لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 9 از 118 نخستنخست ... 56789101112131959109 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 129 به 144 از 1875

موضوع: یانی،به روایت لاکشمی!

  1. #129
    tahmoores69 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    39834
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    91
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    122
    247 بار تشکر شده در 76 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نمی دونم چرا ولی یانی جون خیلی داره شلوغ کاری میکنه به تازگی.

    آهنگ هاش سبک آهنگ های اولش رو نداره. اون قدر شلوغ پلوغ میکنه که نمیفهمی سر و تهش چی هست.

  2. کاربران زیر از tahmoores69 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. #130
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط tahmoores69 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    نمی دونم چرا ولی یانی جون خیلی داره شلوغ کاری میکنه به تازگی.

    آهنگ هاش سبک آهنگ های اولش رو نداره. اون قدر شلوغ پلوغ میکنه که نمیفهمی سر و تهش چی هست.
    سلام دوست جدیدم دقیقاً منظور شما رو از شلوغ کاری نمی فهمم... منظور شمابعضی آهنگ های آلبوم صداهاست؟ چون در آلبوم های بعد و همین آلبوم حقیقتلمس کاملاً مطابق با استیل همیشگی اش کار کرده... فقط همون طور که گفتمآهنگ های عاشقانه نمی سازه یا حداقل کمتر می سازه به دلایل شخصی ش...
    ویرایش توسط lakshemi : Tuesday 5 July 2011 در ساعت 10:35 AM

  4. 3 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  5. #131
    tahmoores69 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    39834
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    91
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    122
    247 بار تشکر شده در 76 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط lakshemi [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام دوست جدیدم دقیقاً منظور شما رو از شلوغ کاری نمی فهمم... منظور شمابعضی آهنگ های آلبوم صداهاست؟ چون در آلبوم های بعد و همین آلبوم حقیقتلمس کاملاً مطابق با استیل همیشگی اش کار کرده... فقط همون طور که گفتمآهنگ های عاشقانه نمی سازه یا حداقل کمتر می سازه به دلایل شخصی ش...
    استاد کسایی میگه سکوت درآوردن سخته. یک چیز تو همین مایه ها. واقعا سکوت درآوردن سخته.
    کم دیدم تو اهنگاش سکوت استفاده کنه.

  6. کاربران زیر از tahmoores69 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  7. #132
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط tahmoores69 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    استاد کسایی میگه سکوت درآوردن سخته. یک چیز تو همین مایه ها. واقعا سکوت درآوردن سخته. کم دیدم تو اهنگاش سکوت استفاده کنه.

    متاسفانه با نظر شما مخالفم دوست محترم. اما اگر هم چنین چیزی درست باشه... خب در جواب باید گفت: هر کس روش خودشو داره... این جور ایرادات خیلی برای آهنگسازان زیاده، هر منتقدییه ایراد یا نقصی پیدا می کنه و اعلام می کنه حتی درباره ی ویوالدی هم می گفتن اون توو نوشتن بخش های باس ضعیف بود و نمی تونسته باس آبرومندانه ای بنویسه!!! اما اتفاقاً یانی یکی از معدود آهنگسازانیه که در طی سال ها فعالیتش من همیشه شاهد بودم که بی نهایت به چیزی که می سازه دقیقه و الکی چیزی رو ضبط نمی کنه... این جریان سکوت هم در کارهای یانی خیلی وجود داره ... همین آهنگ های nine یا Guilty Pleasure یا Voyage و خلاصه بیشتر آهنگای همین آلبوم جدیدش ، پر از سکوته ... سکوت های جذاب ،به علم ناقص بنده بیشتر در کارهای کلاسیک یا موسیقی شرقی نمود داره و الآن در غرب این جور موسیقی ها خیلی طرفدار نداره (بازم به علم ناقص خودم عرض کردم) ولی یه چیزی خیلی جالب بود. منظور شما از بی سر و ته و شلوغ همین سکوت کم بود؟؟؟؟؟ خیلی بی انصافیه دوست من! البته نظر شما محترم است. ممنونم به خاطر این که به این تاپیک تشریف آوردی امیدوارم بازم شما رو ببینم. مرسی.
    ویرایش توسط lakshemi : Tuesday 5 July 2011 در ساعت 10:36 AM

  8. 4 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  9. #133
    Brilliant آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    28337
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    سن
    27
    نوشته ها
    1,488
    میانگین پست در روز
    0.29
    تشکر از پست
    2,970
    5,097 بار تشکر شده در 1,457 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 766/4
    Given: 336/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان بد نیست یه نگاهی به این [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بندازین
    ! ... Let it go

  10. 5 کاربر برای این پست از Brilliant تشکر کرده اند:


  11. #134
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خب در پست پیشین من خیلی راجع به کالاهای تجاری یانی براتون گفتم اما بد نیست که اطلاعات جالب تری در این مورد به نظرتون برسونم:

    آقای جو اکوئیا رو می شناسین؟ ایشون از نظر من یه شخص قابل ستایش هستن. به این دلیل که اولین کسی بودن که نمایشگاهی رو با موضوع „عشق من به یانی” برگذار کردن. در این نمایشگاه تمام کالاها و اشیاء دوست داشتنی ای که قبلاً عارض شده بودم به نمایش در اومد و استقبال ویژه ای هم ازش به عمل اومد. اما یه چیز جالب تر این بود که „جو” برای اولین بار تونست شانس دیدار با یانی رو به دست بیاره. این اتفاق بعد از کنسرت شنبه شب در 21 ماه می در ایالت مک آلن روی داد . بعد از این که کالاهای یانی به نمایش عموم در آمد. جو از همه خواست تا برای ملاقات با سلطان موسیقی عصر جدید آماده شوند!




    یانی بعد از حضورش چند خبر جدی درباره ی حرکت رو به جلوی موسیقی اش به جو داد و برایش موفقیت های بیشتری آرزو کرد. و اکوئیا بعد از این ملاقات به خبر نگاران گفت:
    -امروز برای اولین بار موفق شدم بُت خودم رو ببینم!!! من اولین باری که یانی رو شناختم سال اول دبیرستان بودم. اونو در کنسرت آکروپولیس دیدم. سطح بالای نوازندگی اون آنقدر منو تحت تاثیر قرار داد که مسیر زندگی ام به کلی زیر و رو شد. الآن 12 ساله که پیانو می زنم و موسیقی می خونم. اما قسم می خورم که موسیقی یانی چیزی ورای همه ی موسیقی های دنیاست.

    خبر بعدی... الهام از نام یانی همچنان پیشتاز مدهای دنیاست. خصوصا در یونان -وطن یانی- که این روزها حسابی با اسم یانی تبلیغ می کنند. دو نمونه ی دیگه از این الهامات به این شرح هستند:
    اول-مجموعه هتل های زنجیره ای یانی... که آخرین عضو این خانواده ی بزرگ به تازگی در آتن رونمایی شده. البته برای سائلان احتمالی عرض کنم که یانی به هیچ وجه جزء سهام داران یا هیئت رئیسه ی این هتل ها نیست اما نام زیبایش در سر در همه ی آن ها می درخشد.
    1-هتل یانی در لافکاس یونان.


    2-هتل یانی در نیدری یونان.



    3-هتل یانی در کاوالای مقدونیه. (در گذشته جزء خاک یونان به حساب می آمده. بد نیست بدانید که یانی در مقدونیه هم خیلی طرفدار دارد هر چه باشد آن ها هم به نوعی یونانی هستند.)



    دوم- بار های(چیزی شبیه کافه ی خودمان) شیک و لوکس که ماها در خواب هم ندیدیم. جایی که هم می شه در اون ناهار،شام و انواع نوشیدنی ها رو خورد و هم می شه از 5 تلویزیون،بازی کنو(بازی ای شبیه لوتو) و استخر و حوضچه های تفریحیش لذت برد. خودتون قضاوت کنین:


    هنوز تموم نشده ...

  12. 7 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  13. #135
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    چینی ها انگار نمی خوان دست از سر یانی وردارن. بازم یه گروه خبری دیگه از چین به آمریکا رفتن تا چند و چون کنسرت های چین رو از یانی بپرسن و مطمئن بشن که اصلاً یانی قرار هست به چین بره یا نه... آخه از قدیم گفتن شنیدن کی بود مانند دیدن؟ و یانی جون هم به دوستان چینی اش گفت که :
    من به چین میام... حتماً میام... به ارواح خاک پدر و مادر و برادرم میام... به جون یه دونه خواهرم میام... به شرافتم قسم که میام... گفتم میام یعنی میام دیگه! اصلاً نامردم اگه نیام... البته اینو که شوخی کردم ولی یانی این خبرنگاران رو راحت کرد و گفت که: بدون برو برگرد چین در برنامه ی امسال من هست و برنامه ی ویژه ای برای چین در دست دارم. تمام نوازندگان من حداقل اونایی که چین رو تا به حال ندیدن هم خیلی خیلی مشتاقن که این تور زودتر شروع بشه... ما همگی چین رو دوست داریم!!!


    و اما برای اروپا... من امیدوار بوده و هستم که یانی سری به اتریش بزند ولی از قرار معلوم فعلاً چهار کشور دیگر برای کنسرت در اروپای شرقی مسجّل شده اند. خانوم جیل مارتین. خبرنگار و مجری تلویزیونی،خبرنگار روزنامه ی New York Knicks و همینطور از تولیدکنندگان برنامه ی Today Show از شبکه ی ان بی سی در مصاحبه ی مفصلی،در مورد تور اروپا اطلاعات زیادی را از زیر زبون یانی بیرون کشید. این مصاحبه در یک رستوران انجام شد و آقای پیتر لافتین که در زمینه ی خدمات ارتباطی خیلی فعال است نیز در این گفتمان، جیل را همراهی کرد.

    بالاخره مشخص شد که کشور های رومانی. مجارستان. بوداپست و بخارست سپتامبر امسال میزبان یانی خواهند بود... دیگه نمی تونم تحمل کنم... کوفتشون شه!!! اینو نمی گفتم می ترکیدم!!!

    سورپریز یانی برای طرفدارانش:

    یانی حداقل سه و نیم ملیارد نفر طرفدار در جهان داره که تمامشون فقط یه آرزو دارن: دیدار یانی!

    خب اگه بهتون بگم که یانی هم همین آرزو رو در سر می پرورونه چی می گین؟ بله یانی هم مث ما آرزو داره ما با هم مرتبط بشیم و همدیگه رو از نزدیک ببینیم... قبل از این یانی پروژه ی چت رو راه اندازی کرد که اکنون هم در حال اجراس . قبلاً مفصل راجع بهش حرف زدم . در این سیستم که توسط یانی و منیجر هاش راه اندازی شده هر شب یانی با چند نفر از طرفدارانش چت می کنه . با اونا صحبت می کنه ... این کار خیلی توپ ترکونده و مردم رو بیش از پیش شیفته ی یانی کرده و همه دارن سر و دست می شکنن تا زودتر صورت مث ماه یانی رو در وب کم هاشون ببینن و صدای لطیف و شیرینشو بشنون! اما نه یانی به این سیستم راضی شد و نه طرفداران یانی! بنابراین یانی نقشه ی دیگه ای کشیده و اون هم اینه که هر از گاهی و هر وقت که تونست و در اجرا یا تمرین نبود یه مهمونی در شهر مورد علاقه اش لاس وگاس راه بندازه و با عده ی زیادی از طرفدارانش صحبت کنه... این تعداد،اونقدر زیاد نیست که شبیه کنسرت بشه بنابراین فاصله ی مردم و یانی فقط چند سانتی متره ... شما اگه بخواین می تونین با یانی دست بدین و اونو بغل کنین! خدای بزرگ! من بعد از خوندن این خبر چند باری چشم هامو به هم مالیدم تا مطمئن شم که درست می بینم ولی در کمال تعجب این خبر کاملاً صحت داره... خودمم هنوز باورم نمی شه که یانی برای طرفداراش مهمونی داده و خواهد داد... این یکی از اون مهمونی هاست... می بینین حضّار چه شوقی دارن؟


    یانی در مقابل عکس العمل خبرنگاران می گه:

    -می خوام بهشون دست بزنم!!! می خوام لمسشون کنم. تک تکشونو... می خوام شنوندگانم رو احساس کنم من همیشه دلم می خواست اونا رو حس کنم این دلیل چیزیه که من بهش می گم دست از کار کشیدن و به سفر رفتن اما من از این بیشتر می خوام... پس می شه اجرای برنامه برای هزاران نفر... اما بیشتر از اون هم می خوام... می خوام صورت هاشونو ببینم!!! می خوام بتونم جک هاشونو بشنوم و بشنوم که درباره ی من چی می گن و چه طرز فکری دارن . من به خواسته ام می رسم ، اونا هم همینطور اونا موفق می شن منو با دست خودشون لمس کنن و برام دست تکون بدن! می خوام ببینن که من درست شبیه خودشون هستم. من متفاوت نیستم و یه انسان مث خودشونم. با همون میزان هوش و عقلی که اونا دارن... این چیزیه که حتماً می خوام بهشون یادآوری کنم... می خوام همه ی دنیا رو در آغوش بگیرم ... خیلی ها هستن که می خوام ببینمشون و لمسشون کنم. این شاید همون „حقیقت لمس” باشه! (الهی من بمیرم واسه این حرف زدنت) تا به حال نظیر این قدرشناسی و محبت و خلوص نیت رو در کی دیدین؟

    ما... همه ی ما در دایره ی عشق یانی سهیم هستیم. به هم دیگه وصل می شیم تا این دایره بزرگ و بزرگتر بشه... دایره ای که دور تا دور دنیا رو گرفته...
    ویرایش توسط lakshemi : Tuesday 5 July 2011 در ساعت 08:36 PM

  14. 8 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  15. #136
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام بچه ها
    از همه ی کسایی که چه در پست خصوصی و چه در تاپیک از من تشکر کردن و منو مورد لطف و محبتشون قرار دادن بی نهایت سپاسگذارم... خدا رو شاکرم که همیشه به من لطف داره و کمکم می کنه که بهترین مطالب و اخبار رو در حوزه ی زندگی و موسیقی یانی پیدا ،ترجمه و در معرض چشمان قشنگ شما قرار بدم ... امیدوارم لطف خداوند و شما دوستانم همچنان شامل حال من باشه... فقط یه خواهش دارم،لطف کنین همینطوری از تاپیک خارج نشین،حتماً از کلید تشکر استفاده کنین تا من متوجه شم مطالب نظر شما رو جلب کرده یا نه... بازم متشکرم. دوستتون دارم.
    ویرایش توسط lakshemi : Thursday 7 July 2011 در ساعت 07:57 AM

  16. 4 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  17. #137
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    4170
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    1
    337 بار تشکر شده در 101 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 14/1
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام لاکشمی جان عزیزم دیگه نمی دونم چه جوری ازت تشکر کنم من همیشه مطمئنم این کارات بی نتیجه نمی مونه وبازم میگم تلاشت مقدسه . من واقعا عاشق یانی و موسیقیش هستم که درکش غیر قابل توصیفه و اینکه یانی یک عاشق واقعیه که همه رو تسخیر خودش کرده . بازم ازت ممنونم عزیز

  18. 5 کاربر برای این پست از lebas تشکر کرده اند:


  19. #138
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط lebas [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام لاکشمی جان عزیزم دیگه نمی دونم چه جوری ازت تشکر کنم من همیشه مطمئنم این کارات بی نتیجه نمی مونه وبازم میگم تلاشت مقدسه . من واقعا عاشق یانی و موسیقیش هستم که درکش غیر قابل توصیفه و اینکه یانی یک عاشق واقعیه که همه رو تسخیر خودش کرده . بازم ازت ممنونم عزیز
    سلام دوباره مصطفی جان... ممنون و ممنون و ممنونم که به من لطف و توجه داری
    من و شما حقیقتاً یه باند کامل برای طرفداری از یانی هستیم!!! خدا رو شکر می کنم که حداقل غیر از خودم تونستم یه عاشق واقعی، تکرار می کنم،یه عاشق واقعی یانی رو پیدا کنم... که احساساتش همون احساسات من... نظراتش همون نظرات منه و به همون اندازه عاشق یانیه... هنر و صحنه ی نمایش بی رحم ترین جای دنیاست... شاید اگر یانی پیر و از کارافتاده بشه یا به دلیلی دیگه آهنگ نسازه،تمام طرفداران سینه چاک و دو آتیشه اش رو از دست بده و کاملاً فراموش بشه!!! ممکنه دیگه هیچکس اسمی از اون نیاره و از خاطرات پاک بشه،اما من به ضرس قاطع ادعا می کنم که مطمئنم من و شما هرگز یانی رو فراموش نمی کنیم... نه به خاطر موسیقی ش،نه به خاطر کنسرت های افسانه ایش،نه به خاطر تشویق و تایید جهانی ش،بلکه به خاطر خودش... فقط به خاطر خودش... به خاطر قد 180 سانتی،چشم های خرمایی،دماغ یونانی و موهای پرپشت زنونه ش!!! ... به خاطر صدای آرامبخش و حرف های فیلسوفانه ی پرمعناش... به خاطر خنده هاش که انگار وقتی رو لب هاش می شینه تمام غصه ها و رنج ها و دردهای آدم فراموش می شه... به خاطر قطره اشکی که گاهی در اثر احساسات غلیظش تو چشمش جمع می شه اما به خاطر غرور زیادش نمی ذاره بچکه... و به خاطر هزاران خاطر دیگه !!! عشق اگر واقعی باشه... اگه از صمیم قلب و از روی شناخت واقعی باشه... هیچ چیزی نمی تونه روش اثر بذاره... زمان نمی تونه کم رنگش کنه... مکان و فاصله نمی تونه از یاد ببردش... حتی مرگ هم نمی تونه شعله اش رو خاموش کنه... و عشق من ابدیه... وقتی اسم یانی میاد ناخودآگاه قلبم می لرزه، درست مث مادری که وقتی اسم بچه ش رو می شنوه عشقم از چشم هام سر ریز می کنه... با خنده ی اون شاد و با غم و حسرتش ، ماتم می گیرم... شعله ی این عشق همیشه و تا آخرین لحظه ای که نفس می کشم در قلبم روشنه... و می دونم در قلب شما هم ...

  20. 6 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  21. #139
    cmsdl آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    40543
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    75
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    698
    210 بار تشکر شده در 64 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 46/0
    Given: 70/1
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام
    كاش ميشد يه روزی يانی رو از نزديك ببينيم . . .
    لاکشمی جان از زحمات شما هم قدردانی می كنم . . .
    تاپيك خيلی خوبی شده يا بهتره بگم بی نظيره !!!
    موفق باشيد

  22. 2 کاربر برای این پست از cmsdl تشکر کرده اند:


  23. #140
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط cmsdl [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام
    كاش ميشد يه روزی يانی رو از نزديك ببينيم . . . لاکشمی جان از زحمات شما هم قدردانی می كنم . . .
    تاپيك خيلی خوبی شده يا بهتره بگم بی نظيره !!! موفق باشيد
    خیلی خیلی از محبتت ممنونم دوست من... انشاءالله تاپیک من همین طوری باشه که می گی... و امیدوارم یه روز به آرزوت برسی... یه بوسم از طرف من ازش بکن... اینو به همه می گم!!! بازم ازت متشکرم... تو هم موفق باشی.

  24. 7 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  25. #141
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    4170
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    122
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    1
    337 بار تشکر شده در 101 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 14/1
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض سلام


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام لاکشمی جان اول اینو بگم که قلمت حرف نداره وقتی مینویسی خیلی لذت میبرم قدرتو بدون. و اینکه دقیقا درست میگی همه حسهای که گفتی در من و شما وجود داره و این قابل ستایشه به قول شما یانی فقط در موسیقی بزرگ نیست بلکه در همه چی بزرگه چون بزرگ فکر میکنه . اینو بدون که ادمهای بزرگ کارهای بزرگ انجام میدن و یانی یکی از اون ادمهاست. وقتی میگه نه مرزی و نه محدودیتی یعنی عشق یعنی کارهای بزرگ یعنی فرق قائل نشدن و خیلی چیز های دیگه. این فکر بزرگ باعث شده موسیقیش ماورائی بشه و روح انسانیت رو به نمایش بزاره . ختم کلام یانی یک عاشق واقعیه. به قول مولانا:

    زاهد با ترس می تازد به پا - عاشقان پران تر از برق و هوا
    ویرایش توسط lebas : Saturday 9 July 2011 در ساعت 01:21 PM

  26. 5 کاربر برای این پست از lebas تشکر کرده اند:


  27. #142
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام پست جدید امروزم هیچ خبر جدیدی درباره ی کنسرت های یانی نیست. بلکه چیزی جالب تر است. اتفاق جالبیست که دیشب افتاد. البته برای من نه برای یانی! می خواهید بدانید چه؟
    خب حقیقت این است که دیشب خواب عجیبی دیدم... حدس زدنش کاری نداره! درسته خواب یانی رو... مث بیشتر شب های عمرم!
    اما این بار فرق داشت. در یک زمین چمنی بودم. انگار در یک مهمانی بودیم. همه جا شلوغ پلوغ بود. هر یک متر یک سبد گل بزرگ روی زمین چیده شده بود. صدای خنده و شادی زنان و مردان مختلف را می شنیدم. سرم را برگرداندم و پشت سرم یک کلیسای بزرگ دیدم. نا خودآگاه شتابان به سمتش رفتم. به محض این که قدم جلو نهادم صدای جیلینگ جیلینگی به گوشم خورد! نگاهی به سر اندر پایم کردم و دیدم که من ساری پوشیده ام. یک ساری بنفش ابریشمی سنگ دوزی شده مث همان هایی که در ژورنال های مدلینگ هندوستان دیده بودم. آن صدای جیلینگ جیلینگ هم از النگوها و جواهراتی بود که به دست ، پا ، پیشانی و بازوهایم آویزان کرده بودم! کجا بودم؟ آهان کلیسا! بله به سمتش می رفتم. درهای بزرگی داشت. شبیه کلیسای جامع ونیز در میدان سان مارکو بود... پر بود از مجسمه ها و تابلوهای نفیس عیسی مسیح (ع) و مریم عذرا(س). به محض این که وارد کلیسا شدم فهمیدم که آن مهمانی ، یک عروسی است. آن هم نه یک عروسی معمولی ... عروسی یک شخص معروف... می پرسید چرا؟ چون در شبستان کلیسا و تمام صندلی ها پر بود از افراد معروف و مشهوری که جایشان فقط و فقط در همان خواب من بود... باخ بزرگ و تمام پسران نابغه تر از خودش و البته هر دو تا همسرش،ماریا باربارا و آنا ماگنادلا ،شوپن با لباس های اشرافی فاخر،گئورگ بیژت ساکت و کم حرف، شوبرت، ژوزف هایدن خلاصه همه بودند به جز بتهوون ... به سراغ شوپن رفتم ... ساری من چشمش را گرفته بود... خیلی از من و جواهراتم ،تعریف و تمجید کرد. به او خوش آمد گفتم و از او پرسیدم: بتهوون غایبه؟ گفت:
    -آره پیغام داده که نه از یانی خوشش میاد و نه حوصله ی جشن رو داره!!! من عصبانی شدم و گفتم:
    -چه افاده ها!!! از باخ و پسراش که بالاتر نیست!!! از یانی خوشش نمیاد؟ خب از بی سلیقه گی ش بوده!!!هنوز درست باورم نشده بود که کسی با ناراحتی صدایم کرد:
    --مُردم از بس دنبالت گشتم. کجایی پس؟ حلقه ها رو آوردی؟
    آن آقا جناب مصطفی زمانی بودند!!! بماند که او آنجا چکار می کرد . فقط این را بدانید که در آن جمع موسیقی دان، تنها وصله ی ناجور دیگر به جز من ،او بود !!! آخر سر فهمیدم من و مصطفی زمانی هر دو مسئول تدارکات جشن هستیم!!!
    من دست در کیف کردم و دو قاب کوچک بیرون آوردم و به او دادم. ناگهان یک آقای متشخص قد بلند و خوش تیپ سر راهم سبز شد. چه لباس های شیکی به تن داشت. می دانید که بود؟ پیتر چایکوفسکی. با او کمی خوش و بش کردم. بوسش هم کردم. در خواب هم عاشقش بودم. عجب با وقار بود. چه صورت ملایمی داشت. گفت:
    -پس عروس کی می آید؟
    -نمی دونم. فعلاً دنبال داماد می گردم.
    چایکوفسکی خندید و گفت:
    -کدومشون؟اینجا همه داماد هستن...!!! یکیشون رو صندلی اول نشسته! و اما صندلی اول. صندلی ای بود که گلستان بود. رویش تمام گل های دنیای کوچک لاکشمی نشسته بودند. چایکوفسکی راست می گفت. اول یک جوان زیبا و برازنده ی خوش مشرب را دیدم که پسرک کوچکی روی پایش نشسته بود. دست دور زنی کوچک اندام انداخته بود که نوزادی در بغل داشت. به محض این که صورت زیبایش را دیدم ته دلم غنج رفت. با خودم گفتم. وای موزارت من! موزارت خوشگل من وقتی چشمش به من افتاد دستی برایم تکان داد:
    -سلام لاکشمی عزیزم... چقدر این لباس ها به تو میاد!!! سپس سرش را به سمت همسرش چرخاند و گفت. این خانوم رو می شناسی کنستانزه؟ ایشون رقیب دیرین تو هستن!!! کنستانزه خندید و گفت: من رقیب،زیاد دارم ولی تا حالا تو رو ندیده بودم. باور کن شوهر من چندان هم قابل تحمل نیست!!! همه خندیدیم. موزارت از جا بلند شد تا همراه من بیاید. کنستانزه گفت:تنها نرو عزیزم... این بچه رو با خودت ببر. نمی تونم تنهایی از هر دوشون مراقبت کنم. آن بچه کارل موزارت بود. و نوزاد کوچک هم فرانسوا گزاویه پسر کوچکتر. با خودم گفتم:افسوس که هیچکدومتون مویی از پدرتون به ارث نبردین !!! خلاصه داشتم با موزارت حرف می زدم که کسی پشتم زد.. حدس می زنید کی پشت سرم بود؟ اندر توماس !!! خندید و گفت:
    -چه عجب! بالاخره تشریف آوردی!
    من اندر را به گرمی فشردم :
    -همه آمده اند؟
    کسی از پشت سرم گفت:
    -فقط تو کم بودی.
    او کسی نبود جز ویکتور اسپینولا ! با هم دست دادیم. به من گفت: خیلی زیبا شده ای کسی تو رو با عروس اشتباه نگرفت؟ موزارت از این حرف پقی زد زیر خنده.
    خندیدم و لپش را کشیدم. گفتم:
    -داماد کجاست؟
    گفت: چشم انتظار وصال با عروس!
    مصطفی زمانی،من و موزارت با هم سراغ داماد رفتیم. آن داماد دوست داشتنی کسی نبود جز یانی دلبر من... من یانی رو در شرایط متفاوتی یافتم! در کت و شلوار سفیدی که از شدت مرغوبیت در نور خورشید می درخشید. پیراهن مردانه ی صورتی کم رنگی زیر آن به تن داشت و بر خلاف همیشه دستمال گردن بسته بود. سفید و زیبا. چقدر دوست داشتنی و تحسین برانگیز شده بود... دلم می خواست بخورمش!!! دور و برش مثل همیشه شلوغ بود. تمام دوستانش دورش جمع بودند. چارلی آدامز که حسابی بغلش کرده بود،آلفردا جرالد،سارا اوبراین،ماری سیمپسون،مینگ فری من که عجب خوش تیپ شده بود... !. پدرو ایوستاچه ی موش من هم بود ... خلاصه هر کس که فکرش را بکنید. همه لباس رسمی به تن داشتند. خوشحال و خندان و شادان. سه تایی سراغ یانی رفتیم. یانی از دیدن من خوشحال شد و یکی از اون خنده های واز و ولنگی که دوستش دارم را تحویلم داد . چه لبخندی!!! باید میکل آنژ و باب راس از آن تابلو می کشیدند!!!. همدیگر را به شدت بغل کردیم. به او تبریک جانانه ای گفتم. او هم از لباسم تعریف کرد. اندر توماس دوباره مزه پراند:
    -یانی فکر نکنم عروس بیاد... حالا که لاکشمی هست بیا زودتر سر و ته مراسم رو جمع کنیم. این یکی هم چندان بد نیست!!! من و یانی با هم توی سرش کوبیدیم. خجالت کشیدم به اندر بگم که خودت هم خیلی جذابی !!! موزارت گفت:
    -تقصیر خودته یانی در این سن ازدواج کردن همین قدر بی قراری هم داره!!!
    من گفتم : جریان چیه یانی؟عروس کجاست؟
    یانی با ناراحتی گفت: انگار پنچر کردن... ناتان و کلوئه باهاشن. الان با کلوئه حرف زدم. گفت داریم سعی می کنیم زودتر راه بیفتیم.
    من گفتم: آخه دیگه داره صدای همه در میاد.
    مصطفی زمانی تایید کرد:
    -من با بدبختی تونستم از جناب کشیش وقت بگیرم. الآن یک ساعته علّافه. کم مونده بود منو بزنه! من سرم را به سمت محراب گرداندم و در کمال تعجب دیدم که کشیش عاقد،آنتونیو ویوالدی است!!! قیافه اش عجب پکر بود. مدام با انگشت روی سرامیک ها می زد. انگار طاقتش طاق شده بود. من سرم را نزدیک گوش یانی بردم و گفتم:
    -چرا کشیش رُوسی(مو قرمز،لقب ویوالدی) انقدر ناراحته؟
    یانی لبش را گزید: اول از تاخیر عروس ناراحته و دوم از storm!!! قبل از مراسم، کلی از خجالتم درآمد و گفت گند زدم به آهنگ زیباش...!!!
    من خندیدم و گفتم:
    -با این حساب پس نباید سامول رو دعوت می کردی! جونش در خطره!!!
    یانی از خنده ریسه رفت و آرام در گوشم گفت:
    -بیچاره سام!!!... اومده ولی من قایمش کردم... توو اتاق استراحته... اون پشت. بهش گفتم وقتی عروس اومد و شلوغ پلوغ شد بیاد بیرون تا ویوالدی متوجه حضورش نشه!!!
    -عجب بد شانس!!!
    موزارت گفت:
    -اگه آهنگ منو تنظیم می کردی هم مطمئن باش همین بلا رو سرت میاوردم! شایدم بدتر!
    در همین گفت و گو بودیم که موبایل مصطفی زنگ زد و او با شادی گفت:
    -اومدن... اومدن... همه مرتب سر جاشون بشینن. ساقدوش ها در جای خود. همه آماده. من کنار کنستانزه نشستم . درهای کلیسا باز شد و سرود مخصوص ازدواج هم آغاز شد. در نور خورشید قامت سفیدپوش عروسی را دیدم ولی نفهمیدم که او کیست. لعنت به هر چی مردم آزاره... اگه پسر همسایه ی بالایی مون بپر بپر نمی کرد. من بیدار نمی شدم و یانی الآن سر و سامون گرفته بود!!! خلاصه خواب عجیبی بود... خیلی دلم می خواست می فهمیدم که بالاخره این زن خوشبخت کیست... برای من که فرقی نمی کرد. چینی،آفریقایی،سفید یا سیاه. چاق و کوتاه یا لاغر و کشیده... هی یانی... تو و زن نگرفتن تو آخر سر منو می کشین... اگه یه روز دیدین خبری از لاکشمی نیست بدونین از دست یانی دق کرده!!! و اگه دیوونه شدم و به زنجیر بستنم هم باز از دست یانی بوده!!! حالت دوم البته صادق تره... از این خواب عجیبم معلومه که دارم دیوونه می شم!!!
    ویرایش توسط lakshemi : Sunday 10 July 2011 در ساعت 06:40 PM

  28. 8 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  29. #143
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    یک خاطره ی شیرین،از یافتن موسیقی یانی!


    سلام. َنمِسته... خیلی جالبه... بر خلاف سایت های وطنی،اینترنت پره از سایت های انگلیسی که در انجمن های اون می شه خاطرات و احساسات شنوندگان یانی رو خوند. داستان یافتن یانی و احساسی که اولین بار از گوش دادن به اون داشتن واقعاً آدمو تحت تاثی قرار می ده. خودتون قضاوت کنین. بعد از خوندن این پست خواهید فهمید که یانی چرا تصمیم گرفته طرفدارانشو از نزدیک ملاقات کنه(با توجه به دو سه پست قبل) ؟ به خاطر این عشق بی انتها...

    1-آقا-42 ساله-آمریکا


    در حدود بیست سال پیش. زمانی که ابداً یانی را نمی شناختم، روزی برای دیدار یکی از دوستان دخترم به خانه اش رفتم. او پیانیست زبردستی بود. وقتی وارد شدم او مشغول نواختن آهنگ بسیار گوشنوازی بود. آن موقع نمی دانستم که جشن زندگیست (Celebration of Life). من از آهنگ بسیار خوشم آمد و به او گفتم:داری از چه کسی می زنی؟خیلی دوستش دارم... و اون لبخندی زد و گفت: این یانیه! یانی شدیداً اونو به هیجان انداخته بود. اون اتفاق باعث شد که اندکی بعذ ما به همراه هم به یکی از کنسرت های یانی بریم. و درست در اونجا بود که من به سختی گرفتار یانی شدم. و به جمع طرفداران بی شمار اون پیوستم. حالا،قریب 20 سال از اون روز می گذره و من همچنان طرفدار سرسخت یانی هستم. و از دوست سال ها پیشم ممنون و سپاسگذارام که منو با دنیای شگفت انگیز یانی آشنا کرد. حالا،منم دارم دقیقاً همین کارو برای دیگر انسان های دنیا می کنم. یانی رو با همه،آشنا می کنم. دیروز با دندانپزشک جوانم ملاقاتی داشتم. او گفت که یک گروه نوازندگی پاندورا (نوعی تار) دارد. و به من گفت:دوست داری از چه کسی برات بزنم؟ من هم خندیدم و گفتم:صد البته از یانی! ولی اون گفت که یانی رو فقط اسماً می شناسه و آشنایی عمیقی با موسیقی ش نداره. من گیتارم رو برداشتم و شروع کردم به نواختن Truth of Touch (حقیقت لمس) ! و دندانپزشکم مسخ شده بود... و همون لحظه،تبدیل به یکی از طرفداران یانی شد. در همین حال که ما مشغول تعریف از یانی بودیم. منشی او در زد و گفت:ببخشید، اتفاقی آهنگ رو شنیدم. این آهنگ از چه کسیست؟خیلی دوستش دارم... این درست همون جمله ای بود که خود من بیست سال پیش گفته بودم! پس لبخندی زدم و مانند دوستم جواب دادم: این یانیه! خب یک هوادار دیگه هم متولد شد!!!

    2-خانم-50 ساله-آمریکا

    هنرمندان نادری هستند که می تونن احساسات رو از اعماق بشریت استخراج کنن و هر لحظه به گوش شنوندگان برسونن... در موسیقی امروز، به ندرت چنین چیزی اتفاق میوفته. امروزه، پارازیت ها و خش های صوتی رو به اسم موسیقی بیرون می دن!!! اما موسیقی ای خوبه که تحریک کننده ی احساسات باشه و عواطف رو از درون انسان ها بیرون بکشه،موسیقی خوب همیشه همین کارو می کنه. اما می دونین سازگار ترین نوع موسیقی با روح آدم چیه؟ یانی... من از تمام سی دی های یانی که توو قفسه م دارم متشکرم. چون بدون اونا حیات موسیقی برای من به خطر میوفته... یانی برای من یه دنیاست. می دونین چرا؟
    حدود بیست ساله که پدرمو به خاطر سرطان از دست دادم. اون مرد فوق العاده ای بود. یکی از بزرگترین الطافی که در حق من کرد شناسوندن یانی به من بود. یه روز اون یه نوار کاست به من داد و گفت که بهش گوش بدم. اون کاست Reflections of Passion بود. یکی از قدرتمند ترین کارهای موسیقی که من دارم. من بهش گوش کردم. چندین بار. و هر بار خودمو روی آب ساکن تصور می کردم. لطیف ترین و با صفا ترین حس های دنیا برام متصور بود. چه حالی بود! من به سرعت عاشق یانی شدم. ولی هیچوقت استطاعت‌ نداشتم که بلیط کنسرت یانی رو بخرم و اونو از نزدیک ببینم. ولی یه روز اتفاق جالبی در زندگی من افتاد. کسی از پدرم شکایت کرد و اونو به دادگاه کشوند. من هم در دادگاه حضور داشتم و در لژ نشسته بودم. همونطور که داشتم صحنه ی دادرسی رو نگاه می کردم ناگهان همه چیز جلوی چشمانم تغییر کرد. صحنه ی دادگاه تبدیل شد به صحنه ی کنسرت!!! من یانی رو دیدم که در حال پیانو زدن بود و در عین حال ارکستر رو هم رهبری می کرد. من آهنگ ها رو به وضوح می شنیدم! طوری که تا اون لحظه هرگز نشنیده بودم. من نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم. باورنکردنی بود. هرگز نمی تونم اونطور که باید شرح بدم که اون لحظه من چه حسی رو تجربه کردم... فقط همین قدر فهمیدم که حالم بد شد و زن و شوهری من رو از دادگاه بیرون بردن. تا پایان اون روز من در شک این ماجرا به سر می بردم. ولی از اون روز به بعد من متوجه موهبتی که خداوند بهم عطا کرده بود شدم. من می تونستم یانی رو تجسم کنم. هر وقت که دلم خواست و هر جایی که مایل بودم. به ملموسانه ترین شکل ممکن. حتی واقعی تر از کنسرت های حقیقی! این موهبتی بود که خداوند در عوض فقر مالی و حسرت رفتن به کنسرت یانی به من هدیه داده بود! سال های سال از اون تاریخ می گذره و من همچنان اون روز رو به روشنی به یاد دارم و هنوزم یانی رو تجسم می کنم. همین طور پدرو ایوستاچه ،چارلی آدامز ، ماری کلهورن و لسلی میلز... هر روز بیشتر می فهمم که یانی چرا آهنگی به نام Keys to the Imagination (کلیدهایی برای تخیّل) رو ساخته! چون همیشه اعتقاد داره که قوّه ی تخیل انسان حد و مرزی نداره... و من بهتر از هر کسی در این دنیا معنی این جمله رو درک می کنم. چون تخیّل منم بی انتهاست. درست مث تخیّلات شگرف یانی...
    هنوزم من در همون زندگی ساده و سر هم بندی شده هستم و به سختی درآمدها و هزینه هامو با هم هماهنگ می کنم. من توو یه اتوبوس خراب زندگی می کنم. حتی تلویزیون هم ندارم. اما چند باری یانی رو از تلویزیون عمومی توی خیابون دیدم. نزدیک ترین تصویری که از یانی دیدم توی موبایل یکی از دوستانم بوده... درسته که خیلی کوچیکه ولی برای پرواز کردن من کافیه... می دونم که هرگز نمی تونم اونو ببینم ولی هنوزم آرزو دارم شانس دیدار نزدیک یانی نسیبم بشه. اما اشکالی نداره،من هنوز و تا آخر،سپاسگذارم به خاطر اون چه که موسیقی یانی در زندگیم جاری کرد...

    3-خانم-48 ساله-آفریقا

    خاطره ی شیرین؟ اوه... مگه می شه خاطره ای از یانی در ذهن داشته باشی و مث شکر شیرین نباشه؟؟؟ من شیرین ترین خاطرات رو از یانی و موسیقی یانی دارم. ولی از همه شیرین تر اولین باریه که اونو دیدم. در یک اجرای زنده در یه پارک قدیمی در سال 1995. اون شب بهترین شب عمر من بود. ما تماشاچیان در یه زمین چمن بزرگ بودیم... چه احساسی داشتم ... کاملاً نزدیک به اون نشسته بودم و با دقت نگاه می کردم که روی صحنه چه چیزی اتفاق میوفته. احساس می کردم در بهشتم! خصوصاً وقتی یانی و کارن بریگز با هم دوئت می کردن. کارن بریگز رو با تمام حواس پنج گانه ام تماشا می کردم. اون هم نژاد من بود و من اون شب افتخار می کردم که یک سیاه پوست هستم.
    یانی هر از گاهی در خلال اجرا برای ما سخنرانی می کرد. گاهی ما رو می خنداند و گاهی به فکر فرو می برد. اما می دونین لذت بخش ترین قسمت حضور در کنسرت یانی چیه؟ این که از همون هوایی نفس می کشید که اون داره توش تنفس می کنه!!! این فکر دیوانه کننده س! یانی تا این لحظه آهنگای بسیار بسیار زیادی ساخته و من بیشتر زندگیمو با یانی همراه بودم. حتی در هنگام زایمان... از پزشکم خواستم اجازه بده The End Of August در اتاق عمل پخش بشه... دختر من خوشبخت ترین دختر دنیاست که با موسیقی یانی یا بهتر بگم قسمتی از روح اون متولد شده!!! نمی تونم درست بگم که من موسیقی یانی رو پیدا کردم یا موسیقی یانی منو؟ در هر صورت من هرگز نمی تونم روزی رو بدون موسیقی یانی توو زندگیم تصور کنم. مسلماً بدون یانی زندگی من استقامت،عشق،روح و ترکیب فعلیشو از دست خواهد داد. به درستی که شگفت انگیزه...

    4-آقا-53 ساله-آلمان

    سال 1991 یه بار سوار هوندای خودم بودم و داشتم به کانال محبوب رادیویی ام گوش می دادم. در خلال برنامه،ناگهان یه آهنگ میان برنامه پخش شد و من ناخودآگاه عاشق اون آهنگ شدم... انگار اون آهنگ آدرنالین بود و بی هوا به من تزریق شد! چه کمالی داشت!!! احساس کردم چرخ های هوندا م مث چرخ های فراری شده!!! از اون روز تمام فکر و ذهن من شده بود یه سوال:کی اون آهنگو ساخته؟ این آهنگساز نابغه کیه؟ اسمش چیه؟ من شروع کردم به تحقیق. اون موقع اینترنت نبود، کلوپ های گفت و گو نبود. فیس بود و توئیتر نبود... هیچ منبعی برای تحقیق نبود.
    خلاصه... من بالاخره یافتم که اون آهنگ Standing In Motion و تصنیف گرش یانی ست... اما یانی واقعاً کی بود؟ من نوار کاست جشن زندگی (Celebration of Life) رو خریدم و گوش کردم... وای که چقدر لذت بخش بود. از اون به بعد من عاشق یانی شدم و تمام آهنگ ها،آلبوم ها و کنسرت هاشو تهیه کردم. من زندگی کردم،درس خوندم،سر کار رفتم،ازدواج کردم،دخترم متولد شد،مریض شد،خوب شد،بازی کرد،مدرسه رفت،قد کشید،پیانو زدن یاد گرفت و همه ی این اتفاقات در کنار موسیقی یانی بود. الآن سال هاست که یانی یکی از اعضای خانواده ی منه... من یک روز هم نمی تونم بدون دیدن صورت اون و شنیدن موسیقی اون زندگی کنم. یانی بُت منه و من می پرستمش. اون یه انسان واقعیه... به همین دلیل هم هست که موسیقی اون روز به روز و سال به سال بهتر و پخته تر و تاثیرگذارتر می شه چون اون در مسیر رسیدن به غایت یک انسانه و می دونم که یا بهش رسیده و یا به زودی بهش خواهد رسید. من همین الآن هم داشتم با mp3 player خودم آهنگ Eterno Es Este Amor رو گوش می کردم که عاشقشم. این آهنگ درست ترجمه ی روح یانیه:

    این عشق،بی انتهاست...


    (الهی من فدای اون روح لطیف و عشق بی انتهات بشم که منو دیوونه کرد)

    اینا 4 نمونه از کسانی بودند که یانی رو یا چشم دل شناختند و باورهای اونو باور دارن... زیادند امثال این افراد،که می دونن گوش ،دروازه ی دله... چه محبتی! چه خلوصی! کاش من هم مث این افراد باشم... چه خوشبختند کسانی که یانی رو می شناسند و اونو از اعماق قلب و با معرفت و منطق،دوست دارند. چنین افراد روشن ضمیری، درست مث خود یانی معنی خوشبختی حقیقی رو می دونن. ما تعاریف پیچیده ای از خوشبختی داریم. اونو با پول،فلان خونه،فلان مسافرت با فلان شغل رویایی مون می سنجیم. ولی اگه به فلسفه ی موسیقی یانی پی ببرید ،خواهید فهمید که مث یانی زندگی کردن و مث اون به دنیا نگاه کردن یعنی خوشبختی ... سبک... رها و آزاد... پیام یانی برای ما اینه که خوشبختی فقط مربوط به„حال” می شه نه آینده... اگر در همین لحظه از زندگی و ناچیز ترین چیزهایی که دارین لذت ببرین و شاکر باشین حقیقتاً خوشبختین. یانی به شخص من یاد داد که خوشبختی واقعاً ساده س. می شه با ساده ترین چیزها هم خوشبخت بود. اگر اهل معرفت باشی.

    یانی: به غروب خورشید نگاه کن،اگر تو رو خرسند کرد پس تو یک انسان خوشبختی ...
    ویرایش توسط lakshemi : Sunday 31 July 2011 در ساعت 09:33 AM

  30. 9 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  31. #144
    BaBak_ParSian آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    17123
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    1,017
    میانگین پست در روز
    0.19
    تشکر از پست
    150
    1,966 بار تشکر شده در 770 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود - واقعا در خور تحسین و عالی بود مطالب من قسمتی را خواندم و در موقعیتهای بعدی قصد دارم دیگر مطالب را هم بخوانم - سپاس فراوان از شما .

  32. 5 کاربر برای این پست از BaBak_ParSian تشکر کرده اند:


صفحه 9 از 118 نخستنخست ... 56789101112131959109 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •