0
سلام دوستان عزیز اگر موافق باشید یک بار خاطراتمون رو مرور کنیم که چطور شد که به سنتور علاقمند شدیم فکر میکنم یادآوریش برای روحیه خودمون همخوب باشه.
من خودم زمانی که بچه بودم یک بار به عروسی رفته بودم که ناگهان یک صدای زیبا میخکوبم کرد نمیدونستم چیه رفتم که ببینم ولی اونقدر شلوغ بود که حتی نتونستم نزدیک بشم با کلی سختی و مشقت فقط تونستم یک نظر ساز رو ببینم و چقدر زحمت کشیدم تا اسمشو بشناسم ولی اینقدر در اون شب این صدا به دلم نشست که دیگه هرگز از ذهنم پاک نشد و در تموم دوران بچگی تا بزرگ شدم هیچ سازی نتونست جای سنتور رو در دل من بگیرد هنوزم چیزی که خیلی آرومم میکنه و آرامش میده گوش دادن به آهنگهای سنتور امیدوارم روزی خودمم بتونم مثل بقیه سنتور بزنم و آرامشم رو دو چندان کنم در حال حاضر این هم یکی از آرزوهای منه باز هم از توجهتون ممنونم شما هم از خاطراتتون بگید مطمئنا هر کدام زیبایی خاص خودش رو داره.
علاقه مندي ها (Bookmarks)