-
-
کاربران زیر از digilap به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Sunday 24 July 2011
# ADS
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از Mohammad_ngml به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
0
نوشته اصلی توسط
Mohammad_ngml
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
سلام. خوب من تنها تعریفهایی که به ذهنم میرسه اینه که شعر بیشتر ساختار ادبی داره و از واژه های محاوره ای (غالبا) توش استفاده نمیشه و هم اینکه نیازی به موسیقی نداره.. ولی میتونه با موسیقی هم خونده بشه البته بیشتر با موسیقی سنتی.. ولی ترانه ساختار معین و قانونمندی مثل شعر نداره.. معمولا بدون موسیقی خوندنش صورت جالبی نداره و میشه گفت فطرتا ترانه برای به کار گرفته شدن در موسیقی خلق میشه.. یکی دیگه از تفاوتهاشون اینه .. از اونجایی که ارزش ادبی شعر کلا در ادبیات پارسی نسبت به ترانه بالاتره و زیاد تغییرش نمیدن.. شعر رو همونجوری که هست و بدون تغییرات ابتکاری در متن میخونن.. ولی ترانه رو بر اساس موسیقی میخونن.. یعنی هرجایی که ساختار ریتمیک موسیقی عوض بشه ترانه رو هم مطابق با اون عوض میکنن.. اوزان رو جابجا میکنن آکسن های واژه ها رو تغییر میدن و از این دست تغییرات.. مثال نقض هم در مطالبی که عرض کردم وجود داره.. ولی این برداشت من بود و اگر گفتم ترانه رو بر اساس موسیقی میسازن دال بر بی احترامی تباشه.. خیلی وقت ها هم موسیقی رو بر اساس ترانه میسازن.. اما اینجا مهم قدرت انعطاف و ابتکار در ترانه سرایی نسبت به شعر هست که مد نظر ما بود.. ببخشید که زیاده گویی کردم..
وقت بخیر
تا حدی قبول دارم صحبتاتون رو . . .
از لینک زیر می تونید مصاحبه ی دکتر افشین یداللهی رو در مورد ترانه بخونید :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
-
-
-
-
Wednesday 27 July 2011
#5
0
سه تا سوال اول رو نمیتونم جواب بدم.
با خوندن سوال چهارم یاد دیالوگ یک فیلم میفتم: سریال لاست، یکی از شخصیت ها داره رمان میخونه ، یکی دیگه از شخصیت ها ازش میپرسه چطوره کتابش؟ میگه خوشم نیومد، به اندازه کافی سکسی نبود.
نظرتون چیه؟
از آزادی "یواشکی" زنان
حمایت کنیم
-
-
Wednesday 27 July 2011
#6
0
چرا این تاپیک توی قسمت آخرین ارسال های انجمن نمیاد؟؟
از آزادی "یواشکی" زنان
حمایت کنیم
-
کاربران زیر از alireza_jafarian به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 27 July 2011
#7
-
-
Wednesday 27 July 2011
#8
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از Mohammad_ngml به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
0
محمد، در مورد سوال اول و دوم باهات موافقم، سوالها انحرافی هستند!
اما جواب سوال سومت، به نظرم این فرایندی که توصیف کردی یک فرایند کلی نیست و روش شخصیه.
بعید میدونم در زمان حافظ ما ترانه سرا هم داشتیم (داشته بودیم.. یا داشته باشیم. عجب فعل سختیه
ها ها ها ها
و اما مهم ترین جواب.. همیشه هم اینطور نیست.. منظورم اینه که برای همه اینطور نیست.. عده ای که از ته دل و با احساسات عمیق شعر یا ترانه میگن ذاتا عاشق هستن.. تا کسی احساس پاک نداشته باشه نمیتونه احساس پاک روی کاغذ بیاره.. مگر اینکه از روی شعر کسی رونویسی کنه
همیشه هم چطور نیست؟... برای همه چطور نیست؟... ارتباط احساس پاک و ناپاک رو نمیفهمم با موضوع.
از آزادی "یواشکی" زنان
حمایت کنیم
-
کاربران زیر از alireza_jafarian به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Thursday 28 July 2011
#10
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
-
Saturday 30 July 2011
#11
-
-
Saturday 30 July 2011
#12
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
-
Saturday 30 July 2011
#13
0
ممنون از توجهت.. یعنی ارتباط احساس پاک با عشق رو متوجه نمیشی؟ سوال دوستمون در مورد همین بود دیگه.. عشق رو باید یه جوری توصیفش کرد.. مطمئنا سرچشمه ی پاکیهاست.. گویا این سوال هم جواب پایداری برای اشخاص نداره :دی
متوجه رابطه احساس پاک و عشق میشم اما متوجه نشدم این چه ارتباطی به اینکه عشق دستمایه شعر هست داره.
بله ، عشق اصولا چیز برجسته ایست.
به نظرم برای اینکه این تفاوت رو بررسی کنیم بهتره به این سوال هم جواب بدیم: یک شاعر رو در نظر بگیرید که تصمیم میگیره یک کار ترانه بنویسه ، چی میشه به نظرتون، با چه چیزی مواجه میشه، چه مشکلی براش پیش میاد،چه تغییری باید در خودش بوجود بیاره و ...
از آزادی "یواشکی" زنان
حمایت کنیم
-
کاربران زیر از alireza_jafarian به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
-
کاربران زیر از digilap به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
0
آره منم باهاش درگیر هستم!
به نظرم حرفاتون هم در مورد ترانه و مخصوصا در مورد شعر ، خیلی شخصی بود و خیلی محدود شد به روش های خاص شعر و ترانه. اینکه فرم خودش شکل بگیره و مفاهیم تصادفی باشند رو نمیشه به طور کلی در مورد شعر گفت.
مزخرف گویی هم در نوع خودش میتواند فاخر باشد.
من تجربه شخصی خودم رو میگم: شعر مینوشتم ، و تازگی ها سعی کردم روی ملودی های خودم ترانه بنویسم. من توی ترانه گفتن زیاد مشکل نداشتم. البته ادعای اینکه ترانه خوبی گفتم اصلا ندارم اما دقیقا همون چیزی رو گفتم که ملودی که ساختم نیاز داشته. یعنی اصلا به لحاظ ساختار ترانه بودن ازش راضی نیستم اما در مواجهه با ملودی ازش راضی ام.
اما مشکل اینجاست که حالا نوشتن شعر برام خیلی سخت شده، دقیقا برعکس نظر شما جناب رها، برای من شعر یک منطقی لازم داره که درگیری زیاد با موسیقی و ترانه ازم گرفتش.
موضوع اینجاست که شعر یک چیزی برای شکل گیری میخاد، یک فلسفه،یک منطق،یک احساس و... اما موسیقی(و مجازا ترانه) بدون هیچ چیزی میتواند شکل بگیرد.
از آزادی "یواشکی" زنان
حمایت کنیم
-
-
Tuesday 2 August 2011
#16
-
علاقه مندي ها (Bookmarks)