عقیده ایست که میگوید سگوویا زیباترین طنین را در نوازندگی داراست و گیتار را شاعرانه مینوازد این عقیده از کجا منشا میگیرد وچرا؟
این حرف تنها در اسپانیا نیست بلکه در سایر نقاط جهان نیز این گفته وجود دارد و بخاطر همین هم سگوویا به این شهرت جهانی رسید بخاطر جنس صدایی که داشت و ویبراتو هایی که انجام میداد و واقها گیتار به اواز در می آمد.
در سن 94 سالگی که من با ایشان درس خواندم در همان سن و سال نیز آواز میخواند و هر موقع نکته ای را میخواست به من یاد بدهد با آوازش نشان میداد و با چه احساسی میخواند و من ندیدم نوازنده ای که چنین گیتار را شاعرانه بنوازد هرچند برخی از شاگردانش نیز بدنبال روش او گیتار را همراه با آواز یاد میدهند .
پس این نوع نوازندگی به دل همه مینشیند و من هم در همان بچگی که صفحه ای از سگویا را شنیدم عاشق گیتار و این ساز شدم.
بعد از سگوویا جان ویلیامز و جولیان بریم بنوعی راه او را ادامه دادند بنظر شما بعد از اینها دنیای گیتار دچار فقدان شخصیتی قوی همانند این نوازنگان نمیشود؟
این ها همیشه جاودانه اند . سگوویا همیشه هست و همینطور جان ویلیامز و جولیان بریم نیز جایگاهشان ابدی خواهد بوداما الان نوازنده های جدیدی پا به عرضه گذاشته اند که باید به آنها اجازه فعالیت داد آنها حتی چند قدم جلوتر از سگوویا خواهد رفت الان نوازندگان گیتار بسیار زیاد تر از آن دوران هست و دنیای گیتارکلاسیک رشد بسیار خوبی داشته است.
رپرتوارهای جدید و آهنگسازان جدیدی برای گیتار کلاسیک پا به عرضه گذاشته اند و اینکه میبینیم علاقمندی برای آهنگسازی برای گیتار زیاد شده است و واقعا چقدر قطعه و کنسرتو برای گیتار نوشته شده نه فقط در اسپانیا بلکه در تمامی دنیا.
آیا صحیح است نوازنده گیتار کلاسیک در کارهایش به سراغ نوازندگی جز و یا راک برود؟ مثلا میبینیم جان ویلیامز در گروه- اسکای- موسیقی را مینوازد که کلاسیک نیست و بوعی راک و پاپ گونه هست با جولیان بریم که گاهی جز مینوازد یا کنسرت اخیر جان ویلیامز که با یک نوازنده جز بود آیا این امر تداخلی در نوازندگی حرفه ای ایجاد نمیکند و اصلا این کار صحیح میباشد که نوازنده ای با این اعتبار و سطح از موسیقی به سراغ چنین کارهایی برود؟
این ها به جایی از تکنیک و موسیقی رسیده اند که می توانند سبکهای دیگر را نیز تجربه کنند
جان ویلیا مز و بریم تمامی رپرتوار گیتار کلاسیک را نواخته اند.
ببینید شما باید به سطحی از تکنیک و موزیک برسید که برای اجرای سبک دیگری تناقض ایجاد نشود و مثلا اگر فردا بلوز زدید تکنیکتان خراب نشود
ولی اگر الان هنرجوی گیتار کلاسیک باشد و بخواهید کمی جز هم بزنید و یا سبکی دیگرمسلما دچار مشکل میشوید.
و در مورد جان ویلیامز بگویم که از جمله نوازندگانیست که علاقمند است تا سبکهای دیگر را نیز تجربه کنه و خود را محدود نمیکند و برای او که در جایگاه بالایی است این مورد هیچ اشکالی ندارد.
لیلی افشار در مستر کلاس سگوویا
آیا بداهه نوازی در گیتار کلاسیک وجود دارد ؟ نوازنده گیتار کلاسیک خلاقیت خود را باید چگونه فعال نماید ؟
و اینکه برخی از هنرجویان شما امسال در قطعات تغییراتی را داده بودند که مورد پسند شما نبود و به آنها اجازه ادامه این کار را ندادید چزا؟
در برخی از قطعات مدرن قسمتی و جود دارد که آهنگساز نوشته است Ad Lib
که این اجازه بداهه نوازی را برای نوازنده میدهد البته باتوجه به ساختار هارمونیک قطعه
یا مثلا در قطعات پاگانینی برای گیتار و ویولن در برخی از قسمتها این امکان وجود دارد اما بیش از این وجود ندارد
بلکه این بداهه بیشتر در تفسیر موسیقی است که این همان نکته است که خلاقیت یک نوازنده را نشان میدهد
زیرا بحد کافی کار برای نوازنده گیتار کلاسیک وجود دارد انند خواندن ملودی قطعه - ریتم خوانی - رهبری قطعه و غیره و حق ندارند برای خودشان در قطعه چیزهایی اضافه کنند مگر با اجازه آهنگساز .
اتودهای گیتار کلاسیک بسیارند مانند اتودهای سور - جولیانی - آگوادو - پوخول - کاروالرو - کارکاسی - ویلا لوبوس و … بنظر شما مفید ترین این اتودها کدامند ؟
من اتود های سور - جولیانی - آگوادو و کارکاسی را توصیه میکنم و سعی کنید تمامی اتودهای سور را بزنید چون همه از نظر موزیک بسیار قوی میباشد هم از نظر تکنیکی اما برای دست راست اتودهای جولیانی بسیار مفید میباشد.
منبع : گيتار براي همه
علاقه مندي ها (Bookmarks)