لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 95 از 96 نخستنخست ... 4585919293949596 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1,505 به 1,520 از 1521

موضوع: بررسی موسیقی متال

  1. #1505
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Scourge [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    آقا علی کلیت قضیه یه شوخی بوده، که قبل ترش ما یک بحث جدی داشتیم، که فرشاد جان برای حسن ختام و همچنین راحت تر شدن فضا یه شوخی ای کردن. کسی هم خدایی نکرده قصد بی احترامی به شما رو نداشته :) از شما هم بعیده سر چنین مسئله کوچکی کسی یا کسانی رو „افراد کوچکتر” خطاب قرار بدین!
    و در باب فعالیت هم، راستش من همون وقتی که اون بحث رو توی این تاپیک شروع کردم دوست داشتم که شما هم باشین و از نظراتتون استفاده کنیم، ولی خب متأستفانه بیشتر وقتتون رو روی فیسبوک میگذارین انگار. بنده هم همین کار رو میکنم راستش، و مقداری فعالیت توی شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر دارم، ولی چندان بحث و یا اطلاعات دندانگیری در مورد موسیقی رو اونجا پیدا نمیکنم، و به همین دلیل هم فکر میکنم اگه چند تا از فعال های قدیمی و بااطلاع نت آهنگ مثل خود شما فعالیتشون رو دوباره به همینجا برگردونن بصورت تخصصی بتونه خیلی بهتر باشه.
    به هرحال خیلی خوبه که سر زدید، و امیدوارم توی بازه های زمانی کمتری باز این اتفاق بیفته!
    اونجا ما بحث خیلی تخصصی نداریم، اما مقاله تخصصی زیاد داریم. حتی من الان مقاله های تصوری هم درست میکنم برای تست امپ، یونیت ها، مولتی افکت های خوب و حتی سازها و تفاوتشون. جدای از اون به بیشتر سوالها به صورت اختصاصی جواب میدم و یا تو گروپ مشاوره و خرید و فروشم راجب به کلیت سازها صحبت میشه. یعنی در واقع همون کارهایی که اینیجا میشد با تفاوت اینکه 100 برابر حجم بیشتر در هفته.
    اما خوب اینکه مقاله تخصصی ارائه داده بشه کمتر از فارومه و خوب فیس بوک همیشه سطحش پایین تر از فاروم بوده. اینجا کسایی که چیزی نیستند زیاد روشون نمیشه ادعا کنند اما اونجا دیگه کنتر نمیندازه، طرف هیچی نمیفهمه اما میاد و چرندیات خودش رو به عنوان مطلب علمی میگذاره. از اون طرف وقتی مطلبی هم تخصصی بیان میشه مخاطب زیادی نداره. (البته به نسبت خودش مخاطب زیادی نداره، وگرنه در ناامید کننده ترین حالت یک مقاله رو 150 نفر میخوند و حالا شاید بیتشر از 10 تا 50 نفر لایک نکنند) اما خوب فاروم ها دیگه مثل گذشته نیستند که 10.000 بازدید در هفته داشته باشند اون هم به صورت فعال. همین باعث شده که فضای فاروم ها کمرنگ بشه. فاروم بازهای قدیمی که اکثرا بیخیال نت شدند، اونهایی هم که هستند قسمت عظم وقت خودشون رو تو فیس بوک کار میکنند. اگر فضای فاروم ها به یک دهم رونق گذشته هم بر گرده من به شخصه بدم نمیاد فعالیت داشته باشم. اما خوب اخلاق گند رو نمیشه کارش کرد. البته من تو فیس بوک مهربونم اما چشم به فاروم میخوره فیلم یاد هندوستان میکنه :)))
    مسئله نامردی چند تا از بچه های نت اهنگ تو فیس بوک هم مسئله ای بوده که ادم رو دلزده میکرده دیگه. طرف اینجا ادم رو تخلیه اطلاعاتی کرده و وقتی خرش از پل گذشت شروع کرد دانک زدن. خوب این خیلی بده. ادم یک حساب دیگه رو فاروم نویس جماعت میکنه اما وقتی میبنه با برونی ها دیگه مثل گذشته تفاوت خاصی ندارند خوب دیگه این سردی ها هم پیش میاد.

    هرچند که خود امیرحسین به من لطف داره و مهیار هم بارها گفته که بیا نت اهنگ. اما خوب ادم یک جا باید به درد بخوره که بیاد دیگه. یک وقت میبنی ادم میاد میبه به درد بخور هم نیست :D

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط meysam-lamster [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    Scourge عزیز به زیبایی جوابتون را دادن بله کسی اینجا ابدا قصد توهین یا چیز دیگه ای نداشت.
    ولی به عنوان یه داداش کوچیکتر یه چیزی به شما میگم همیشه یادتون بمونه : درخت هرچه پربارتر، افتاده‌تر
    اقا مشکل من اینکه من بوتم. نه باری دارم که بخاطر بیافتم، نه اصلا بلند شدم که بخوام بیافتم. همینجا رو زمین هستم دیگه. اندازه نگاه غیر وصیعم مسائل رو ادراک میکنم.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  2. 5 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  3. #1506
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    برگدیم به بررسی موسیقی متال:
    Black Sabbath (بلک سبت = شنبه سیاه)


    مقدمه در باب بلک ثبت و یهودیت:


    بسیاری از ما بلک به علت نوع تلفظ انگلیسی بلک ثبت را به این گونه مینویسم که نمیشه گفت غلطه. (TH در زبان انگلیسی وقتی به فارسی برگردانده میشود به „ث” و تلفظ صحیحش نزدیک تر است) اما در واقع بلک „سبت” درست است. „سبت” در زبان عربی و همچنین ابری به نام شبنه است. در واقع نه تنها شنبه بلکه شنبه مقدس (شنبه تعطیل) ...
    علت انتخاب این نام توسط بلک سبت نیز همین مسئله بوده است. شنبه روزیست که یهودی ها دست از کار و تلاش و کوشش میکشند (به گفته دین خودشان) و به عبادت و تفکر میپردازند. فلسفه این نام از دیدگان بلک سبت این است که وقتی در این روز یهودیان به تفکر مینشینند نقشه برای غارت و تصاحب دنیا را میکشند و به واسطه دین تحریف شدیشان دنیا را به مصادیقی چون „جنگ، فساد و گسترش آن در کشورهای دیگر، غارت، استعمار و استحمار و ...” هدایت میکنند و در واقع این گروه نیز مانند بسیاری از افراد دیگر بر این معتقند که اگر „یهود و یهودی” وجود نداشت دنیا به شیوه کنونی اداره نمیشود.
    وقتی بلک سبت در سال 1970 سبک Metal یا همان Heavy Metal را برای اولین بار به ثبت رساند (با موزیک و فلسفه متفاوت، برگرفته از موسیقی هارد راک و ترکیب آن با سبک های دیگر) فلسفه ارائه شده را فلسفه ای زد یهود خواند. اما در همان سالهای ابتدایی فعالیتش با مشکلات جدی از سوی شرکت های سرمایه داری یهودی و حتی دولت انگلستان مواجه شد. تابدانجا که حتی اثار این گروه در سال 1989 در هنگام ارائه اثر Headless Cross از بازار جمع شد و با شمایل جدید و شکل تازه برای قاب گرام (صفحه) و کاست ها ارائه شد. عکس جلد این البوم صلیبی بود که در وسط آن ستاره داوود قرار گرفته بود. به آن معنا که حتی کلیسا نیز با واسطه یهودیان اداره میشود. در واقع در اثار ابتدایی بلک ثبت به این موضوع در بطن بسیار میتوان پی برد که این گروه دوست داشت ثابت کند که لایه های دینی نهفته در اجتماع بازیچه دست یهودیانند، اما خوب هم برای آنها دردسرهای زیادی درست شد و هم در سالهای بعد سانسورهایی انجام شد که اعضای گروه را مجبور به رعایت بیشتر قوانین حاکم (قوانین مخفی) کرد تا در این مورد کمتر صحبت کنند. اما به هر حال فلسفه ضد یهودیت متال تا سال دهه 90 میلادی به جدیت در میان گروههای مختلف سبک های متال محترم شمارده شده و به این عقده استوار بودند. اما بعدها برخی از گروهها در اسرائیل برنامه هایی اجرا کردند و کمتر از تعداد انگشتان دست در سالهای اخیر گروه متال در اسرائیل شکل گرفته است. (هرچند هنوز هم هستند کسانی مانند Burzum که انها را به رسمت نمیشناسند و هر چند وقت یک بار نامه های اعتراض امیزی به آنها میدهند و حضور انها در این سبک که با این اصل „ضد یهود بودن” بنا گذاشته شده است انتقاد میکنند. (حتی اعضای گروه های اسرائیلی در مستند اولیش که در باب متال تولید شده بود به این مسئله علنا اعتراف و اعتراض کردند). به جز بلک ثبت بسیاری از گروههای راک دیگر هم در پس زمینه خود چنین تفکاراتی را دنبال میکردند. برخی مثل راجر واترز علنی تر میگفتند و برخی هم محافظ کاری میکردند. بودند گروههایی مانند „هولوکاست” که در این زمینه به افراط سخن میگفتند و همین مسئله باعث بایکوت شدن آنها شد. (چندی پیش در مقاله ای میخواندم که گروه هولوکاست فقط بخاطر نامش در لیست گروههای برتز فرار نگرفته است و گرنه از نظر تکنیکی و لطفات اثار در جایگاهی بود که شهرت جهانی کسب کند) ...
    این مقدمه ای از رابطه بلک سبت و دنیای متال در باب دنیای یهود.
    باز میگردیم به معرفی این گروه.


    بسیاری از سبک های متال از دل این گروه برخواسته اند. جنبش „موج نوی هوی متال بریتانیایی” توسط بلک ثبت پایه ریزی شد که بعداها این موج را به عنوان یک سبک موسیقی نیز معرفی کردند. NWOBHM یعنی New Wave Of Birtish Heavy Metal.
    سبک دیگری که به صورت رسمی توسط بلک ثبت در متال به عنوان زیر شاخه (اما یک مستر ژانر) اضافه شد سبک Doom Metal بود که بعدها توسط گروه کندلمس به تثبیت کامل رسید. بلک ثبت نیز در اثار خود سبک های مختلفی را تجربه کرده.. از متال اصیل بریتانیایی که با دست خود بنا ساخته است تا دوم و ثرش و هارد راک و ...
    Tony Iommi موسس این گروه است که در نقش گیتاریست فعالیت میکرد. جالب است بدانید این نوازنده قادر بود با دو دست ساز بزند. (همچنین در سانحه ای دستش اسیب دید) به هر حال حالا با گیتار چپ دست ساز میزند.
    بسیاری از او به عنوان پدر متال یاد میکنند (که این یک حقیقت است).
    او در تمام این سالها بلک ثبت را همراهی کرده است و عضو ثابت گروه بوده است (چون این گروه در نقل و انتقلات بسیار سابقه دار است و تعداد زیادی به این گروه امدند و رفتند و جای خود را به دیگران دادند، همه انها از ستاراگان و ابرمردان دنیای راک بودند) - تنها گروهی که بعدها در آن حضور پیدا کرد گروه Heaven And Hell بود که ان گروه نیز از اعضای طلایی گروه بلک ثبت تشکیل شده بود.
    Geezer Butler بیسیست گروه بود (و هست اما سالهایی در این میان از گروه جدا شده و سابقه فعالیت در گروه Ozzy را دارد)
    بیل وارد نیز درامر فعلی گروه است که در گروه شخصی اوزی نیست حظور داشته است و هنوز هم عضوی از هون اند هل است.
    Ozzy Osbourne خواننده افسانه ای این گروه اولین خواننده این گروه بوده است و هم اکنون نیز در این گروه فعالیت میکند. اما سالهای زیادی از بلک ثبت دور بوده است. به هر حال 8 البوم طلایی اول این گروه با حضور وی خوانندگی شده است.
    Ronnie James Dio نظریه پرداز بزرگ عالم متال، یکی از بزرگترین خوانندگان از دست رفته (مرحوم شده در 16 می 2007) در این گروه فعالیت کرده است و الوبم طلایی Heaven And Hell و Mob Rules از اثار ایشان است. (از نظر خوانندگی، مشاوره در اهنگ سازی و ترانه سرایی)
    Ian Gillan خواننده تکرار نشدنی گروه Deep Purpple که بلک ثبت الهام زیادی از آن گرفته است نیز در البوم BORN بعد از دیو در سال 83 هنرنمایی کرده است. هرچند که در البوم 2 سال بعد نیز حضور داشته است.
    Tony Martin یکی از جادوئی ترین خوانندگان بلک سبت بوده است که بسیاری احساسی ترین دوران بلک سبت را با صدای وی میشناسند. وی در هیچ گروهی جز بلک ثبت فعالیت نکرد. اما او یک ابر ستاره شد و اثار تکرار نشدنی در زمان وی ارائه شد.
    نام ستاره های دیگر این گروه:
    Dave Spitz
    بیس
    Bob Daisley
    بیسیت گروه Uriah Heep، اوزی، مالمیستین و راین بوی (گروه ریچی بلک مور)
    Neil Murray
    بیسیست گروه افسانه ای مایکل شنکر گروپ و همچنین بزرگترین گروه سبک گلوم متال „وایت اسنیک”
    Vinny Appice
    دارامر شخصی گروه دیو و ...
    Eric Singer
    درامر الیس کوپر، گروه معروف Kiss و ...
    Bev Bevan
    دارمر
    Cozy Powell
    درامر مایکل شنکر، وایت اسنیک، راین بوی، مال میستین
    Bobby Rondinelli
    دارمر Blue Oyster Cult و راین بوی و ...
    Brad Wilk
    درامر گروه Audioslave


    البوم های گروه:
    Black Sabbath
    1970 (با نام خود گروه)
    Paranoid
    1970 (در همان سال)
    Master Of Reality
    1971
    Vol. 4
    1972
    Sabbath Bloody Sabbath
    1973
    Sabotage
    1975
    We Sold Our Souls For Rock'n'Roll
    1975
    Technical Ecstasy
    1977
    Never Say Die
    1978 (خداحافظی اوزی)
    Heaven And Hell
    1980 (ورود دیو)
    Mob Rules
    1981 (خداحافظی دیو البته بعد از اجرای Live Evil در سال 83)
    Born
    1983 (صدای یان گیلان)
    Seventh Star
    1986 (باز با صدای گیلان و سپس خدحافظی او)
    The Eternal Idol
    1987 (ورود Tony Martin)
    Headless Cross
    1989
    Tyr
    1990
    Dehumanizer
    1992 (با اینکه تونی از گروه نرفته بود اما این البوم با حضور دیو خوانندگی شد)
    Cross Purposes
    1994
    Forbidden
    1995
    The Sabbath Stones
    1996 (خدحاظی تونی)
    Reunion به صورت زنده
    با بازگشت ستاره های قبلی و اوزی در سال 1998
    Past Lives (به صورت زنده)
    در سال 2002
    Live At Hammersmith Odeon
    2007
    و در نهایت هم البومی با نام "13" با حضور
    اوزی، تونی،باتلر و Brad Wilk به صورت میهمان در سال 2013.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  4. 6 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  5. #1507
    Scourge آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    45341
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    539
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,251
    1,852 بار تشکر شده در 539 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow Scourge On Twitter Add Scourge on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 343/5
    Given: 180/2
    میزان امتیاز
    13

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نظام سرمایه داری و قدرت کالاسازی (در هنر و موسیقی)

    این موضوعی هست که بنده زیاد بهش پرداختم، و به دوستان هم گوشزد کردم، در اصل در بحث هنر، و به صورت جزئی تر، موسیقی.
    سرمایه داری این قدرت، یا بهتره بگیم قابلیت رو داره، که هر چیزی رو که ضدش باشه، در خودش حل کرده و به یک کالا تبدیل کنه. مثال های زیادی برای این موضوع هست، که بارزترینش کالایی شدن تصویر چگوارا در دنیای امروزه، که البته موضوع چندان جدیدی نیست. مطمئنأ همه تصویر چه رو روی تی شرت، ماگ، پوستر، گردنبند، و حتی کفش های All Star هم دیدیم. چه ای که یکی از بزرگترین شخصیت های „انقلابی” تاریخ بوده.

    حالا در حوزه موسیقی، این بحث مقداری گسترده تر و عمیق تره.


    برای مثال، بیاین فرض کنیم که یک گروه موسیقی (متال، راک، پاپ، هر چیزی) وجود داره، که ماهیت بیشتر کارهاشون اجتماعی هست؛ مثلأ پرداختن به درد ها و دغدغه های جامعه، نقد نظام حاکم؛ نقد سیستم و غیره. برای تأثیر گذار بودن چنین فعالیتی، و رسیدن به چنین هدفی، نیاز به مخاطب هست. یعنی کسی که کار رو بشنوه، حرف ها و پیام هایی که درش هست رو متوجه بشه، و تأثیر بگیره. برای به دست آوردن مخاطب و شنیده شدن اثر، در دنیای امروز موسیقی، یا همون صنعت موسیقی، نیاز به رکورد کمپانی ها و یا در اصل همون شرکت های پخش موسیقی، و شرکت های تبلیغاتی هست. که در وهله اول کاملأ واضحه که سیاست اون ها با پیام چنین موسیقی ای در تضاده، و طبیعتأ انتظار میره که مثل وضعیت کشور خودمون از انتشار چنین کاری جلوگیری بشه. ولی، این شرکت ها در اصل این کار رو قبول میکنن، و به انتشارش میپردازن، به دلیلی که جلوتر ذکر خواهد شد.

    وقتی چنین اثری به انتشار برسه، اثری که دارای فضایی تاریک و خشن و اعتراضی هست، و هدفش اینه که مخاطب خودش رو از انفعال خودش بیرون بکشه و به حرکت و نقد و اعتراض بکشونه، و نسبت به محیط اطرافش آگاه کنه، مثل خیلی آلبوم های دیگه ی موسیقی که هیچ هدف خاصی رو دنبال نمی کنند و دایعه ی هنر برای هنر و „لذت بردن مخاطب از موسیقی” رو دارن، میره توی ویترین یک مغازه موسیقی (Record Shop) ، و کنار همون آلبوم ها که در اصل „کالاهایی برای مصرف” هستن قرار میگیره.

    وقتی که یک علاقه مند به موسیقی به این مغازه میره که آلبومی رو بخره، میبینه که آلبوم ها بر اساس دسته هایی تقسیم شدن، Jazz, Blues, Pop, Rock و غیره. و همونطوری که در یک رستوران با چندین انتخاب روبرو میشه که چه غذایی „باب میلش” هست میتونه یکی از این آلبوم ها رو انتخاب کنه. آلبوم موردنظر ما هم در بین همین ها قرار داره، یک „کالا” که تنها امیدش برای شنیده شدن توسط مخاطب اینه که ذائقه اش متناسب با این آلبوم باشه.

    و همینجاست که ماهیت اعتراضی، انقلابی، یا پیام یا هرچیز دیگه ای که این آلبوم داشته باشه زیر سوال میره. چون که در وهله اول به صورت یک کالا به دست مخاطب رسیده، و تنها روشی هم که برای دیده شدنش وجود داشته همین کالا بودن و خریداری شدن اون بوده.


    موسیقی اعتراضی بوده، و هنوز هم وجود داره. در خیلی از زیرشاخه های راک، متال، بلوز، کانتری، و حتی فولک. ولی دیگه این روزها شاهد حرکت های اجتماعی ای مثل جنبش هیپی ها یا پانک ها نیستیم، و تأثیری ازش رو در جامعه نمی بینیم، چرا که موسیقی، به صورت تمام و کمال، از یک هنر به یک صنعت تبدیل شده، و نظام سرمایه داری تونسته هر نوع اعتراضی به خودش رو، در اصل به تبلیغ و تجارتی برای خودش تبدیل کنه.

    یکی از بهترین مثال های این موضوع، گروه Pink Floyd هست. که بنده به شخصه جزء اعتراضی ترین گروه های راک تاریخ قرارشون میدم. و آلبوم Dark Side of the Moon همین گروه، پرفروشترین آلبوم تاریخ میشه، و کنسرت های The Wall اون از بزرگترین و پربازدیدترین کنسرت های زمانه ی ما هستن. گروه Tool، که در کارهاش نقدهای مستقیمی به سیستم سرمایه داری و هالیوود و مصرف زدگی وارد میکنه، یکی از پولدارترین گروه های راک امروزی هست. که فکر میکنم در لیست 100 میلیاردر دنیای راک در مکان 6ام قرار میگیره. و یا چرا راه دوری بریم، همین Metallica، که کار خودش رو با آلبومی به اسم „Metal Up Your Ass” (با خطاب قرار دادن کمپانی های پخش موسیقی) شروع میکنه، این روزها به دنبال کنسرت دادن با جاستین بیبر و تهیه فیلمه، و بماند که ثروتشون سر به فلک میزنه.

    به صورت خلاصه تر، افرادی که با نقد سیستم و نظام کارشون رو شروع کردند، حالا به نماینده ای ازش تبدیل شدن. به صورتی مشهوده که سرمایه داری این قدرت رو داره که هرچیزی رو به کالا تبدیل کنه، مخصوصأ منتقد های خودش رو.

    حالا سوالی که اینجا پیش میاد، این هست که چه آلترناتیوی برای این موضوع میتونه وجود داشته باشه؟ یک روش پخش متفاوت؟ کنسرت های رایگان؟
    موسیقی به چه روشی میتونه بیشترین تأثیرگذاری رو بر روی مخاطب داشته باشه، بدون اینکه به کالا تبدیل بشه؟
    ...?Cannot the Kingdom of Salvation take me home

  6. 7 کاربر برای این پست از Scourge تشکر کرده اند:


  7. #1508
    FMETAL آواتار ها
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز
    شماره عضویت
    82018
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    سن
    58
    نوشته ها
    1,306
    میانگین پست در روز
    0.33
    تشکر از پست
    4,757
    4,623 بار تشکر شده در 1,189 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow FMETAL On Twitter Add FMETAL on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 955/32
    Given: 2,257/5
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خوب، بنده گفتم این‌دفعه مثل خوره‌ها نپرم وسط و نظرم رو بگم (میثم هم که بقول خودش جون میده واسه بحث، این‌دفعه خبری ازش نیست...) ولی‌ دیدم این بحث امیر عزیز همینطور مونده و هیشکی نیومده.

    بریم سر اصل مطلب.


    موسیقی‌ اعتراضی، درواقع بعد از موسیقی‌ (بقولی) „هنر برای هنر” و یا حتی „سرگرمی” فراگیر شد. وجود داشت، ولی‌ بیشتر بصورت محلی و در مقیاس پایین به صورت فلکلور. یعنی‌ تقریباً میشه گفت در نیمه دوم دهه ۶۰ میلادی جرقه اشتعالش زده شد. توجه به موسیقی‌ دهه ۵۰ و ظهور سبک Rock N` Roll میتونه سندی باشه برای این موضوع. تنها سبک Blues بود که بر اساس درد و رنج سیاهان آمریکا (و نه سیاهان دیگر نقاط جهان) ریشه دوانده بود. اونهم چون مال „سیاهان” بود، اقبال عمومی‌ چندانی نداشت. این سبک به صورت خالص خود، هنوز هم در بین سفید پوستان به جایگاهی‌ که دیگر سبک‌ها دارند نرسیده. بخاطر همین هم اون رو با Rock تلفیق کردند. البته هستند سفید پوستانی‌ صاحب نظر در موسیقی‌ که این سبک رو به اندازه خود سیاه پوستان دوست دارند. ولی‌ بیشتر آنها به سبکهای Blues Rock علاقه دارند تا آهنگ‌های Howlin` Wolf!!!

    بگذریم.

    در نیمه دهه ۶۰ میلادی گروه‌های (بیشتر) سبک Folk (که البته اشعارشون اصلا فلکلور نبود) شروع به ساخت ترانه‌ها و تصنیف‌هایی‌ در مذمت جنگ و سیستم‌ها (سرمایه داری، کمونیسم، حتی ناسیونالیسم) کردند. نمونه‌های بارزشون هم Joan Baez و Bob Dylan. ولی‌ در همان زمان که این دو پرچم موسیقی‌ اعتراضی را بدوش می‌کشیدند، Beatle's Mania مثل „سونامی” تمام جهان را زیر سلطه خود قرار داده بود. در دهه ۱۹۶۰ چند آهنگ از این گروه (حتی درصدشان) اعتراضی بود؟ تازه خود John Lennon بعد از انحلال The Beatles بود که دستی‌ بر آتش „موسیقی‌ اعتراضی” وارد کرد. اونهم نصفه نیمه.



    خوب، حالا با توجه به „ذات” موسیقی‌ (غربی؟!) چند تا سوال به مغز بنده فشار میاره.


    اولا اینکه چند درصد از آهنگ‌های منتشر شده، محتوای „اعتراضی” دارند؟ منظورم از محتوا „برداشت” ‌های شخصی‌ از Lyrics آهنگ نیست. چون این تو ایران جا افتاده که از هر چیزی منظور اعتراضی می‌سازیم. طرف مثلاً میگه Trying to get on the top of you بنده برداشت می‌کنم ... آهان، داره میگه میرم اون بالا که دستم به „راس” سیستم برسه. درحالیکه طرف داره در رابطه با روابطش با دختر همسایه میگه!!!


    دوم اینکه چند درصد میشه احتمال داد که خود „سیستم” این نوع موسیقی‌ رو رواج داده تا یک „سوپاپ اطمینان” باز کرده باشه، و همه چیز رو با این سوپاپ تحت کنترل قرار بده؟ اصولاً سیستم‌ها و سران آنها بقولی Control Freak هستند و از سورپرایز متنفر. حالا بگذریم که مثلاً Roger Waters با عالم و آدم مشکل عقیدتی‌ و رفتاری و تفکری داره و از روی دل خودش اون اشعار رو می‌نویسه.


    به هر حال اینکه موسیقی‌ رو (مخصوصاً سبک‌هایی‌ که ما‌ها به اونها علاقه داریم) بر اساس میزان „اعتراض” اونها دسته بندی کنیم و هرچی‌ اعتراض درش بیشتر باشه در رده بهتری قرار بدیم، بنظر بنده کار اشتباهیه. چه بسا کار‌هایی‌ هستند که حتی Lyrics درست و درمونی ندارند، ولی‌ از نظر موسیقیایی کار‌های بسیار با ارزشی هستند.
    Whatever Life throws at you, PLEASE don't Cry & Bitch about it. Either take it like a MAN, or DUCK your F*#@ing head down!!! - F. Metal The Great
    Rockers Nation


  8. 5 کاربر برای این پست از FMETAL تشکر کرده اند:


  9. #1509
    Scourge آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    45341
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    539
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,251
    1,852 بار تشکر شده در 539 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow Scourge On Twitter Add Scourge on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 343/5
    Given: 180/2
    میزان امتیاز
    13

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    آقا من خودمم داشتم کم کم ناامید میشدم از اینکه کسی جواب بده، دیگه به زور چک میکردم تاپیک رو :D خوشبختانه و به لطف فرشاد جان بالا اومد! امیدوارم مثل دفعه های قبل یه بحث خوبی داشته باشیم.

    حس میکنم دو تا نکته رو لازمه که اینجا عرض کنم، در پاسخ به فرشاد جان.

    یکی اینکه من اصلأ قصدم این نبوده که به هر نحوی ارزش گذاری ای بر موسیقی بر مبنای اعتراضی بودن یا نبودنش قرار بدم، یعنی در اصل به هیچ وجه بحث ارزش نیست. بلکه فقط خود موسیقی رو به عنوان یکی از شاخه های هنر که قدرت بیان ایده ها و مفاهیم رو داره و از قضا یکی از popularترین شاخه های هنر امروز هست رو در نظر گرفتم، و خواستم ببینم که آیا میشه این پیام یا مفهوم رو واقعأ انتقال داد؟ و اگه میشه با چه روشی؟ (موانع پیش روش رو هم تقریبأ ذکر کردیم) البته با توجه به سیستم حاکم و ایدئولوژی موجود. که حالا این ایدئولوژی ممکنه در هرجایی متفاوت باشه، ولی توی غرب که مهد همین موسیقی راک و متال هست، و حتی همین ایران خودمون که درش زندگی میکنیم نظام سرمایه داری حاکم هست (توی ایران که به نحوی خرده سرمایه داری) ، و به همین دلیل میطلبه که با در نظر گرفتن مشخصات این سیستم و نحوه پرداخت اون به هنر بحثی داشته باشیم.

    در مورد اینکه چند درصد موسیقی ها اعتراضی هستن، والا منم آماری ندارم :D ولی شوخی به کنار، من هنوز هم دنبال گروه هایی هستم که کارهای اعتراضی واقعأ پخته ای داشته باشن، که هنوز هم که هنوزه به تعداد انگشتای دست نمیرسن. که اگه یادتون باشه توی همون بحث قبلیمون هم من دنبال مثال برای همین موضوع بودم! که گروه های خوبی هم پیدا شدن.
    در همین مورد هم، به همین دلیل که کارهای واقعأ جهت دار و سیستماتیک اعتراضی به اون شکل نداریم (که در اصل اکثر این گروه ها اعتراضی رو در موسیقی بیان نمیکنن، بلکه „تضاد” رو بیان میکنن، که این خودش مرحله قبل از اعتراضه و به معنای نشناختن درست معضل و نداشتن راه حل هست) ، باید به همین ها قانع بود! یا حداقل همین ها رو بررسی کرد که شاید بشه تئوری ای ازش بیرون کشید که یه کار موسیقی تأثیرگذار باید چطور باشه یا نباشه.

    در مورد اینکه آیا سیستم خودش این موسیقی رو پرورش داده، به نظر من به همین سادگی نمیشه یک جریان اجتماعی یا هنری رو به وجود آورد و رهبری کرد، حتی از پشت پرده. چیزی که به نظر من اتفاق میفته همون نکته گفته شده توی پست اول هست، که جریان به صورت غیرمستقیم کنترل میشه، چه از طریق تبلیغات، چه روش های تولید و عرضه، و چه حتی تأثیرات غیرمتسقیم وضعیت اقتصادی جامعه! که این نکته آخر رو میشه توی همین ایران هم دید، به طوری که ساز و وسایل موسیقی اونقدر گرون هستن که طبقه متوسط واقعأ توان خریدشون رو ندارن، و تمامی امکانات به طبقات بالاتر میرسه که فقط به موسیقی به عنوان „هنر برای هنر” نگاه میکنن و چندان دغدغه ای برای بیان کردن ندارن!
    در مورد راجر واترز هم یه مقداری بی انصافیه اینطور بگیم :D درسته که شخصیتش به صورت کلی آنارشیست و ضدسیستم هست، ولی حرفاش چندان از واقعیت به دور نیست. مثل همون آلبوم Amused to Death خودش که واقعأ کارهای پخته ای از لحاظ کلامی درش بود.


    در نیمه دهه ۶۰ میلادی گروه‌های (بیشتر) سبک Folk (که البته اشعارشون اصلا فلکلور نبود) شروع به ساخت ترانه‌ها و تصنیف‌هایی‌ در مذمت جنگ و سیستم‌ها (سرمایه داری، کمونیسم، حتی ناسیونالیسم) کردند. نمونه‌های بارزشون هم Joan Baez و Bob Dylan. ولی‌ در همان زمان که این دو پرچم موسیقی‌ اعتراضی را بدوش می‌کشیدند، Beatle's Mania مثل „سونامی” تمام جهان را زیر سلطه خود قرار داده بود. در دهه ۱۹۶۰ چند آهنگ از این گروه (حتی درصدشان) اعتراضی بود؟ تازه خود John Lennon بعد از انحلال The Beatles بود که دستی‌ بر آتش „موسیقی‌ اعتراضی” وارد کرد. اونهم نصفه نیمه.
    راستش منم با این موضوع موافقم! و خیلی پیش اومده که موضوع بحث با دوستان باشه. Beatles توی موقعیت خیلی خوبی قرار داشت که بتونه تأثیرگذاری شدیدی رو اجتماع داشته باشه، ولی نه دایعه این کار رو داشت و نه شاید هم بشه گفت پتانسیلش رو. جان لنن هم که رسمأ بعد از انحلال بیتلز متحول شد! و گرنه قبل از اون چندان شخصیت اعتراضی ای از خودش نشون نداده بود.

    موسیقی‌ اعتراضی، درواقع بعد از موسیقی‌ (بقولی) „هنر برای هنر” و یا حتی „سرگرمی” فراگیر شد. وجود داشت، ولی‌ بیشتر بصورت محلی و در مقیاس پایین به صورت فلکلور. یعنی‌ تقریباً میشه گفت در نیمه دوم دهه ۶۰ میلادی جرقه اشتعالش زده شد. توجه به موسیقی‌ دهه ۵۰ و ظهور سبک Rock N` Roll میتونه سندی باشه برای این موضوع. تنها سبک Blues بود که بر اساس درد و رنج سیاهان آمریکا (و نه سیاهان دیگر نقاط جهان) ریشه دوانده بود. اونهم چون مال „سیاهان” بود، اقبال عمومی‌ چندانی نداشت. این سبک به صورت خالص خود، هنوز هم در بین سفید پوستان به جایگاهی‌ که دیگر سبک‌ها دارند نرسیده. بخاطر همین هم اون رو با Rock تلفیق کردند. البته هستند سفید پوستانی‌ صاحب نظر در موسیقی‌ که این سبک رو به اندازه خود سیاه پوستان دوست دارند. ولی‌ بیشتر آنها به سبکهای Blues Rock علاقه دارند تا آهنگ‌های Howlin` Wolf!!!
    این قسمت هم کاملأ درسته. و باید این نکته هم بگم که من کارای Howlin' Wolf رو به خیلی از کارای بلوز راک ترجیح میدم! It gotta be a spoonful! :)
    ...?Cannot the Kingdom of Salvation take me home

  10. 5 کاربر برای این پست از Scourge تشکر کرده اند:


  11. #1510
    FMETAL آواتار ها
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز
    شماره عضویت
    82018
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    سن
    58
    نوشته ها
    1,306
    میانگین پست در روز
    0.33
    تشکر از پست
    4,757
    4,623 بار تشکر شده در 1,189 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow FMETAL On Twitter Add FMETAL on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 955/32
    Given: 2,257/5
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    البته امیر جان اون بحث بنده در رابطه با „ارزش گذاری” بر اساس نوشته شما نبود. این رو برای این نوشتم که دوستانی که با سبک‌های مورد علاقه این جمع تازه آشنایی پیدا کردند اگر این نوشته بنده رو قابل دانستند و خوندند، اگر قبلا این‌طور بهشون گفته میشده، این نظر بنده شاید یکمی در دیدشون نسبت به این قضیه تفاوت بده. ولا بنده دوستان این انجمن رو که در این (حداقل) دو بخش Rock / Metal و Jazz / Blues (این یکی‌ که پرنده که سهله، مگس هم درش پر نمیزنه) رو تا حدود بسیار زیادی از نظر نوع دیدگاهشون به موسیقی‌ میشناسم و قبولشون دارم.


    در رابطه با اینکه چکار میشه کرد که کار رو بدون دخالت دست! (سیستم تجارت موسیقی‌) انجام داد، خوب الان خیلی‌ از گروه‌ها هستند که تمام مراحل تولید یک آلبوم رو خودشون انجام میدن. از ساخت و تهیه بگیر تا انتشار. یک مقدار هزینه بر هستش، ولی‌ از اون‌طرف „استقلال” بسیار زیادی برای گروه بهمراه داره.


    در رابطه با „کنترل سیستم بر موسیقی‌ اعتراضی” همچین بعید هم نیست عزیز. Brian Epstein مدیر گروه The Beatles پول میداد دختر مدرسه ای‌ها بیان تو فرودگاهی که این گروه پاش رو از هواپیما بذاره بیرون شروع به „جیغ” کشیدن کنن!!! البته این موضوع هیچوقت ثابت نشد، ولی‌ خوب تا نباشد چیزکی، مردم نبندند شیشکی!


    در رابطه با Roger Waters هم منظورم این نبود که بقولی هارت و پورت داره. اتفاقا شاید بشه گفت با عرضه‌ترین هنرمندی از این بابت محسوب میشه که از مواضع خودش تو اشعارش به خوبی‌ و بقولی „محکمه پسند” دفاع میکنه. منهم با نظرت موافقم که حرف هاش بسیار درست هستند.


    Howlin` Wolf رو عشق است بسیار فراوان زیاد.



    میثم شما هم بیا وسط دیگه... امیر حسین، هانی، مابقی... اینجا „بحث” درگرفته نه مناظره دو نفره ها... از ما گفتن.

    Whatever Life throws at you, PLEASE don't Cry & Bitch about it. Either take it like a MAN, or DUCK your F*#@ing head down!!! - F. Metal The Great
    Rockers Nation


  12. 3 کاربر برای این پست از FMETAL تشکر کرده اند:


  13. #1511
    meysam-lamster آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    23871
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    100
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    413
    288 بار تشکر شده در 95 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add meysam-lamster on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 50/1
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    منم همیشه این فکرو داشتم که این موزیک متال و کلا موسیقی اعتراضی شاید حتی با میزان احتمال کم میتونه به قول فرشاد سوپاپ اطمینانی برای اعتراض مردم علیه نظام سرمایه داری و کلا وضع جامعه باشه ولی خوب همیشه از بیانش وحشت داشتم و دارم مخصوصا تو جامعه خودمون که همه فوری رگ گردنشون باد میکنه تا میای یه چیزی رو که قبولش دارن به چالش بکشی و البته یه مساله ایه که نمیشه ثابتش کرد ولی به نظر منم اصلا بعید نیست همچین جریانی مخصوصا با سابقه ای که نظام سرمایه دار تو دنیا داره وجود داشته باشه.
    یه مثال خیلی بارز که البته نظر شخصیه منه ، میتونم اینو بگم که به نظر شخصی من 90 درصد شعارهای ضدجنگ رو تو دنیا کسایی ایجاد و هدایت کردن که اتفاقا خودشون بیشترین تعداد جنگ افروزی های دنیا رو سازماندهی کردن!! که بگن آره اونایی که واسه وطنشون میجنگن امل هایی بیش نیستن که تحت تاثیر پروپاگاندای دولتی قرار گرفتن و خلاصه خیلی عقب افتادن و این حرفا. وقتی موقع تجاوز به یه خاکی میشه کسی صداش درنمیاد وقتی نوبت دفاع از وطن میاد وسط همه روشنفکر میشن که „جنگ یعنی نبرد دو سرباز که همدیگر را نمیشناسند(با لهجه دکتر کپی قرائت کنین اینجاشو)” :D حالا این حرفم چه ربطی به موسیقی متال داشت خدایی خودمم نفهمیدم امیر عزیز توضیح جالبی تو همین صفحه تحت عنوان نظام سرمایه داری و قدرت کالاسازی نوشت که خیلی قبول دارم این حرفو البته به اضافه احتمال سوپاپ اطمینان بودن موسیقی حتی در خشن ترین و اعتراضی ترین وجه خودش که به نظر من احتمالش به هیچ وجه صفر نیست.

  14. 4 کاربر برای این پست از meysam-lamster تشکر کرده اند:


  15. #1512
    FMETAL آواتار ها
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز
    شماره عضویت
    82018
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    سن
    58
    نوشته ها
    1,306
    میانگین پست در روز
    0.33
    تشکر از پست
    4,757
    4,623 بار تشکر شده در 1,189 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow FMETAL On Twitter Add FMETAL on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 955/32
    Given: 2,257/5
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ^^^^^
    چه عجب شما تشریف آوردین؟ دو دقیقه اون گیتار بیچاره رو بذار زمین... آب شد دسته اش...
    Whatever Life throws at you, PLEASE don't Cry & Bitch about it. Either take it like a MAN, or DUCK your F*#@ing head down!!! - F. Metal The Great
    Rockers Nation


  16. 3 کاربر برای این پست از FMETAL تشکر کرده اند:


  17. #1513
    meysam-lamster آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    23871
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    100
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    413
    288 بار تشکر شده در 95 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add meysam-lamster on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 50/1
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    والا فرشاد نمیخوام شعار بدم یا شکسته نفسیو این جور حرفا ولی کلا ترجیح میدم بیشتر استفاده کننده اطلاعات باشم مخصوصا تو این فروم که واقعا بدون تعارف اطلاعات همه دوستان خیلی زیاده لااقل از خود من برا همین ما داریم فیض میبریم بیشتر مگر در مواردی که نیاز به فتوای اینجانب باشد

  18. 3 کاربر برای این پست از meysam-lamster تشکر کرده اند:


  19. #1514
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دیگه دوره اعتراض به مسائل اساسی جاشو با لوس بازی و اعتراض به هستی عوض کرده در موزیک متال جدید. مخصوصا گروههای جدید که اکثرا پوچ گرا هستند. در ابتدای جبنش راک اند رول گروههای راک و متال اغازین هم خیلی سیاسی بودند و هم خیلی احتماعی. و مسالئ هم زیاد بود که بهش بپردازند. اما الان موضوع شده این که چرا مادرم با من بازی میکرد من رو پرت میکرد بالا من میترسیدم. نمیدونم فلان دختر لباسش کوتاه بود فکر کردم بهتره مال من باشه و بردمش تو خونه و بهش تجاوز کردم و کشتمش و این حق من بوده. یا شیطان پرستی و خیلی لوس بازی های دیگه. من فکر میکنم الان که دیگه اعتراض لوس شده بحثش و طالب خاصی هم نداره و سلیقه مردم هم خراب شده و موضوعات جهانی هم تکراری شده متال میتونه بره سراغ امید دادن یا همون اسطوره پردازی ها که تو یک سری گروههای سبک پاور متال تو دهه 90 زیاد اوج گرفته بود. یا مثلا متالی که تو ایران با یک جنبش اینجوری شروع شد. مثل کار اول فرشید اعرابی، یا صفیر عرش یا مثلا در نمونه راکش اوهام.
    تنها گروه متالی که میشناسم اثار مثبت میخونند شدوزفال هست. اما تو ایران سه چهار تا گروه این کارو کردند. اگر ادامه پیدا میکرد میتونست سطح مخاطب رو هم بالا ببره که متاسفانه نسل جدید اکثرا دث باز و متال کور باز هستند و همانطور که از موزیک چیزی نمیدونند انسانهای عمیقی هم نیستند. حالا در مورد مسائل اجتماعیش بماند که چرا اینطور شده. (تقصیر **** هم هست البته) ولی بد نبود اگر متال به سوی امید دادن میرفت و یا همون اسطوره پردازی ها که باعث میشه طرف ادمی بشه که تشویق میشه به اینکه حرکت کنه و یا کسی باشه برای خودش و همین باعث پیشرفت میشه. همین راک و متال با پوچ گرایشون افرادی مثل من رو به زمین کوبیدند. کاری ندارم به خیلی ها که متال گوش میدند و متال وار زندگی نمیکنند. به کسایی مثل خودم کار دارم که متال رو زندگی کردم و فنا شدند. اگر متال مثبت میتونست ثبت بشه و جا بیافته تو جهان چی میشد. واقعا نور علی نور میشد.
    خیلی ها به من گفتند چرا البوم ندادی. همیشه نهانه پایه نبودن بچه ها، نبودن امکانات، پول نداشتن، وقتی پول داری وقت نداشتن و ... رو اوردم. اما دروغ چرا اینها که تاثیر داشته اما علت اصلی نبوده. علت اصلی این بوده که همیشه گفتم ناامید کردن مردم کار درستی نیست، من هم خودم اصل ناامیدی هستم و نمیخوام اون بلاهایی که گروههای پوچ گرا سر من اوردند رو من سر کس دیگه ای بیارم. اما هیچ وقت توانایی این رو نداشتم که بتونم موزیکی خلق کنم که اشعار مثبت توش باشه. البته به تازگی چند اهنگ ساختم که شور حرکت درشون دیده میشه و به عنوان دمو تو فیس بوک گذاشتم. اما خوب اگر روزی روزگاری بتونم کاری بکنم که اوهام یا فرشید اعرابی در البوم اول (حتی رضا یزدانی در البوم اولش شهر دل) کرد رو شاید اون موقع وارد دنیای موسیقی بشم به صورت جدی تر.
    اما بد نیست بچه هایی که کار میکنند هم روی این حرف فکر کنند. البه من موضوع رو باز نکردم. اما اگر ببنم پیایه این مسئله وجود داره مسئله رو بیشتر باز میکنم.
    ویرایش توسط FMETAL : Tuesday 4 February 2014 در ساعت 11:41 AM
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  20. 3 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  21. #1515
    Scourge آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    45341
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    539
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,251
    1,852 بار تشکر شده در 539 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow Scourge On Twitter Add Scourge on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 343/5
    Given: 180/2
    میزان امتیاز
    13

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط alimetallica_2 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دیگه دوره اعتراض به مسائل اساسی جاشو با لوس بازی و اعتراض به هستی عوض کرده در موزیک متال جدید. مخصوصا گروههای جدید که اکثرا پوچ گرا هستند. در ابتدای جبنش راک اند رول گروههای راک و متال اغازین هم خیلی سیاسی بودند و هم خیلی احتماعی. و مسالئ هم زیاد بود که بهش بپردازند. اما الان موضوع شده این که چرا مادرم با من بازی میکرد من رو پرت میکرد بالا من میترسیدم. نمیدونم فلان دختر لباسش کوتاه بود فکر کردم بهتره مال من باشه و بردمش تو خونه و بهش تجاوز کردم و کشتمش و این حق من بوده. یا شیطان پرستی و خیلی لوس بازی های دیگه. من فکر میکنم الان که دیگه اعتراض لوس شده بحثش و طالب خاصی هم نداره و سلیقه مردم هم خراب شده و موضوعات جهانی هم تکراری شده متال میتونه بره سراغ امید دادن یا همون اسطوره پردازی ها که تو یک سری گروههای سبک پاور متال تو دهه 90 زیاد اوج گرفته بود. یا مثلا متالی که تو ایران با یک جنبش اینجوری شروع شد. مثل کار اول فرشید اعرابی، یا صفیر عرش یا مثلا در نمونه راکش اوهام.
    تنها گروه متالی که میشناسم اثار مثبت میخونند شدوزفال هست. اما تو ایران سه چهار تا گروه این کارو کردند. اگر ادامه پیدا میکرد میتونست سطح مخاطب رو هم بالا ببره که متاسفانه نسل جدید اکثرا دث باز و متال کور باز هستند و همانطور که از موزیک چیزی نمیدونند انسانهای عمیقی هم نیستند. حالا در مورد مسائل اجتماعیش بماند که چرا اینطور شده. (تقصیر **** هم هست البته) ولی بد نبود اگر متال به سوی امید دادن میرفت و یا همون اسطوره پردازی ها که باعث میشه طرف ادمی بشه که تشویق میشه به اینکه حرکت کنه و یا کسی باشه برای خودش و همین باعث پیشرفت میشه. همین راک و متال با پوچ گرایشون افرادی مثل من رو به زمین کوبیدند. کاری ندارم به خیلی ها که متال گوش میدند و متال وار زندگی نمیکنند. به کسایی مثل خودم کار دارم که متال رو زندگی کردم و فنا شدند. اگر متال مثبت میتونست ثبت بشه و جا بیافته تو جهان چی میشد. واقعا نور علی نور میشد.
    خیلی ها به من گفتند چرا البوم ندادی. همیشه نهانه پایه نبودن بچه ها، نبودن امکانات، پول نداشتن، وقتی پول داری وقت نداشتن و ... رو اوردم. اما دروغ چرا اینها که تاثیر داشته اما علت اصلی نبوده. علت اصلی این بوده که همیشه گفتم ناامید کردن مردم کار درستی نیست، من هم خودم اصل ناامیدی هستم و نمیخوام اون بلاهایی که گروههای پوچ گرا سر من اوردند رو من سر کس دیگه ای بیارم. اما هیچ وقت توانایی این رو نداشتم که بتونم موزیکی خلق کنم که اشعار مثبت توش باشه. البته به تازگی چند اهنگ ساختم که شور حرکت درشون دیده میشه و به عنوان دمو تو فیس بوک گذاشتم. اما خوب اگر روزی روزگاری بتونم کاری بکنم که اوهام یا فرشید اعرابی در البوم اول (حتی رضا یزدانی در البوم اولش شهر دل) کرد رو شاید اون موقع وارد دنیای موسیقی بشم به صورت جدی تر.
    اما بد نیست بچه هایی که کار میکنند هم روی این حرف فکر کنند. البه من موضوع رو باز نکردم. اما اگر ببنم پیایه این مسئله وجود داره مسئله رو بیشتر باز میکنم.
    سلام بر آقا علی! خوشحالم یه سری به اینجا هم زدید :)

    اول از همه فکر می کنم بشه یک مقداری در این مورد بحث کرد که „پوچ گرایی” به معنای کلمه به „پوچی” و „عدم” نمی رسه، بلکه بیشتر یک نوع واقع گرایی هست، که مرز ها و محدوده های زندگی رو مشخص می کنه و توهم های زندگی رو پس می زنه. یا حداقل این تعریفیه که میشه از آثار بیشتر هنرمندهایی که برچسب „پوچ گرایی” رو خوردن در آورد، چرا که نه تنها زندگیشون به هیچ وجه پوچ نبوده، بلکه پر از شور زندگی و شناخت و عمل بودن. نمونه هاش زیادن، برای مثال آلبر کامو با داستان بیگانه توی ادبیات، یا همین پینک فلوید با آلبوم The Wall توی موسیقی. همیشه هدف پوچ گرا بودن توی یک اثر هنری دلزده کردن یا دعوت مخاطب به عزلت و تنهایی و انفعال نیست. بلکه نشون دادن وضعیت بد انسان و یک نوع هشدار دادن به شخص غافل هست، که بفهمه این مشکل هم وجود داره، و اگه باهاش هم ذات پنداری می کنه باید از جاش بلند بشه و کاری بکنه. و صد البته شناخت این قسمت نیاز به درک درست خود مخاطب هم داره. یک درک سطحی چیزی فراتر از ناامیدی رو برای اون شخص نخواهد داشت.

    کاملأ هم موافقم با سطحی شدن موسیقی این روزا. مخصوصأ متال. البته با وضعیت مصرف گرایی شدیدی که دنیا رو احاطه کرده انتظار بیشتری هم نمیره، همه نیاز دارن که موسیقیشون رو بفروشن، پس باید به سلیقه عامه بپردازن، نه اعتراض به سیستم. سلیقه عامه هم که به وسیله خود سیستم و تبلیغاتش شکل گرفته، پس در اصل یک دور باطله. و نباید فکر کرد که این بحث تبلیغات هم فقط به موسیقی پاپ و رپ خلاصه میشه، بلکه به متال و راک هم سرایت کرده، همونطوری که امروز میبینیم. همونطوری که میشه متالیکای الان رو با متالیکای دهه ی 80 مقایسه کرد. ساختن فیلم تجاری کجا و کار کردن روی اشعار و موسیقی And Justice for All کجا!

    در هر صورت کسی که برگرده و حتی از سیاهی و تاریکی هم توی موسیقی بگه میتونه ارزشمند باشه، اگه راه خروج از این سیاهی رو بلد باشه. و طبیعتأ خیلی از گروه های موسیقی الان همچین رویه ای ندارن، و از همین تاریکی هم به صورت یک ابزار جذب مخاطب و تبلیغات استفاده می کنن. مثل خیلی از گروه های بلک متال، که بیش از توجه به موسیقی به عنصر Shock اثرشون توجه می کنن، نمونه بارزش هم همین Depressive, Suicidal Black Metal ها و خیلی از Doom Metal های بی هدف هستن، که در اصل هیچ کمکی به وضعیت جامعه شون نمی کنن.

    نکته دیگه ای هم که مهمه، اینه که توی فضای الان، مخصوصأ فضای جامعه ما، هر نوع فعالیتی مهم و ارزشمنده. چون ما الان بیشتر از اینکه وظیفه تولید اثر „خوب” و „فاخر” داشته باشیم وظیفه فعالیت و بیرون آوردن موسیقی از این وضعیت رو داریم. خیلی از گروه های بزرگ هم اول دستشون رو توی تاریکی دراز کردن تا به چیزی رسیدن، همیشه نقشه مشخص نیست!
    ...?Cannot the Kingdom of Salvation take me home

  22. 4 کاربر برای این پست از Scourge تشکر کرده اند:


  23. #1516
    FMETAL آواتار ها
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش های راک و متال - جز و بلوز
    شماره عضویت
    82018
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    سن
    58
    نوشته ها
    1,306
    میانگین پست در روز
    0.33
    تشکر از پست
    4,757
    4,623 بار تشکر شده در 1,189 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow FMETAL On Twitter Add FMETAL on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    4 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 955/32
    Given: 2,257/5
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام. یه چیزی که چند روزه ذهنم رو درگیر کرده، اینه که اکثر Rocker‌های ایرانی (حتماً نه اینکه نوازنده باشن. حتی کسانی‌ که فقط گوش میدن) از وضع بد Rock و Metal چه در ایران، و چه در خارج از ایران مینالند. مثلا این گفته رو احتمالا شنیدید که „خیلی‌‌ها Rock رو نمی‌فهمند. اگه میفهمیدند (فرضاً) Britney Spears گوش نمی‌کردند” و از این قبیل. یعنی‌ دیدم حتی تو همین سایت دوستان گفته اند که چرا گروه‌های Pop موفقتر هستند تا گروه‌های Rock و Metal. در حالیکه در جدول پرفروشترین آلبوم‌های دنیا در تمام ادوار، از ۷ رده اول، چهار تاشون متعلق به Rocker‌ها (in General) و فقط سه تاشون متعلق به سبک‌های دیگه است. تازه در مقابل مقام اول نوشته شده Pop, Rock, R&B. پس یعنی‌ میشه همون مقام اولی‌ رو هم از آن‌ سبک Rock دونست. حالا مشکل من اینه که این تناقض بین واقعیت و چه چیزیه؟ آیا ما Rocker‌ها چشم به روی واقعیت بستیم؟ یا آنقدر زیاده خواه (به عبارتی „خودخواه”) شدیم که حاضر به Share کردن فضای موسیقی‌ نیستیم و سلائق دیگران رو (دانسته و یا ندانسته) به هیچ میپنداریم؟


    اینم لیست رده اول تا هفتم این جدول:



    Michael Jackson - Thriller - Pop, Rock, R&B - 51-65 Million Copies
    Pink Floyd - The Dark Side Of The Moon - Progressive Rock - 45 Million Copies
    Eagles - Their Greatest Hits (1971 - 1975) - Country Rock, Folk Rock - 42 Million Copies
    AC/DC - Back In Black - Hard Rock, Heavy Metal - 40 Million Copies
    Bee Gees - (Various Artists) - Saturday Night Fever - Disco - 40 Million Copies
    Fleetwood Mac - Rumours - Soft Rock - 40 Million Copies
    Whitney Houston - The Bodyguard - Soundtrack, R&B, Soul, Pop - 40 Million Copies

    ویرایش توسط FMETAL : Sunday 20 July 2014 در ساعت 08:40 AM
    Whatever Life throws at you, PLEASE don't Cry & Bitch about it. Either take it like a MAN, or DUCK your F*#@ing head down!!! - F. Metal The Great
    Rockers Nation


  24. 6 کاربر برای این پست از FMETAL تشکر کرده اند:


  25. #1517
    Scourge آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    45341
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    539
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    1,251
    1,852 بار تشکر شده در 539 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow Scourge On Twitter Add Scourge on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    3 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 343/5
    Given: 180/2
    میزان امتیاز
    13

    مدال های دریافت شده

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط FMETAL [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام. یه چیزی که چند روزه ذهنم رو درگیر کرده، اینه که اکثر Rocker‌های ایرانی (حتماً نه اینکه نوازنده باشن. حتی کسانی‌ که فقط گوش میدن) از وضع بد Rock و Metal چه در ایران، و چه در خارج از ایران مینالند. مثلا این گفته رو احتمالا شنیدید که „خیلی‌‌ها Rock رو نمی‌فهمند. اگه میفهمیدند (فرضاً) Britney Spears گوش نمی‌کردند” و از این قبیل. یعنی‌ دیدم حتی تو همین سایت دوستان گفته اند که چرا گروه‌های Pop موفقتر هستند تا گروه‌های Rock و Metal. در حالیکه در جدول پرفروشترین آلبوم‌های دنیا در تمام ادوار، از ۷ رده اول، چهار تاشون متعلق به Rocker‌ها (in General) و فقط سه تاشون متعلق به سبک‌های دیگه است. تازه در مقابل مقام اول نوشته شده Pop, Rock, R&B. پس یعنی‌ میشه همون مقام اولی‌ رو هم از آن‌ سبک Rock دونست. حالا مشکل من اینه که این تناقض بین واقعیت و چه چیزیه؟ آیا ما Rocker‌ها چشم به روی واقعیت بستیم؟ یا آنقدر زیاده خواه (به عبارتی „خودخواه”) شدیم که حاضر به Share کردن فضای موسیقی‌ نیستیم و سلائق دیگران رو (دانسته و یا ندانسته) به هیچ میپنداریم؟


    اینم لیست رده اول تا هفتم این جدول:



    Michael Jackson - Thriller - Pop, Rock, R&B - 51-65 Million Copies
    Pink Floyd - The Dark Side Of The Moon - Progressive Rock - 45 Million Copies
    Eagles - Their Greatest Hits (1971 - 1975) - Country Rock, Folk Rock - 42 Million Copies
    AC/DC - Back In Black - Hard Rock, Heavy Metal - 40 Million Copies
    Bee Gees - (Various Artists) - Saturday Night Fever - Disco - 40 Million Copies
    Fleetwood Mac - Rumours - Soft Rock - 40 Million Copies
    Whitney Houston - The Bodyguard - Soundtrack, R&B, Soul, Pop - 40 Million Copies

    سلام بسیار پس از مدت ها ! :) و خوشحالم که میبینیم این تاپیک بازم بالا اومده و میشه صحبتی داشت.

    راستش من معمولأ این حرف رو که می شنوم (که از وضع „بد” راک و متال مینالن) ، بیشتر ذهنم سمت این میره که اون اشخاص حس میکن هژمونی یا همون قدرت اجتماعی سبک مورد علاقه شون از دست رفته، و در نتیجه مقبولیت اجتماعی اش، و همراه با اون، مقبولیت اجتماعی همون افراد از دست میره. یعنی برای مثال توی دهه 70 هیپی بودن سلیقه معمول بود و به قول معروف Dominant بود، بعدم دهه 8 که فرهنگ Dance و Disco بالا اومد. همینطور Trend ها می رفتن می اومدن. حالا طبیعتأ با عامه پسند شدن هر کدوم از این روند های موسیقیایی اقبال اقتصادی اون ها هم بالا و پایین میشده.

    راستش یه چیزی که توی این مدت که با اکثریت Rock & Metal Folk (!) به قول معروف سر و کله زدم با یک نکته ای روبرو شدم. این که بیشتر اون هایی که به متال کشیده میشن (تاریکی، خشونت، جداافتادگی از اجتماع، غیره) بیش از اون که به عنوان یک سبک موسیقی ببیننش، به صورت یک نوع مأمن و گروه امن میبینن، که می تونن به دلیل جدا افتادگی شون از اجتماع و سرخوردگی و ازخودبیگانگی و خیلی چیز های دیگه باهاش ارتباط برقرار کنن. همین هم باعث ایجاد این نوع تعصب نسبت بهش میشه، چون فقط موسیقی صرف نیست، بلکه یه جورایی یک نوع حزبه!

    حالا همین نکته بالا، چنین دیدی رو به موسیقی باعث میشه. یعنی سبکای دیگه (به عنوان نادان ها، بی سوادان موسیقیایی، یا در دید ایدئولوژیکش اصلأ کافران و گمراهان!) باید کنار گذاشته بشن که رستگاری متال به وجود بیاد! وقتی تعصب هرچه بیشتر بشه قضیه بیشتر و بیشتر به یه دیدِ دین مانند و دگماتیک تبدیل میشه.

    البته بحث „احترام به سلائق” دیگران یه بحث مفصل و جدا دیگه ست که اون هم خیلی کار داره، که لزومأ وجود یک سلیقه و گرایش موسیقیایی دیگه مهر تأییدی بر وجودش نمی زنه. مخصوصأ موفقیت اقتصادیش :)
    ...?Cannot the Kingdom of Salvation take me home

  26. 3 کاربر برای این پست از Scourge تشکر کرده اند:


  27. #1518
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام. والا من امشب تازه تونستم بعد از مدتها بیام نت اهنگ. اما اینقدر سرم تو فیس بوک شلوغه که نتونستم کامنت ها رو بخونم.
    به هر حال به زودی میام میخونم و جواب میدم.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  28. کاربران زیر از alimetallica_2 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  29. #1519
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Scourge [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام بر آقا علی! خوشحالم یه سری به اینجا هم زدید :)

    اول از همه فکر می کنم بشه یک مقداری در این مورد بحث کرد که „پوچ گرایی” به معنای کلمه به „پوچی” و „عدم” نمی رسه، بلکه بیشتر یک نوع واقع گرایی هست، که مرز ها و محدوده های زندگی رو مشخص می کنه و توهم های زندگی رو پس می زنه. یا حداقل این تعریفیه که میشه از آثار بیشتر هنرمندهایی که برچسب „پوچ گرایی” رو خوردن در آورد، چرا که نه تنها زندگیشون به هیچ وجه پوچ نبوده، بلکه پر از شور زندگی و شناخت و عمل بودن. نمونه هاش زیادن، برای مثال آلبر کامو با داستان بیگانه توی ادبیات، یا همین پینک فلوید با آلبوم The Wall توی موسیقی. همیشه هدف پوچ گرا بودن توی یک اثر هنری دلزده کردن یا دعوت مخاطب به عزلت و تنهایی و انفعال نیست. بلکه نشون دادن وضعیت بد انسان و یک نوع هشدار دادن به شخص غافل هست، که بفهمه این مشکل هم وجود داره، و اگه باهاش هم ذات پنداری می کنه باید از جاش بلند بشه و کاری بکنه. و صد البته شناخت این قسمت نیاز به درک درست خود مخاطب هم داره. یک درک سطحی چیزی فراتر از ناامیدی رو برای اون شخص نخواهد داشت.

    کاملأ هم موافقم با سطحی شدن موسیقی این روزا. مخصوصأ متال. البته با وضعیت مصرف گرایی شدیدی که دنیا رو احاطه کرده انتظار بیشتری هم نمیره، همه نیاز دارن که موسیقیشون رو بفروشن، پس باید به سلیقه عامه بپردازن، نه اعتراض به سیستم. سلیقه عامه هم که به وسیله خود سیستم و تبلیغاتش شکل گرفته، پس در اصل یک دور باطله. و نباید فکر کرد که این بحث تبلیغات هم فقط به موسیقی پاپ و رپ خلاصه میشه، بلکه به متال و راک هم سرایت کرده، همونطوری که امروز میبینیم. همونطوری که میشه متالیکای الان رو با متالیکای دهه ی 80 مقایسه کرد. ساختن فیلم تجاری کجا و کار کردن روی اشعار و موسیقی And Justice for All کجا!

    در هر صورت کسی که برگرده و حتی از سیاهی و تاریکی هم توی موسیقی بگه میتونه ارزشمند باشه، اگه راه خروج از این سیاهی رو بلد باشه. و طبیعتأ خیلی از گروه های موسیقی الان همچین رویه ای ندارن، و از همین تاریکی هم به صورت یک ابزار جذب مخاطب و تبلیغات استفاده می کنن. مثل خیلی از گروه های بلک متال، که بیش از توجه به موسیقی به عنصر Shock اثرشون توجه می کنن، نمونه بارزش هم همین Depressive, Suicidal Black Metal ها و خیلی از Doom Metal های بی هدف هستن، که در اصل هیچ کمکی به وضعیت جامعه شون نمی کنن.

    نکته دیگه ای هم که مهمه، اینه که توی فضای الان، مخصوصأ فضای جامعه ما، هر نوع فعالیتی مهم و ارزشمنده. چون ما الان بیشتر از اینکه وظیفه تولید اثر „خوب” و „فاخر” داشته باشیم وظیفه فعالیت و بیرون آوردن موسیقی از این وضعیت رو داریم. خیلی از گروه های بزرگ هم اول دستشون رو توی تاریکی دراز کردن تا به چیزی رسیدن، همیشه نقشه مشخص نیست!
    والا من الان 22 ساله دارم با متال زندگی میکنم. حداقل ساعتی که برای متال در نظر گرفتم و راک روزی 4 ساعت بوده که این مسئله گاهی به 16 تا 20 ساعت هم رسیده. (برحسب ساعات بیداری) ... البته سنم رو نگفتم چون من 30 رو رد کردم چند وقت پیش. بلکه تاریخ اشناییم با این موزیک رو گفتم. سالها هم سعی کردم با قواعد متال زندگی کنم. یا حداقل راک. که گاهی درست بوده گاهی غلط بوده، ولی در کل برام سرخوردگی اورده و دوری از زندگی حقیقی. وقتی به کسانی نگاه میکنم که دنبال تظاهر نبودند و خیلی هم قرق کارهای شرکت ها نشدند و زندگی خودشون رو کردند به افرادی مثل راجر وارتر میرسم که واقعا از زندگی ناراضی هستند و انگار زندگی براشون عذاب اوره، همنطور که برای من هم هست. در واقع نارضایتی خودش باعث بروز یک سری مسائل روانی و برخوردی میشه که اگر هم بخوای ازش فرار کنی نمیتونی (دریم تیاتر هم یک اهنگی داره که الان یادم نیست کدوم بود اما مضمونش تو اون اهنگ و ادامه البوم در مورد کسیه که یک امر میخواسته خاص باشه و وقتی خاص شده دیده بدبخت شده ویمخواسته فرار کنه اما دیگه فرصت فرار و حتی امکان و روش فرار رو نمیدونه که به نظر من حکایت خودشونه، البته این حکایت زندگی تلخ راک اند رولی و از اکثر افراد قدیمی شنیدیم. جدیدی ها تکذیب میکنند و یا به رو نمیارند. وسپ، اسکورپیونز، ول هالن، هالون و ... واقعیت گرایی با منفی گرایی متفاوته. التبه واقعیت ها خیلی هاشون تلخ هستند اما تفاوت واقیت گرایی و منفی گرایی دقیقا تو علم روانشناسی مشخصه و موسیقی راک و مخصوصا متال موسیقی های سیاه و تلخ بینی هستند. چه در مورد کلیات (که تو سبک هوی و ثرش بهش اشاره میشه) چه در مورد درونیات (که تو دوم و دث و بلک) بیشتر بهش پرداخته میشه. و این سیاق زندگی ادم رو تغییر میده. (حالا در مورد افراد گروهها خیلی نمیشه قضات کرد چون وقتی بحث میلیون دلار میاد تو زندگی ادم خوب تفریحاتی هم برای ادم پیش میاد که کمی ادم رو دور میکنه از برخی غم ها و یا شلوغی که دور بر ادم هست) اما مخاطب از اونها بی بهره هست و شما نمیتونی مثل مثلا اعضای بندی که دوستشون داری ته هفتت رو بری یک کشور دیگه و خوش بگذرونی. (از این رو شمای مخاطب از اونها بیشتر افسرده میشی و سرخورده و بیشتر هم به پوچی میرسی) زیرا یکی از راه های دور شدن از پوچی تجربه مسائل جدیده که برای افارد غیر خلاق مثل من این مسئله تا حد زیادی مرتبط به پول هست مثلا ممکنه الان دلم بخواد برم سفر اما پولش رو ندارم و همین باعث میشه دیگه نتونم چیزی رو تو اون سفر تجربه کنم و یا به دست بیارم که خوب اعضای گروهها مخصوصا گروهای بزرگ و ثروتمند با این چالش همراه نیستند. حتی متالیکای ساده پوش هم گاهی تو تعطیلات به موج سواری میرند و تو قسمت های گرم امریکا و کشورهای دیگه کنار ساحل با خانوادشون لذت میبرند. اما خوب خیلی از مخاطبانشون جوری درگیر متال موزیک شدند که از پول در اوردن هم وا موندند و نه خانواده ای دارند که کنارش احساس امنیت کنند و نه پولی برای خرج کردن و رنگین کردن لحظات.

    در مورد اینکه گروهها چرا بعد از مدتی عوض میشند سه مسئله وجود داره.
    1. بعد از مشهور شدن بیشتر به فکر مخاطب یبشتر میافتند و کار تا حدی به سلیقه عمومی نزدیک تر میشه
    2. شرکت های اسپانسر برای در اوردن پول بیشتر روی اونها فشار بیشتری میارند که بخری از مسائلی که باعث پولسازی میشه رو رعایت کنند.
    3. خود این افراد مثلا وقتی البوم اول رو نوتشند پول نداشتند گاهی کنار هم شام بخورند و خوب زندگی تخلی داشتند و یا سخت. بیشتر مشکلات رو حس میکردند و با مشکلات زندگی میکردند. همچنین وقت بیشتری داشتند برای انجام کار و انگیزه بیشتری برای موفقعیت که این خودش باعث میشه هم موزیک قوی تری رو بنویسند و هم توش از درد های بزرگتری حرف بزنند. اما وقتی البوم اول و دوم فروخته شد و پولمند شدند خوب هم تفریح تو زندگیشون میاد. هم سکس هم اگر سالم تر باشند خانواه (که خود خانواده باعث ارامش روانی نسبی میشه و لذت از زندگی مخصوصا اگر بچه توش باشه) وخوب تیرگی نگاهشون هم کم میشه و هم خودشون وارد قشر دیگه ای میشند که کمی از درد فاصله میگرند. (مثلا طرف خوشون تو بدترین جای شهره اما با پول اولین البوم میره و تو یک جای خوب خونه میگره و خوب دیگه همسایه هاشون هم کمتر درد دارند و خودشون هم دیگه از کمبود جا و نداشتن ماشین و ... خیلی شکایت ندارند. رفتار پلیس هم با اونها عوض میشه و شاید اونها بعد از یک پرسه 10 ساله فکر کنند چقدر پلیس خوب شده، و یا چقدر افراد بد کم شدند، با یانکه اینطور نشده بلکه چون اونها مشهور شدند همه ملاحظه اونها رو میکنند و یا چون از جاهای بد فاصله گرفتند. یعنی اگر تو اون شرایط باز منفی بنویسند نشون میدند که بیمار هستند وگرنه این مسئله که وقتی وارد زندگی بهتر شدند کمتر بنالند خوب عجیب نیست. مثلا همین متالیکا وقتی تو سال 95 میاند موهاشون رو کوتاه میکنند یک فلسفه پشتش هست. اینکه رئیس جمهور بهتری برای کشورشون امده و بدهی های امریکا پرداخت شده و مردم مملکت خیلی راحت تر شدند. از این رو کمتر اعتراض دارند. (رفتن بوش پدر و درست شدن بسیاری از مشکلات توسط کلینتون که دست اشتی جهانی هم داد، و مثلا حتی از ایران بخاطر کودتای 28 مرداد معذرت خواهی کرد) و خوب اتفاقا این درسته. (نه فلسفه ای مثل دیو که من هم دوستش دارم اما میگه اگر هیچ موضوعی برای اعتراض نباشه باز من به همون موضوع اعتراض میکنم) ... به هر حال این یک واکنش درست و منطقیه که برخی درگیرش میشند و بخری نمیشند. ولی اینجا به نظر من محکوم کسیه که درگیرش نمیشه نه کسی که درگیرش میشه. (همانطور که من وقتی ازواج کردم دیگه دور سبک دوم/دث متال رو خط کشیدم و دیگه اناتما و نوبمرز دوم و اینها رو گوش نکردم چون دیگه غم های عشقی نداشتم و وقتی جدا شدم دوباره برگشتم و گوش دادم) ... خوب اگر تو اون زمان هم گوش میدادم حتما مشکل داشتم دیگه. چون خودم درد رو طلب میکردم و اگر هم زیاد طلب کنی بهش میرسی.

    اما نکته اخر راجب سبک ها هست. خود سبک ها با هم فرق دارند از نظر نوع نگاه.
    مثلا میشه گفت سالم ترین نگاه رو ثرش متال به مسائل داره. چون بیشتر دنبال مسائل سیاسی و اجتماعی هست و خیلی هم سیاه نمایش بزرگ نیست. بیشتر متلک گوییه و چون موزیک طوفانی داره خیلی ادم ور به نشستن و بی حرکت بودن وا نمیداره. مثل همین کاری که متالیکا و مگادث و تساتامنت سردم دارش بودند.

    یا هوی ذات شاد تری داره. بیشتر به مسائل اجتماعی و موقعیت کلی اجتماع میپردازه که گاه اعتراضه، گاه متلکه و گاه هم جدی نگرفتنشون و دهن کجی که باز نوعی تخلیه روحی هست و با موزیک نسبا رنگینی که داره باز تاثیر خیلی منفی نمیگذاره. (بماند که مثلا مسائلی مثل رفاقت، مرام و معرفت و ... هم توش با ارزشه و مردانگی)

    اما مثلا دث متال اینطور نیست. دث متال یک متال منفعل هست که بشتر به مسائل درونی میپردازه و به نوعی بیمار گونه با مسائل بخرود میکنه. به مخاطب خودش هم میگه اینه وضعیت. تو دو راه داری مثلا یا خودت رو بکش یا دیگران رو بکش. (البته همشون اینطور نیستند اما خوب مثلا گروههای که الان سردرمدار هستند مثل دیساید و موربدانجل و ... اینطور فکر رو دارند) ... از طرفی مظاهر قدرت رو برای طرفدرانشون به ارمغان میارند و خوب همه طرفداران که در این حد نیستند از نظر فزیکی و قدرتی و خوب دچار یک عقده خاموش هم میکنند اونها رو و گاهی نامردی کردن و فرصت طلبی رو به اونها یاد میدند.
    یا بلک متال که فلسفه سیاهی داره بر مبانی اصلاح نیامده. بر مبنای زیر سوال بردن امده و خوب مخاطبش رو یا سرخورده میکنه یا وحشی و انتقام جو و بعد Of TO nover Never land اینها با متالیکا متفاوت میشه. یعنی در پیش به سوی فراتر از مرزها و هرگز ها تو اشعار متالیکا یعنی پیش به سوی زمین بدون مرز، بدون فاصله، اما تو بلک میشه با اندیشه سیتنیک پیش به سوی برداشتن تمام قانون ها و ارزش ها به جز خودت و در واقع بها دادن به من گرایی. (یعنی اگر دلت سکس خواست مهم نیست که کسی رو نداری، میتونی از دختری که خوشت امد به زور مجبورش کنی که به به خواسته تو تن بده) و خوب به نظر من دث و بلک دو انحراف بزرگ تو دنیای راک و متال هستند و حتی به نظر من اینها فرا متالی هستند چون مرزهای متال رو هم تو موزیک و هم شعر زیر پا گذاشتند. (حالا بلک موزیک هارمونی داریه و کمتر ولی دث موزیک بی هارمونی هست و تا حدی هم در دث مدرن دیگه هنجار شکنی موزیک زیاد انجام میشه)

    تو دوم متال و یا دوم دث که نزدیک به اون هست دو مسئله هست.
    یک پرداختن به درد ها و درمان اونها. که در قدیم به گونه ای در صدد درمان بوده اما الان یک جور عادت به نوحه خوانی و مراسم یادبود گرفتن بدختی هست. مخصوصا تو سبک دوم/دث به این صورت شده بود که خوشبختانه دو گروه اصلیش این سنت رو زیر سوال بردند (اناتما و پارادایس لاست و کمی به زنندگی برگشتند) ... ولی خوب دوم دث یک چیز رو میتونه بهت یاد بده تو مسائل عشقی. اینکه عشق واقعا مهمه و نباید نادیده گرفته بشه و اگر به عشق رسیدی راحت از کنارش نگذر. در واقع گاهی میشه از مرصیه سراعی های دوم متال به این نتجیه رسید که پیش از ما افرادی رفتند که از موقعیت عشق به اشتاه گذشتند ولی ما نباید این اشتباه رو بکنیم. همچنین در مواجه با مثلا شکست عشقی برای شما یک مرحم زخم میشه (که البته این مرحم اگر طولانی مدت باشه میتونه مثل تریاک و مخدرهای دیگه زیان های خودش رو داشته باشه) و مثلا تسکین درد مشترک شما.

    پاور نیز کمی طوفانی هست اما تا حدی میشه گفت اینقدر از سنت خودش دور شده که یک جور باز انحراف تو موزیک از نظر تکست دراه بوجود میاره. هرچند که تو بطن موسیقی وفادار هست.

    ان یو متال موسیقی نوجوانه و به دنیای نوجوان میپردازه. خوب اگر مخاطب این موزیک بزرگترهایی باشند که میخواند به نوجواناشون اهمیت بدند میتونه مفید باشه و بهشون یاد اوری کنه اقایی که بزرگ شدی یادت نره یک زمانی تو هم نوجوان بودی و چه مشلکاتی داشتی اما اگر این اتفاق نیافته و نوجون فقط اون رو گوش بده ممکنه بسته به گروهش هنجار شکن بشه و یا نشه. (گروه با گروهش فرق داره، مثلا اسپیلکت نات یک گروه ناهنجاره و کورن یک گروه متوسط تو این مسئله اما مثلا سیستم تا حدی مثبت نگر تر هست)

    پروگرسیو میشه گفت ملایم ترین خط فکری رو داره که توش همه چیز میگنجه و خوب شعر با حال و هوای موزیک تنظیم میشه و باز گروه با گروهش متفاوته. مثلا دریم تیاتر اشعار نستبا روشنی داره و به ادم میفهمونه باید قدر لحظات رو دونست وزندگی کرد. ما درست زندگی کرد.

    با کل این تفاصیری که گفتیم متوجه میشیم که اصلا متال دیگه یک قالب نیست. حتی در قالب های طریف شده باز میبنی دو گروه با هم نظر 180 درجعه متفاوت دارند و از این رو میشه متال رو به سه قسمت تقسیم کرد از نظر تاثیر بر جامعه.
    گروههای که حرفهایی دارند رد حد انتقاد و راهکار هم دارند و موسیقی اونها در واقع اثر مثبت میگذاره. (که این فلسفه شروع این مزویک بوده اما شاید بشه گفت 5 درصد کل گروههای که تو این سبک فعالیت میکنند هم دیگه قادر به اجرای این رسالت نیستند)
    دوم گروههای که چیزهایی میخونند اما بیشتر موسیقی برای اونها مهمه. در واقع نوعی اعتراض رو دارند و مسائلی رو هم مطرح میکنند راهی هم براش ندارند. فقط مطرح میکنند. اون دیگه به هوشمندی مخاطب ربت داره و اینکه تو چند زمینه مختصص باشه. برای مخاطب هوشمند میتونه مفید باشه و برای مخاطب کج فهم مضر.
    گروه سوم هم متالیهایی هستند که واقعا منحرف شدند و حالا که راهی برای مبارزه با بدی پیدا نکردند خودشون شدند مظاهر بدی و انحراف که به نظر من باید اینها رو واقعا ندیده گرفت. حتی اگر تو موزیک چیزی برای ارائه داشتند به مضامینشون دقت نکنیم. این گروه منفی ترین اثار رو روی جامعه میگذارند تا جایی که مثلا میتونند واقعا یک متالر رو به گونه ای بی مار و دور از اجتماع کنند که حتی شنیدن نام متال برای خانواده اون فرد اولین کلمه ای هست که باعث تباهی طرف شده. هرچند که دسته دوم هم باعث بتاهی از جنس پوچ گرایی گاهی میشند باز بهتر از دسته سوم هست که به جز پوچ گرایی تا حد خودکشی میتونه رفتار منفعالنه فرد رو هم به صورت سلیقه ای خشن به همراه داشته باشه.

    حالا بحث ها به دو قسمت کلا رسید و قسمت اول رو با اطمنان بیشتری گفتم و قسمت دوم کمی شخصی تر بود و برداشت من.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  30. 3 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  31. #1520
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    125575
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    نوشته ها
    1
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    0 بار تشکر شده در 0 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض پايه هاى بنيادين متال


    0 Not allowed! Not allowed!
    با سلام به على آقا وتشكر بابت تاپيك متال،سئوالى در ذهن من هست كه با پاسخ دوستان همخوانى نداره،شما و دوستان به افراد شاخص در اين سبك پرداختين اما نام يك نفر يا بهتر بگم يك گروه به نام جان كى و استپن ولف،كم لطفى شد،لطفأ دليلش رو بفرماييد،سپاس

صفحه 95 از 96 نخستنخست ... 4585919293949596 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تبدیل صدای ضبط شده من به صدای راک و متال
    توسط mr2face در انجمن آواز و خوانندگی راک و متال
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Wednesday 8 February 2012, 06:24 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •