بیاین تو تا استیل نوازندگی ویولن رو براتون شرح بدم

[m_rv_2008]

با عرض شرمندگي بايد بگم اطلاعات من در باره اين نت كه گذاشتين در حد همون جوابي هست كه ملودي كهن توي پست بعديش به شما داده. در مورد نحوه اجراش هم چون خودم تا به حال اجرا نكردم بايد بگم هيچ گونه اطلاعاتي در باره اون ندارم. سعي ميكنم بپرسم از دوستان و اساتيدي كه مي شناسم و اگه اطلاعاتي به دست آوردم حتما به اطلاعتون مي رسونم. به هر حال ديگه شرمنده. اگه مي دونستم حتما جواب ميدادم. بازم عذر خواهي ميكنم كه دير جوابشو دادم. صفحه كه عوض مي شه ديگه يادم ميره صفحات قبل رو نگاه كنم. برا همين هم ميگم آقا ننويسيد حال شما و آدرسو اين حرفا رو. بي خود فقط صفحه پر ميشه. يه بار هم لاكشمي اين مشكل رو با ما پيدا كرد. به هر حال ببخشيد بابت تاخير . هر چند كه جوابتون رو هم نتنستم بدم. مرسي.

[arefe.m]

سلام
یه سوال داشتم میخواستم بدونم اصولا کریفن چه تاثیری روی آرشه میگذاره؟ چه موقع باید اون رو به آرشه بکشیم؟
ممنون میشم پاسخ بدید

[Honey_Shababi]

باعث ميشه آرشه روي سيم ها سر نخوره و همچنين باعث شفاف تر شدن صداي ساز ميشه. اين نكته رو هم بگم كه اگه يه آرشه نو رو بدون كليفن كشيدن رو ساز بكشيم صداش در نمياد!

[m_rv_2008]

یه سوال داشتم میخواستم بدونم اصولا کریفن چه تاثیری روی آرشه میگذاره؟ چه موقع باید اون رو به آرشه بکشیم؟

اول ازهمه بگم كه اسمش كولوفون هست كه كلوفن هم مي نويسن و اين اسم فرانسويشه. كلا چون علي نقي وزيري در فرانسه و آلمان تحصيل كرد وحاصل تحصيلاتشو به ايران آورد اسامي بيشتر به اين دو زبانه. اسم انگليسيش هم كه ميشه روزين (rosin) . در قديم از صمغ درخت كاج تهيه ميشد كه ميجوشوندن و اين حرفا و بگذريم. الان هم شيميايي درست ميشن و جوهره صمغ رو باز هم دارن. به موها كشيده ميشن تا موها روي سيمها سُر نخوره. اين كلوفن در اصل دشمن رنگ ويولن شماست و نبايد اجازه مدت مديدي روي چوب صفحه باقي بمونه . گاهي اون قدر محكم ميچسبه به چوب صفحه كه وقتي ميخوايد بكنيدش رنگ رو هم با خودش بلند مي كنه. همين طور بايد سيمهاي ويولن رو هم بايد بعد از اينكه حس كرديد يه صداي زنگ توي صداشون افتاده از اين كلوفون ها پاك كنيد. ممكنه محكم چسبيده باشن كه بايد با يه قطره الكل پاكش كنيد. مراقب باشيد الكل روي صفحه چوبي روي ويولن نريزه چون لاك اونو پاك مي كنه و كدر و مات ميشه. هر بار كه كلوفن ميزنيد تاز ماني كه آرشه با چسبندگي خوبي به سيمها ميچسبه ديگه لازم نيست بزنيد ولي اگه ديديد آرشه داره سر ميخوره حتما دوباره كولوفون بماليد بهش. الان اين كلوفون ها كه در بازار ايران هست دو نمونه با مارك پيراسترو و پاگانيني رو من استفاده كردم خوبن. بد ترين نوعش هم كلوفن قمر هست. وقتي ديديد كه بعد از ماليدن كلوفن داره از اتصالش با سيمها گرد كولوفن بلند ميشه يعني خيلي زياد كشيديد . يك بار ارشه رو روي يه پارچه كه تميز باشه بكشيد كافيه. دوباره درست ميشه.

مرسي از اونا يي كه راي دادن. چندان هم به بيراهه نرفته بودم انگار. خوشحالم كه به درد بخور بودن اينا. با تشكر. .

[almas.66]

سلام
اگر یکم درمورد سلفژ توضیح بدین ممنون میشم
منظورم اینه که چطور تمرین کنم بهتره ؟

[m_rv_2008]

با سلام. شرمنده كه يه مدتيه سرم شلوغ شده. نميتونم مرتب سر بزنم. از اونايي كه توي نظر سنجي به مفيد بودن اين تاپيك راي دادن هم صميمانه سپاس گذارم.

در مورد سلفژ ميتونم اينا رو بگم كه قبل از اينكه خود آموزش سلفژ رو شروع كني بايد در ريتم خواني به حد قابل قبولي دست پيدا كرده باشي. ريتم خواني يعني اينكه قطعه موسيقي رو ميذاري جلوت و بدون اينكه صداها رو از نظر فركانسي تغيير بدي يعني نميخواد صداي دو رو براي نت دو ايجاد كني بلكه فقط فاصله زمانيشون رو رعايت كني. بايد با اين روش بتوني يه قطعه رو با سرعت هاي مختلف بخوني . بعد هم كه آموزش سلفژ هست. اول خود نتها رو بدون داشتن هيچ گونه علامت عرضي تمرين ميكني. بعد تمرين فواصل درست هست. مثلا فواصل سوم. يعني بگي مثلا دو و بعد از اون بگي مي. يا هر دو نت ديگهاي كه به اين صورت فاصله سوم رو تشكيل ميده. بعد ساب دومينانت ها و دومينانت ها و الي آخر تا برسي به اكتاو. اينا رو كه ياد گرفتي حالا باي در گامهاي مختلف تكرار كني كه خب به نسبت چون فواصل رو كار كردي به راحتي با پيدا كردن نت اول به دست مياريشون. كروماتيكها هم باي كار بشه. روشهاي متفاوت آموزشي هم هست. كه توي كلاس يادت ميدن. اين كار ها رو كه بكني بعد از مدتي ميبيني كه بدون اين كه ساز دستت بگيري ميتوني يه قطعه موسيقي رو بخوني و يا اينكه يه قطعه كه به ذهنت ميرسه رو بنويسي. منتها تمرين زياد ميخواد و از ياد نبري كه كار نيكو كردن از پر كردن است. حتما با ساز كلاويه دار بايد تمرين بشه. ارگ از همه بهتره. چون كوكش خالي نميشه. يا بعضي از اين دياپازونهاي ديجيتالي هم همين كار رو ميكنن. از اساتيد بسيار مجرب و عالي كه در تهران هم هستن ميشه از آقاي دلشب اسم ببرم. توي آموزشگاه آقاي فرزاد دانشمند بودن. الان نميدونم كجا هستن. مرسي. .

[m_rv_2008]

با سلام. امروز داشتم سونات شماره يك باخ رو تمرين كردم. از نظر من تنها سوناتهاي باخ هستن كه ميتونن دست رو در دوبل نت نوازي و زدن آرپژهاي پيچيده قوي كنن. خلاصه يه كم چايي ريخت روي صفحه نت و من هم چون از اين سونات ها چند تا چاپ مختلف دارم رفتم يكي ديگه رو اوردم. اين يكي اديت شده بوسيله آئور بود. اين آقاي آئور يكي از بزرگترين اديتورهاي ويولن هست و به همراه آقاي گالاميان رتبه اول رو به خودشون اختصاص دادن. در اون چيزي كه آئور اديت كرده بود بعد از كسر ميزان كه با حرف سي نمايش داده شده بود (سي اولين حرف از كلمه compelete) توي پرانتز نوشته بود شانزده شانزدهم. يعني يه كسر ديگه. حالا ميخوام اين رو براتون توضيح بدم. بهترين حالت اينه كه يك نت گرد رو به جاي صورت كسر كنيد و بر مخرج كسر تقسيمش كنيد. حالا نت به دست اومده در اين جا ميشه يه دونه دو لا چنگ. چون گرد رو به 16 قسمت تقسيم كنيم ميشه دولاچنگ. حالا اگه در صورت ضرب بشه ميشه 16 تا دولاچنگ. اين ميگه كه ما در يك ميزان 16 تا دولا چنگ داريم. حالا بايد ببينيم چه طور بايد براي چنين قطعه اي پا بزنيم. اصولا وقتي با يه قطعه رو برو ميشيم بايد در اولين نظر اون قطعه رو آناليز كنيم. اين كار در زدن قطعات كلاسيك كه براي ما ايرانيها نا آشنا تر هستن نمود بيشتري پيدا ميكنن. مثلا اگه ما بدونيم كجا يه موتيف تموم ميشه و سيكل تكرار موتيفها چه طوريه اين خيلي كمك مي كنه. در همه موسيقيها همين هست. مثلا در موسيقي ايراني شجريان بعد از اتمام در آمد ماهور صداشو ممكنه بيشتر از همين حالت توسط ناظري بكنه. چرا؟ چون جمله تموم شده و ديگه اين به نظر خواننده بستگي داره. حالا شما در موسيقي كلاسيك اگه بتونيد انتهاي جمله رو تشخيص بديد ميتونيد اونجا به سليقه شخصي سكوت رو اعمال كنيد يا كشش بيشتري به نت بديد. البته اين كار بيشتر در موسيقي باروك نمود داره. چون از اعمال همه علامات صرف نظر مي كردن. يعني بيشتر حالت دهي رو به عهده نوازنده ميذاره(در سولو نوازي) . حالا در مواجهه با اين سونات ميبينيم كه در دو ميزان اول اصلا وتيفي در كار نيست و تنها يه پرولود ذكر شده و تازه ميخواد بره سراغ مقدمه. اه. از موضوع پرت شدم. ضرب زدن با پا. سرعت قطعه رو در نظر ميگيريم. مثلا اينجا آداجيو هست. يعني بسيار آروم. البته از نظر آهستگي به لنتو نمي رسه ها. اما آرومه ديگه. فكر كنم نت سياه در مترونوم ميشه زير 80. حالا بسته به تمركز ذهني ميتونيم تقسيم كنيم و براي هر چند تا از اين دولا چنگ ها يك ضرب پا بزنيم. منظورم اينه كه بايد از اون فكر كه بايد براي هر سياه يك پا بزنيم ديگه در بيايد. اين البته شامل حال شاگردان مبتدي نميشه. اونا بايد حالا حالا ها به ضرب گيري براي هر سياه يك پا ادامه بدن. اما در اين سونات خاص با توجه به سرعت قطعه و براي سهولت بيشتر ميتونيد براي هر دولاچنگ يك ضرب پا در نظر بگيريد. من به اجراي آقاي ياشا هايفتز هم كه گوش دادم سرعتي داشت كه ميشد براي هر دولاچنگ يك پا تصور كرد. يعني براي اون نت سياه اول قطعه كه در يك آرپژ نواخته ميشه چهار تا ضرب پا بايد بگيريم. كلا اين قطعه خيلي مشكله. مثلا بايد براش يك فيگور نوانسي در نظر بگيريم. اگر چه آقاي هايفتز اين فيگور رو با كرشندوها در نظر ميگيره اما من ميگم حتي ميشه با فيگور ديمينيوئندو هم اجراش كرد. و اينكه نه تنها براي اين قطعه و بلكه براي تمام قطعات دوره باروك حواستون به اين باشه كه نتهاي سر ميزان رو همون طور كه در مترونوم هم ميشنويد بايد كمي قوي تر اجرا كنيد و ضرب اول و آخر هر موتيف رو هم همچنين. اين قطعه اين قدر پيچيدگي داشت كه الان بايد تا فردا دربارش حرف بزنيم. مثلا اين كه باخ در ابتداي جمله اول تونيك رو زده و در وسط جمله به پنجم رسيده و در مرتبه بعد به محسوس و در انتهاي هر موتيف به آكورد ابتداي موتيف رجوع كرده كه البته دو سه جا هم اينو نقض كرده كه البته به خاطر اينه فكر كنم كه موسيقي مذهبي هست و تقابل خوبي و بدي رو نشون ميده. يادم نيست تو كجا خوندم كه اين قطعه از باخ رو سونات شيطان مي گن. كلا اينا رو گفتم كه اين چيزايي كه ازش فهميدم رو با هم شريك بشيم. وگرنه چيز خاصي نيستن. مرسي. .

[m_rv_2008]

باید بگم که دو جور سیم بیشتر وجود نداره. یا زه هستن و یا فلز. قدیم تر که فقط زه بود. منتها زهی که در ایران برای ساز کمانچه یا تار استفاده میشده فرق می کرده با اونی که در اروپا برای ویولن استفاده می شده. از نظر روش ساخت. امروزه هم سیمهای زهی محبوبیت خودشون رو حفظ کردن که حالا توضیحشو میدم براتون.
روی این سازها که توی بازار می بینید و اغلب چینی هستن که فقط سیمهای فلزی میندازن. این سیمها از سه لایه فلز ساخته میشن و اگه یه سیم رو خودتون هم بشکافید میبینید که یه رویه فلزی داره که زیر اون یه جور دیگه از فلز هست و در آخر هم هسته مرکزی که یک تیکه هست قرار داره. کلا این سیمها چون فلزی هستن کوک خودشون رو دیر از دست میدن و برای کوک کردن به خصوص در ایرانی نوازی که هی باید کوک رو عوض کنیم مشکلی بوجود نمیارن. بارز ترین نمونه از این سیمها که در بازار ایران هم استفاده میشه سیمهای پیراسترو هستن. برای این جور سیمها بهتره که از تاندور استفاده بشه. چون با کمی سفت یا شل کردن سیم مقدار زیادی از نظر فرکانسی تغییر می کنه. مثلا با تاندور میشه تا دو پرده هم کوک رو تغییر داد و شاید هم سه پرده.
یه جور دیگه سیم هم هست که زه هستش و روشون یه لایه از فلز میپیچن که در برخورد با کلوفن کیفیتش از دست نره. چون کلوفن شیمیایی هست و زه رو می پوسونه. قدیم اما از صمغ طبیعی درخت استفاده میشد و زه خراب نمی شد. نه این که اصلا خراب نمی شد. بالاخره زه از روده گوسفند یا آهو درست میشد و هر چیز طبیعی دچار فساد میشه. منظورم اینه که به سرعت این کار انجام نمی شد. بهترین نمونه ای از این دست سیم که در بازار ایران هم موجوده الان سیمهای اواپیراتزی هستن که از زه درست میشن. این سیمهای زهی تا شش ماه بیشتر کار نمیدن. یعنی بعد از شش ماه هم ممکنه تا یه سال صداد هی داشته باشن اما نه به کیفیت شش ماه اول. البته تا وقتی روی ساز ننداختید میتونید نگهش دارید. اما به مجرد این که انداختید روی ساز و سیم رو کوک کردید یعنی زه که کشیده بشه دیگه شش ماه تا پایان عمر مفیدش وقت دارید که باهاش حال کنید. این سیمها احتیاجی به تاندور ندارن و چون زه هستن با تغییر فرکانسی کمی روبرو هستید . یعنی براحتی با گوشی کوک میشن. یعنی برای اینکه سیم از سل دیز بشه لا باید سیمگیر رو یه چند سانتی بگردونید. سیم اول در این جور سیمها از فلز هست که براش تاندور میذارن. شاید دیده باشید که در اجراها گاهی نوازنده فقط یه تاندور روی سازش هست. این به این خاطره که داره از سیمهای زهی استفاده می کنه. این سیمها صدای ساز رو به خوبی منعکس می کنن و برای اجرای صحنه ای عالی هستن. کلا برای کلاسیک نوازی که لازم نیست مدام کوک رو تغییر بدیم خوبن. شما اگه یه سیمشو باز کنید و اونو توی آب بندازید میبینید که چه طوری وا میره و پوست روده کاملا باز میشه.

یه جور دیگه هم سیم شنیدم که هست اما ندیدم. یه جور دیگه از این سیمها هست که از جنس فلز یک پارچه هست. این طور که شنیدم بعد از یک اجرای صحنه ای هنرمند اونو در میاره و میندازه دور . شنیدم که کیفیتش کاملا از دست میره. اطلاع دیگه ای ازشون ندارم.

چیزی از قیمتشون که یادمه اینه که پیراستروها سبزش 30000 تومن بود و اواپیراتزی 80000 تومن. حالا چند شده نمیدونم. .

[kak_maki_new]

با اجازه پرويز عزيز ... چون من دنبال گر مباحث ايشون هستم خواستم يه كوچو اضافه كنم

سه نوع سیم استاندارد در ویولن استفاده می شه:

1-سیم های متال: فلزی هستش،با صرفه تره و عمر بیشتری داره. من توصیه می کنم حداقل در ابتدا از این نوع سیم استفاده کنید جون این سیم ها ارتعاش قوی دارند و در اصطلاح صدای ساز رو باز می کنند)


2-سیم های GUT تمام زهی(روده تابیده شده): که ضخیم ،کاملا حرفه ای و نصب اون پر دردسر و گران قیمت هستش(حداقل 100 هزار تومان) و حداقل سالی 3 بار هم این سیمها باید تعویض بشه

3-سیم های سینتیک:سیمهای که دارای مغزی زهی با روکش فلزی هستن یعنی ترکیبی از هر دو مورد بالا در مقفبل فشارهای آرشه،پیتزیکاتو و تغییرات آب و هوایی مقاوم هستش.

سیم های دو کمپانی پیراسترو و توماستیک از بین کمپانی های نام دار در بازار ایران موجود هست.

برای دسته اول سیم پیراسترو سبز رو پیشنهاد می کنم بسیار محبوب و پرفروش در جهان و ایران با قیمت 30 هزارتومان.

برای دسته دوم سیمهایOliv, Gold, Eudoxa رو پیشنهاد میکنم با حدود قیمت 130 هزار تومان در بازار ایران.

برای دسته سوم سیمهایObligato،Tonica،Evah Pirazziرو پیشنهاد می کنم با حدود قیمت 50 هزار تومان.

[m_rv_2008]

سه نوع سیم استاندارد در ویولن استفاده می شه:

اولا که خواهش میکنم. دوما که بله . همینا که فرمودند درسته. سوما که اطلاعات من تجربیات خودمه. برا همین ممکنه گاهی اشتباه بشه. دوستان به تناسب اطلاعاتشون تصحیح کردن تا حالا از این به بعد هم تو این تاپیک روال همین بوده. اگه به جا آدرس دادن و چاق سلامتی کردن یه چیزی که به درد بخوره بگن بهتره. این تاپیک که نوشته شد تا پست 85 که رسیده بود از تاپیک اول تنها 11 نفر تشکر کرده بودن اما حالا رسیده به 25 - 26 نفر. البته من که عقده سپاس گذاری ندارم. ولی از این می فهمم که بعضی وقتا یه عده هستن که تازه به سایت اضافه می شن و ممکنه به این تاپیک سر بزنن. خب باید تاپیک جوری باشه که وقت تلف نکنن و تو هر صفحه یه چیز جدیدی دستگیرشون بشه. به هر حال هر کس اطلاعات مفیدی میزنه تو این صفحات دستش درد نکنه. منتها باید اضافه کنم که سیمهای اواپیراتزی الان حدود هشتاد هزار تومنه. مرسی.

[سجاد فتوح آبادي]

درود پرويز عزيز
واقعاً سخاوتمندي تو و نيما قابل ستايشه همينكه هردوتون دارين به اين خوبي و شفافي اطلاعات و تجربياتي كه سالها وقت صرفش شده رو در اختيار بقيه قرار ميدين نشان از معرفت و درك بالاتون داره
بهتون تبريك ميگم چون هر دوتاتون دو تا از پر بيننده ترين تاپيكهاي نت آهنگ رو دارين
ايشالله موفق باشيد و ما هم بتونيم از اين اطلاعات پر بار و مفيد درس بگيريم كه زحمتتون هدر نره

ارادتمندت سجاد

[m_rv_2008]

تكيه ها ركن اساسي در گردش هاي ملوديك و بوجود آورد الحان هستن. خط سير ملودي كه خواننده داره اجرا مي كنه تنها از طريق اجراي دقيق مرتب و تميز تكيه هاست كه حاصل ميشه. بدون در نظر گرفتن تكيه ها تقريبا محاله كه بشه موسيقيه ايراني رو اجرا كرد. هر چند مثلا در كتاب رديف ميرزا عبد الله كه آقاي آذر سينا براي كمانچه اديت كردن خيلي كم تكيه ها رو ميبينيم و بيشتر گردش آرشه هست اما باز هم نتونستن از بكار گيري تكيه ها گريزي بزنن. خلاصه اين كه هر گونه تحرير كه در صداي خواننده ميشنويد، از طريق تكيه ها كاملا قابل اجرا خواهد بود.
تكيه ها انواع مختلف دارن . بالا رونده ها ، پايين رونده ها ، خفه كننده ها، چكشي ها، و غيره. هر كدوم اينا ممكنه به تنهايي استفاده بشه يا ممكن هم هست كه با هم تركيب بشن. سخت ترين نوعش براي اجرا همين چكشي هست كه چندين جا در رديف ويولن استاد صبا مورد استفاده قرار گرفته. مثلا در آواز حجاز از رديف چپ كوك. همون اوايلش هم هست.
خفه كننده ها : اونايي هستن كه با دو نت بالاتر اجرا ميشن و فقط براي رسيدن به نت بعدي هستن. اين نمونه در رديف استاد صبا پر كاربرد ترين هست و در تعقيب خواننده هم همين طور.
تكيه معمولي هم كه براي جدا كردن نتهاي همنام هست. وقتي كه ميخوايم اونا رو در يك آرشه اجرا كنيم. مثلا دو تا نت سي و يك نت لا و يك نت سي داريم. كششون هم در نظر بگيريد كه چنگ يا دولاچنگ باشه. حالا ريتم مارش نظامي رو يه لحظه در نظر بگيريد. روي اون ريتم بشماريد 1-2-3-4 . حالا تند تر بشماريد. حالا كافيه به جاي اون نت همنام معمولا دوم كه در اين زنجيره كه ما گفتيم ميشه نت سي دومي تكيه رو بخونيد يعني بگيد 1- تكيه - 3 -4 . خيلي راحت ميبينيد كه تكيه اجرا شد. اين قلق رو مييشه روي انواع مختلف تكيه ها پياده كرد.
در نظر هم داشته باشيد كه سيم تنها بايد يه لمس كوچولو موچولو بشه. نه بيشتر. يعني انگشت با گريف تماس پيدا نمي كنه. تنها روي سيم ميخوره و بر مي گرده بالا.
اون تكيه ها كه در كتاب هنرستان جلد اول از آقاي خالقي هست نمونه خوبي براي تمرين روزانه هست. اونايي هم كه رديف رو شروع كردن اگه نسخه اديت شده توسط آقاي بديعي رو بگيرن ميبينن كه در صفحه اول قبل از شروع رديف پيرامون تكيه ها توضيح مختصري دادن و چند تا تمرين هم دادن كه به نظر خودم هم اونا كه موسيقي ايراني كار ميكنن بايد اين تمرينا رو هر روز و به صورت پيوسته و مداوم انجام بدن تا هميشه پنجه آماده اي در اختيارشون باشه. مرسي.
شايد لازم باشه در اين مورد يه كليپ تصويري هم ارائه بشه.

[melodyekohan]

استاد سیم گیر خوب چقدر تاثیر داره در صدای ساز. من سیم obligato دارم از سیم گیرم راضی نیستم به نظرتون سیم گیر چوبی بهتره یا ابنوس یا جنس های دیگه . ارزش داره سیم گیرو پیچ کوک ها رو کلا set up ساز رو عوض کنم

[m_rv_2008]

سیم گیر خوب چقدر تاثیر داره در صدای ساز ؟ من سیم obligato دارم از سیم گیرم راضی نیستم به نظرتون سیم گیر چوبی بهتره یا ابنوس یا جنس های دیگه . ارزش داره سیم گیرو پیچ کوک ها رو کلا set up ساز رو عوض کنم

والا معمولا نوازندگان حرفه اي از سيم گير هاي چوبي استفاده مي كنن. اونم غالبا از آبنوس. يه مدت هم كه دنبال سازهاي دست ساز مي گشتم هر جا كه رفتم ديدم از سيم گير هاي چوبي استفاده مي كنن. البته اگه كلاسيك كار ميكني. چون در كلاسيك نوازي معمولا براي داشتن صداي شفاف از سيمهاي زهي استفاده ميشه كه چون سيم زه هست و احتياج به تاندور نداره و مستقيما به خود سيم گير گير ميكنه اين حالت پيش مياد. چون چوب ارتعاش هاي صوت رو بهتر نشون ميده و انعكاس شيرين تري رو ايجاد ميكنه. ولي اگه ايراني نوازي به دليل اينكه مدام بايد كوك ويولن رو عوض كني مجبوري از سيمهاي فلزي استفاده كني و براي اين كار هم تاندور لازم ميشه . در نتيجه سيمها به تاندور هاي فلزي يا لاكي وصل ميشن و ديگه به سيم گير ارتباط پيدا نمي كنن كه اون وقت ميمونه سليقه خودت كه چه طور دوست داري باشه. چون عملا در صداي سازت تاثيري نمي كنه.

[سجاد فتوح آبادي]

پرويز جان ممنون ميشم اگه در مورد مباحث ذيل حتماً و حتماً كليپ تصويري برامون بذاري چون ميدونم اين مشكلا حل نميشه مگر اينكه كليپ تصويري مختص اونا رو ببينم
1- تكنينك 5 و گليسيندو ونحوه صحيح اجرا كردنشون
2- همين تكيه هايي كه گفتي و انواع اونا و نحوه صحيح اجراشون
3-و اينكه من قطعاتي مثل كاراي اساتيد ياحقي، ملك و بديعي رو وقتي گوش ميدم ميبينم خيلي خيلي توي كاراشون از گليساندو استفاده ميكنن و خيلي جاها يه شيرينكارياي خيلي قشنگ وجذابي با نتها انجام ميد كه آدم كفش ميبره ولي من نميدونم اين تكنيكهاي زيبا رو كجا ها بايد ازشون استفاده كرد. ممنون ميشم اگه راه حلي براش داري بهمون پيشنهاد بدي...
راستي اين يكي از نمونه كارامه كه بهيچ عنوان نتونستم توي سايت آپلودش كنم ازت ميخوام ايرادامو بهم بگي... البته ميدونم نبايد اينجا مطرح ميكردم ولي خوب... باز هم ممنون
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[lebas]

سلام اینکه میگن طرف ارشه کشیش خیلی قویه یعنی چی؟ چه چیز های بکار می بره در ارشه؟ ایا محکم می نوازه یا نه چیز های دی گه ای هست که متمایز میکنه با دیگران.