لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 118 نخستنخست 1234561252102 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 17 به 32 از 1875

موضوع: یانی،به روایت لاکشمی!

  1. #17
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت پنجم
    یانی به نظر من یه سوپر اسطوره ی مقاومته به عقیده ی من یانی تو تحمل و مقاومت روی اوشین و پدر ژپتو رو هم کم کرده اون درست همانطور که تهیه ی و تدوین آلبوم ها و کنسرت هاشو تنهایی به عهده می گیره بار سنگین تنهاییش رو هم یه تنه به دوش کشید و فکر می کنم چون از دلسوزی کردن متنفره بعد ا بلایی که بر سرش اومد خودشو گم و گور کرد! در کالاماتا هم وضع یانی فرق چندانی نداشت! ولی خانواده اش سعی می کردند محیط آرامی برایش بسازند و او را به حال خود بگذارند تا شاید بتوانند کمی به یانی قوت قلب دهند ! به دستور مامان یانی پیانو از خونه بیرون برده شد چون یانی می خواست از همه چی دور باشد! یانی می گوید:
    " من براي دو سال مصاحبه نكردم ، سعي كردم از همه چیز فاصله بگیرم ، صورت خاكي ام را بر زمين انداختم ، كار را كنار گذاشتم . خوشبختانه با وجود افسردگی مشائرم را از دست نداده بودم ! اما خودم می دانستم عوض شده ام دیگران مدام راجع به من پچ پچ می کردند . بستگانم نگرانم بودند نزدیکانم می ترسیدند با من حرف بزنند ! وضعیت خنده داری داشتم ! من مسافرت كردم مي خواستم با نظر ساير مردم درباره زندگي آشنا شوم. مي خواستم از شر رؤياي آمريكايي خلاص شوم ! اون حدود 2 سال با خودش خلوت کرد و ازاون جا که روانشناسه به نوعی خودشو درمان کرد پس از گذشت 2 سال در سال 2000 یانی بالاخره توانست با خودش کنار بیاید و به زندگی سابقش برگردد (قربون اون قلب شکستت برم). همان زمان یانی در یک مصاحبه گفته بود که در این چند سال من خیلی فرق کردم و دیگه اون یانی که می شناختید نیستم !
    اتفاقاً یه بار داشتم با چند تا بزرگتر راجع به یانی حرف می زدم یکیشون حرف قشنگی زدن! ایشون گفتن که فرقی که یانی با قبل تر ها کرده اینه که اون موقع عاشق یک نفر بود ولی الآن عاشق همه ی دنیاست! به نظرم واقعاً درسته! اتفاقات بد و مشکلات باید آدم رو متعالی کنه نه متلاشی! خداروشکر که یانی هم متعالی شد و از این اتفاق بد یه پل ساخت و یک درجه به کمال نزدیک تر شد! حالا اون دنیا رو بهتر و بیشتر از قبل می شناسه و مردم رو از هر قوم و قبیله ای که باشن ستایش می کنه! و زندگی رو فیلسوفانه تر از قبل توصیف می کنه!!!
    بر خلاف تصور خیلی از رقبا و بدخواه ها که اون موقع ها می گفتن یانی افسردگی گرفته و دیگه از کار کناره گیری کرده یانی پرقدرت تر از قبل برگشت. خیلی شکسته تر شده بود ولی هنوز اون لبخند معروفش همراهش بود! او آلبومی ساخت به نام اگر میتوانستم به تو بگویم! این آلبوم تبدیل به یکی از شاهکارهای دیگر او شد! یک کار متفاوت با احساس متفاوت! کاملاً مشخص است که این آلبوم ساخته ی آهنگسازی دلشکسته و افسرده است که تمام حرف های نگفته به معشوق در آن موج می زند! همه از این آلبوم استقبال و تمجید کردند ولی آخر هم کسی نفهمید آن حرفی که یانی نتوانسته بگوید چیست؟!
    یانی موسیقی را با جدیت ادامه داد از آن به بعد خیلی کم مصاحبه کرد و به جز سوالات مربوط به موسیقی به سوالاتی که در مورد زندگی خصوصی اش بود خیلی کوتاه و معمولا فقط در حد یک کلمه جواب داد!



    یانی علاقه ی وافری به پدر و مادرش داشت و مرگ آن ها تا مدت ها او را در غم فرو برد درست در شرایطی که هنوز داغ شکست عاطفی برای یانی تازه بود پدرش فوت کرد و کمی بعد از او مادرش هم دنیا را ترک کرد و یانی را تنها گذاشت. (تا حالا آدم به این بدشانسی دیدین ؟) یانی بعد از همون سال هایی که از آمریکا فرار کرد و به خونه برگشت با مادرش تو مصاحبه ی یکی از شبکه های تلویزیونی یونان شرکت کرد این مصاحبه در خونه ی خود یانی در فلوریدا انجام شد سالش رو دقیق نمی دونم حدوداً 2000 یا 2001 ! اون موقع مامان یانی به آمریکا اومده بود تا مواظبش باشه و پسرش احساس تنهایی نکنه یه خورده اش رو واسطون می نویسم :
    قبل از مصاحبه _ مجری : ما به خونه ی آهنگسازی اومدیم که با بقیه فرق داره در موسیقی اون سراسر روح یونانی دیده می شه ... بله اون یانی موسیقی دان معروفه ... یانی در منزلش به ما خوش آمد گفت سپس قسمت های محرمانه ی خونه اش رو هم به ما نشان داد ما استدیوی یانی رو دیدیم ...
    مجری : چی شد که یه پسر از کالاماتا تونست دنیا رو با موسیقیش فتح کنه ؟
    فلیتسا : واقعا نمی دونم فکر می کنم چون هنوز احساساتیه ...
    وقتی یانی بچه بود همیشه شاد بود . دائم بالا پایین می پرید طوری که من جهنده صداش می کردم (می خندد) . یانی با بچه های دیگم خیلی فرق داشت اون همیشه خودشو تو خونه مسئول می دونست اون هرگز واسه ی ما مشکلی درست نکرد . اون فوق العاده مهربونه . تو خونه همیشه واسطه گر و میانجی می شد من بهش می گفتم : نکنه تو یه وکیلی پسرم ؟ ...
    به خاطر میارم که اون انقدر خوب و مهربون بود که اون موقع ها جرئت نداشتم که جلوی بچه های دیگم از یانی تعریف کنم . پسر دیگه ام یورگو بعضی وقت ها به اشتباه می افتاد و ناراحت می شد و داد و فریاد می کرد و دنبال اون مالونو دخترم هم اعتراض می کرد گاهی هم بین بچه ها دعوا می شد (می خندد)
    یانی : البته من و خواهر و برادرم خیلی به هم وابسته بودیم ولی گاهی حسابی ازشون کتک می خوردم! مخصوصاً از مالونو! چون نحیف بودم گریه کنان برای شکایت پیش بابا می رفتم ولی برخلاف انتظارم بابا هم دعوام می کرد و می گفت خودت حقّت رو مطالبه کن! من و برادرم یورگو خیلی با هم صمیمی و نزدیک بودیم تابستان ها همیشه با دوستانمان به دریا می رفتیم و موج سواری می کردیم . بعد از آن لب ساحل گیتار می زدیم و آواز می خواندیم!
    فلیتسا : یانی همیشه به موسیقی علاقه داشت و وقتی می خواست بخوابه منو مجبور می کرد که براش بخونم و عمدا نمی خوابید تا من بیشتر آواز بخونم .



    یانی : مامان و بابا همیشه از ما می خواستن که قدر زندگیمونو بدونیم . در زادگاه من کالاماتا یه پرورشگاه بود که هیچکس بهش اهمیت نمی داد و بچه هاشو دوست نداشت ولی مامان آخر هر هفته چند تا از اونا رو دعوت می کرد که پیش ما بیان و با ما غذا بخورن و به ما می گفت که اونا هیچ فرقی با دیگران ندارن و حتی گاهی ما رو هم می فرستاد پرورشگاه تا با اونا بازی کنیم و غذا بخوریم برخلاف ما صندلی های اونا دراز و سفت بود و غذاشونم خیلی خیلی بد مزه بود اونوقت بود که ما ارزش خونه ی راحت و غذامونو می فهمیدیم!!!
    فلیتسا : درسته من و پدرش می خواستیم اونا خودساخته و شجاع بار بیان . ما بچه هامونو لوس نمی کردیم!
    یانی : مامان و بابا برای ما خیلی وقت می ذاشتن و مدام به ما چیز یاد می دادن . یکی از نعمت هایی که تو خونه ی ما بود این بود که ما عادت داشتیم قدر طبیعت رو بدونیم و کارامونو بیرون خونه انجام بدیم . زمستونا بابا خسته از بانک برمی گشت ولی با این وجود ما رو مجبور می کرد به جای اینکه تو اتاقای گرم چرت بزنیم بریم بیرون و پیاده روی کنیم گاهی این مسافت به 3 مایل هم می رسید ! بابا حتی تو سرما ی شدید ماه ژانویه هم ما رو به حال خودمون رها نمی کرد و ژاکت ها مونو تنمون می کرد و ما رو می برد بیرون و بهمون می گفت قوی باشیم و اگر ما نق می زدیم اون می گفت اگه نتونین سرما رو تحمل کنین چطور بعدا می خواین در برابرسختی های زندگی مقاومت کنین ؟ !
    مجری : پدرت نقش بزرگی در زندگیت داشت ؟
    یانی : بدون شک ! پدرم یه بار بهم گفت که اگه همه ی دنیا بخواد به چپ بره ولی تو احساس کردی دوست داری به راست بری . به راست برو و از هیچکس پیروی نکن تو هنوز انقدر بزرگ نیستی که بفهمی کدوم راه بهتره پس فقط برو این خیلی آسونه ! من هروقت که کار بدی می کردم یا کسی اذیتم می کرد همیشه فقط با پدرم دردودل می کردم و به دست ها و صدای آرامش بخش اون پناه می بردماون همیشه با آرامش با من حرف می زد ولی درعین حال جدی هم بود اون هرگزما رو تنبیه نمی کرد . مادرمم همینطور اونا به ما یاد دادن که تحت هر شرایطی خودمونو حفظ کنیم .
    مجری : لیندا اونز تنها زن زندگی یانی بود . اون از یانی دفاع کرد و کمکش کرد تا موفق بشه ...
    فلیتسا : بله اون ها دوستانه از هم جدا شدن . اما من مطمئنم که اونا هنوزم همدیگه رو دوست دارن . منم اندازه ی شما می دونم . یانی زیاد در مورد خودش با کسی حرف نمی زنه از بچگیشم همین طور بود فکرمیکنم به حال خودش بزارمش بهتر باشه لیندا انسان بزرگی بود . خیلی زیبا و مهربان من همیشه دلم واسش تنگ می شه ... (تو این فکرم که لیندا عجب مادرشوهری رو از دست داد!!!)



    مراسم تدفین فلیتسا کریسومالیس! گل ها از طرف کلوپ نیکی نانا (کلوپ هواداران یانی در آمریکای جنوبی)!

    ویرایش توسط lakshemi : Sunday 30 December 2012 در ساعت 06:11 PM


  2. #18
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مرسی خیلی خوب بود درباره ی لیندا بگم به این خانوم نمیاد اینقدر ادم پستی بوده باشه شاید از موضوعی ناراحت
    شده یا به غرورش برخورده یا هرچی با توجه به اینکه زن زیبا و با دیسیپلینی هم بوده

  3. 8 کاربر برای این پست از nina تشکر کرده اند:


  4. #19
    cx420 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    42293
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    66
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    244
    229 بار تشکر شده در 63 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    لاکشمی خسته نباشی مرسی بابت مطالبت دست به خاک بزنی طلا بشه؟!!!
    من چرا اینو گفتم؟؟؟؟؟تازگی ها فراموشی گرفتم؟؟؟؟؟؟؟
    در هر صورت مرسی از مطالبت دوست من واقعا خسته نباشی موفق باشی
    هر وقت میتوانی بخند.خندیدن دارویی ارزان است.
    لرد بایرون

  5. 6 کاربر برای این پست از cx420 تشکر کرده اند:


  6. #20
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط nina [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    مرسی خیلی خوب بود درباره ی لیندا بگم به این خانوم نمیاد اینقدر ادم پستی بوده باشه شاید از موضوعی ناراحت
    شده یا به غرورش برخورده یا هرچی با توجه به اینکه زن زیبا و با دیسیپلینی هم بوده
    نینا جان این مسئله برای همه مبهم بود! هیچکس نفهمید که چه بلایی بر سر اونا اومد! اونا عشق آتشینی داشتن! لیندا هرجا می رسید از یانی تعریف و تمجید می کرد و یانی هم همینطور! اونا هیچ اختلافی نداشتن و کسانی که نزدیک اونا بودن هم اینو شهادت دادن و گفتن که اونا حتی یه بار هم با هم دعوا و بحث نکردن ! یانی هم می گه ما دوستانه جدا شدیم! و توافق کردیم ! حالا معلوم نیست چرا و سر چی توافق کردن؟ ولی این طور که در جراید منتشر شد لیندا دقیقه ی 90 یه دفعه پشیمون شد و زده زیر همه چیز! هیچ کدوم اونا ، نه یانی و نه لیندا چیز دیگه ای بروز ندادن و همه چی در بسته موند! یکی از بچه ها می گفت که یانی حتی در زندگینامه ش هم به این موضوع اشاره ای نکرده!

  7. 12 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  8. #21
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت ششم
    بی شک یکی از عوامل مهم در موفقیت های یانی همکاری با بهترین هاست! یانی همواره در پی یافتن استعداد های تازه است. در گروه او هر کس از کوچکترین شخص تا موثر ترین فرد تیم حق انتقاد یا پیشنهاد دادن را دارد او افکار نو را با آغوش باز می پذیرد و به دلیل همین خوش اخلاقی و روابط اجتماعی بالایش محبوب تمام نوازندگانش است. او تا به حال با هیچکس در حین کار دچار مشکل نشده است! اتفاقاً هر کس که فقط یک بار با یانی کار کند به او معتاد می شود و دیگر نمی تواند از او دل بکند! قضیه ی جدایی شهرداد روحانی از یانی هم به خاطر اختلاف نبود! خانواده ی ایشون از غیبت زیاد و کار بی وقفه ی ایشون گله مند بودن و گویا همسر آقای روحانی از این تور های دراز مدت یانی و مسافرت دائمی آقای روحانی خسته شده بودن و خلاصه نزدیک بود که بینشون جدایی بیفته! به این دلیل بعد از کنسرت آکروپولیس آقای روحانی و یانی با هم توافق کردند! بدون هیچ مشکلی! اتفاقاً چند وقت پیش دوست خوبم محمد ازم پرسید که چرا سامول یروینیان این آلبوم 4 فصل ویوالدی که 4 ساله داره تبلیغ می شه رو تموم نمی کنه؟ بهش گفتم آخه مگه این یانی مجال می ده؟همش تور می ذاره! گذشته از تعهدات و قرارداد و منافع مالی،همه ی نوازنده های یانی عاشقش هستن! اینو جدی می گم! تازه یانی طبق تحقیقات من قرارداد های چرب و چیلی ای با نوازندگانش می بنده و اگه تور هاش مثلاً شش ماه طول بکشه با اون ها قرارداد یک ساله می بنده که اونا کار جدیدی رو در مدت وقفه قبول نکنند! از اون گذشته بهترین غذاها و میوه ها،بهترین اتاق خواب ها و حتی بهترین اتوبوس های حمل و نقل همیشه در انحصار یانی است حتی پول آرایشگر برای خانوم های ارکستر هم از جیب یانی پرداخت می شه؟از این بهتر هم می شه؟

    قدیمی ترین همکاران یانی چارلی آدامز و ویونولیست نابغه کارن بریگز اند! در اواخر دهه ی 80 که یانی به گروه کاملیون پیوست ،این دو، عضو ثابت و قدیمی گروه بودند! وقتی یانی شروع به کار مستقل کرد، کم کم چارلی و کارن هم از کاملیون جدا شدند و به یانی پیوستند! شروع موسیقی برای یانی با این دو نفر بود! این گروه کوچک تا پایان کنسرت اکروپولیس در سال 1994به همین شکل حفظ شد اما از کنسرت لندن یعنی سال 1996 سه عضو ثابت دیگر به این گروه اضافه شد: مینگ فری من کیبردیست،سارا اوبرین سلیست و پدرو ایوستاچه - فلوتیست شگفت انگیز!







    بعد از گذشت چند سال از آلبوم اگر می توانستم به تو بگویم،نوبت به آلبوم اتنیسیتی رسید و گروهی که الآن شما شاهدش هستید در کنسرت های همین آلبوم کامل شد و به اینجا رسید! نوازندگان چیره دستی مثل ویکتور اسپینولا چنگ نواز خارق العاده ی یانی که طبق تحقیقات من با ضریب هوشی 144 باهوش ترین نوازنده ی حال حاضر جهان است! دیدید که با چه مهارت و تسلطی چنگ می زنه؟! همینطور ویولونیست خیلی ماهر ارمنی به نام آرمن مووسسیان که با وجود جوانی خیلی ماهره و همینطور خواننده ای زیبا به نام میشلا آماتو که در کنار آلفردا جرالد خواننده ی کهنه کار یانی حسابی شنوندگان رو ذوق زده می کرد! یکی از دوستانم می گفت که بهترین گزینه برای همسری یانی همین میشلا است! چرا؟ چون هم زیبا و هنرمنده و هم مثل خود یانی شوخ طبعه و نمره اش در بامزه بازی و دلقکی دقیقاً مث یانی بیسته!!! در تور های گذشته ، یانی ، چارلی آدامز و میشلا یک گروه بی نقص سرکار گذاشتن و جوک گفتن بودن و مسئولیت خنداندن بر و بچه ها رو داشتن!!!






    اما با همه ی این ها همه می دانند که چشمگیر ترین نوازنده ی یانی ویونولیست نابغه کارن بریگز است!
    کارن بریگز که به خاطر لباس همیشه قرمزش بهLady in Red معروف است از سال 1991 ویولونیست و تکنواز یانی است و تا سال 2006 در تمام کنسرت ها و تور های یانی نیز او را همراهی کرده است.
    یانی به همراه او افتخارات زیادی کسب کرد حالت مخصوصی که اون موقع ویولون زدن به خودش می گیرد بسیار مورد توجه مردم است انگار او با روحش می زند نه با دستانش ! او شاهکار هایی نظیر Rain Must Fall ، Play Time و Swept Away را برای یانی نواخت و تا حدودی می توان ادعا کرد که یانی قدری از شهرت جهانی اش را مدیون اوست!!! اما ناگهان در اوایل سال 2006 خبر تصادف او به گوش رسید و همه ی اهالی موسیقی خصوصا یانی را شوکه کرد! کارن در این تصادف تقریباً خورد شد و با خوش بختی و نظر لطف خداوند از مرگ نجات پیدا کرد! اما ... متاسفانه او دیگر قادر به نوازندگی نبود. حداقل تا مدتی! همین جا بود که یانی برای کنسرت هایی که در راه بود به هول و هراس افتاد!





    پیش از این در تور دو ساله ی 2003-2005 آلبوم اتنیسیتی یانی با سامول یروینیان ویولونیست چیره دست ارمنی تبارآشنا شد و از او دعوت به کار کرد . سامول هم پذیرفت و در کنار کارن تکنواز دوم ارکستر شد! حتی آن دو آهنگ زیبای Within Atration را هم به زیبایی با هم نواختند و حسابی رضایت یانی را جلب کردند.





    با اتفاقی که افتاده بود همانطور که رستم ماند و یک دست اسلحه، یانی هم با سامول تنها ماند! البته سامول یروینیان یکی از استادان مسلم ویولون جهان است و در گروه یانی از همه بیشتر موسیقی می داند! او دکتری آهنگسازی دارد و در زمینه ی ساخت موسیقی شرقی که یانی طبیعتاً اشراف زیادی رویش ندارد خیلی به یانی کمک می کند! تا جایی که تقریباً می توان گفت قطعات ویولون سامول که در کنسرت های یانی نواخته می شود تقریباً ساخته ی خود اوست! با وجود لیاقت و کفایت بدون بحث سامول ولی من این اتفاق را خوش شانسی سامول هم می دانم چون بعد از کارن ،سامول از تکنواز دوم به تکنواز اول ارتقا یافت و حسابی مشهور شد! اما مشکلات زیادی برای این جایگزینی وجود داشت. اول از همه این که جدایی از کارن برای یانی که عمری را درکنار او کار کرده بود خیلی سخت بود. دوم این که سامول اصولاً حیطه ی قدرتش در موسیقی خاورمیانه ایست! هرچند پاپ را هم عالی می زند ولی به زبان ساده دوست ندارد پاپ بزند(خب زور که نیست؟!) از آن گذشته تکنوازی های ویولون در کنسرت های یانی خیلی زیاد است و انجامش کار یک نفر نیست! اما کارن بریگز به راحتی این کارو انجام می داد! و این را هم مدیون اصلیت ساحل عاجی اش بود که بدنی به این قدرت و استقامت را به او ارزانی کرده! در مقام یک زن ، قدرت او غیرقابل قبول بود! او خستگی ناپذیر بود! قوی ترین مردها هم قدرت بدنی او را در نوازندگی ندارند دیگر سامول کوچک اندام و تا حدی هم نحیف و لاغر مردنی که جای خود دارد! مسلماً نه تنها او بلکه هیچ نوازنده ای به تنهایی از پس یک اجرای تک نفره بر نمی آید! به همین دلیل هم یانی از نوازنده ی راک جوانی به نام سایاکا کاتسوکی بهره گرفت که وردست سامول باشد و اجراهای غربی را انجام دهد!





    الحق سایاکای جویای نام خوب از پس اجرا برآمد اما مشخص بود که توانایی و مهارت کارن بریگز و سامول را ندارد! خب به قول معروف هرکس لوح مرام خود را دارد! او هم در حد خود عالی بود! فقط گوش موسیقایی و حافظه ی شنوایی اش به نظرم ضعیف بود چون لحظه ای نمی توانست از نگاه کردن به سیم ها چشم بردارد! برخلاف کارن که می توانست 1 ساعت با چشم بسته (که آرم او بود) سخت ترین نت ها را بدون زحمتی بنوازد!
    اما در نهایت کارن بریگز که استراحت مطلق بود بعد از مدتی بهبود یافت! جدا شدن و محروم ماندن از صحنه ی نمایش و تشویق و تحسین مردم هر هنرمندی را از پا می اندازد اما کارن قوی تر از این حرف ها بود! و اعلام کرد که دوست دارد جهان گرد شود و با همسرش تمام دنیا را بگردد! البته مدتی است که او دوباره با تمرین زیاد ویولون به دست گرفته و در گروه کوچکی می نوازد اما دیگر قدرت اجراهای سنگین را ندارد . من که امیدوارم هرچی زودتر کارن به استیل قبل برسه و پیش یانی برگرده! و ما دوباره اونا رو با هم ببینیم! چون یانی هم این چند ساله در یافتن نوازنده ی زن ماهر خیلی مشکل داشته! هر سال مجبوره با یکی کار کنه!
    البته ما هنوز به سال 2006 نرسیدیم ولی برای اتمام بحث کارن عزیزم مجبور شدم یه گریزی بزنم! ما الآن همچنان در سال 2003 هستیم !
    ویرایش توسط lakshemi : Sunday 30 December 2012 در ساعت 07:01 PM


  9. #22
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مرسی مطالب روز بروز خوندنی تر میشن چارلی ادامز فوق العاده است ولی نمیدونم چرا از خواننده میشلا اصلا خوشم نمیاد بخصوص توی rainmaker این که میاد رد میکنم بره یعنی کار ساموئلو خراب میکنه بد ! انقد رو نرو میره که میخوام خودمو بکشم اینو نمیگفتم میمردم : p درباره ی سایاکا باهات موافقم استیلش خیلی اماتوره اولین چیزی که به ذهن ادم میرسه اینه که خیلی خوش شانس بوده :)) ولی ساموئل عشقه هیچوقت به چشما و خطوط چهره اش نیگا کردی موقع اجرای until the last moment ؟:(

  10. 5 کاربر برای این پست از nina تشکر کرده اند:


  11. #23
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط nina [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    مرسی مطالب روز بروز خوندنی تر میشن چارلی ادامز فوق العاده است ولی نمیدونم چرا از خواننده میشلا اصلا خوشم نمیاد بخصوص توی rainmaker این که میاد رد میکنم بره یعنی کار ساموئلو خراب میکنه بد ! انقد رو نرو میره که میخوام خودمو بکشم اینو نمیگفتم میمردم : p درباره ی سایاکا باهات موافقم استیلش خیلی اماتوره اولین چیزی که به ذهن ادم میرسه اینه که خیلی خوش شانس بوده :)) ولی ساموئل عشقه هیچوقت به چشما و خطوط چهره اش نیگا کردی موقع اجرای until the last moment ؟:(
    نینا جان نظر تو و البته محمد جان رو درباره ی سامول تحسین می کنم! منم خیلی دوستش دارم! اون خیلی حرفه ایه! من به زودی سعی می کنم یه معرفی و روانشناسی از تکنواز های یانی بذارم که خیلی جالبه! درباره ی سامول هم هست! پس منتظرش باشن!!!
    نظرت درباره ی میشلا هم خیلی برام جالب بود! تا به حال نشنیده بودم که کسی میشلا رو دوست نداشته باشه! همیشه فقط ازش تعریف شنیدم! ولی برام جالب بود! من یکی شبیه تو رو تو خونه دارم! خواهر من از آدمای آروم و لطیف و خصوصاً بلوند خوشش نمیاد! می گه همه شون لوس و متظاهر هستن! تو هم همینطوری؟البته همونطور که گفتم میشلا خیلی بامزه س ولی همون قدر باوقار هم هست! من در نقد ها تعریف های زیادی از صدای سوپرانوی اون خوندم ولی شاید نقد تو هم درست باشه! نا گفته نماند که به نظر من میشلا آهنگ های Rain Maker و Play Time رو خراب نکرده! اتفاقاً من این آهنگ ها رو خیلی دوست دارم ولی برعکس اون از صدای خانوم ون جانسون خواننده ی آهنگ love is all خوشم نمیاد!

    یعنی اصولاً از صدای خواننده های دورگه ی آمریکایی (آلتو و جیغ جیغو) خوشم نمیاد! این کاملاً طبیعیه که انرژی ای که بعضی از هنرمندا از خودشون ساتع می کنن برای بعضی از افراد قابل تحمل و خوشایند نیست!!! این حق تو و همه ی ماست! راستی از همگی عذر می خوام من امشب خیلی خسته هستم و قسمت بعد هم خیلی عکس برای آپلود داره! در ضمن ما در حال اسباب کشی هم هستیم برای همین خسته هستم و انشاءالله اگه عمری باشه قسمت هفتم رو فردا تقدیم می کنم!!!
    ویرایش توسط lakshemi : Thursday 21 April 2011 در ساعت 05:36 PM

  12. 10 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  13. #24
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط lakshemi [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ! من یکی شبیه تو رو تو خونه دارم! خواهر من از آدمای آروم و لطیف و خصوصاً بلوند خوشش نمیاد! می گه همه شون لوس و متظاهر هستن! تو هم همینطوری؟البته همونطور که گفتم میشلا خیلی بامزه س ولی همون قدر باوقار هم هست! من در نقد ها تعریف های زیادی از صدای سوپرانوی اون خوندم ولی شاید نقد تو هم درست باشه! نا گفته نماند که به نظر من میشلا آهنگ های Rain Maker و Play Time رو خراب نکرده! اتفاقاً من این آهنگ ها رو خیلی دوست دارم ولی برعکس اون از صدای خانوم ون جانسون خواننده ی آهنگ love is all خوشم نمیاد!
    : حتما خواهرت؟ نه بخاطر اینش نیست من خودم بلوند و اروم و لطیفم ولی میشلا یه جورایی منو یاد خانوم لیلا فروهر میندازه!!! خیلی بیربط بود؟ منم از دورگه خوشم نمیاد ولی از میشلا بهتره تو گروه یانی یه خواننده ی دیگه هم هست که اسمشو نمیدونم دورگه نیست اسم اونو میدونی؟ کار اونو خیلی دوست دارم یعنی کلا اون اهنگشو خیلی دوست دارم همینطور اجراشو که متاسفانه اسمش یادم نیست ولی فکر میکنم توی اگه اشتباه نکنم توی تمب رایدر از اون موزیک استفاده شده بود یا چیزی مشابه اون مرسی منتظر انالیز روانکاوانه! از ساموئل و اجراهاش هستم :)
    ویرایش توسط nina : Wednesday 20 April 2011 در ساعت 11:38 PM

  14. 6 کاربر برای این پست از nina تشکر کرده اند:


  15. #25
    patrick آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    35614
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    146
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    429
    333 بار تشکر شده در 140 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هر نوازنده یه جرقه واسه شروع موسیقی داشته... جرقه من یانی بود... منم خوشحالم که هیچکس بهم نگفت چطور رو گیتار انگشت گذاری کنم...

  16. 9 کاربر برای این پست از patrick تشکر کرده اند:


  17. #26
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت هفتم
    ما همچنان در سال 2003 هستیم! سالی که سالی خیلی حساس در زندگی یانی محسوب می شد! چرا؟خوب اول از همه از آخرین کنسرت یانی 5 سال گذشته بود و مدت زیادی بود که مردم او را روی صحنه ندیده بودند! او تا سال 2000 که عزلت نشین و افسرده بود! بعد از آن هم آلبوم اگر می توانستم به تو بگویم را ساخت ولی نتوانست کنسرتی برایش ترتیب دهد! شاید به دلیل مسائل مالی!

    آخی! چقدر تو ماهی موش موشک!!!

    یانی بعد از فروش عالی آلبوم خود باز هم به بودن در کنار خانواده ،مسافرت ، مطالعه و مراقبه های معروفش در کوه ها و غارها پرداخت! او هنوز درست روی فرم نیامده بود! دو سالی گذشت که یانی به یک باره به خانه اش-فلوریدا-برگشت. او کار را از سر گرفت و اعلام کرد که دارد روی آلبوم جدیدی کار می کند که مثل آلبوم پیشین استدیویی نیست و یانی با تعداد زیادی نوازنده ی جدید مشغول کار روی قطعات آن است! یانی در این آلبوم که ِاتنیسیتی نام گرفت، همه ی سنت ها را شکست! ساختن آهنگ های رومانتیک و عاشقانه را کنار گذاشت و هرچند تا که می توانست آهنگ شاد و پر روح و محرک رقص ساخت!!! این شاید یکی از عجیب ترین کارهای یانی باشد ولی او دقیقاً همین کار را کرد ! شرط می بندم که موقع گوش کردن به آهنگ زیبا و پر جنب و جوش for all seasons هرگز به فکرتان نرسیده که آهنگسازش همان آهنگساز آهنگ غم بار flam within است! این آلبوم به فروشی باورنکردنی رسید! سبک یانی کاملاً شکسته بود و یانی یک جهش بلند به سمت نوع ناشناخته ای از موسیقی بومی برداشته بود! از موسیقی محلی کوبا و استرالیا گرفته تا ترکیه و ایران! چند ملیون نسخه از این اثر به فروش رفت و مردم که بعد از 5 سال حالا دلشان برای یانی لک زده بود،ثانیه ها را می شمردند تا کلوز آپ او را در ال سی دی سالن اجرا ببینند!!!

    خب همه ی ما می دانیم که یانی تا پیش از این با ارکستر سنفونی های گران قیمت کار می کرد و به دلیل بودجه ی کم یا بهتر بگویم بی پولی مجبور بود که از یک تیم تهیه کننده استفاده کند و منافع کنسرت ها را با آن ها تقسیم کند! داغ لیندا هم به خاطر همین بی پولی به جگرش ماند!!! اگر از روز اول با جیب پر وارد عرصه ی موسیقی می شد شاید هرگز با لیندا آشنا نشده و زندگی اش اینگونه رقم نمی خورد!!!
    البته! خوشبختانه یانی هرگز گدا و مفلس نبود! حتی در گرماگرم عشقی که با لیندا داشت هم حساب پولی که به او بدهکار بود را پیش خود نگه داشته بود! هرچند که آن موقع لیندا اصرار می کرد که جیب من و تو با هم فرق ندارد ولی یانی خوش حساب تر از این حرف ها بود که احساسات و رومانتیک بازی اعتبارش را زیر سوال ببرد! در پایان کنسرت چین و هند هم با وجود این که حالش اصلاً خوب نبود و کارد می زدی خونش در نمیامد،اما سود واقعی بعد از کسر هزینه ها(به قول ما حسابدار ها سود خالص) را وسط گذاشت و سهم تک تک تهیه کننده ها را پرداخت! و چند روز بعد هم صورت تمام کمک های مالی لیندا را به همراه چک کامل تصفیه حساب برایش فرستاد! (براوووو!)
    با این توضیحات،اکنون و در سال 2003 یانی دیگر نمی خواست با هیچ بنی بشری همکاسه شود! دیگر نمی خواست هیچکس به او کمک مالی کند و تهیه کننده اش شود! به همین دلیل با خودش عهد کرد که یا کنسرت نگذارد یا اگر می گذارد تمام مخارج را خودش بپردازد! این تصمیم وحشتناکی است! ما از چندر غاز صحبت نمی کنیم! بلکه حرفمان سر حداقل 5-6 ملیون دلار است!

    خوشبختانه درآمد فروش آلبوم ها سرمایه ی خوبی برای یانی شد! او توانست اعلام کند که قصد دارد برای جبران این 5 سال دوری اش از مردم،2 سال تمام در بیش از 50 شهر برایشان کنسرت دهد! سرمایه ی یانی با برگذاری این کنسرت ها تضمین و روز به روز به صفرهایش اضافه شد!!!
    کنسرت های اتنیسیتی اولین جایی بود که خیلی از نوازنده های فعلی یانی برای اولین بار ظاهر شدند! معروف ترین آن ها به جز کارن بریگز عبارتند از سامول یروینیان،پدرو ایوستاچه، دن لندهورن،مینگ فری من ،آلفردا جرالد و همینطور ویکتور اسپینولا! که بیشترین تکنوازی ها را داشتند و همه ی مردم حسابی عاشق آن ها هستند! کلاً تمام نوازندگان یانی همگی تحصیلات عالی موسیقی دارند. درست است که یانی خودش هیچگونه تحصیلاتی در زمینه ی موسیقی ندارد اما همیشه سعی می کند نوازندگانی را انتخاب کند که دانش موسیقی داشته باشند! همه ی آن ها شاگردان برتر و ممتاز بهترین مدرسه های موسیقی دنیا هستند!
    همونطور که قول داده بودم تصمیم دارم از این چند نفر سوپر استار یانی کمی رازشکافی کنم تا بیشتر با اونا آشنا بشین اما قبل از این که با نوازندگان آشنا بشین اول باید با خلق و خوی خود یانی آشنا بشین. یانی متولد آبان ماه است! من افتخار می کنم که تولدم فقط چهار روز با او فرق دارد(من بیست و هفتم و یانی بیست و سوم)!!! آبانی ها آرام،فکور و راز دارند! ولی آن چه بیشتر روی خلق و خوی او تاثیر گذاشته،سال تولد اوست! سال اسب! بگذارید راحتتان کنم! کافیست فقط 5 دقیقه کنار یک متولد سال اسب بنشینید تا از زور خنده کبود شوید و به سکسکه بیفتید و اگر خیلی بدشانس باشید روده تان هم از خنده پاره شود!!! تمام افراد شوخ طبع دور و بر ما یا دست کم بیشترشان در این سال متولد شده اند! حتی جکی چان! بنابراین یانی مسخره بازی هایش را مدیون سال تولدش است!

    از این ها گذشته،پدر یانی ،سوتریوس مردی آرام،رومانتیک،کم حرف و بسیار معنوی بود! برعکس مادرش،فلیتسا زن بامزه،شوخ،شاد،پر حرف و ماجراجویی بود! حالا با این حساب فکر می کنید بچه های این زوج متفاوت و غیر متجانس چه می شوند؟خب معلوم است،یا مثل مادر(یورگو) ،یا شبیه پدر(مالونو) و یا ترکیبی از هر دو! یانی شادی و شوخ طبعی اش را از مادر و عاشق پیشه گی و آرامش و پرستیژ بالایش را از پدرش به ارث برده! و به دلیل این دو ویژگی بارزش معمولاً با افرادی مراوده و معاشرت می کند که یا دردسته ی اول یعنی با نشاط و شوخ طبع و حتماً اهل رقص باشد و یا در دسته ی دوم یعنی باکلاس و آرام باشد! مثلاً چارلی دوست جون جونی اش از دسته ی اول است! افرادی که در هیچ کدام از این گروه ها نباشند،یا با یانی آبشان توی یک جوی نمی رود و یا اگر هم برود مدت زیادی طول نمی کشد!
    بنابراین من نوازنده ها و دوستان یانی را یا از دسته ی اول می دانم و یا از دسته ی دوم! بیشتر گروه یانی اهل کشورهای مختلف آمریکای جنوبی هستند و خون گرمی و رفاقتشان هم به همین دلیل است!
    به امید خدا فردا شب می رسیم به معرفی کامل تکنوازان!
    ویرایش توسط lakshemi : Thursday 21 April 2011 در ساعت 05:40 PM

  18. 16 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  19. #27
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام به همگی،عذر می خوام که دیشب نیومدم! سرم گرم سریال های ستایش و مختارنامه شد و یادم رفت!!! در ضمن ما در شرف اسباب کشی هستیم و حسابی سرمون شلوغه ولی قول می دم دیگه منظم بیام!

    قسمت هشتم



    در قسمت های پیشین شما با کارن بریگز،ویولونیست اعجوبه ی یانی آشنا شدین و دیگه نیازی به تکرار نیست! به عنوان نفر دوم، اجازه بدید به دل خودم راه بیام و از نوازنده ی محبوبم پدرو ایوستاچه شروع کنم:
    او بی شک،نوازنده ی نوع اول(با توجه به پست قبلی) است! مردی شوخ،عاطفی،پایه ی خنده و سر کار گذاشتن و به قول خود یانی کمی هم بد قول! او متولد ونزوئلاست و تحصیلاتش را در زمینه ی سازهای بادی و به طور اخص انواع فلوت ها در مدرسه ی موسیقی زادگاهش به اتمام رساند! او در نواختن کلیه ی ساز های بادی حتی بومی ترین آن ها مثل اوکارینا تخصص و چیره دستی بی نظیری دارد و نفسش تمام نشدنی است!!! پدرو تاکنون در فیلم های زیادی تک نوازی کرده و بیشتر خواننده ها و آهنگسازان مشتاق همکاری با او هستند که مهم ترینشان همین گوگوش خودمان است! در چند سالی که یانی بیکار بود پدرو به گروه نوازندگان گوگوش پیوست و همچنان هم با او کار می کند! او از حیث مهارت و تکنیک های نوازندگی همیشه در طی این 10 سال اخیر در لیست بهترین فلوتیست های جهان قرار گرفته! هر چند گاهی برنده نشده ولی یانی او را بهترین فلوتیست جهان می داند و می گوید: من بهترین ارتباط را در نوازندگی با پدرو دارم! پدرو من را تمام و کمال می شناسد و می داند چه می خواهم! وقتی با دهانم یا با پیانو قطعه ای را اجرا می کنم او فوراً آن را با فلوتش اجرا می کند! بدون کم و زیاد! چیزی که در پدرو برایم خیلی دوست داشتنی است این است که او با وجود تحصیلات موسیقی،مثل خود من به نت وابسته نیست و موسیقی را با شنیدن انجام می دهد و گوش موسیقایی اش بی همتاست! پدرو و یانی به هم عشق فراوانی دارند و دوستان کاملی برای هم محسوب می شوند و به شدت روح و روان هم دیگر را درک می کنند! پدرو از یاران قدیمی و ثابت یانی است،در پست های پیش توضیح دادم که پدرو از سال 1996 تا کنون با یانی کار کرده و به جز کنسرت آکروپولیس،در تمام تور های یانی همراهش بوده! جای تذکر دارد که پدرو یکی از معدود نوازندگان متعهِّل در گروه یانی است! او همان قدر که در کارش موفق است،صد برابر بیشتر در زندگی زناشویی موفق بوده و یک همسر مهربان و دو دختر موسیقی دان دارد! او یک مرد کامل و برنده ی مطلق است! بودن پدرو برای یانی مایه ی سرحالی و دلگرمی است تا جائیکه در کنسرت های 2009 که پدرو با گوگوش به تور دیگری رفته بود خیلی پکر بود و حاضر نشد از فلوتیست دیگری استفاده کند و ترتیبی داد که صداهای فلوت که البته بسیار کم بودند به صورت ضبط شده در سالن پخش شوند!!!
    زیباترین تکنوازی ها برای یانی: آهنگ های playing By heart و nightingale که به ترتیب با ساکسیفون و فلوت چینی نواخته شده اند، از زیباترین تکنوازی های پدرو می باشند!



    ویکتور اسپینولا: یک نوازنده از نوع اول! و مث بیشتر نوازندگان یانی،لاتین زبان و با نشاط و انرژی ای لایتناهی! ویکتور که اهل پاراگوئه است ،تیزهوش ترین شاگرد مدرسه ی چنگ است و در عین حال مثل لاتینی ها،گیتار را چشم بسته می نوازد و ته صدایی هم دارد! چنگ یکی از سازهایی است که از حیث دشواری در مدرسه ی موسیقی مستقلّی تدریس می شود! او سه سال دیرتر از سایر بچه ها و در سن 10 سالگی به مدرسه پیوست! اما در چشم به هم زدنی گوی سبقت را از همه ربود و اکنون هم سال هاست در نواختن چنگ پاراگوئه ای پیشکسوت محسوب می شود! طبق تحقیقات من ویکتور با ضریب هوشی 140 باهوش ترین نوازنده ی حال حاضر دنیاست!!! دیدید که چطور با مهارت و سرعت باور نکردنی چنگ می زنه؟! طوری که کف همه ی حضّار حتی یانی هم می برّه!!! (من واقعاً می میرم براش! البته با موهای بلند قشنگ تر بود!) او هر سال جایزه ی بهترین چنگ نواز جهان را از آن خود می کند، او یکی از کسانی است که یانی برای داشتنش و نگه داشتنش در گروه باید خیلی زرنگ باشد چون اگر لحظه ای تعلّل کند ارکسترتوار های دیگر او را روی هوا می برند!!! به نظر من هیچ کس در دنیا مث اون نمی تونه چنگ بزنه! حتی تعریف کردن از اون هم سخته و در قدرت کلمات نمی گنجه! اگه یه روز ویکتور نباشه،یانی سکته می کنه! مطمئن باشین!
    زیباترین تکنوازی ها برای یانی: قطعه ی پایانی آهنگ for all seasons یک کار استثنایی از ویکتور است.



    آلفردا جرالد: یک زن افسانه ای! این جمله را از دهان یانی می شنوید وقتی که اسم آلفردا می آید! ! فمینیست بودن یانی امروزه بر کسی پوشیده نیست! او توجه خاصی به زنان و ابراز استعدادشان دارد! عده ی نوازندگان زن در ارکستر های یانی همیشه یا برابر با مردان است و یا بیشتر! تا حدی که گاهی صدای نوازندگان مرد در می آید!!! ولی یانی کار کردن با زن ها را همان اندازه دوست دارد که از هم نشینی با مردان لذت می برد! توجه و احترام به زنان را پدر یانی به بچه هایش آموخت!
    البته یانی معمولاً به خاطر روحیه ی خجالتی اش خیلی کم با زنان رفاقت می اندازد و زنان انگشت شماری هستند که یانی به خود جرئت دوست شدن با آن ها را می دهد! او اصولاً از زنانی خوشش می آید که قدرتمند،متین،با شخصیت و حتماً نجیب هم باشد و در پوشیدن لباس عفّت به خرج دهد آخه آبانی ها مقادیر زیادی غیرتی و با حیا هم هستند و اکثر مرد های این گروه معمولاً با همین دسته زنان ازدواج می کنند!!! اگر زنی دارای این مشخصات باشد،تبدیل به دوست صمیمی یانی می شود! دوستی صمیمی یانی با کارن بریگز و آلفردا جرالد صحت این مدعا را ثابت می کند! آلفردا هم مث بیشتر اعضای تیم در دسته ی یک است! متولد آمریکا،زبان مادری اش لاتین ،شاد،پرانرژی و عاشق رقص! که حتی هیکل درشتش هم نمی تواند مانع بالا-پایین پریدن هایش شود! آلفردا یک سوپر خواننده با صدای آلتو است،که فارغ التحصیل مدرسه ی موسیقی است و مدت ها در ارکستر فیلارمونیک لندن و ارکستر سنفونی نیو یورک و ارکستر های بزرگ دیگر اپرا خوانده!!! آلفردا قدرت خواندن تمام آهنگ های دنیا را دارد! از آریاهای کلاسیک گرفته تا قطعات راک و آوا های بی معنی و کمی هم مضحک نیکی نانا! از این ها گذشته یکی از معدود زنانیست که با یانی رفاقت دیرینه دارد! شخصیت،متانت،شادی و پویایی و قدرت زنانه ی او واقعاً برای یانی جذاب است! تا جایی که گاهی برایش تعظیم های طولانی مدت می کند و با افتخار کمرش را برای او خم می کند!!! او در تمام کنسرت های یانی به جز آکروپولیس حضور داشته و کاملاً در گروه حق آب و گل دارد! اگر بخواهم تعریف درستی از او بکنم باید بگویم وقتی آلفردا روی صحنه می آید خوانندگان دیگر باید سر جایشان بنشینند،اگر می خواهند که سبک نشوند!!!
    زیباترین تکخوانی ها برای یانی: آلفردا چند آهنگ بسیار زیبا برای یانی خوانده که از همه زیباتر آهنگ the promise است که واقعاً گوش نواز است.
    ویرایش توسط lakshemi : Saturday 9 March 2013 در ساعت 09:37 PM

  20. 17 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  21. #28
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت نهم


    مینگ فری من: با توجه به علاقه ی ذاتی من به چینی ها جا داره اعتراف کنم که اگه روزی مینگ به خواستگاری من بیاد بی درنگ بهش بله خواهم گفت! من عاشق این مرد هستم! جز این کلمه ی دیگه ای نمی تونم بگم!!! بدون تردید باید مینگ را در دسته ی دوم جای داد! او یک مرد جدی،متین ،آرام و کم حرف تایوانی است که صدای کلفتش اصلاً به صورت ریزه میزه ،موهای بلند ابریشمی و چشم های بادامی بامزه اش نمی خورد! فکر می کنم یانی عاشق همین جدیّت و کلاس مینگ است! من هم همینطور! از آن جایی که من و یانی مثل هم فکر می کنیم وقتی یانی از کسی خوشش بیاید،من هم از او خوشم خواهد آمد!!! خصوصاً در مورد مینگ! مینگ مرد کار است! همیشه دوست دارد فعال و کارآمد باشد! او هم یکی از فارغ التحصیلان مدرسه ی موسیقی است که پیانو را توی جیب بغلش می گذارد! اما برای یانی فقط کیبورد می زند و اتفاقاً چه مسئولیت سنگینی هم دارد!!! ولی کاملاً کاربلد و قابل اطمینان است و با چنان اعتماد به نفسی انگشت های بلندش را روی کلاویه ها می رقصاند که کم مانده سباستین باخ ، کیبوردیست فقید هم از گور برخاسته و دست زیر چانه بگذارد و نوازندگی مینگ را تماشا کند!!! او در حین کار واقعاً جدی است،طوری که حتی یانی هم به سختی می تواند او را بخنداند یعنی به عبارتی شاید جرئت سر به سر گذاشتن با او را ندارد! برای همین هم هست که وقت تشکر،به جای چشمک زدن و نشان دادن علامت پیروزی و بوس فرستادن ، برای او تعظیم می کند!!! البته مینگ و یانی دوستان خیلی خوبی هستند و سال هاست که به جز تعهدات کاغذی،قرارداد رفاقت ابدی را هم در قلبشان امضا کرده اند و همیشه با هم بوده اند! مینگ از سال 1996و از کنسرت رویال آلبرت هال لندن تاکنون با یانی است و اگر بخواهیم مینگ را از گروه یانی حذف کنیم،ممئن باشید یکی از پایه های موسیقی یانی خواهد شکست!

    بهترین تکنوازی ها برای یانی: به شخصه معتقدم آهنگ های Dance With A Stranger و Waltz In 7-8 بهترین تکنوازی های مینگ هستند!

    دن لندهورن: یک نوازنده ی دسته ی دوم دیگر! فارغ التحصیل مدرسه ی موسیقی و نوازنده ی پنجه طلایی hammered dulcimer که نوعی سنتور است! من کاملاً با سنتور بیگانه ام ولی شنیده ام که تعداد خرک های این سنتور خوش صدا که شبیه سنتور چینی است بیشتر از سنتور ایرانی است! و صدایش هم خیلی بم تر از مال ماست! دن لندهورن سال های سال است که استاد این نوع از سنتور است! یانی از ابتدا و از سال ها پیش همیشه عاشق صدای سنتور بوده و همیشه با کیبورد هم صدای سنتور را در می آورد و گاهی به شدت صدایش را تقلید می کند(به قول سامان آرم یانی!!!) بنابراین خیلی جست و جو کرد تا یک نوازنده ی با تجربه ی سنتور پیدا کند ! دن یک مرد با کلاس،آرام و خوش اخلاق! که عاشق گوش کردن به یانی است اما در شوخی هایش سهیم نمی شود! او نواختن برای یانی را بزرگترین افتخار زندگی اش می داند! او به مدت سه سال تمام در تور های اتنیسیتی و کنسرت های سال 2006 همراهی داشت و گوش همه ی ما را با صدای اسرار آمیز سنتورش حسابی نوازش داد!

    بهترین تکنوازی ها برای یانی: بدون شک آهنگ On Sacred Ground!
    ویرایش توسط lakshemi : Friday 17 May 2013 در ساعت 07:28 PM

  22. 13 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  23. #29
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت دهم:



    سامول یروینیان: باورتان می شود که او 12 سال از یانی کوچکتر است؟ هرچند که به دلیل صورت شکسته اش پدر یانی به نظر می رسد اما حقیقت دارد! او در یک دسته ی مشخص قرار ندارد! بلکه از هر کدام از دسته ها نسیبی برده است! او در بهمن ماه متولد شده! مردان این ماه آرام،خشک و صبور و کم حرفند اما دست بر قضا او در سال اسب متولد شده! یعنی سال تولد یانی! بنابراین این خشکی و شوخ مزاجی همدیگر را خنثی کرده اند و یک شخصیت نرمال از او ساخته اند! شخصیتی که گاه به گاه دم به دم شوخی های وقت و بی وقت یانی می گذارد و با چشمک ها و علامت های مضحکی که به او می فرستد ثابت می کند که از حیث شوخ طبعی خیلی هم چنته اش خالی نیست!!!

    در باره ی سامول مطلب زیاد است! او یک ارمنی است فامیلی او یروینیان است به معنی ایروانی! چون ارمنی ها ایروان را یِروان تلفظ می کنند! پس این نشان می دهد که سامول یک ایروانی اصیل است! همه ی ارمنی ها عاشق موسیقی اند! در خانه ی همه شان کمِ کم یک گیتار یا دودوک پیدا می شود!
    ساول بر خلاف بیشتر موسیقی دانان ارمنی در یک خانواده ی دیپلماتیک متولد شده! مادر او یکی از رتبه داران سفارت ارمنستان است و تمام خانواده ی مادری اش هم وزیر و وکیل هستند! فقط یک وصله ی ناجور در این خاندان بود آن هم پدر سامول بود! او ویولونیست چیره دستی بود و وقتی سامول کوچک بود به جای ساختمان سازی و رباط و هواپیما ، یک ویولون زیر دست او می گذاشت تا با سیم هایش بازی کند! سامول برخلاف نظر مادرش شغل پدری را برای زندگی اش برگزید و به مدرسه ی موسیقی بچه پولدارهای ایروان فرستاده شد! آن هم زیر نظر آرمن میناسیان معروف! او به سرعت در موسیقی پیشرفت کرد و وقتی به سن کمال رسید شروع به تحقیق و پژوهش در زمینه ی موسیقی خاورمیانه ای کرد و درسش را تا دکتری آهنگسازی ادامه داد و توانست اختراعاتی در تکنیک های ویولون به نام خود ثبت کند که شاید عده ی معدودی قادر به اجرای این تکنیک ها باشند،مثلاً نواختن چند نت غیر همنام در یک زمان یا درآوردن صدایی شبیه جیغ موش یا سنجاب (خدا کنه تشبیه به جایی باشه) که فقط خود او می تواند آن را انجام دهد!!!
    سامول به دلیل هوش و مهارت نادرش، به ویوالدی ارمنی معروف است.



    او یک بار در سال های جوانی با زنی گمنام (احتمالا خانه دار) ازدواج کرد و صاحب یک پسر هم شد. ولی به دلیل فشردگی کار سامول کار این زوج به جدایی کشید و اکنون مدت هاست سامول تنها زندگی می کند. از آن به بعد او بی شمار خواستگار دارد،حتی از بین همکاران خانومش،تا به حال به دام عشق هیچ زنی نیفتاده و حتی این طور که شنیده ام به دختر رئیس جمهورشان هم جواب نه داده و ابراز علاقه های آشکار و پنهان او را جدی نگرفته است،پس بر این اساس می توانم ادعا کنم که جمله ی کلیشه ای „او با کارش ازدواج کرده” در باره ی سامول یروینیان صحت دارد(گفته بودم که هرچیزی لیاقت می خواد!)! سِرژ سرکیسیان رئیس جمهور وقت ارمنستان 4 دختر دارد که یکی از دیگری زیبا تر و فرهیخته تر هستند. ایشان به خاطر مسائل سیاسی، خانواده ی سامول را به خوبی می شناسد ولی بیشتر عاشق خود اوست و نوازندگی او را ستایش می کند. شنیده ام وقتی رئیس جمهور مهمان های خاص و مهمی دارند،یک گروه موسیقی را خبر می کنند تا آن ها را سرگرم کنند. یکی از این هنرمندان هم سامول است که اگر بیکار باشد حتماً دعوت رئیس جمهور را می پذیرد! ارمنی ها در پریستیژ ،خداپرستی،مرام و معرفت،مردم داری ،خانواده دوستی،نظافت و کار و تلاش هم نمره شان بیست است! سامول هم دقیقاً همین صفات را دارد،مخصوصاً رعایت نظافت! طوری که با وسواس خاصی زیر همه چیز مخصوصاً خوراکی ها پلاستیک پهن می کند و هر جایی نمی نشیند!!!



    با همه ی اوصافی که گفتم سامول باکلاس ترین و متشخص ترین نوازنده ی یانی محسوب می شود! از چهره ی فرسوده اش پیداست که در زندگی او هم مثل یانی حفره ی عاطفی بزرگی وجود دارد که شاید به دلیل جدایی پدر و مادر و دور ماندن از پدرش باشد! کسی چه می داند؟شاید سامول هم کمبود محبت خود (که درد بی درمان و مشترک همه ی موسیقی دانان جهان است) را با مزه پرانی های یانی پر می کند! خواهرم می گه که سامول انگار جز در کنار یانی هرگز تو زندگیش نمی خنده! فکر می کنم راست می گه! یانی هم بی نهایت او را دوست دارد و جانش به جان او بند است! البته نه فقط به دلیل چیره دستی و مهارت و استادی نادر او بلکه به دلیل با کلاسی اش ،چون او اصولاً از دیدن آدم های باکلاس قِنج می رود !!! خب طبق طالع بینی لاکشمی،بهترین دوستان دنیا دو اسب هستند! رفقایی که اگر بمیرند هم از هم جدا نمی شوند! از آن جا که دل به دل راه دارد،سامول هم همیشه همراه اوست و هر جا نیاز باشد در آهنگسازی و یا تنظیم تم های ایرانی و ترکی کار را شخصاً به دست می گیرد. او از سال 2003 به گروه یانی پیوست و بعد از کارن بریگز،الآن ویولونیست اول ارکستر یانی است! آن ها ارتباط حسی و چشمی بی نهایت عمیقی دارند! با چشم به هم علامت می دهند،با چشم نواختن هم را کنترل می کنند و حتی با چشم از هم تشکر می کنند! خب دیگه چی می تونم بگم؟به این می گن دو تا دوست خوب!!!



    بهترین تکنوازی ها برای یانی: یانی آهنگ بسیار قشنگی دارد به نام prelude که من خیلی خیلی دوستش دارم و هر وقت غمگینم اونو گوش می دم. قطعه ی ویولونی که سامول در آن زده،ساخته ی خودش است و واقعاً تاثیرگذار و استادانه نواخته شده و حسابی اشک آدمو درمیاره! قطعه ی دیگر هم آهنگ storm معروف است که فکر می کنم دیگر کسی نمانده که این آهنگ را ندیده و نشنیده باشد! این قطعه تنظیم مجدد مومان تابستان از کنسرتوی چهارفصل ویوالدی فقید است! در اواخر عمر ویوالدی یکبار یک نوازنده ی هارپسیکورد به نام بِرِتّا نت های ویوالدی را دستکاری کرد و ویوالدی با خشم به او گفت که : تو یک ابلهی که هیچ چیز از نوازندگی و نت نمی دانی! چطور انقدر گستاخ شده ای که به خودت اجازه می دهی نوشته ی مرا دستکاری و خراب کنی؟! ویوالدی خیلی روی نت نوشته هایش حساس بود و شاید به خواب هم نمی دید که 268 سال بعد یکبار دیگر این جسارت تکرار شود! به احتمال زیاد خود جناب ویوالدی از storm خشمگین شده و اگر می توانست یانی را با دست های خود خفه می کرد! ولی باید خدمت این آهنگساز بزرگوار عرض کنم که تنظیم قرن بیست و یکمی یانی هم دست کمی از تنظیم باروکی شما ندارد! درست است که مثل مال شما شاهانه نیست،اما با مهارت و خِرد تنظیم شده است! شاید نوازندگی زیبا،با تسلط و هوشمندانه ی سامول یروینیان قدر اتود های 5 سالگی شما هم نباشد،اما الحق و الانصاف در قرن 21 بی همتاست و سزاوار تعظیم و تحسین و تمجید است!



    ویرایش توسط lakshemi : Sunday 30 December 2012 در ساعت 06:52 PM

  24. 13 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  25. #30
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط lakshemi [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سباستین باخ ، کیبوردیست فقید هم از گور برخاسته و دست زیر چانه بگذارد و نوازندگی مینگ را تماشا کند!!!

    فکر نمیکنی اینطور حرف زدن حتی به شوخی در مورد یکی از بزرگترین شخصیت های موسیقی که بهتره بگم پایه های موسیقی (که قطعا نمیشه بهش گفت کیبوردیست و تو هیچ سایت علمی توی دنیا هم اینجوری در موردش صحبت نمیشه) خیلی کم لطفیه درسته انقدر بزرگن که چیزی ازشون کم نمیشه ولی به هر حال ما به عنوان هنرمند و موزیسین (البته اگه افتخار داشته باشیم این عنوانو روی خودمون بزاریم چون جایی که اسمی از باخ برده میشه ما و بقیه کی باشیم) وظایفی داریم. روح باخ در ارامش شاید الان داره توی ارامش دستای خدا برای فرشته ها اهنگ میسازه و جایی دور از تلخیها و ازار و زشتیهای دنیای ماده :|
    ویرایش توسط nina : Friday 29 April 2011 در ساعت 09:42 PM

  26. 5 کاربر برای این پست از nina تشکر کرده اند:


  27. #31
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    قسمت یازدهم
    بعد از این معرفی طولانی، باید بگم یانی در سال 2003 با همراهی این تکنوازان و ارکستر خود به مدت 2 سال تور سراسری جذابی را در دور آمریکا به راه انداخت! مردم که خیلی وقت بود یانی را ندیده بودند حسابی از این کنسرت ها استقبال کردند! کنسرت های یانی 2 سال تمام طول کشید و موفقیت زیادی برای یانی و شهرت عجیبی برای نوازندگانش رقم زد! آن موقع یانی تازه از کمند افسردگی گریخته بود و به نوعی در نقاهت به سر می برد! بنابراین سعی کرد در آن شب ها در حد کمال بدرخشد و پیری و شکستگی اش را با لباس های قشنگ ماست مالی کند! البته متاسفانه،لباس های سفید و قشنگ یانی دیگر تبدیل به لباس های سیاه دلمرده شده بود و دیگر هرگز هم تغییر نکرد!

    عسل موش موشی! بترکه چشم حسودا الهی!

    آخرین شهری که یانی در آن برنامه اجرا کرد مینه سوتا بود . دانشگاه مینه سوتا تصمیم گرفت تا یانی در این شهر است فرصت را غنیمت شمرده و یک دکتری افتخاری به دانشجوی سابقش بدهد!
    رئیس دانشگاه آقای بیل مک دونالد هم در مراسم تقدیر از او اعلام کرد: :
    „یانی همیشه یا احترام با من رفتار می کرد و تا اتمام تحصیلش هم همیشه به من احترام می گذاشت و مرا با این رفتارش مجذوب خودش می کرد . او همیشه سعی می کرد که خلاق باشد من فکر می کنم اگر من معلم نمی شدم یانی می توانست یک بیل مک دونالد باشد! دانشگاه مینه سوتا افتخار می کند که دانشجویی مثل یانی را پرورش داده است”

    این مدرک به دلیل کمک های فرهنگی برجسته ای است که او برای مردم انجام داده به او اهدا شد . بعد از آن اعلام شد : به افتخار دکتر کریسومالیس ! (این دکتر کریسومالیسش منو کشته !) یانی در حضور حدود 2000 نفر لوح دکترای افتخاری اش را دریافت کرد و بعد از آن با چند جمله زیبا مثل همیشه همه را تحت تاثیر قرار داد :
    من همیشه از دانشگاه مینه سوتا سپاسگذارم به دلیل این که وقتی من خیلی جوان بودم دنیا در اینجا برایم گشوده شد این دانشگاه نقش بسیار مهمی در شکل دهی زندگی من داشت این دانشگاه کمکم کرد تا خودم و دنیای اطرافم را درک کنم و چیز های بسیاری به من آموخت! البته چیزی که شما درس می دهید و راه و روشی که با آن درس می دهید امروز تفاوت بسیار عمیقی پیدا کرده است این برای من بود . برای بچه های امروز هم هست و همین هم این تفاوت عمیق را در نسل ها ایجاد کرده است. و من خوشحالم که توانسته ام با همه ی نسل ها ارتباط برقرار کنم! از همه ی شما متشکرم که کمکم می کنید تا راهم را پیدا کنم!

    یانی در حال سخنرانی! به به چه خنده ای ! ... خدایی با نمک تر از یانی سراغ دارین؟

    یانی و مدرک دکترایش در کنار رئیس دانشگاه مینه سوتا

    یانی همچنین در سال 2003 زندگینامه اش را هم به قلم خود چاپ نمود که البته در ایران ترجمه نشده و من هم متاسفانه نخوندم اما می دونم شامل خاطرات بچگی یانی،مبارزاتش برای موفقیت در موسیقی و همینطور نامه هایش به پدرش است :

    این عکس ها مربوط می شه به اولین روز انتشار زندگینامه ی یانی در ایالت اسکوکی آمریکا در فبریه ی 2003. این یک خانواده ی اسپانیایی را نشون می ده که شانس اینو آوردن که یانی اول کتابی که خریدن رو براشون امضا کنه (ما که از این شانس ها نداریییییییییییم !) یانی هم طبق معمول داره با حوصله واسه تک تکشون یادداشت می نویسه! این خانواده که اسمشون گروسو است با لباس های محلی خودشون اومدن و با یانی عکس هم گرفتن (ذلیل شن الهی) یانی هم که اصولا به بومی ها و دهاتی ها ارادت داره معلومه خیلی از سر و شکلشون کیف کرده! اون ها به ترتیب کریستینا . بسی . و پل هستن . اسمشونم واسه این نوشتم چون بعد از این عکس ها حتما حسابی معروف شدن!

    ویرایش توسط lakshemi : Monday 25 April 2011 در ساعت 07:27 PM

  28. 10 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  29. #32
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    یه خبر مهم!!!

    یانی قراره به صورت زنده با مخاطبانش صحبت کنه! نه توی تلویزیون،نه توی رادیو،توی چت روم!!!
    بله درست شنیدین! یانی سیستم جدیدی رو به کمک منیجرش طرح ریزی کرده که در طی اون قراره هر شب 1 ساعت مهمان صفحه ی مونیتور چند طرفدارش باشه! هر فرد می تونه 4-5 دقیقه با یانی صحبت کنه و سوالاتشو از اون بپرسه و اگه وب کم هم داشته باشه می تونه صورت مثل ماهشو ببینه! البته من این خبر رو در یه سایت عربی خوندم ،جزئیات کامل رو می تونین در سایت رسمی یانی و قسمت اخبار مطالعه کنین! (ببخشید،حوصله ندارم لینک بذارم)
    از خوندن این خبر خیلی خوشحال شدم! به این می گن مردم داری و سپاسگذاری از مردم! خیلی خوشحال شدم که یانی مث بقیه بی معرفت و متظاهر و دروغگو نیست! و وعده ی سر خرمن به مردم نمی ده،می دونین این اخلاقشو خیلی دوست دارم که اصولاً قولی نمی ده که نتونه بهش عمل کنه! یا حرفی نمی زنه،یا بهش عمل می کنه و مث بعضی ها فقط ادای قدرشناسی رو در نمیاره! (مگه نه محمد؟)
    خب امیدوارم شما(حدافل چند تاتون) بتونین با یانی چت کنین و ازش لذت ببرین! من قادر به این کار نیستم! اولاً فعلاً اینترنت مون ذغالیه،دوماً خیلی گرفتارم،سوماً با اینکه زبانم خوبه ولی حریف یانی نمی شم! نمی خوام آبروم بره!!!
    البته یه دلیل دیگه هم داره،اونم اینه که من تو تَرکم! جدی می گم! آخه من عاشق یانی نیستم ،دوستش ندارم، بلکه بهش معتادم! واقعاً بهش معتادم! یانی برای من از هر مخدّری مهلک تر و اعتیاد آور تره! حتی بدتر از هروئین و ماری جوانا و اکس!!! من چند ساله که به دام اعتیاد به یانی افتادم! نه این که از صبح تا شب آهنگ هاشو گوش بدم،نه! از صبح تا شب بهش فکر می کنم! خانواده ام اصولاً از هنر زیاد خوششون نمیاد! و اگر هم خوششون بیاد توش غرق نمی شن! و غرق شدن من هم براشون احمقانه و غیر قابل قبوله! من اصولاً یه وصله ی ناجور تو خانواده مون هستم! هیچکس نمی تونه حرفامو درک و احساس کنه! علایق من برای هیچکس جالب و عاقلانه نیست! البته من خودم قبول دارم که غیر عادی ام! کارای غیر عادی می کنم! مثلاً دوست دارم تا صبح بیدار بمونم و بنویسم! دوست دارم تا 3.5 کار کنم و ساعت 4 نهار بخورم! شاید واسه همینه که انقدر یانی رو دوست دارم! چون ما عین هم هستیم! دو تا آدم غیر عادی و به قول عوام، خُل! به دلیل همین شرایط نامساعد خانوادگی ، من هر از گاهی تصمیم می گیرم ترک کنم! یعنی خودمو بایکوت می کنم ! به خودم می گم : گوش کردن به یانی ممنوع! دیدن یانی ممنوع! نوازندگی ممنوع! خوانندگی ممنوع! فکر کردن به یانی ممنوع! بعدش هم افسرده می شم و تو خودم مچاله می شم!!! بعد از یه هفته ای رنج و درد و گریه و اشک و آه،کمی درصد اعتیادم میاد پایین و نرمال تر می شم ولی اگه خوب خودمو مدیریت نکنم و مواظب خودم نباشم دوباره تو حچل میوفتم!!! اصولاً من همینطورم، عاشق به دنیا اومدم،عاشق زندگی می کنم و عاشق هم خواهم مرد!!! بعد از همه ی این ورّاجی ها،فهمیدین چرا نمی خوام با یانی چت کنم؟ چون جنبه شو ندارم! ولی اگه از بین شما ها کسی موفق شد با یانی تماس بگیره،ترو خدا بهش بگه که یه دختر عاشق به اسم لاکشمی برات یه پیغام فرستاده:
    می خوام بگم دوستت دارم ---- یا تو یا هیچ کس دیگه
    بی تو نفس کم میارم ------ یا تو یا هیچ کس دیگه
    می خوام بگم دیوونه تم ---- اینو همش دلم می گه
    من از تو دل نمی کّنم ---- یا تو یا هیچ کس دیگه!
    شوخی کردم! من انقدرها هم متوقع نیستم! وقت هر کسی مال خودشه! منم انتظاری ندارم! یعنی نیازی ندارم پیامم به گوش یانی برسه! نیازی ندارم اونو ببینم یا صداشو بشنوم! من همینجا هم می تونم اونو هر لحظه ببینم و صداشو بشنوم و باهاش حرف بزنم و حتی براش بنوازم! اون وقتی نیست هم با منه!!! (عشقو حال کردین؟!) ولی جدا از شوخی از صمیم قلبم امیدوارم با یانی تماس بگیرین و بهتون خوش بگذره!
    ویرایش توسط lakshemi : Wednesday 27 April 2011 در ساعت 08:34 PM

  30. 13 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 118 نخستنخست 1234561252102 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •