0
منظورتون از کامپیوتر ، همان ارنجر ها یا سینتی سایزر هاست یا خود کامپیوتر ؟!!!
شاید خود کامپیوتر رو می فرمایید . حال فرقی نمی کند ، جواب یک سنتی کار را به نوبه خود بشنوید بد نیست :
اگر ساز و نوازنده ای نبود . . .
آهنگی نبود . . .
نرم افزار کامپیوتری نبود ! . . .
ارنجر و سینتی سایزری نبود !!!
این وسایل در جهت پیشرفت در کار موسیقی لازم و حیاتی است. . .
اما چیزی را خلق نخواهند کرد ! بلکه خود مخلوق اند . . .
آن چیزی خلق خواهد شد که زاده ی احساسات باشد . چیزی که زاده ی احساسات است اسمش را هنر گذاشته اند ، زیرا همه ما بر این صادق هستیم که هنر زاده ی احساسات بشری است!! آیا اینطور نیست ؟!!!
این درست است که کاربر کامپیوتر هم احساسات دارد ، اما تا سازی نباشد ، نرم افزاری نیست! کاربری نیست! احساساتی هم نخواهد وجود داشت!!!
دیگر اینکه در ساز های سنتی احساسات و ربع پرده ها هیچگاه ثابت نیستند و در هر قسمت امکان تغییر وجود دارد .
از تمام این ها و بحث مادیات گذشته !
شما را به معنویات کار دعوت می کنم :
آیا می دانید دلیل اینکه چرا بعضی از قطعات در ذهن ما نقش بسته است و از زمان کودکی یا در یکی از سنین تا به الان که به ان به صورت تصادفی هم گوش میدهیم هنوز زیبا و خاطره ساز می باشد چیست ؟!!
و چرا با شنیدن آلبومی از خوانندگان جدید و کسانی که فقط اسمشان آهنگساز است بعد از گذشت یکماه آهنگ و البومشان از مد می افتد و ما نیز دنبال اهنگ های جدید تری هستیم ؟!! و با شنیدن قبلی ها می گویم :این چیست!! دیگر قدیمی شد جدیدش را بیاور . . .
و این در صورتی است که همان قطعه ی قدیمی آنقدر اخلاص در کارش وجود داشته است و زیبایی از عواطف سازنده اش در آن یادگار باقی مانده است که هنوز برای شما زیباست و قشنگی خودش را حفظ کرده . و این یعنی معنویات اثر خلق شده ، احساسات مندرج بر اثری که برای همیشه خواهد ماند . نمونه را از استادان همچون : محمد نوری ، پرویز مشکاتیان ، پایور ، درویش خان ، ابوالحسن صبا ، بتهوون ، مو تسارت ،چایکفسکی و . . . می توان یافت !!!
اگر بارها و بار ها اثر بتهوون را با کامپیوتر باز سازی کنند، اگر بارها و بارها قطعات مشکاتیان را باز هم بنوازند آیا به زیبایی خود اجرا می شود ؟!!! . . .
اگر بر این باور هستید و می گویید که از آن هم بهتر می شود ، حتما به احساسات موجود در خودتان شک کنید !
در پایان احساسات شخصی نیاز به این ندارد که برای چیزی یا کسی ارزش داشته باشد .
کسانی که درکش کنند و با نوازنده اش همراه شوند خوشا بر احوالشان ، تقویت روحیه خودشان را تامین کرده اند ، شرافت انسانیشان را تثبیت کرده اند ...
کسانی هم که درکی ندارند و برایشان بی تفاوت است ، بگذارید به حال خودشان وا بمانند . بهتر است تا اینکه موسیقی ، این نعمت و موهبت والای الهی را با وجود بی مایه و ننگ خودشان آلوده کنند . . .
به نظر بنده ی حقیر بی احساس ترین افراد ، کافر ترین ها هستند که جز کفر ورزیدن بر موسیقی این نعمت بزرگ خداوندی و ضایع کردن حق زحمت کشیده ی نوازنده هیچ ارزش دیگری ندارند . . .
هنر ارزش است ، ارزش عمومی نیست ، خوشا به حال افرادی که درکش می کنند و از عمومیت به دور هستند . . .
علاقه مندي ها (Bookmarks)