لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: دنیای نوازنده و حقیقت درک صدا

  1. #1
    Mehraneh آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    20386
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    1,142
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    2,107
    3,189 بار تشکر شده در 1,048 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/0
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض دنیای نوازنده و حقیقت درک صدا


    0 Not allowed! Not allowed!
    دنیای نوازنده و حقیقت درک صدا
    (JUST SOUND)
    شايد ميان آنچه در واقعيت محض رخ مي دهد در مقايسه با دريافت و درك ما از اعمال ارادي و غير ارادي، فاصله زيادي وجود داشته و بين اين دو برابري و تضاد حاكم باشد، معيار چيست و تشخيص و تفكيك استدلال چگونه صورت مي پذيرد؟ جنجال ميان اين دو عرصه قدرتمند از گذشته تا به حال مقدمات بسياري از احتمالات، آزمايشات، اكتشافات و تغييرات بوده است، نيروهاي دروني ما به شكلي آگاهانه در صدد انعطاف به سويي آرماني است كه با مدلهايي از تجربيات دوران حياتمان آميخته است.

    به طور معمول در انجام متمركز به كاري و يا عادت به پيروي از عملي، واقعيت فعلي جدا از لعاب و قوام خواسته هايمان مورد بررسي قرار نمي گيرند، آري درست است كه نتيجه كلي و نهايي رخدادي، در مجموع تحليل عوامل دروني، ميسر است،اما در بسياري از موارد احساسات صرف، بر محور كار استواربوده و يا بخش گسترده اي از آراء در اختيار آن است.

    سوال اين است كه تا چه ميزان به وجود عوامل موثر ديگري در بيرون و درون خود اشراف داريم و چه مقدار به تحليل و چگونگي و ارتباط و اثرگذاري آن واقف بوده و برايمان قابل تعريف است؟ جايگاه تفكر خلاق كجاست و كدام نيرو و انرژي مي تواند انگيزه محرك نگاهي از اين دست به دنياي پيرامون ما با وجود پديده هاي جذاب آن شود؟

    هدف اين است كه عملي، اقدامي، حركتي، واقعه اي، ابراز احساسي و يا هر اسمي از اين گروه را كه معمول و عادي مي پنداريم و شايد آنرا كوچك شمرده و اهميتي براي آن قائل نباشيم به تعريفي مستند و توضيحي نه چندان مفصل بيان كنيم.

    به ابتداي حركت ارادي نواختن مي رويم، آنگاه كه حركتي منظوم به توليد صدايي مي انجامد كه در محيط پرآكنده مي شود، در اين بين همه اعضاي موثر حاضر هستند : زمان – مكان (محيط)- انسان – اثر هنري همچون ساز.

    اين 4 عنوان عوامل اصلي هستند كه در چنين مواردي در طبقه بندي درجه 1 قرار مي گيرند كه مي توانيم به ترتيب توضيحاتي درباره آن بدهيم، در اين گذر بايد جدا از تعاريف معين براي هر عنوان به روابط و نسبتهايي كه اين عناوين در شرايط مختلف نسبت به يكديگر پيدا مي كنند، توجه داشت.

    زمان به عنوان شرياني از موقعيتهاي كلي در تمام بخشها در جريان است كه ما خود نيز در آن غوطه وريم، و در دوره هاي مختلف منظم و يا غير منظم توجيهات و تجربيات منحصر به خود را بروز داده و ما در اصطكاك و هم آميزي تمام با آن به سر مي بريم به شكلي كه تفاوتها را در مقاطع متنوع آن احساس كرده و روند نظرات متعدد خود را در درون آن شاهد هستيم كه در بهترين حالات نشانه رشد و پيشرفت است.

    تاثير محيط نيزبه دو شاخه اصلي تقسيم مي گردد كه در مورد اول اثرات تربيتي و رواني كه بر خصوصيات شخص وارد است و شامل تمامي ويژگيهاي اين دسته مي شود كه در صورت تمايل به شناخت بيشتر آن مي توان به ساير كتب مربوطه مراجعه كرد ولي به جهت اينكه مبحث مورد نظر از تعاريف فلسفي لازم به شكلي وجودي و عيني تبديل شود بخش دوم تاثير محيطي را پي مي گيريم.

    در بخش دوم، خواص فيزيكي و مكانيكي محيط در تعامل با منبع توليد انرژي صوتي است كه بوسيله عامل انساني نواخته و شنيده مي شود و او نيز در جايگاه نوازنده و شنونده صداي پديد آمده، نظر و عقيده اي معين را مطرح مي سازد كه لزوما در محيطهاي مختلف مي تواند تفاوتهايي را در نظرات او به دنبال داشته باشد اين همان تعريف كلي از تاثير محيط است كه بواسطه خصوصيات متنوع اختياري و يا جبري در برابر اصواتي كه توليد مي شوند از خود نشان مي دهد. (به طور مشخص، عملكرد هاي اكوستيكي مورد نظر است.)

    در اینجا به مورد سوم یعنی انسان می رسیم، قابل توجه است که این قسمت و موضوع چهارم آن که خود ساز می باشد جز مهمترین بخشها هستند زیرا هماهنگی و تعامل بین این دو عامل واثرگذاری مستقیمی که بر هم دارند، به نتایجی از آن حاصل می شود که بهتر است برای ایجاد ترتیب و توصیفی مفید تر از مسائل مربوط به ساز آغاز کرده و در مرحله بعد وارد مجموعه وسیعی همچون انسان و خصوصیات آن شویم.

    ساز و مجموعه سیستم تولید صدا (اصوات موسیقایی که از ادوات موسیقی تولید و به گوش می رسد) محصور در قوانینی است که قرنها در اثر تجربه و خواستگاه بشر در زیر سایه خرد و دانش به حیات خود ادامه می دهد آنچنان که در دوره های متعدد تاریخی دستخوش تغییراتی نیز بوده است و این نوسانات جز به دلیل آزمایش در جهت بهبود هر چه بهتر کیفیت آن ازهر لحاظ نبوده است و اگر امروز معتقد به این باشیم که استاندارد وجود دارد و سازی که در دست داریم نسبتا خوب است و از اصول لازم و قانونمند ساز گری تبعیت می کند، می توانیم وارد تحولات تشخیصی گزینه انسانی شویم و دریابیم که تنوع نظرات را چگونه می توان تا حداقل محدوده کافی تشریح کرد.

    اما و اگر ساز را امری کلی و نسبی ببینیم تحلیل کار کمی مشکل می شود، در اینجا باید به سراغ کارشناسی تولید ساز مورد نظر رفته و حد و کیفیت محصول را بررسی کنیم که البته تعیین کیفیت یک ساز به معیار سنجش انسانی نسبتا استاندارد نیاز دارد که در جنبه های مختلف لازم، از تعادل مطلوبی برخوردار باشد. (در این قسمت به در هم آمیختگی این دو پی می بریم)

    سازی با مشخصات غیر استاندارد به علت فراهم نبودن برخی از ویژگی ها و امکانات، می تواند در طول زمان انسان را به عنوان عامل نهایی انتخاب دچار دگرگونی ونابسامانی کند و در مقابل، سازی با وضعیت طبیعی و درستی مراحل ساخت و نتیجه مقبول، امکان ترقی و بهبود احوال نوازنده را در پی دارد، آنچنان که در اکثر اقشار درگیر با این موضوع، اثرات را مشاهده می کنیم.

    در نتیجه ساز به عنوان عامل بیان آنچه توقع داریم در برابرمان حادث شود و خود نیزکه در چگونگی آن سهمی به سزا داریم، نقشی مهم و درخشنده است. آنچه که در دست می گیریم و بر آن نوازشی داریم، خود در دنیای بزرگی ازمعلومات و محسوسات و مجهولات احاطه شده است، ولی برای توصیف آن بشر مجبورشد قالبی محسوس وهندسی شده در گذرزمان و تاریخ با صیقلی از جنس تجربه خلق کند تا امکان ایجاد تحول بوسیله آن میسر شود.

    همه این مباحث در راستای تشخیص و چگونگی این فرایند است، آنگاه که می شنویم و در تمام وجودمان درک برای آنچه در جریان است موج می زند،. باید بدانیم که چگونه در حداکثر وضعیت برابر، نظرات متفاوتی وجود دارند، اگر از عادت های معمول خارج شویم و کمی به دنبال دلایل ملموس تر باشیم قطعا راهی گشوده خواهد شد و دلایلی که می تواند قابل قبول و مهم باشد.

    از آنچه سخن به میان می آوریم نظراتی همچون بلندی و کوتاهی صدا، میزان زیر و بمی اصوات، تنوع طنینی، وزن و ارگونومی متفاوت است، در گذشته به تعدادی از موارد مهم و تاثیر گذار اشاره کردیم، حال به مهمترین بخش قضیه که معیار انسانی، برای سنجش چگونگی و سبب آن در تقابل با سازی که نواخته می شود و شاید محکی برای انتخاب آن باشد منتهی می شویم و آن را از سایر جهات مورد بررسی قرار می دهیم.

    بطور مشخص در دو جریان متفاوت اما در ترکیب با یکدیگر می توان حرکت نمود. اول، جنبه درونی و روانی شخص است که در هماهنگی با ساختار وراثتی، فرهنگی و اجتماعی اوست و شاید کمتر در مسیر اصلاحات و تغییرات واقع شود.

    معمولا می توانیم آن را به گونه ای سلیقه و یا آرمان ذهنی و یا آرزوی در حال انتظار تلقی کنیم که همیشه در همراهی با حامل آن یعنی انسان می باشد و به میزان و مقدار تفاوت در آن اختلافاتی کوچک، بزرگ و یا تعجب بر انگیز مشاهده می شود. گاه این بخش خود مختار و بدون تاثیر پذیری از سایر ارکان عمل می کند و گاه درتوازن و اعتدال با سایر بخشهای مهم و انکارناپذیر به نتیجه ای مطلوب و قابل اطمینان می رسد. (باور و قیاس نیز در این جنبه تعریف می شوند ولی کمیت آن ثابت نیست ورابطه مستقیمی با تعادل روانی و فیزیکی دارد.)
    دوم، جنبه فیزیکی و جسمی شخص است که طبیعتا به اعضای درگیر با این موضوع منتهی می شود، به طور مشخص عضو تعیین کننده ای که بیشترین حساسیت در مورد آن اعمال می گردد، گوش و سیستم شنوایی است که به عنوان ورودی اطلاعات صوتی، انتقال وتبدیل ایفای نقش می کند و قسمت نهایی، سلسله اعصاب و مغزمی باشد و کیفیت، تحلیل و پاسخ را به عهده دارد.

    در این مدار طولانی و پیچیده که دستورالعملهای حاوی اطلاعات در کسری از ثانیه ایجاد می گردند، ماهیت جزء به جزء عضو شنوایی به طور معین و در پی آن مغز و سیستم عصبی بسیار اهمیت دارد، زیرا که سیستم شنوایی خود از بخشهای متعددی تشکیل شده است و کیفیت لازم هر قسمت در چگونگی مسیر تاثیر گذار است.

    این اعضا و حتی موقعیت آنها و شرایطی که بر آنها حاکم است در معدل اطلاعات تغییر ایجاد می کنند، همچون ریز پردازنده ها و بستر فعالیت های سیستماتیک برای کارکردی صحیح و نتیجه ای دقیق تعبیه شده اند.

    با این توضیح می توان تفاوتها را در تشخیص تا حدودی ترسیم کرد، از ورودی گوش که بخش غضروفی گوش بیرونی است (لاله گوش) ، پرامتر هایی از قبیل مساحت، زاویه استقرار، کیفیت بالینی(حفره ها و عمق آنها) ، ... شروع می شود و بعد از آن مجرای گوش خارجی تا پرده صماخ و چگونگی حالت S مانند آن، وضعیت پرزها و موها ی داخل این مجرا و ترشحات ناشی از غدد داخلی، موثر هستندو تا قسمتهای بعدی که به آن اشاره خواهیم کرد.


    به طور مثال ترشح بیش از حد در مجرای گوش بیرونی که می تواند موجب انسداد کامل و یا ناقص مجرای گوش خارجی شود، عوارضی همچون افت شنوایی ملایم و یا متوسط را به همراه خواهد داشت. (میزان افت شنوایی بین 30 تا 40 دسی بل و در فرکانسهای پایین مشاهده می شود.)

    از سویی دیگر مشکلاتی از قبیل ویروسها و باکتری ها که موجبات عفونت را فراهم می سازند، اختلالات سیستمی را به همراه خواهند داشت وموجب شنوایی انتقا لی و یا در هم آمیخته و یا توام با نوسان را در به وجود می آورند. (در کنار این موارد، نواقص و مشکلات مادرزادی را نیزنباید نادیده گرفت.)


    در بخش گوش میانی هم قسمتهای بسیار مهمی وجود دارند که به اختصار زنجیره استخوانی را به عنوان عاملی اساسی در انتقال صوت به گوش میانی متذکر می شویم. بروز هر گونه نابسامانی دراین قسمت همچون انقباض حرکتی آنها ویا عدم انسجام مناسب در ریتم حرکتی آنها منجر به انتقال غیر طبیعی انرژی پرده صماخ به دریچه بیضی می شود.

    اختلال عملکرد در شیپور استاش که می تواند به دلایل بسیار معمول همچون سرماخوردگی، آنژین، تورم لوزه ها،و یا عفونت دستگاه تنفسی باشد، منتهی به عدم توازن فشار هوای گوش می شود و طی مراحلی به مرور زمان موجب خوردگی و فرسودگی گوش میانی شده و همچنین به پرده صماخ آسیب می رساند.

    نتیجه بروز این مسائل نه چندان عجیب و پیچیده 25 دسی بل کاهش شدت و افت شنوایی در فرکانسهای پائین و در نهایت در تمامی فرکانسها بوده که در محدوده 125 تا 8000 هرتز می باشد.


    در این قسمت گوش داخلی وارد عمل می شود که امواج مکانیکی را از گوش میانی دریافت کرده وبه امواج الکتریکی و پیامهای عصبی تبدیل می کند و از طریق شاخه شنیداری عصب هشتم به مغز ارسال می شود. در این بخش حساسیت خاصی وجود دارد، ساختار سلولهای حساس شنوایی و مژکها بسیار پیچیده است (گیرنده های واقعی حس شنوایی که بر روی غشای پایه قسمت حلزونی قرار گرفته اند.)


    فرکانسهای مختلف، تاثیرات متفاوتی بر روی سطح پایه استقرار مژکها دارند و به اشکال مختلفی موجب ارتعاش آن می شوند به طوری که هرناحیه برای دریافت اصوات ویژه ای با فرکانسهای مختلف اختصاص یافته است که در نتیجه اصوات توسط مژکها دریافت شده و به درک صدا می انجامد. طبیعی است که آسیب به هر قسمت از نواحی گوش داخلی موجب اختلال درانتقال صحیح نیروی الکتریکی به مغز می گردد از این رو اصوات را در صورت صحت عملکرد، واقعی و درست می شنویم و در غیر این صورت یا متمایل به بسامد های پائین و یا بسامد های بالا دریافت می کنیم. مجموع نهایی این عوامل است که منجر به تشخیصی مستند و قابل استدلال می شود.

    حال کمی بهتر می توانیم به حقیقت درک صدا آگاهی پیدا کنیم.
    مبع:تالار های تخصصی و جامع پادشاه ایرانی
    آنجا که کلام باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود...

  2. 7 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: Friday 20 January 2012, 05:18 PM
  2. پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Friday 4 February 2011, 03:45 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •