سبک سنتور

[z_m]

درود... ببخشید میشه راجب سبک استاد صارمی و ورزنده هم توضیحی بفرمایین...
سپاس...

[Razoniaz]

درود... ببخشید میشه راجب سبک استاد صارمی و ورزنده هم توضیحی بفرمایین...
سپاس...

درود بر شما دوست عزیز
زینب خانم به نظر من هیچ توضیحی نمی تونه به اندازه گوش دادن آثار این بزرگان شما را با سبک نوازندگیشون آشنا بکنه. خوشبختانه هم از استاد ورزنده و هم از استاد صارمی کارهای زیادی باقی مونده.
یکی از آثار زیبای استاد صارمی آلبوم „همایون مثنوی” هستش که با استاد شجریان اجرا کردند . از استاد ورزنده هم می تونید این [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] را در دشتی را گوش کنید.

[Manda]

بیشتر سبک های رایج و جدید مورد بحث بود، در غیر اینصورت ما عالمی از سبک ها داریم، استاد صارمی و استاد ورزنده از افراد صاحب سبک هستند اما خوب این روز ها کمتر کسی به سبک اون ها کار میکنه.. همین الان نمیشه مضراب های استاد ورزنده و حتی سنتورهاشون رو پیدا کرد و خود ایشون هم شاگرد آنچنانی نداشتند..

ارادت
آقاى كاوه شفيعى پيروى از سنتور نوازى مرحومه ورزنده ميكنن كه كارهاشونو ميتونين از راديو بشنوىن
همچنين آقاى محمد تنكابنى نيز پيرو سبك توكل هستن كه در كارنامه خود همكارى با استاد ايرج و افتخارى رو دارن

[Mezrab]

بله من تصویری از ایشون در حال زدن سنتور هم دیدم، اما همونطور که میشه حدس زد سبک هایی هستند که نوازندگان بسیار محدودی دارند و شاید واقعا از تعداد انگشتان دست هم کمتر باشند.

[Manda]

بله من تصویری از ایشون در حال زدن سنتور هم دیدم، اما همونطور که میشه حدس زد سبک هایی هستند که نوازندگان بسیار محدودی دارند و شاید واقعا از تعداد انگشتان دست هم کمتر باشند.

همينطور هست كه ميفرمايين

ولى چرا؟

آيا واقعاً سرعت بالا در نواختن يعنى همه چيز ؟ پس احساس نوازنده چى ميشه ؟

اين اساتيد كه نامبرده شد تماماً حس خود شون رو بر روى ساز ميرختن

ببينين بنظر من ٢ دسته نوازنده بوجود ميان:
١- نوازنده اى كه نوازندگى رو بعنوان يك حرفه انتخاب ميكنه
٢-نوازنده اى كه سازش بيانگر سخنانش هست و بقول معروف حرفى براى گفتن داره

[Mezrab]

همينطور هست كه ميفرمايين

ولى چرا؟

آيا واقعاً سرعت بالا در نواختن يعنى همه چيز ؟ پس احساس نوازنده چى ميشه ؟

اين اساتيد كه نامبرده شد تماماً حس خود شون رو بر روى ساز ميرختن

ببينين بنظر من ٢ دسته نوازنده بوجود ميان:
١- نوازنده اى كه نوازندگى رو بعنوان يك حرفه انتخاب ميكنه
٢-نوازنده اى كه سازش بيانگر سخنانش هست و بقول معروف حرفى براى گفتن داره

علت ها متفاوت می تونه باشه، جنبه رفتاری خود صاحب سبکان هم روی این موضوع تاثیر داره، اینکه یک فردی بخواد سبکش رو فرد دیگه ای هم ادامه بده یا خیر، اینکه ابزاری که در نوازندگی استفاده می کنند چقدر در دسترس و قابل تولید باشه، اینکه چقدر سبک مورد نظر محتوا و حرف برای گفتن داشته باشه.
سرعت بالا در نوازندگی همه چیز نیست، بلکه یک ابزار ذخیره برای افراد هست که پتانسیل گسترش توانایی هاشون محسوب میشه. نقش مهم احساسات و نحوه بیان هست.
اینکه چرا سبک استاد ورزنده اینقدر نوازنده کم داره به نظر من بیشتر برمیگرده به دیدگاه خود استاد، ایشون شاگردی قبول نمیکردند، سنتورشون سفاشی و مخصوص خود بود، مضراب هاشون رو خودشون تراش میدادند،چیزی به صورت مکتوب ندارند و .. ، خوب این ها همه بر این تاثیر میزاره که صاجب سبک بعد از فوت هیچ نوع راهی برای ادامه و گسترش سبک خودش باقی نگذاره.. در واقع میشه گفت این مردم نیستند که نمیخوان دنبال سبک اون ها برن، بلکه خود افراد هستند.
از طرفی سبک ها باید پویا باشند و طوری باشند که قشر زیادی از جامعه رو در بر بگیرند و به مرور زمان فرسوده نشند..

[Manda]

علت ها متفاوت می تونه باشه، جنبه رفتاری خود صاحب سبکان هم روی این موضوع تاثیر داره، اینکه یک فردی بخواد سبکش رو فرد دیگه ای هم ادامه بده یا خیر، اینکه ابزاری که در نوازندگی استفاده می کنند چقدر در دسترس و قابل تولید باشه، اینکه چقدر سبک مورد نظر محتوا و حرف برای گفتن داشته باشه.
سرعت بالا در نوازندگی همه چیز نیست، بلکه یک ابزار ذخیره برای افراد هست که پتانسیل گسترش توانایی هاشون محسوب میشه. نقش مهم احساسات و نحوه بیان هست.
اینکه چرا سبک استاد ورزنده اینقدر نوازنده کم داره به نظر من بیشتر برمیگرده به دیدگاه خود استاد، ایشون شاگردی قبول نمیکردند، سنتورشون سفاشی و مخصوص خود بود، مضراب هاشون رو خودشون تراش میدادند،چیزی به صورت مکتوب ندارند و .. ، خوب این ها همه بر این تاثیر میزاره که صاجب سبک بعد از فوت هیچ نوع راهی برای ادامه و گسترش سبک خودش باقی نگذاره.. در واقع میشه گفت این مردم نیستند که نمیخوان دنبال سبک اون ها برن، بلکه خود افراد هستند.
از طرفی سبک ها باید پویا باشند و طوری باشند که قشر زیادی از جامعه رو در بر بگیرند و به مرور زمان فرسوده نشند..

همينطوره
ولى خب همه ميدونيم كه هيچ شاگردى هم زير دسته حبيب سماعى دوام نياورد و پايور هم هر آنچه آموخت از سماعى بود هرچند غير مستقيم

[choobi]

به نظر من هممون داریم یه بحث رو دنبال می کنیم که یه جواب تابلو داره اردوانی وغیر اردوانی که پایه ی اردوانی رو استاد پایور نهادینه کرد
یا حق

[Manda]

به نظر من هممون داریم یه بحث رو دنبال می کنیم که یه جواب تابلو داره اردوانی وغیر اردوانی که پایه ی اردوانی رو استاد پایور نهادینه کرد
یا حق

خير اينچنين نيست

[MAZON]

تمام سبک ها ارزشمند و در جای خود محترم اند

[hashem2]

نکات کوچکی راجع به سه نفر (پایور=نوازنده ای چیره دست /آهنگسازی معمولی و گاهی اوقات خیلی خشک_مشکاتیان=آهنگسازی رومانتیک و خوش ذوق/نوازنده ای خوب_کامکار=نوازنده ای تکنیکی/آهنگسازی که به بن بست رسیده

[Mezrab]

به نظر من هممون داریم یه بحث رو دنبال می کنیم که یه جواب تابلو داره اردوانی وغیر اردوانی که پایه ی اردوانی رو استاد پایور نهادینه کرد
یا حق

نظرتون قابل احترام هست ولی نه پایه حقیقی داره و نه درست، منظور از اردوانی یا غیر اردوانی یه حرف غیر قابل درک هست، یعنی اینکه باییم سنتور نوازی رو از دید سنتور نوازی آقای اردوان کامکار بررسی کنیم درست نیست، چون اولا سبک مبنایی نیست (به دلیل نبود دوره آکادمیک، قطعات مناسب و کلا توضیحات و ملحقات کامل..) دوما این سبک نو ظهوری هست، نمیشه سبک های قدیمی تر رو بر اساس یک طرح جدید تقسیم بندی کرد.
در مورد پایه اردوانی هم که استاد پایور باشه باز خیر، تقریبا میشه گفت این دو سبک محتوای متفاوت و بیان متفاوتی دارند. سبک استاد پایور یک سبک کاملا سنتی و بر پایه ردیف بود و هست، اما سبک استاد کامکار همونطور که روی آلبوم هاشون میتونید ببینید، سنتور نوازی معاصر هست، یعنی دو موضوع کاملا متفاوت که نه از نظر کوک و نه محتوا و نه حتی شیوه بیان و اجرا شباهتی به هم ندارند.

نکات کوچکی راجع به سه نفر (پایور=نوازنده ای چیره دست /آهنگسازی معمولی و گاهی اوقات خیلی خشک_مشکاتیان=آهنگسازی رومانتیک و خوش ذوق/نوازنده ای خوب_کامکار=نوازنده ای تکنیکی/آهنگسازی که به بن بست رسیده

اتفاقا من با این نظر مخالفم که استاد پایور آهنگ ساز معمولی بود، اگر بخوایم از نظر استاندارد بررسی کنیم قطعات استاد پایور تنها قطعاتی هستند که به طور دقیق، فواصل، اصوات، اصول موسیقی و ریتم توشون به کار رفته، و از نظر تنوع ملودی هم استاد واقا کارهای بسیار زیبایی داره. شما به قطعاتی از دوره عالی چپ کوک گوش بدید و ببینید چقدر در یک قطعه فراز و نشیب های زیبایی وجود داره.
استاد کامکار هم به بن بست نرسیده، اتفاقا ایشون از اون دسته آدم هایی هست که عین بعضی موزیسین ها که هر هفته آلبوم جدید دارند کار نمیکنه و آلبوم هاشون حساب شده و پر محتوا هست.. این اواخر شنیدم که قراره آلبوم جدیدی از کارهاشون بیرون بدند.. بن بستی در کار نیست.

[yosefnejad]

آقای کامکار تقریبا دارن سعی میکنن کاری که یه پیانیست با پیانو میکنه رو با سنتور انجام بدن.

حالا حتی اگه شده به کمک 2 یا چندتا سنتور . (برای آکورد گیری یا به عنوان دست دوم پیانیست)

کوک قطعاتشون هم بیشتر به گامهای مینور و توابعش در موسیقی کلاسیک نزدیکه.

فراز و فرود بعضی قطعاتشون دقیقا مدولاسیون های موجود در گام مینور هست. (تغییر نیم پرده در فاصله هفتم)

در کل بنده آینده خیلی خیلی جالبی برای سبک ایشون پیش بینی میکنم.

و از شنیدن این سبک متفاوت در سنتور بیشتر از شنیدن همه سبکهای غیر قابل انعطاف لذت میبرم.

سالها پیش یه 4مضراب در فا مینور ساختم. قطعه کوتاه اما قشنگیه.

استادم به جای تشویق گفت هیچ آدم واردی اینجا نمیره. (یعنی تو این کوک)