طعم موسیقی

[lakshemi]

سلااااااام به همه !!!
آيا شما فقط موسيقي رو مي شنويد يا لمسش مي كنين ؟ آيا به ساير جنبه هاي غير شنوايي موسيقي فكر مي كنين ؟ مثلاً اين كه موسيقي اي كه گوش مي دين چه طعمي رو براتون متبادر مي كنه ؟ چه رنگي رو ؟ و حتي چه بويي ! اگه مي تونستين موسيقي دلخواهتون رو به تصوير دربيارين چه شكلي بود ؟ تجسمات شما از هر موسيقي چه جوريه ؟ آيا شده موقع گوش كردن به يه موسيقي خاص احساس سرما يا قدرت يا حتي دل به هم خوردگي كنين ؟
من به شخصه هميشه موسيقي رو سفيد مي بينم . رنگي كه عين يه بوم تميزه و مي شه هررنگي رو روش كشيد ! رنگي كه پاكي و بي غل و غشي رو به يادم مياره . خوشمزه ترين چيزي كه فكر مي كنم خورده باشم هندوانه س و هميشه بهترين آهنگ ها برام طعم هندوانه ي خنك ، پوك و عسلي تابستونو داره ! وقتي سونات هاي موزارت فقيد رو مي شنوم نا خودآگاه بوي افسانه اي گل لاله رو استشمام مي كنم ...

شما چطور ؟ آيا چنين تجربياتي داشتين ؟

[korosh65]

خیلی زیاد. همین چهار فصل ویوالدی که هر فصلشو که گوش میدم احساس و آب و هوای اون فصل بهم دست میده
یا همین the rain must fall یانی که وقتی میشنوم انگار زیر بارون مثل موش آبکشیده شدم
یا „پرواز زنبور عسل” که دیگه هیچ موزیکی نمیتونه مثل اون وز وز زنبور رو تداعی کنه
یا „در یاچه قو” که وقار و معصومیت و شکوه و عظمت یه قو رو به بهترین شکل مجسم میکنه و انگار پیش قو احساس حقارت میکنم

[nina]

سلام

این احساسات فوق العاده هستند واقعا لذت بردم شما زندگی را زندگی میکنید و من نیز.
رنگ سفید فوق العاده است همونطور که گفتی عین یه بوم سفیده و میشه هر رنگی رو روش کشید!
این برداشت خیلی به برداشت من از این رنگ نزدیک هست. خیلی خوب بیان کردی. به نظر من سفید
یه رنگ کامله. اما خیلی از قطعات مورد علاقه ی من حس کریستال یخی را برابم تداعی میکنند
به ویژه کریستال یخی مایل به ابی اکوا و طیف های مختلف ان. و طعم نعنایی و سرد گاهی بوی جنگل
و چوب و گاهی بوی برف و بارون . گاهی حس پابرهنه دویدن روی ماسه و روی سنگچین بارون خورده
و گاهی حس ارامش خوابیدن در اعماق یک اقیانوس به رنگ ابی بسیار تیره مایل به سیاه . بدون هیچ حرکت فقط گهگاه یک موج بسیار خفیف مثل گهواره . گاهی حس یک دریای طوفانی و خشمگین و درنده. هر چی هست اونقدر قشنگه که
نمیدونم چطور باید بیان کنم.
اگه وقت بیشتری داشتم همراه با شما از این تاپیک لذت بیشتری میبردم.

راستی همین الان واقعا همین بوها داره به مشامم میرسه بدون اون موسیقی! یه تجربه زیبا ولی کمی وهم اور! میترسم مرز دنیای واقعی انطور که دیگران میبینند از دست بدهم . حس میکنم ان قطعات جایی با درونم امیخته شده اند.

[Amir]

عنوان تاپیک جالب نبود .. به طعم موسیقی تغییر دادم ولی بازم ممکنه نرسونه کامل منظور رو .. استارتر عزیز اگر عنوان بهتری مد نظرتون هست بفرمایید تغییر دهم

سپاس

[Dj_MAN]

من ... هیچ بویی نمی برم ... هیچ رنگی هم نمی بینم .. فقط وقتی موسیقی شروع میشه یواش یواش چشمهام بسته میشه ... دوباره باز میشه و من جای دیگری هستم ... تصور کنید روی یه صندلی نشستید و مثلا توی اتاق هستین یا هر جای دیگه .. ...
وقتی موسیقی شروع میشه من خودم رو دقیقا در یک مکان دیگه می بینم ... با تمام جزئیات.. حتی به تماشای چیزهایی که تا حالا ندیدم میپردازم ... این برام خیلی لذت بخشه ... چون دقیقا هر موسیقی من رو به یه جای خاص میبره ...
مثلا آهنگ تورکیش از موتزارت... البته نمی دونم شما با چه نامی اونو میشناسین ... دقیقا سالهاست که من رو به یه کوچه ای میبره که تا حالا اصلا چشمهای حقیقیم ندیده ...
یه کوچه ... یه در کوچک که دقیقا سه تا پله می خوره ... یه پسر بچه روی پله اول نشسته ... ویه توپ دستشه ... . عجله داره ... داره پاشنه کفشش رو بالا میکشه ... مادرش یه لحظه بهش میگه مواظب باش .. و اون میگه باشه ... و تند میدوه میره ... دقیقا این صحنه جلوی رومه .. و هر بار از اول تا آخر تکرار میشه ... دقیقا همزمان با اهنگ ... چه ربطی داره نمی دونم ... ولی عین حقیقته ...
یا مثلا اون آهنگ children از روبرت مایلز که تا حالا هزار بار صدا و سیما پخش کرده ... هر کجای این آهنگ رو برام پخش کنن احساس میکنم توی یه برکه هستم ... بارون داره میباره .. و من با پای برهنه درون یه برکه یا یه جایی که آب بارون جمع شده هستم ... برگهای سبز هم درون برکه هستند ... جالبه قورباغه هم هست... و من تمام هیکلم خیسه .. ولی یه ذره هوا گرمه ... از دور صدای هیاهو میاد ... و من دنبال چیزی میگردم که نمیدونم چیه .. فقط خیلی نا امیدم ... و ...

هر اهنگی یه جایی رو به تصویر میکشه برام ... جالبه .. هرکدوم از آهنگهای استاد قمیشی رو برام بزارن حتی اگه اولش ندونم کار قمیشیه زود میفهمم ... میدونید چرا ؟ چون با همش احساس میکنم یه چتر دستمه و دارم توی یه خیابون نیمه خلوت زیر بارون قدم میزنم ... البته با آهنگهای مختلف اون صحنه خیابون و غیره هم عوض میشه ... ولی بارون و چتر و خیابون توی همش مشترکه ...
هر اهنگی یه جاییه ... اگه بخوام میتونم در مورد این موضوع یه کتاب بنویسم .
کافیه بخوام تصویر مکانهایی که از ده آهنگ دیگه رو میبینم توضیح بدم ...!!! حوصله شو دارین ؟
بگم ؟ بگم ؟ بگگگگمممم ؟
نمی گم ...

[nina]

یه تجربه ی فوق العاده ی دیگه ی من مربوط میشه به بعضی از ترانه های پینک فلوید مثل signs of life نمیدونم اینو گوش دادین یا نه ولی فوق العاده است مقدار زیادی از این تجربیات حسی و لمسی و بویایی توش وجود داره از لحظه ای که شروع میشه خودمو تنها توی یه قایق چوبی در حال پارو زدن میبینم از میون یه رود باریک توی یه جنگل مرطوب نیمه تاریک گاهی مسیر باریک تر میشه و گاهی وسیع .. صدای قرچ قروچ قایق چوبی قدیمی با چوب تیره ی محکم در بعضی قسمتها از طیف رنگ ماهوگانی خالص تا کدر متغیر در بعضی قسمتها زهوار دررفته صدای پارو زدن خودتو میشنوی حتی پارو را کاملا توی دستات لمس میکنی انقباض و انبساط عضلات بازو اسمون گاهی تیره تر میشه و کدر تر و گاهی شفاف تر ولی بیشتر کدره گاهی تصویر اسلو موشن میشه وزش باد و حرکت انی برگ های فقط چندتا از اون درختا که رنگ سبز کمرنگ تری نسبت به درختای دیگه دارن همچنان مسیر پرسپکتیو رو ادامه میدی و نمیدونی انتها به کجا ختم میشه فقط با مردمک تنگ شده ی چشم همه چیو با دقت مشاهده میکنی و مسیر خودتو از بین اون فضای رمز الود ادامه میدی رنگ اب گاهی نیمه شفافه و مایل به سبز کدر گاهی کدر تر گاهی شفافتر و تصویر گاهی مه الود گاهی بارون زده و شفاف گاهی بارون زده و کدر و گاهی کاملا شفاف هاله ی ملایم اما طعم خاصی نداره شایدم طعم چوب و اب و برگ و باد چیزی که در مورد این موزیک جالبه اینه که تو در حرکتی و رنگ و شکل و طعم و بو ی محیط تغییر میکنه نمیدونم ... نمیدونم توضیح کاملی نبود از احساسات و دریافته های من از این موزیک باید خودتون تو اون فضا باشید و حس کنید من چی میگم

[Atrovan]

درود
تنها آهنگی که مرا واقعا به حس و حال میبره آهنگ های مایکل جکسون!
نه تنها من... بلکه امکان نداره کسی مثلا آهنگ Earth song رو بشنوه و مو به تنش سیخ نشه! اینو جدی میگم!

[lakshemi]

از همه ي برو بچه هاي گل و بلبل ممنونم كه با نظرات لطيفشون منو مهمون كردن! واقعاً همتون با احساسين !
يه تشكر چرب تر هم از نينا و دي جي عزيز دارم كه حسابي واسم وقت گذاشته بودن و احساسات قشنگشونو به تفصيل شرح داده بودن ! ممنونم از همه ... منتظر جواباي بيشترم !

[M_T]

سلام

در جواب پست اول.

من وقتی به قطعه ای گوش میدم تصویری از نوازنده و سازش در ذهنم میاد.
با هر اوج و فرود ساز در قلبم احساسی موج گونه دارم که ابتدا خیز می گیرد و اوج سپس بر سینه نرم ساحل فرود می آید.
مخصوصا برخی قطعه ها رو که گوش میدم احساس می کنم ساز داره با من حرف می زنه.
درد دل های ساز رو می فهمم.
اگه زبان موسیقی رو نفهمم از او لذت نمی برم. باید بفهمم چی می خواد بگه.
مخصوصا به تکنوازی ها بسیار علاق مند. حداکثر دیگه دو یا سه نوازی.
ناله ریکوردر تنور.
سوز نی ایرانی و نی عربی.
نوای سحر انگیز عود.

این ها هرکدوم بیانگر احساسی خاصه با توجه به مقام و دستگاهی که در اون اجرا میشه.


با تشکر

[nina]

امکان نداره کسی مثلا آهنگ Earth song رو بشنوه و مو به تنش سیخ نشه! اینو جدی میگم!

اره بخصوص وقتی همراه با موزیک ویدئو ببینی قشنگ دوپامین ازاد میکنه

[Fereshteh_Baran]

من وقتی آهنگهای پیانو ، مخصوصا آهنگهای لایت را گوش میکنم، احساس میکنم ضربان قلبم بالا میره. و این هم یه تجربه جالب: وقتی تازه پیانو رو شروع کرده بودم، برای اولین بار خودم آهنگ green sleeves را بدون اینکه به استاد بگم یاد گرفتم و شاید باورتون نشه که از خوشحالی زیاد، گریه کردم.

[lakshemi]

ممنونم از همه ي شما بچه ها حرفاتون خيلي قشنگه ولي يه خواهش كوچولو دارم اونم اينه كه لطفاً با توجه به عنوان تاپيك ، به رايحه يا مزه اي كه احتمالاً از هر آهنگ دريافت مي كنين اشاره كنين ! ممنونم و منتظر ...

[stwo]

قبل از اینکه بخوام حرفمو بزنم دوستدارم اینو بگم که موسیقی مثل یه دارو میمونه یه دارو برای روح انسان کسانیکه موسیقی رو میشناسن و اون رو با بند بند بدنشون لمس میکنن میدونن من چی میگم (که مطمئنن تمام بچه ها ی سایت این موضوع رو میدونن) مزه ی موسیقی مثل یه شهد شیرین میمونه من وقتی آهنگ آتش در نیستان یا آبی دره استاد ناظری رو میشنوم و یا این شعرو با صدای استاد شجریان(برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبی خون بلا باز چه بود ای ساقی) میشنوم احساس میکنم شیرین ترین و لذیذ ترین شهد دنیا رو خوردم روحم تازه میشه انگار تو این دنیا نیستم

[M_T]

من وقتی آهنگهای پیانو ، مخصوصا آهنگهای لایت را گوش میکنم، احساس میکنم ضربان قلبم بالا میره. و این هم یه تجربه جالب: وقتی تازه پیانو رو شروع کرده بودم، برای اولین بار خودم آهنگ green sleeves را بدون اینکه به استاد بگم یاد گرفتم و شاید باورتون نشه که از خوشحالی زیاد، گریه کردم.

منم با green sleeves خیلی حال می کنم.
با هر دو فلوتم اجراش کردم.
تصور کنید green sleeves با فلوت عربی! چه شود!!!
حتی ابتکار بخرج دادم جای نت اوجش در گام اولو عوض کردم و فرودش رو هم بردم تو مایه های مقام کرد عربی!
اولین بار که اجراش کردم بدون نگاه از روی نت زدم. چند بار گوش کردم بعد اجرا کردم.

[M_T]

رایحه محبوبه شب.
رایحه ادکن کروم یا آزارو.
طعم توت فرنگی و هلو.

[lakshemi]

واااااای ممنون !!! چه دوستان با احساسی دارم ! خیلی خوبه همین طور ادامه بدین عالیه !
راستی یه پیام از طرف خواهر عزیزتر از جونم دارم . امشب که داشتیم زیبای خفته رو گوش می کردیم گفت که مومان آخر که اهریمن کشته و پرنسس از طلسم رها می شه (دونوازی زیبای کلارینت و ابوآ) طعم خامه می ده ! نرم و شیرین ، سفید و با انعطاف !!! ... من مزه های بیشتری می خوام ! شاید با ترکیب همه ی اونا تونستم یه معجون عشق به موسیقی بسازم ! کسی چه می دونه ؟!