یانی،به روایت لاکشمی!

[rvltq]

من یه حرفی دارم درباره یانیمون
یانی جدیدا خیلی دیگه داره از خواننده ها استفاده میکنه. من کارای قبلیشو خیلی بیشتر دوس دارم.
خاطره انگیزتر هم هست تازهشم.
کارای قدیمیش بیشتر روی نوازندگی خود یانی تمرکز داشت اما جدیدا همش داره موزیک پشت آواز خواننده میشه.
کاش دوباره مث قبل آهنگسازی کنه و بترکونه.
آهنگ until last moment خیلی برام خاطره ساز بوده.
البته از این آهنگ یجورایی فراریم بخاطر...
اما یانی همیشه همیشه همیشه زندگیمه
راستی الان که سیبیلاشم زده اولش خیلی خیلی ناراحت شدم
اما بعدش دیدم چقدر بهش میاد!
و اینکه خییییییییییییییییییییلی شبیه بابام شده!!!
مرسی
نیما

این ویدئویی که گذاشتم مال دو سال پیشه ... آخریم آلبوم یانی در سال 2011 بی کلامه .
یانی الان به سبک قدیمیش برگشته ... اگه برین به صفحه های پیشین تعدادی از عکس ها و فیلم های کنسرت جدید یانی رو میبینید در ال ماره ...
یانی هم اکنون به سبک قدیمش که اکثرا بیکلام بود برگشته و قراره کنسرت ال مارو 13 اسفند در شبکه
PBS نمایش داده بشه و چندی بعدترش هم دی وی دیش میاد بیرون .

[lakshemi]

من یه حرفی دارم درباره یانیمون
یانی جدیدا خیلی دیگه داره از خواننده ها استفاده میکنه. من کارای قبلیشو خیلی بیشتر دوس دارم.
خاطره انگیزتر هم هست تازه شم. ارای قدیمیش بیشتر روی نوازندگی خود یانی تمرکز داشت اما جدیدا همش داره موزیک پشت آواز خواننده میشه. کاش دوباره مث قبل آهنگسازی کنه و بترکونه.
آهنگ until last moment خیلی برام خاطره ساز بوده. البته از این آهنگ یجورایی فراریم بخاطر...
اما یانی همیشه همیشه همیشه زندگیمه راستی الان که سیبیلاشم زده اولش خیلی خیلی ناراحت شدم اما بعدش دیدم چقدر بهش میاد! و اینکه خییییییییییییییییییییلی شبیه بابام شده!!!
مرسی نیما

سلام گرمی در این سرما تقدیم شما می کنم نیمای عزیز
نیما جان این که شما آثار بی کلام یانی رو دوست دارید سلیقه ی شماست که خیلی هم رایجه. اما همونطور که دوست دیگه مون توضیح دادند یانی هرگز کاملا و صد در صد آلبوم های باکلام نساخته.
صداها و حقیقت لمس فقط شامل چند آهنگ کلام دار هستند. وگرنه در شمارشی که انجام دادم و قبلا هم گذاشتم اتفاقا تعداد آهنگای بی کلام جدید یانی در این 3-4 سال اخیر خیلی بیشتر از آهنگای خواننده ها بوده. و اینو نباید نقطه ی ضعف یانی دونست... این یه تغییر مثبت بود. یه لباس رو نمی شه در هر 4 فصل پوشید. یه سبک رو هم نمی شه 40 سال ادامه داد. تغییر و تحول،خاصیت انسانه.
درضمن از تعریفی که از تیپ جدید یانی کردی هم ممنونم. نمردیم و بالاخره یکی از صورت بی سیبیل یانی هم تعریف کرد!!! خوشحالم که یانی همچنان زندگی شماست. مطمئن باش زندگی ما هم هست.

[rvltq]

بخش پایانی داستان آکروپولیس

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بالاخره دوستانم و ارکستر سمفونی لندن به آتن آمدند ما فقط دو روز وقت برای تمرین داشتیم اما سالنی که برای تمرین رزرو کرده بودیم را به ما تحویل ندادند چون آن مکان توسط یک آهنگ ساز مشهور یونانی که آن روزها با ارکستر سمفونیک یونان تمرین میکرد رزرو شده بود . موفقیت بهترین انتقام من از آنها بود.
من توانستم اتاقی به عنوان محل تمرین پیدا کنم اتاقی که کاملا با سیمان پوشیده شده بود و ما مجبور بودیم دیوار ها را با پارچه ها و پرده های ضخیم بپوشانیم تا از انعکاس صداها جلوگیری کنیم . در آن لحظات سخت من فقط به این موضوع فکر میکردم که این همان چیزی است که همیشه خواهان انجام آن بوده ام , پس آن را انجام میدهم. گذشته از اینها من بهترین ارکستر را داشتم .
در روز فروش بلیطها انبوه مردم بودند که در خیابان برای خرید بلیط جمع شده بودند پدرم راست میگفت کل بلیطها در یک روز به فروش رفت و من توانستم کمی احساس خوشحالی کنم و بتوانم بر روی موسیقی ام متمرکز شوم. ما تا ده دقیقه قبل از اجرا تمرین می کردیم.
بالاخره وقت اجرا رسید و من به روی صحنه رفتم اما قبل از اجرا من زمانی را برای دعا کردن گذاشتم . سپس حرکت کردم و به سمت محلم یعنی بین دو کیبوردم رفتم . ارکستر از قبل ریتم ملایمی را میزد و وقتی من رفتم شروع کردیم با santorini.
کم کم میتوانستم تشویق های مردم را بشنوم من معمولا حضار را نمیتوانم ببینم اما به خاطر جایگاه خاص تئاتر هرود که بالاتر از من قرار دارند هنگام حرکت نورها میتوانستم والدینم را ببینم. احساس خاصی داشتم تماشاچیان موسیقی من را دوست داشتند و من میتوانستم این دوست داشتن را در صورتهایشان ببینم احساس غرور میکردم. آن لحظه برای من آنجا بهشت بود. من خودم را در آن لحظه رها کردم و به هیچ چیز فکر نمیکردم من در یک لحظه اعتماد میلیونها انسان به خودم را حس میکردم. این لحظه لحظه من بود.
من میدانستم که توانسته بودم ترسها و ضعف هایم را شکست دهم. دیگر لازم نبود که دوباره خودم را به مردم یونان ثابت کنم این بود یک دگرگونی برای من . من آزاد آزاد بودم.
در شب اول انگلیسی صحبت کردن برای حضار یونانی خیلی سخت بود و من دوست داشتم از زبان بومی خودم استفاده کنم اما جورج میگفت تو باید به انگلیسی صحبت کنی چون این کنسرت در تمام دنیا پخش خواهد شد. برای دومین شب من انگلیسی صحبت کردم و به مردم گفتم : امشب من این احساس را دارم که اجدادمان با ما در اینجا هستند ما در این مکان مقدس هستیم و انرژی آنها هم اینجاست و من میتوانم آن را احساس کنم .
درطول سه شب اجرا من خیلی استراحت نمیکردم اما به خودم اجازه میدادم که از موسیقی لذت ببرم. من تمام مشکلات و جزئیات را فراموش کردم. در طول اجرای Acroyali وقتی مینواختم به وضوح میتوانستم نت ها و سکوت بین نتها را احساس کنم من واقعا میتوانستم حتی لرزش نامحسوس چراغهای اطرافم را ببینم . وقتی به پشت سرم به معبد پارتنون نگاه میکردم آن را بسیاربا عظمت و درخشان می دیدم. یک لحظه احساس میکردم که من فقط پسر کوچکی هستم از کالاماتا که کیبورد میزند . این یک واقعیت بود یک حقیقت من احساس میکردم رویایم را که بالاخره به حقیقت پیوسته بود.
مهمترین لحظه آخر اجرا بود . در یونان مهم نیست که تماشاچیان چقدر شما را دوست دارند چون آنها کف میزنند اما اگر آنها شما را واقعا بپسندند آنها خواهند گفت axios, axios (به معنی عالیه) و من میشنیدیم که همگی این کلمه را به کار میبردند.
من توانسته بودم به خواسته خودم برسم اما مهمترین چیزبرای من این بود که فکر میکردم خداوند در تمام لحظات با من بود.


منبع :[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[erikal_richen]

عالی بود

[lakshemi]

مهمترین چیزبرای من این بود که فکر میکردم خداوند در تمام لحظات با من بود.

یانی بیشتر وقتا غیر مستقیم به خداوند اشاره می کنه اما همیشه دلم می خواست اسم مستقیم خدا رو از یانی بشنوم. خوشحالم که به آرزوم رسیدم. این پستت خیلی مزه داد دوست عزیز. ممنون.

[lakshemi]

سلام
چند تا چیز باحال پیدا کردم...

اولیش لوح احترام رسمی از ریاست سازمان قضایی پاناما، ریکاردو والارینو به یانی است... جمله ی سینیور یانی کریسومالیس پیانیست و آهنگساز یونانی کاملا روش خودنمایی می کنه.



دومیش عکس یادگاری یانی و موسیقی دانی به نام باب کاوالو است



سومیش هم عکس یانی با آقای باب مدیر برنامه ی ارشدش در چین هست. در مراسم اهدای سانتورینی اودولو ... با کمک دوستمون آر تونستم شک رو به یقین بدل کنم و مطمئن بشم که منبع اشتباه کرده. سپاسگذارم آر عزیز.

[lakshemi]

اتفاقا که الآن حرف از شباهت افتاد بازم یاد موضوع آن ماری افتادم... دیشب هم مشکوک شدم که این آقا بابه یا نه؟؟؟ و طبق کلوپ برزیل یانی نوشتم.
درباره ی آن ماری، من از 4 منبع بزرگ پرسیدم که قضیه ی آن ماری سیمپسون و ماری سیمپسون چیه؟؟؟ ویکیپدیا یک شبه این خبر رو در مخابره کرد که ماری سیمپسون خواهر آن ماری سیمپسونه... و ما رو در گیجی کامل فرو برد... آخه خیلی خیلی مسخره ست که آدم 2 تا دختر داشته باشه و اسم هر دو رو یه چیز بذاره!!! ماری (ماریا) و مِری هر دو یعنی مریم!!! مگه می شه آدم اسم هر 2 دخترشو بذاره مریم؟؟؟؟ همین کاملا مشکوکه!!! و تازه شباهت ها... انگشتا لبخند ... چشما... قد و تیپ... همه چی مطابقه...
با دو اسم مختلف!!!
من از شخص آن ماری کلهورن سیمپسون پرسیدم... از خود یانی هم پرسیدم اما جوابی نگرفتم...
بچه ها برای ارتباط با یانی راه بهتری به جز کانتکت سایتش نمی شناسید؟؟؟ مثلا با همین آقای باب اگه بشه مکالمه کرد عالی می شه...
ای خدا... گاهی احساس می کنم چقد این دنیا کوچیکه... توش هیچی نیست!!!

[hodhod]

خب چرا به باب مشکوک شدی؟

[lakshemi]

خب چرا به باب مشکوک شدی؟

گفتم که... ترسیدم بازم داستان آن ماری تکرار بشه!!!
ماری سیمپسون رو هم من آن ماری کلهون نوشته بودم و همه گفتن نه اشتباهه... نمی خواستم اسم باب رو هم بنویسم و دوباره این جریان تکرار بشه...
ای کاش می شد یکی بالاخره بهم جواب می داد... سایت یانی که بی نهرایت شلوغه و تقریبا محاله جواب بدن. سایت آن ماری کلهون هم بهم جواب نداده... یکی دو تا سایت دیگه هم بود.
این کانتکت های توو سایت ها هم ظاهرا همش ظاهریه. چون هیچکدوم به سوالا جواب نمی دن.

[Honey_Shababi]

اتفاقا که الآن حرف از شباهت افتاد بازم یاد موضوع آن ماری افتادم... دیشب هم مشکوک شدم که این آقا بابه یا نه؟؟؟ و طبق کلوپ برزیل یانی نوشتم.
درباره ی آن ماری، من از 4 منبع بزرگ پرسیدم که قضیه ی آن ماری سیمپسون و ماری سیمپسون چیه؟؟؟ ویکیپدیا یک شبه این خبر رو در مخابره کرد که ماری سیمپسون خواهر آن ماری سیمپسونه... و ما رو در گیجی کامل فرو برد... آخه خیلی خیلی مسخره ست که آدم 2 تا دختر داشته باشه و اسم هر دو رو یه چیز بذاره!!! ماری (ماریا) و مِری هر دو یعنی مریم!!! مگه می شه آدم اسم هر 2 دخترشو بذاره مریم؟؟؟؟ همین کاملا مشکوکه!!! و تازه شباهت ها... انگشتا لبخند ... چشما... قد و تیپ... همه چی مطابقه...
با دو اسم مختلف!!!
من از شخص آن ماری کلهورن سیمپسون پرسیدم... از خود یانی هم پرسیدم اما جوابی نگرفتم...
بچه ها برای ارتباط با یانی راه بهتری به جز کانتکت سایتش نمی شناسید؟؟؟ مثلا با همین آقای باب اگه بشه مکالمه کرد عالی می شه...
ای خدا... گاهی احساس می کنم چقد این دنیا کوچیکه... توش هیچی نیست!!!

لاكشمي جان... يادت هست قبلا بهت گفته بودم؟... من از همون اول شك كرده بودم... يكي رو نوشته Marie و يكي ديگه Marry... اين قضيه بسيار بسيار مشكوكه...:))... من حتي ويديو هايي رو ديدم كه شيوه نوازندگيشون هم باهم فرق داره!!!... حالا نميدونم اون روز شايد رو فرم نبود...

[lakshemi]

لاكشمي جان... يادت هست قبلا بهت گفته بودم؟... من از همون اول شك كرده بودم... يكي رو نوشته Marie و يكي ديگه Marry... اين قضيه بسيار بسيار مشكوكه...:))... من حتي ويديو هايي رو ديدم كه شيوه نوازندگيشون هم باهم فرق داره!!!... حالا نميدونم اون روز شايد رو فرم نبود...

هانی جون همه چی مرتب بود و هیچ کدوم این حرفا هم در بین نبود. تا روزی که این ویکی پدیای کوفت گرفته ورداشت این خبر رو اعلام کرد که این دو تا خواهرن!!!... هیچ سایت دیگه ای هم این خبر رو تایید نکرده... این خبر هیچ کمکمی نکرد جز اینکه فقط یه شک بزرگ ساخت...
من و آر در باره ی این مطلب بحث هایی کردیم و من گفتم پیگیری می کنم... به هرجا که عقلم می رسید پیام زدم. من آن ماری کلهون رو دیدم که چاق شده و سرشو رنگ کرده... با این ماری سیمپسون مو نمی زنه. نمی دونم چطور ممکنه دو نفر عین هم باشن. یه اسم داشته باشن. گفتم که اسم هر دو مریم هست!!! هر دو ویولون بزنن و هر دو هم با یانی کار کنند؟؟؟؟
من هنوز نوازندگی ماری سیمپسونو ندیدم. نمی دونم با استیل آن ماری فرق داره یا نه؟؟؟ ولی دیگه کم کم دارم 5 می شم!!!
دنبال ایمیل دیگه ای از یانی یا منیجر هاش هستم. که جواب بدن. هانی. اما با تمام اینا من احتمال قوی تری می دم که این ماری سیمپسون همون آن ماری سیمپسون(کلهون) باشه. این بیشتر محتمله. امان از این ویکی . بعضی صفحاتش هیچ استنادی نداره.
خدا...

[lakshemi]

البته یه فکر دیگه هم دارم...
از سامول بپرسم؟؟؟؟ آخه هیچکس بیشتر از سامول به ماری نزدیک تر نبوده... اونا مدام با هم صحبت و تمرین می کردند.
فک کنم کلید حل این معما فقط و فقط دست ساموله... الآن بهترین وقته چون سر سامول هم خلوته و زود جواب می ده ولی ... ولی خجالت می کشم بپرسم... آخه سامول رو که می دونید چطوریه... خیلی جدی و رسمیه . ممکنه ناراحت بشه و بهش بر بخوره...

[hodhod]

البته یه فکر دیگه هم دارم...
از سامول بپرسم؟؟؟؟ آخه هیچکس بیشتر از سامول به ماری نزدیک تر نبوده... اونا مدام با هم صحبت و تمرین می کردند.
فک کنم کلید حل این معما فقط و فقط دست ساموله... الآن بهترین وقته چون سر سامول هم خلوته و زود جواب می ده ولی ... ولی خجالت می کشم بپرسم... آخه سامول رو که می دونید چطوریه... خیلی جدی و رسمیه . ممکنه ناراحت بشه و بهش بر بخوره...

قضیه پلیسی جنایی شد!!! منم موافقم... البته بپا سامول آرشه ش رو توو سرت خرد نکنه لاکشمی!!!

[rvltq]

ببینید یکیشون ann marie هست و یکیشون marry
املای marry و marie فرق داره و متفاوتند . فکر کنم اون یکی „مری” هست و دیگری „ماری” البته شاید این طوری باشه ... از طرفی اگر مثل هم بود هم
مثلا مثل دوتا برادر که اسم یکیشون امیر حسینه و اسم یکی دیگه حسین ...
ولی به اینکه خواهرشه شک نکن چون ان ماری در این سال های اخیر از گروه یانی اومده بیرون و جاهای دیگه فعالیت می کنه .

[Honey_Shababi]

بچه ها من يه ويديو دارم از اجراي Mary... اين همون ويدوييي بود كه من رو به شك انداخت... الان دارم آپلودش ميكنم كه شما هم ببينيد... كاملا مشخصه... چون من اجراي Marie رو هم ديده بودم... ولي اين يك فرق داره... حتي حركات و رفتارشون هم فرق داره... اين يكي كم سن تر از Marie هست.

[Honey_Shababi]

اينو ببينيد بچه ها

[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

اين همش داره موقع اجرا ميخنده...:))... ولي Ann Marie فيگور خاص خودشو داشت...
شما چي فكر ميكنيد؟