیقی را صدای خدایان یا تنافر از اصوات شیاطین دانسته اند ، گاه آن را به منزله ی پاک ترین نمونه روحانیت ستوده اند و زمانی همانند نهایت تباهی های نفسانی ، مورد نفرت قرار داده اند ؛ در هر دومورد ،اشتیاق انان برای ترفیع آن در عبادت و یا از ریشه کندن ان ، هم در دین و هم در زندگی دنیی یکسان بوده است. . .

    همچنین وی می گوید : متون دینی ، در سراسر جهان در بیشترین بخش تاریخی انسانی ، به جای اینکه ابتدا نوشته شده باشند ، سروده و خوانده شده اند ، و رفتار های مبتنی بر دین ، در تقریبا تمامی سنن مذهبی الفاظ موسیقی را دریافت داشته است.
    روحانیان ناواژو [ناوایو] خواننده اند ، نخستین گروندگان مذهب سنتی مردم سزیلانکا ، طبل زن و رقاص بوده اند ؛ شمن های شمال اروپا / آسیا و اسیای میانه ، موسیقی را اساسی ترین واسطه برای برقراری ارتباط با جهان روحانی دانسته اند . (فرهنگ و دین ، ویراسته میر چاه الیاده ، صص444-443)



    __________________________________________________ ______


    فعلا داشته باشید تا بعد . . .
    منابع و منبع اصلی رو هم که قبلا گفتم خدمتتون . . . مرسی
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  14. 8 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  15. #9
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض اوضاع موسیقی اواخر صفویه ، اوایل افشاریه


    0 Not allowed! Not allowed!
    آلات موسیقی

    بر اساس سیاحتنامه شاردن (جلد پنج ،صص 113-111) ،آلات موسیقی زمان صفویه عبارت است از : طبل ، تبیره ، دایره ، سرنا ، کرنا ، شیپور ، قره نی ، نای ، نی لبک ، بلبان ، رباب ، چنگ ، سنتور ، شش سیم (گیتار) ، چهار سیم (عود) چهار زه (ویلن) تنبوره ، کنگره و سنج .

    چنان که در قبل هم برایتان شرح دادم ، پایگاه خنیاگران در زمان صفویه تضعیف شد و موسیقی نظری ایران آسیب دید . متاسفانه عدم توجه به این هنر ، سبب گردید تا بر خلاف سده های پیش از صفویه ، موسیقی دانان برجسته ای چون عبد القادر مراغی ودیگران دوباره ظاهر نشوند .

    خنیاگری و موسیقی در دوره افشاریه

    با آنکه خنیاگری از زمان افشاریه ، زندیه قاجاریه به روال گذشته ادامه داشت ،و خنیاگران در دربار و در بین مردم شهر ها ، روستا ها و عشایر همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند ، با این حال ، تا اواسط حکومت قاجار هیچ گونه تحولی در موسیقی ایران صورت نگرفت.

    محمد کاظم وقایع نگار دربار نادر شاه ، از شرکت خنیاگران در جشن انتخاب ولیعهد خبر داده و می نویسد :
    مجلس آراستین امیر صاحبقران و ولیعهد ساختن خود رضا قلی میرزا به مملکت ایران :

    . . . مقارن این مقال ، وصف حال نواب کامیاب سپهر رکاب شاهزاده عالیجناب رضا قلی میرزاست که چون سه روز از ورود آن گذشت ، حسب الفرمان دارای زمان وآن خسرو گیتی ستان حضرت صاحبقران چنان به نفاذ پیوست که در آن نواحی به جهت جشن پادشاهی سبزه زار دلگشا و چمن فرح افزایی معین نمایند ، که بعد از نزول رایات جاه و جلال بدان نواحی ، در حضور اهالی و اعیان ممالک ایران نایب الایاله ای جهت آن مملکت معین نموده ، و عنان همت به صوب تسخیر هندوستان انعطاف فرمایند .

    در آن مجلس خلد آیین به ترتیب بساط عشرت و کامرانی و نوشیدن جام طرب از راح ریحانی دایر ساخته ، لاله رخان را از تاب می چهره ی ارغوانی معدن یاقوت رمانی ، و نوش لبان را از تواتر اقداح پی در پی استمداد حرارت با مسرت روز جوانی ، مغنیان خوش آواز به الحان مسرت طراز با عناد دمساز ، و سازندگان (ساز زن ها) نغمه پرداز به نواها ی گونه گون ساز با غزالان زهره جبین هم آواز . لمولفه :



    زهر جانبی نغمه ای ساز شد
    نوا و مخالف هم آواز شد
    مغنی چنان نغمه ای جوش کرد
    رهاب از حسینی فراموش کرد
    بیات و عراق به هم جنگجو
    چو روز عشیران به هم روبه رو
    همه ساز ها شد و هم راست راست
    فغان از دل چرخ چاچی بخاست
    مغنی هزار و مصنف هزار
    حجاز بزرگ و بزنگوله بار


    ((عالم آرای نادری))



    چنانکه میبینید مولف با موسیقی آشنایی داشته و تعدادی از آهنگ های قدیمی را که در آن زمان رایج بوده ، نام برده است.
    و همچنین مولف از فعالیت خنیاگران در مجلس تاج بخشی نادر به محمد شاه در سال 1151 سخن رانده است.

    از این گونه وقایع دگر بار های دیگر هم اتفاق افتاده است که من در همین جا بسنده می کنم و به ادامه می پردازم .

    بدون تردید نادر شاه به خنیاگران درباری توجه داشته است و از نغمات دلپذیر انها لذت می برده است. پادری بازن فرانسوی ، پزسک نادرشاه ، در تویری که از اردوگاه این جهانگشای بزرگ ترسیم کرده ، موقعیت چادر های خنیاگران در کنار حرمسرای مخصوص قرار دارد (ر ک . نامه های طبیب نادر شاه ، پس از صفحه 70)
    __________________________________________________ ____________________
    منبع قبلا ذکر شده .
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  16. 5 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  17. #10
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post قلمرو خنیاگری و (سر آغاز هخامنشیان )


    0 Not allowed! Not allowed!
    قلمرو خنیاگری و موسیقی


    اصولا مطالعات مردم شناسی تا کنون هیچ جامعه ای را نیافته است که بدون خنیاگری و موسیقی باشند . خنیاگری و موسیقی همانند دیگر پیده های فرهنگی چون ، ادبیات ، هنر ، زبان ، نظام خویشاوندی و غیره پدیده ای است فرهنگی و در تمام جوامع یافت می شود . از انجا که خنیاگری پدیده ایست فرهنگی و غیر بیولوژیکی است ، چگونگی ان در بین جوامع مختلف متفاوت است. چنان که برای مثال موسیقی و ترانه های اسکیمو ها و یا چینی ها برای ایرانیان چندان خوشایند نیست و عکس این گفته نیز صادق است. اما قلمرو خنیاگری بسیار وسیع و شامل ، موسیقی ، آواز ، شعر ، داستان سرایی و رقص می باشد که در ارتباط با امور بزمی ، رزمی ، درمانی ، دینی ، و ماوراء الطبیعه ، تولد ، عروسی ، عزاداری ، جشن های سالیانه و دیگر مراسم انجام می گیرد . همچنین خنیاگری ممکن است فعالیتی غیر تخصصی و انفرادی و یا جمعی و تخصصی باشد .

    به عنوان مثال می توان : چوپانان عشایری همراه گله در کوه ها و دشت ها به دلخواه خود نی میزنند .
    و آواز می خوانند .
    اما خنیاگران حرفه ای از طریق موسیقی امرار معاش می کنند .


    1- هخامنشیان


    اگر این واقعیت را بپذیریم که خنیاگری در بین ابتدایی ترین جوامع یعنی شکارچیان یافت می شود ف به آسانی در می یابیم که این پدیده ، در ایران باستان نیز وجود داشته است.
    آیا می توان تصور کرد که تمدن درخشان ایلامیان و یا امپراتوری عظیم هخامنشیان فاقد خنیاگری و موسیقی بوده است ؟ بدون تردید به همان اندازه که این تمدن ها پیشرفته بوده ، خنیاگری در این جوامع نیز پیشرفته بوده .

    مری بیوس اشاره به خنیاگری زمان هخامنشیان نموده و می نویسد : شواهدی وجود دارد که نشان می دهد خنیاگری حرفه ای در ایران قبل از اشکانی نیز وجود داشته است. ...
    ((ادامه دارد . . . به زودی))





    _________________________________________________

    منبع در تاپیک های قبل ذکر گردیده

    ادامه رو خیلی زود تایپ می کنم . ببخشید . . .
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  18. 6 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  19. #11
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post ادامه تاپیک قبل


    0 Not allowed! Not allowed!
    اوستاییان نوعی ادبیات روایی سر گرم کننده داشته اند که معقول آن است که آنها را به شکل نظمی که به آواز خوانده می شده است در نظر آوریم . . .
    در غرب آنتیوس می گوید (بربرها) نیز مانند یونانیان عادت داشته اند (_در بزرگداشت اعمال قهرمانان و خدایان)) آوازی در خور بخوانند و به اعتبار گفته دتیون ، از آنگارس ، خنیاگر دوره ماد سخن می گوید که (متشخص ترین خوانندگان بوده) و او همان کسی است که به بزم استیاک دعوت شده است و پس از خواندن چن (آواز معمولی) شرحی را به آواز خوانده که بیان می کند چگونه (درنده بسیار نیرومندی ، شجاع تر از یک گراز وحشی در مرداب پیدا شده است. درنده ای که اگر بر ان منطقه تسلط یابد بدون کمترین اشکالی بر گروه گروه مردمان چیره می گردد) و وقتی آستیاک می پرسد (چیست آن درنده ؟!) خواننده در پاسخ گفته است (کوروش پارسی)

    . . . اینکه خنیاگری در دوره هخامنشیان بسیار رونق فراوان داشته است ، از این بیان گزنفون فهمیده می شد که گفته است کوروش تا آخرین روز هایش ((در داستان و آواز)) ستوده می شد . و ثابت شده است که این داستان ها ، ظاهرا به عنوان بخشی از یک سنت هنوز زنده ، در شکل بخشیدن به کار نامک اردشیر عهد ساسانی تاثیر داشته است.
    این احتمال نیز هست که داستان زریر و هودات نیز از طریق همین سنت خنیاگری هخامنشی باقی مانده است. (دو گفتار درباره خنیاگری و موسیقی ایران ، 49-51) .


    یکی از نکات جالب گفتار بالا ، کنایه ، آنگاراس درباره کوروش و تشبیه او به گراز است. در آن زمان گراز نجس نبوده بلکه به عنوان درنده ای نیرومند از آن یاد می شده است. این گونه گفتار کنایه ای یا به دیگر سخن ، گفتار نمادی ، یعنی به کار گیری یک مفهوم ، شی ، حیوان یا هر گونه علایمی برای نمایاندن منظوری خاص هنوز در بین خنیاگران لرستان مرسوم است. چنان که در هجو نامه ای به وسیله ی یکی از خنیاگران طایفه بهاروند به نام بنعلی که درباره یکی از افراد طایفه ی دیگر سروده است ، با کنایه ای از او به عنوان گرازی که مزارع ذرت را نابود می کند یاد شده است.

    اما مشکل اساسی در بررسی خنیاگران و موسیقی در زمان هخامنشیان همانا کمبود اسناد و مدارک در این زمینه است. چنان که برای مثال در حجاری ها ، سنگ نبشته ها ، و دیگر اثار به جا مانده از دوره هخامنشیان نشانه ای از آلات موسیقی و خنیاگری دیده نمی شود .

    (((ادامه دارد))) . . .




    __________________________________________________ ___

    منبع : در تاپیک اول ذکر گردیده است.
    ویرایش توسط mixer : Thursday 10 March 2011 در ساعت 08:59 PM
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  20. 4 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  21. #12
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post ادامه تاپیک قبل


    0 Not allowed! Not allowed!
    چنین وضعی مایه ی شگفتی است ، زیرا اولا بررسی ها نشان می دهد آلات موسیقی چون چنگ ، بربط، طبل ، نی دو زبانه ، تنبور ، سرنا ، و غیره . . . در زمان سومریان یعنی دو هزار سال پیش از آمدن ایرانیان مورد استفاده بوده اند (کالپین 1376، موسیقی بین النهرین) و نیز بر اساس نقوش لیوان نقره ای از گنجینه ی به یغما رفته از غار کل ماکره لرستان که لشکر کشی آشور نشان می دهد ، خنیاگران در حال خنیاگری دیده می شوند . در این صفحه خنیاگران مرد وزن مشغول نواختن نی ، نی دو زبانه ، تنبور ، طبل ، چنگ ، و دو ساز دیگر می باشند (Erika bleibtreu 1999)

