گنجینه با ارزش تجربه کلاس موسیقی

[piano4all]

تقریبا همه ما در اجرای درسهایمان پیش استاد ((دچار اشتباهاتی)) میشویم که باید آنرا اصلاح کنیم


فراموش نکنید


یک خطای انجام نشده طلاست

یک خطای انجام یافته و اصلاح شده مس است

یک خطای انجام شده و اصلاح نشده ... حدس بزنید


شاگرد باید قوه پیش بینی و پیش گیری داشته باشد که فقط با کار مداوم و زحمت فراوان حاصل میشود

[white384]

دوست عزیز تعریف جامع شما از دشفیر نوازی چیست ؟

آیا غیر از این است که نوازنده به حدی برسد که بلافاصله پس از روئت نت ، توانایی اجرای اون رو داشته باشه .


این حاصل نمیشه مگر با کار مداوم رو قطعات مختلف و تجربه فوق العاده بالای نوازنده .

تو کلاس دشیفر نوازی می خوان چی بگن ؟

بگن تند تند نت بخونید و تند تند بنوازید ؟

وقتی میگم 50 سونات بتهوون نواختن یعنی 20 سال خاک خوردن

20 سال زحمت مدام کشیدم

وای به حال کسی که 20 سال ادعا کنه کلاسیک کار هست اما تو دشیفر نوازی ضعیف

اون دیگه واقعا باید موسیقی رو به عنوان حرفه ادامه نده

نوازنده آماتور رو چه به دشیفر نوازی

استاندارد جهانی حتما به شما میگه هنرجوی آماتور که یک سال ساز زده اگر نتی رو که تا حالا ندیده رو جلوش گذاشتند بتونه از رو بنوازد . درسته ؟


فکر می کنید تو فستیوالها از هنرجوهای آماتور استفاده میکنند . ؟

بهتره هنرجوها در هر اندازه که هستند به کار بیشتر تو تنوع قطعات و اجراهای بیشتر فکر کنند نه به دشیفر نوازی در حد فستیوال ها

هر چند با وجود قطعات بسیار خاص در سبکهای مدرن و پست مدرن و جز و بداهه نوازی در بلوز و ... کسی حق ندارد خودش رو برتر بدونه اما یادتون باشه کسی مثل روبنشتاین نمی یاد کلاس کار خودشو با گفتن این حرف پایین بیاره


منبع کلام خودتون رو لطف کنید بیارید .


تو کنکور شوپن که سالانه در روسیه برگزار میشه هم از شما موسیقی مدرن رو نمی خوان.

لطفا تمام پستهای من رو مطالعه کنید بعد مقایسه کنید بعد اظهار نظر بفرمایید که ((اطلاعات درست ارسال میکنم یا نادرست))

خیلی دوست دارم سی دی اجراهای شمارو از بازار موسیقی تهیه کنم و بشنوم!
بله اشتباه از منه! اشتباه از اساتید تمام کنسرواتوارهای مطرح جهانه! من از طرف تمام این افراد از شما عذر میخوام دوست عزیز!
شما در کلامتون دائم صحبت از سال نواختن میکنید! قرار نیست کسی 20 سال نوازنده باشه و نتونه دشیفر بزنه! قطعا کسی که 20 سال ساز نواخته باید دشیفر نواز خوبی باشه. اما دشیفر برای یه نوازنده آماتور بسیار مهم تر از کسیه که داره 20 سال ساز میزنه! کسی که 20 سال ساز زده تواناییش بیش از این حرفاست...
درضمن 20 سال نواختن داریم تا 20 سال نواختن...
شما میفرمایید نوازنده آماتور رو چه به دشیفر نوازی (بااحتساب کلمه هنرجوی آماتور از زبان شما) ، در حالی که یه نوازنده آماتور باید بتونه درس جدیدش رو در لحظه اول، و زمانی که تازست برای استادش بنوازه... اینها نیاز یک هنرجوئه...
به هر حال چه شما تایید کنید و چه نکنید، فستیوالی به اسم دشیفر نوازی وجود داره و مورد توجه خیلیاست و آمادگی در دشیفر نوازی هم به گفته تمام اساتید برای هنرجویان آماتور بسیار مهمه...

در مورد اینکه گفتین این جمله کلام خودمه. پیشنهاد می کنم کتابهای موسیقی افراد بزرگ رو بخونید. این جمله در کتاب ((Young Peoples Concerts)) نوشته لئونارد برنشتاین موجوده. فکر کنم ترجمه این کتاب در ایران هم باشه! فکر میکردم شمایی که خوب نصیحت میکنید، این کتاب های پیش پا افتاده رو خونده باشید...
در آخر هم اضافه می کنم که اولا کنکور شوپن در کشور جمهوری چک برگزار میشه نه در روسیه، دوما در این کنکور فقط آثار شوپن نواخته میشه و قرار نیست کسی شوستاکوویچ بنوازه!

راستی تعریف هنرجوی آماتور با نوازنده آماتور بسیار متفاوته! نوازنده آماتور مانند بسیاری از پیانیست هایی هستند که در ایران هم تعدادشون خیلی زیاده و معمولا درحال تدریس هستند... نوازنده حرفه ای هم کسیه مثل آقای بابایان که توانایی بالا و رپرتوار قوی ای دارند و در این موارد شکی نیست...

امیدوارم برداشت اشتباه از حرفام نکنید. انتقاد همیشه و همه جا هست...

[piano4all]

خیلی دوست دارم سی دی اجراهای شمارو از بازار موسیقی تهیه کنم و بشنوم!
بله اشتباه از منه! اشتباه از اساتید تمام کنسرواتوارهای مطرح جهانه! من از طرف تمام این افراد از شما عذر میخوام دوست عزیز!
شما در کلامتون دائم صحبت از سال نواختن میکنید! قرار نیست کسی 20 سال نوازنده باشه و نتونه دشیفر بزنه! قطعا کسی که 20 سال ساز نواخته باید دشیفر نواز خوبی باشه. اما دشیفر برای یه نوازنده آماتور بسیار مهم تر از کسیه که داره 20 سال ساز میزنه! کسی که 20 سال ساز زده تواناییش بیش از این حرفاست...
درضمن 20 سال نواختن داریم تا 20 سال نواختن...
شما میفرمایید نوازنده آماتور رو چه به دشیفر نوازی (بااحتساب کلمه هنرجوی آماتور از زبان شما) ، در حالی که یه نوازنده آماتور باید بتونه درس جدیدش رو در لحظه اول، و زمانی که تازست برای استادش بنوازه... اینها نیاز یک هنرجوئه...
به هر حال چه شما تایید کنید و چه نکنید، فستیوالی به اسم دشیفر نوازی وجود داره و مورد توجه خیلیاست و آمادگی در دشیفر نوازی هم به گفته تمام اساتید برای هنرجویان آماتور بسیار مهمه...

در مورد اینکه گفتین این جمله کلام خودمه. پیشنهاد می کنم کتابهای موسیقی افراد بزرگ رو بخونید. این جمله در کتاب ((Young Peoples Concerts)) نوشته لئونارد برنشتاین موجوده. فکر کنم ترجمه این کتاب در ایران هم باشه! فکر میکردم شمایی که خوب نصیحت میکنید، این کتاب های پیش پا افتاده رو خونده باشید...
در آخر هم اضافه می کنم که اولا کنکور شوپن در کشور جمهوری چک برگزار میشه نه در روسیه، دوما در این کنکور فقط آثار شوپن نواخته میشه و قرار نیست کسی شوستاکوویچ بنوازه!

راستی تعریف هنرجوی آماتور با نوازنده آماتور بسیار متفاوته! نوازنده آماتور مانند بسیاری از پیانیست هایی هستند که در ایران هم تعدادشون خیلی زیاده و معمولا درحال تدریس هستند... نوازنده حرفه ای هم کسیه مثل آقای بابایان که توانایی بالا و رپرتوار قوی ای دارند و در این موارد شکی نیست...

امیدوارم برداشت اشتباه از حرفام نکنید. انتقاد همیشه و همه جا هست...

دیگه مطمئن شدم بحث کردن با شما فایده نداره

اما به خودم این اجازه رو دادم تا این ارسال آخر رو برای شما بفرستم تا ((کمکم کنید))

بله به کمک شما احتیاج دارم

راستش کتاب مورد نظر شما رو سال 76 خریدم و مطالعه ای هم داشتم همون موقع ها

ولی یادم نمی یاد حرفهای روبستاین عزیز درباره اجراهای مدرن و اجراهای شوپن و ناتوانایی نوازندگان رو .


ممنون میشم بگید کدوم صفحه نوشته این مطلب رو و به من کمک کنید

راستی چند تا عکس هم از فهرست کتاب برای شما ارسال می کنم تا مطمئن بشید این کتاب رو مطالعه کردم

هرچند فکر نکنم این بحث به نتیجه برسه


مهم نیست امروز حوصله ام خیلی زیاد بود
























یکنته نامفهوم در مورد اجرای هنرجوی مبتدی از روی نت مطرح کردید .


هنر جو باید یاد بگیرد موسیقی یک کار ذهنی هست باغید تمرینات رو در منزل انجام بدهد از روی نت در برابر استاد با مهارت و از روی حفظ ساز بنوازد


پیشنهاد میدم مقالاتی که در سایت هارمونی تالک با همین موضوع هست رو مطالعه کنید.

[piano4all]

وقتی معلمی خود اجراکننده ای است که در جلوی جمعیت مینوازدمطمئنا وقت خود را کامل در اختیار شاگردانش قرار نخواهد داد

هر لحظه نگران قضاوت مردم راجه به کار مورد علاقه اش میباشد

حتی اگر درس دادنش خوب باشد ((فعالیت آموزشی خود را)) ((کار روزمره)) می نامد

این احساسات مزاحم در روحیه معلم خالص وجود ندارد




یکی از دردناک ترین موارد برای یک معلم آن است که (( آگاهانه از حداقل کمکی که میتواند به شاگردی که داری ظرفیت کمی هست ، دریغ نماید))


عدم دلسوزی در یک معلم می تواند در نهایت منجر به عدم موفقیت شاگرد گردد




شاگرد باید کسی رو پیدا کند که ((جنون تدریس )) دارد

[white384]

واقعا اگه ساز زدنتون هم مثل شور و شوق پاسخگوییتون باشه بسیار عالیه!
ای کاش به جای عکسبرداری از صفحات کتابی که کامل مطالعه نکردینش، ضبط چندتا از اجراهاتون رو هم در سایت قرار بدید. خیلی خوشحال میشم کاراتونو بشنوم...

راستی حتما یه تحول عظیم در نحوه روایت نوشتنتون ایجاد کنید. فکر کنم بهتر باشه بجای واژه شاگرد از واژه زیباتری مانند هنرجو استفاده کنید. شاگرد که میگید بیاد زیردست مکانیک و راننده و شوفر میفتم... همه از این کلمه اکراه دارند...
فکر کنم ادامه بحث واقعا بی نتیجه هست و...
آرزوی موفقیت دارم براتون

[piano4all]

یک توصیه عملی برای هنرجویان پیانیست که ((دستانی کوچک)) دارند مثل خانمها


مچ را پایین تر از کف دست قرار دهید ، بطوری که همه تکیه گاه در خمیدگی متمرکز شود و نه در مچ بالا آمده


گرفتن چنین پوزیسیونی نیاز به زمان دارد


سعی کنید ابتدا از تخیل خودتون کمک بگیرید و بی رحمانه به پیانو هجوم نیاورید


تخیل


تخیل


و باز تخیل

[piano4all]

قبل از هر چیز نرمش

نرمش و(( نه البته سستی)) که در نتیجه آزادی کلی ((بازوها از شانه و پشت تــــا سر انگشتان که کلاویه ها را لمس میکنند )) بدست می آید

این اعضا در مورد نواختن شفاف ، مسئول هستند

تنظیم منطقی وزن انگشتان که اجازه سائیده شدن کلاویه را می دهد

نیاز به تکیه گاه تمام بدن ((برای داشتن قدرت در نوازندگی))

دوستان کسانی که دارای (( گوش قوی ، درک درست از آزادی طبیعی بدن ، وقت لازم برای تمرین انرژی لازم برای تمرین)) هستند ، موارد ذکر شده در بالا را بهتر درک می کنند

[sol_s]

ممنون واقعا عالیه
منتظر ادامه هستیم!

[piano4all]

یک اشتباه بسیار متداول


متاسفانه بین هنرجوهای بسیار قوی هم به چشم می خورد

میزان صدای ((شدت صدا یا همون دینامیک)) ملودی و آکومپانیمان ((دست چپ)) خیلی به هم نزدیک میشود


که واقعا گوش را دچار شوک میکند


فرض کنید در یک ارکستر، صدای سازهای بادی برنجی ، مثل ترمبون ها و ترمپت ها ، بسیار قوی تر از صدای ساز پیانو باشد


چه راهکاری را پیشنهاد می دید دوستان ؟


همش من دارم مطلب می زارم

کمکم کنید

[Fereshteh_Baran]

اولا که شما استاد هستید و ما از تجربیات شما استفاده میکنیم. در ضمن پارسال که کنسرت کلاس ما بود، آهنگ شکوفه های ویگن را به این صورت اجرا کردند: یک نفر پیانو ، حدود 10 نفر گیتار و ویلن، و بعضی از نوازنده ها، خواننده هم بودند. برای این که صدای پیانو بیشتر به گوش برسه، روی سن سه تا میکروفون قرار داده بودن که دو تای آن بالای پیانو بود ویکی برای گروه خواننده و نوازنده. ولی با این حال صدای پیانو عالی نبود. شاید باید گروه نوازنده رو از پیانو دور تر نگه میداشتند.

[digilap]

من هیچکارم!
ولی به عنوان یه مبتدی که داره رجز خونیه دو بوکسوررو میبینه بهتر نیست! یه دوئت داشته باشید؟

بعدشم

اینجا قراره ما یه چیزی یاد بگیریم! یعنی ما ! نه شما ! اونایی که بلدن به اونایی که نمیدونن یاد بدن!

به جای اینکه مثل یه ایرونیه خالص فقط حرف خودمونو بزنیم بهتر نیست بپذیریم که شنونده هم میتونه عاقل باشه و شما روشهای متفاوتی دارید! و من به عنوان شاگرد مجاز به انتخاب هستم؟

بحث و درگیری بهتر نیست به صورت پستهای خصوصی باشه؟ اساتید بزرگوار!
من بیشتر به علم شما نیاز دارم!
سعادت یارتان

[mahboube]

سلام و مرسی بابت مطالبی که قرار دادید من هنوز کامل نخوندمش میرم صفحه های بعدی را ببینم بازم مرسی پایدار باشید

[piano4all]

اولا که شما استاد هستید و ما از تجربیات شما استفاده میکنیم. در ضمن پارسال که کنسرت کلاس ما بود، آهنگ شکوفه های ویگن را به این صورت اجرا کردند: یک نفر پیانو ، حدود 10 نفر گیتار و ویلن، و بعضی از نوازنده ها، خواننده هم بودند. برای این که صدای پیانو بیشتر به گوش برسه، روی سن سه تا میکروفون قرار داده بودن که دو تای آن بالای پیانو بود ویکی برای گروه خواننده و نوازنده. ولی با این حال صدای پیانو عالی نبود. شاید باید گروه نوازنده رو از پیانو دور تر نگه میداشتند.

با تشکر از شما


البته منظورم این بود که خود نوازنده مراقب باشه که شدت صدای دست چپ بیشتر نباشه که باعث بشه ملودی دست راست وضوحی نداشته باشه

ساز پیانو میتونه به تنهایی مثل یک ارکستر صدا دهی داشته باشه

که شاید تو کنسرتی که شما مثال زدید نوازنده پیانو خیلی کوتاهی کردند تو خوب به صدا در آوردن ساز

شاید هم صدا برداری ضعیف بوده

باز از شما متشکرم

[piano4all]

زمانی که هارمونی بدون تغییر باقی میماند ، تعویض پدال باعث از بین رفتن تعادل در ساختمان دینامیک اثر میگردد


زمانی لازم است از پدال استفاده کرد که انگشتان نمی توانند توالی آکوردها رو بصورت لگاتو اجرا کنند

البته پدال در ساز پیانو ((تکنیکی هست که کمتر شاید در ایران به اون توجه بشه))

در یک قاعده کلی : پدال بلافاصله بعد از آنکه آکورد بعدی گرفته شد ((رها میشود))

ضمن آنکه تداوم کار با یک پدال جدید ، استوار میگردد

گاهی لازم هست (( قبل از لمس شستی ها ، پدال را بگیریم ))

پدال عجله

[sol_s]

یک اشتباه بسیار متداول


متاسفانه بین هنرجوهای بسیار قوی هم به چشم می خورد

میزان صدای ((شدت صدا یا همون دینامیک)) ملودی و آکومپانیمان ((دست چپ)) خیلی به هم نزدیک میشود


که واقعا گوش را دچار شوک میکند


فرض کنید در یک ارکستر، صدای سازهای بادی برنجی ، مثل ترمبون ها و ترمپت ها ، بسیار قوی تر از صدای ساز پیانو باشد


چه راهکاری را پیشنهاد می دید دوستان ؟


همش من دارم مطلب می زارم

کمکم کنید

یعنی منظورتون اینه که دست چپ باید نقش صدای زمینه رو بازی کنه؟

[sol_s]

هزاران هنرجو وجود دارند که تا حدودی با سبکی مینوازند ولی در حین نواختن بعضی نت ها را نیمه زده یا اصلا نمیزنند به گونه ای که اجرای آنها حتی برای گوش های ناآشنا با موسیقی نیز ناخوشایند می آید. نرمی را نباید به قیمت فدا کردن تمامیت صدا به دست آورد. به همین خاطر در تمامی پاساژهای نرم همه کلاویه ها چه سفید چه سیاع باید تا انتها نواخته شوند. این مهم ترین نکته است.
جوزف لوین