    از آنجا که امپراتوری هخامنشیان از ملل و مردمان گوناگون تشکیل شده بود می توان دریافت که هخامنشیان با آلات موسیقی و نیز موسیقی اقوامی که تابع انها بودند آشنا شده اند .
    بر این اساس می توان گفت که موسیقی و خنیاگری در زمان هخامنشیان متنوع بوده است. پی یر بریان مورخ فرانسوی که تاریخ امپراتوری هخامنشیان رانوشته است به خنیاگری در ضیافت شام شاهان هخامنشی اشاره کرده است :

    در پارس نیز مثل همه ی جا های دیگر ، مهمانی جشنی است به معنای کامل و تمام ان و در دربار شاه بزرگ این جشن با دقت و تشریفات و مقررات کامل انجام می گرفته است. . .
    و از همین جاست که دیده می شود در صورت برداری پرمنیون از نوازندگان الات موسیقی و هنرمندان ویژه جشن یاد شده است.

    . . . هراکلئیدس در توصیف مشهور خود از مراسم شام شاهانه می گوید در طول مراسم صرف شام ، صیغه های شاهی به خواندن و نواختن چنگ پرداختند ، یکی از آنها تنها می خواند و بقیه به صورت دسته همسرا (کُر) آواز او را همراهی می کردند . . .
    زنان نوازنده ای که پرمنیون درد مشق { از اردوی بازمانده داریوش سوم } به اسارت گرفت همگی نوازنده ی فلوت و چنگ (هارپ) بوده اند .
    (تاریخ امپراتوری هخامنشیان، جلد 1 ، صص 622-623)

    شادروان مشحون به آلات موسیقی و ادوات عصر هخامنشی اشاره نموده و می نویسد :

    در دوره هخامنشی به طور کلی دو نوع اسباب و الات موسیقی (بزمی و رزمی) داشته اند که در نوبت زدن صبح و شام و مواقع ماتم و سرور و اعیاد و فتح و جنگ و دیگر تشریفات می نواخته اند از قبیل شیپور ، نی ، بربط، تنبک ، کوس ، کرنای ، سورنای ، طبل ، دهل ، جام ، جلجل ، تبیره ، خرمهره ، گاودم ، ناقوس و سنج
    (تاریخ موسیقی ایران ، جلد ، صص37-38)


    منبع اصلی : کتاب خنیاگری و موسیقی در ایران نوشته ی دکتر سکندر امان اللهی بهاروندی
    _________________________________________

    خب . . .
    این تاپیک هم تموم شد .
    دیگه حرفی برای گفتن ندارم .
    اگر چیز های جالبی از تاریخ موسیقی دستگیرم شد . حتما توی این تاپیک خواهم گذاشت.
    مرسی از همه که مطالب بنده رو مورد مطالعه قرار دادن . . .

    تمام وقت و زحماتی که صرف این تاپیک ها و نوشتنش کردم تقدیم می کنم به اهالی هنر و همچنین تمام بچه های سایت „نت آهنگ”

    امید است که در راه موسیقی پایدار و ثابت قدم بمانید .


    ارادتمند همه : حمید رضا مستفیضی - اسفند 89


    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  22. 6 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  23. #13
    z_m آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    29398
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    738
    میانگین پست در روز
    0.15
    تشکر از پست
    1,289
    1,898 بار تشکر شده در 658 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add z_m on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 7/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آقا حمید ممنون که این همه وقت گذاشتین و این مطالب ارزشمند رو برامون گذاشتین... حیفم اومد که فقط تشکر بزنم...
    شما دعا کنید ایشالا بتونم در تعطیلات عید این تاپیکتونم مثل اون یکی که چشمام در اومد :)) مطالعه کنم و به سطح معلوماتم اضافه بشه...
    ممنون... خیلی زحمت میکشین...
    به امید موفقیتهای روز افزون شما...
    آه که یک دیده بیدار نیست
    هیچ کس از درد خبر دار نیست


  24. 2 کاربر برای این پست از z_m تشکر کرده اند:


  25. #14
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض درباره ی تاریخ موسیقی ایران


    0 Not allowed! Not allowed!
    درباره ی موسیقی ایران بر گرفته از نوشته ی دکتر داریوش صفوت


    خاستگاه های موسیقی ایرانی به زمان های بسیار دور در عهد باستان باز می گردد و نمی توان با تکیه بر دانسته هایی کنونی تاریخچه ی این موسیقی را از میان چندین هزاره که ناگزیر با افسانه پردازی آمیخته شده است ، به درستی جستجو کرد . به علت نابودی اسناد فرهنگی ایران باستان و در پی تهاجم های فراگیر به این کشور مانند حمله ی یونانی ها (در 300 ق. م) عرب ها (در میانه ی سده ی هفتم م) مغول ها (در سده های سیزدهم تا پانزدهم م) ، افغان ها (در سده ی هجدهم م) و همچنین دیگر تاثیرات دورهی معاصر که به جزئیات آن نمی پردازیم ، انجام یک تحقیق نظام مند در این زمینه امری بس دشوار است.

    نظریه پردازان و موسیقی دانان بزرگی همچون فارابی (سده ی دهم م) ، ابن سینا (سده ی یازدهم م) و صفی الدین ارموی (سده ی هجدهم م) آثار نظری پر اهمیتی را درباره ی موسیقی برای ما به جا گذاشته اند . اما تا کنون هیچ سند قابل اعتمادی مربوط به قبل از فارابی به دست نیامده است. از این رو هنوز نمی توان به یقین گفت که ایرانی های کهن برای موسیقی شان نت نویسی داشته اند . همچنین ، به علت وجود زنجیره ای از سنت شفاهی ، به سختی می توان دریافت که هخامنشیان (331-559 ق. م) با توجه به جایگاه والایی که برای موسیقی در زندگی روزمره شان قائل بودند ، چه نغمه ها و ترانه هایی را می پسندیدند .


    __________________________________________________ ____________
    گفته های جناب دکتر داریوش صفوت در رابطه با موسیقی ایران بود که به نظرم جالب اومد و می بایست که در ازای حق استادی ایشان در اینجا عطا میشد . . . بدرود
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  26. 3 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  27. #15
    mixer آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13039
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.11
    تشکر از پست
    1,197
    1,501 بار تشکر شده در 502 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 4/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    Post رمضان و موسیقی


    0 Not allowed! Not allowed!
    رمضان و موسیقی





    شاید در مطالعه تاریخ موسیقی ایران توجه کرده باشید که گفته شده :



    در زمان صفویان بود که اسلام به ایران وارد شد و در پی آن به ندرت از موسیقی نشانه ای بر جای ماند و اینکه حرام دانسته شد و در برگیرندگان این هنر عظیم به جز عده ای معدود ، هیچ جایگاه و مقامی نداشتند . و با آنان به شدت برخورد می شد .
    ولیکن بعضی از هنر های دیگر در این دوره بسیار رواج پیدا کردند : نظیر نقاشی ، سفالگری ، معماری و … . اما هنر ساز و موسیقی ایران در این دوره هیچ پیشرفتی نداشت.

    از طرفی هنوز جای بسی امید بود ، زیرا مدیحه سرایی و تعزیه خوانی از دوره ی صفویه در ایران کم کم رونق گرفت و این مدیحه سرایی ها ، چیزی نبود جز اجرای اشعاری در چهار چوب نغمات موسیقی ایرانی که در عصر معاصر نیز هنوز در گوشه کنار این مرز و بوم سنت خویش را حفظ کرده است و با سرایش مداحان حالت های غم و شادی را به خوبی منتقل و دل هر شنونده ای را معطوف به خود می دارد .

    البته در ایران پیش از اسلام ، ظاهرا نمایش غم انگیزی درباره ی قتل سیاوش وجود داشته است ، با این حال هیچ گاه روضه خوانی ، سینه زنی و تعزیه خوانی بر گونه ای که از زمان صفویه تا کنون در فرهنگ ما رایج شده وجود نداشته است.
    تا پیش از فاجعه کربلا در (61 هجری) ، نه تنها روضه خوانی در بین مسلمانان رایج نبوده است بلکه به قول بیرونی ، روز عاشورا از ایام خجسته به شمار می آمده است عنوان روضه خوانی نیز مشتق از نام کتابی است که در این زمینه نوشته شده و روضه الشهداء نام دارد و نویسنده آن حسین واعظ کاشفی است.

    در دوره ی صفویه تزئینات در بین سلایق شاهان بسیار حائز اهمیت بوده است که برای اثبات این موضوع می توان به معماری های بسیار زیبا در اصفهان کنونی اشاراتی کرد که اگر بخواهم ان را شرح دهم از حوصله ی عزیزان خارج است و مقاله را طولانی خواهد کرد ، پس شما را به کتاب ها و ابنیه های تاریخی آن زمان ارجاع می دهم .

    تزئینات نه تنها در بین شاهان بلکه رفته رفته در بین عموم مردم و بانیان مراسم مذهبی و تعزیه خوانی نیز رواج پیدا کرد به گونه ای که یکی از جهانگردان اروپایی به نام پترو دلاواله که اهل ایتالیا بود در سال 1026 هجری قمری پس از تماشای مراسم روز بیست و یکم ماه رمضان در خاطرات خود چنین می نویسد :

    روز بیست و یکم ماه رمضان هر سال از طرف مردم به مناسبت شهادت علی (ع) رهبر بزرگ و مورد احترام شیعیان مراسمی انجام می گیرد .
    در این روز دو دسته ی مهم که هر کدام نماینده یک قسمت از شهر (اصفهان) هستند به راه می افتند و تعداد زیادی از سران و بزرگان کشور نیز در دسته ی مورد علاقه خود عزاداری می کنند .
    جلوی هر دسته چند اسب که طبق رسوم آن محل آراسته به زینت فراوان هستند حرکت می کنند و روی زین آنان تیر و کمان و شمشیر و سپر و عمامه قرار دارد . . .
    همچنین تابوت یا تابوت هایی پوشیده از مخمل سیاه را بر دوش می کشند و ظاهرا این تابوت علی (ع) است و روی تابوت مجموعه ای از سلاح های مختلف تعرضی و تدافعی و پرهای رنگین قرار داده اند و دور تا دور آن ها عده ای نوحه می خوانند . . .

    طبق این روایت از جهانگرد ایتالیایی که به ایران آمده بود نتیجه می گیریم که تزئینات نقش به سزایی در سوگواری ها من جمله تعزیه داشته است و به همین سبب آرام آرام ساز های موسیقایی برای تزئینات بیشتر مراسم مذهبی افزوده شد و جای خود را در میان این مراسم باز کرده و نقشی در این مراسم ایفا می نمود ، چنانکه جهانگرد می نویسد :



    پیادگانی بیرق و علم های متعدد که دور تا دور آنها با نوار هایی زینت شده بود به زحمت به دوش می کشیدند و عده ای دیگر بوق و کرنا و سنج میزدند و فریاد های عجیب بر می آوردند و جست و خیز می کردند . . . (سفر نامه ی پترو دلاواله ، صص 85-86)

    به عقیده ی بنده ظهور این چنین ساز ها در این مراسم و از همه مهم تر خوانندگان مرثیه سبب شد تا در رواج خوانندگی و حفظ الحان و نغمات ملی تاثیر بسزایی به جای ماند و از دستبرد حوادث و فراموشی نجات یابد .

    از سوی دیگر که نوحه ی مراسم ، با وزن و آهنگ ، با توجه به ویژگی موسیقی و همچنین توسط استادان مطلع ، ساخته می شد و چه بسا کمک فراوانی به این هنر والا و حفظ آن انجام می دادند .
    در بعضی کتاب ها اشارتی شده است که اجرای موسیقی رسمی شامل همان سنج و سرنا و طبل و دهل که در کتاب (چشم انداز موسیقی صص 35- 36) از هنگامه ی اجرای آن در سحر و غروب آفتاب و اعیاد خبر داده شده ، شاید بتوان نظریه ای ارائه داد که در سحرگاهان یا به وقت غروب افتاب ، مردم را برای اطلاع از این اوضاع با نواختن این ساز ها آگاه می ساختند و باز هم امکان این یقین وجود دارد که در ماه های مبارک رمضان نیز اینگونه بوده است ، چنانکه در عصر حاضر نیز در برخی کشور ها ی اسلامی نظیر سوریه برای بیدار کردن مردم در ماه های مبارک رمضان از نوعی ساز کوبه ای استفاده می شود و این سنت را هر ساله در بعضی محلاتش اجرا می کنند .

    گذشته از آن ، در ایران و بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) نیز هنوز از ساز های مرسوم و طبق سنن قدیم استفاده می شود که شاید منشاء آن به همان زمان هایی که ذکر شد بر گردد ، و تا به حال نسل به نسل به ما منتقل شده است ، البته من در این زمینه اطلاع چندانی در دست ندارم و گفته های من بر حسب حدس و گمان می باشد .

    از بحث رمضان و سنن فرهنگی مذهبی ما که خارج شویم ، هنوز هم افرادی متعصب با معقوله ی موسیقی رابطه ی تضاد بر قرار می کنند و موسیقی را از منظر اسلام حرام می پندارند . تا به حال صحبت های از این حیص صورت گرفته است و برخی مراجع مخالفتی در صورت „غناء” نبودن آن نداشته اند ، ولیکن از دید قرآن نیز تا به حال هیچ آیه ای در رابطه با لغت مستقیم ذکرشده ی „موسیقی” دیده نشده است ، برخی علماء در بعضی سوره ها ، کلماتی را به واژه ی موسیقی نسبت داده اند ، که از بازگفت آن به دلیل انحراف از بحث اصلی مقاله مصون هستم و فقط بخاطر اینکه موضوع مقاله ی این جانب تلفیقی از مذهب و موسیقی است ،یعنی رمضان من باب مذهب، و الحان انسانی، من باب موسیقی، شما را به معنا و رویکرد واژه ای به نام „اسطوره” دعوت می نمایم و به عنوان حسن ختام این مقاله با توضیحی در این رابطه ، نوشته هایم را به پایان می رسانم .

    ریشه ی واژه ی Myth لغت یونانی Muthos به معنای ((گفتار)) ، ((گزارش)) و ((افسانه یا گزارش روایی)) است.


    اسطوره : گزارشی روایی است و در برابر گزارش استدلالی قرار می گیرد .
    افلاطون Muthos را در برابر Logos یعنی گفتار استدلالی قرار می داد .

    ارسطو نیز درفصل دوم از کتاب نخست متافیزیک ، اسطوره را به عنوان Philomuthos ، با فلسفه به عنوان Philosophos یکی دانسته بود .

    از نظر او فیلسوفی که به اسطوره ها تکیه می کند یا از آنها شاهد می آورد با فیلسوفی که استدلال عقلانی می کند تفاوت ندارد : زیرا انسان ها از آغاز و هم اکنون از راه شگفتی تفلسف آغاز کردند و می کنند .

    بحث از رابطه ی موسیقی با اسطوره در آثار لوی استروس آمده است او در (انسان برهنه اثر 1972) نوشته : اثر موسیقایی یک اسطوره است که با صدا ها کدگذاری شده و نه با واژه ها . . .

    این نشانه ای است بر اینکه اسطوره و موسیقی هر دو از زبان برخاسته اند .

    در پایان نماز و روزه های همه ی شما عزیزان مورد قبول درگاه پروردگار متعال و التماس دعا دارم از همه ی عزیزان . . .





    ارادتمند جامعه هنری - حمیدرضا مستفیضی _ مرداد 1390
    با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

  28. 3 کاربر برای این پست از mixer تشکر کرده اند:


  29. #16
    m_rv_2008 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    24013
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    806
    میانگین پست در روز
    0.16
    تشکر از پست
    478
    3,670 بار تشکر شده در 660 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 258/20
    Given: 76/14
    میزان امتیاز
    15

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    از اون مباحث که فقط کفر آدم رو در میاره. ولی دستت درد نکنه. برا اونا که خوششون اومده. دونستن اینا هر چند مفید هست اما داغ دل تازه میکنه.
    زمانه کیفر بی داد سخت خواهد داد
    سزای رستم بد روز مرگ سهراب است

  30. 2 کاربر برای این پست از m_rv_2008 تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •