0


|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 23/4 Given: 5/3 |
اولا در مورد استاد عزیزتر از جانم جناب اقای رحیمیان. ایشون در دورانی که یک بچه دبیرستانی بودن چنتا از کاپریسهای پاگانینی رو به خوبی اجرا کردن اقای رحیمیان چند سال کانادا تحصیل کردن و کنسرتو ویلن دوورژاک رو با نوازنده و پروفسور ویرتوئز سالواتوره اکاردو کار کردن . جناب رحیمیان در حال حاضر رهبر ارکستر ملی و کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک صدا و سیما هستند. من 3 سال هست که افتخار شاگردی ایشون رو دارم و ایشون رو بزرگترین استاد و معلم ویلن ایران میدونم. البته من قبلا شاگرد مازیار ظهیر الدینی و لیکا کاشیرسکایا و مارینا نیکولا اشویلی ووو... بوده و اینطور نیست که اساتید دیگه رو ندیده باشم. استاد رحیمیان در میان اساتید ویلن ایران بزرگترین استادها رو داشتن. اون جریان مسابقه ویلن و اون داستانها رو هم که مطمعنا یجا شنیدید که زیاد جدی نمیگیرم. بعد هم شما که ویلنیست نیستید از کجا میدونید که اجرای کاپریس سخت تر از اجرای کنسرتو ویلن چایکوفسکی و مندلسون و دوورژاک و بروخ هست که کاپریس رو برای خودتون یه غول دست نیافتنی فرض کردید و بعنوان سخت ترین قطعه میشناسیدش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمعنا نظر یک ویلنیست در مورد ویلن و اساتید ویلن که پیششون کار هم کرده معتبر تر و کارشناسی تر از یک نوازنده تار یا هر ساز دیگه ای در مورد ویلن هست. همونطور که میبینید من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که بگم کیوان ساکت بهتر از هوشنگ ظریف و محمد رضا لطفی بهترین هست و ازین حرفا. چون سوادش رو ندارم و شاید اطلاعاتم در مورد تار در مقابل شما قطره است در مقابل دریا. استاد الهامیان که خدمتشون ارادت دارم و ایشون رو به هیچ وجه بزرگتر از استاد پورتراب نمیدونم و اصلا کوچکتر هم نیستن. اقای دیبازر هم که وقتی کنسرواتوار درس میخوندم استاد هارمونیم بود و معلم خوبی هستن البته نه در حد اساتید درجه یک مثل پور تراب و الهامیان و دکتر افسری. اقای دیبازر شاگرد اقای پورتراب هم بودن همینطور شاگرد استاد دکتر سادات افسری هم بودن ایشون. اما تعداد نوازندگانی که موسیقی نخوندن به دلیل این بیشتر هست که ظرفیت پذیرش دانشکده های موسیقی پایین هست و همونطور که میدونید هر کسی شانس موسیقی خوندن رو نداره... و ما هم در کشوری هستیم که اصلا به تحصیلات موسیقی و علم اصولی موسیقی توجهی نمیشه و به قول دکتر لوریس هویان تو ایران هر کس یه چوب پشمک گیر میاره میشه رهبر ارکستر. و هرکس که قشنگ ساز میزنه هم میشه نوازنده ارکستر سمفونیک. شما از دوستان با سواد و با تجربه این سایت هستید. خوب نیست که اینطور با هم بحث کنیم و وقت دوستایی که میان تا یچیزی یاد بگیرن و از وقتشون استفاده کنن رو با این حرفها بگیریم. تا همینجا هم از همه دوستان معذرت میخام که این بحث رو ادامه دادم و وقتتون رو گرفتم. موفق باشید.نوشته اصلی توسط r_a_m_i_n [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
- - - Updated - - -
اولا در مورد استاد عزیزتر از جانم جناب اقای رحیمیان. ایشون در دورانی که یک بچه دبیرستانی بودن چنتا از کاپریسهای پاگانینی رو به خوبی اجرا کردن اقای رحیمیان چند سال کانادا تحصیل کردن و کنسرتو ویلن دوورژاک رو با نوازنده و پروفسور ویرتوئز سالواتوره اکاردو کار کردن . جناب رحیمیان در حال حاضر رهبر ارکستر ملی و کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک صدا و سیما هستند. من 3 سال هست که افتخار شاگردی ایشون رو دارم و ایشون رو بزرگترین استاد و معلم ویلن ایران میدونم. البته من قبلا شاگرد مازیار ظهیر الدینی و لیکا کاشیرسکایا و مارینا نیکولا اشویلی ووو... بوده و اینطور نیست که اساتید دیگه رو ندیده باشم. استاد رحیمیان در میان اساتید ویلن ایران بزرگترین استادها رو داشتن. اون جریان مسابقه ویلن و اون داستانها رو هم که مطمعنا یجا شنیدید که زیاد جدی نمیگیرم. بعد هم شما که ویلنیست نیستید از کجا میدونید که اجرای کاپریس سخت تر از اجرای کنسرتو ویلن چایکوفسکی و مندلسون و دوورژاک و بروخ هست که کاپریس رو برای خودتون یه غول دست نیافتنی فرض کردید و بعنوان سخت ترین قطعه میشناسیدش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمعنا نظر یک ویلنیست در مورد ویلن و اساتید ویلن که پیششون کار هم کرده معتبر تر و کارشناسی تر از یک نوازنده تار یا هر ساز دیگه ای در مورد ویلن هست. همونطور که میبینید من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که بگم کیوان ساکت بهتر از هوشنگ ظریف و محمد رضا لطفی بهترین هست و ازین حرفا. چون سوادش رو ندارم و شاید اطلاعاتم در مورد تار در مقابل شما قطره است در مقابل دریا. استاد الهامیان که خدمتشون ارادت دارم و ایشون رو به هیچ وجه بزرگتر از استاد پورتراب نمیدونم و اصلا کوچکتر هم نیستن. اقای دیبازر هم که وقتی کنسرواتوار درس میخوندم استاد هارمونیم بود و معلم خوبی هستن البته نه در حد اساتید درجه یک مثل پور تراب و الهامیان و دکتر افسری. اقای دیبازر شاگرد اقای پورتراب هم بودن همینطور شاگرد استاد دکتر سادات افسری هم بودن ایشون. اما تعداد نوازندگانی که موسیقی نخوندن به دلیل این بیشتر هست که ظرفیت پذیرش دانشکده های موسیقی پایین هست و همونطور که میدونید هر کسی شانس موسیقی خوندن رو نداره... و ما هم در کشوری هستیم که اصلا به تحصیلات موسیقی و علم اصولی موسیقی توجهی نمیشه و به قول دکتر لوریس هویان تو ایران هر کس یه چوب پشمک گیر میاره میشه رهبر ارکستر. و هرکس که قشنگ ساز میزنه هم میشه نوازنده ارکستر سمفونیک. شما از دوستان با سواد و با تجربه این سایت هستید. خوب نیست که اینطور با هم بحث کنیم و وقت دوستایی که میان تا یچیزی یاد بگیرن و از وقتشون استفاده کنن رو با این حرفها بگیریم. تا همینجا هم از همه دوستان معذرت میخام که این بحث رو ادامه دادم و وقتتون رو گرفتم. موفق باشید.نوشته اصلی توسط r_a_m_i_n [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دیروز گفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
امروز نگفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
تو تا بحال, هیچ, از دست این جورها, کلافه نشده ای؟...
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
عزیز اگر ایشان آن چیزی که نوشته بودید را گفتند . اشتباه گفتند . حالا هرکه باشند ... اگر کسی بگه 3=5 . این اشتباه است حالا بزرگترین ریاضیدان باشه یا من باشم ...
اثبات بنده 4 جلد کتاب فیزیک و 2 جلد موسیقی چاپ oxford va stanford هست... نکنه اشیون oxford را قبول ندارند.
Thumbs Up/Down |
Received: 72/9 Given: 3/3 |
خب اشتباه شما اینه که دائم میگید این بهتره.. این بهترینه... اون بدتره...نوشته اصلی توسط korutzer [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من هرگز نمیتونم بگم فلانی بهتر از فلانیه... اصلا زشته... اصلا کار درسته نیسا که بیایم اینجا بشینیم و بگیم استاد فلانی از استاد فلانی بهتره... بنظرم خیلی کار مسخره ایه و مقایسه ی مسخره ای هم هست... و همینطور نمیشه گفت فلانی بهتریییین هست... چون این لفظ بقدری قویه که نمیشه با این قاطعیت اینو گفت... من هم هرگز نگفتم و نمیتونم بگم و نمیگم اساتیدم (چه تار چه سه تار چه هارمونی چه سلفژ چه پیانو) بهترین هستند...
من هیچوقت نگفتم اجرای کاپریس ها سخترین هستند .. کجای حرفای من اینو خوندید؟؟؟
اما 24 تا کاپریس رو 10 نفر هم توی ایران نمیتونن بزنن... چیزی که واضحه در دوره ی رومانتیک ویرتئوز ویلن پاگانینی بوده و واقعا چند نفر میتونن قطعات ایشون رو بخوبی بزنن؟ با مثلا فرانتس لیست... چند نفر واقعا توی ایران میتونن قطعاتش رو بخوبی اجرا کنن؟
هرچند فکر میکنم نابغه ترین استادی که دیبازر داشته... احمد پژمان بوده باشه...
به هر روی من فقط صرفا مشکلم با این بود که میگفتید فلانی بالاتره فلانی بهتره... فلانی پایین تره... چون اون میگه پس درسته... و غیره... وگرنه من هیچوقت 2 تا استادو باهم مقایسه نمیکنم... درضمن ارکستر ملی درحال حاضر فعالیتی نداره و تعطیله... چطوری اقای رحیمیان رهبر ارکسترشه؟
بهرحال موفق باشید
- - - Updated - - -
خب اشتباه شما اینه که دائم میگید این بهتره.. این بهترینه... اون بدتره...نوشته اصلی توسط korutzer [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من هرگز نمیتونم بگم فلانی بهتر از فلانیه... اصلا زشته... اصلا کار درسته نیسا که بیایم اینجا بشینیم و بگیم استاد فلانی از استاد فلانی بهتره... بنظرم خیلی کار مسخره ایه و مقایسه ی مسخره ای هم هست... و همینطور نمیشه گفت فلانی بهتریییین هست... چون این لفظ بقدری قویه که نمیشه با این قاطعیت اینو گفت... من هم هرگز نگفتم و نمیتونم بگم و نمیگم اساتیدم (چه تار چه سه تار چه هارمونی چه سلفژ چه پیانو) بهترین هستند...
من هیچوقت نگفتم اجرای کاپریس ها سخترین هستند .. کجای حرفای من اینو خوندید؟؟؟
اما 24 تا کاپریس رو 10 نفر هم توی ایران نمیتونن بزنن... چیزی که واضحه در دوره ی رومانتیک ویرتئوز ویلن پاگانینی بوده و واقعا چند نفر میتونن قطعات ایشون رو بخوبی بزنن؟ با مثلا فرانتس لیست... چند نفر واقعا توی ایران میتونن قطعاتش رو بخوبی اجرا کنن؟
هرچند فکر میکنم نابغه ترین استادی که دیبازر داشته... احمد پژمان بوده باشه...
به هر روی من فقط صرفا مشکلم با این بود که میگفتید فلانی بالاتره فلانی بهتره... فلانی پایین تره... چون اون میگه پس درسته... و غیره... وگرنه من هیچوقت 2 تا استادو باهم مقایسه نمیکنم... درضمن ارکستر ملی درحال حاضر فعالیتی نداره و تعطیله... چطوری اقای رحیمیان رهبر ارکسترشه؟
بهرحال موفق باشید
دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )
Thumbs Up/Down |
Received: 516/81 Given: 452/2 |
ببخشید شیرجه میزنم وسط حرفتون
اما فکر کنم بحث راجع به هارمونی موسیقی ایرانی بود ولی الان عوض داره میشه ها...
من دوست دارم از اطلاعات شما راجع به این موضوع هارمونی موسیقی ایرانی استفاده کنم پس هرچی که میتونید رو راجعش اطلاعات بدید بهتره.
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
این هارمونی نیست در واقع ... monophonic, heterophonic, polyphonic, بحض هارمونی نیستند .. بلکه texture هستند ... AC120 عزیز اگه میخوای بگو تا دقیق بهت یاد بدم... شما سوال کن تا منم جواب بدمنوشته اصلی توسط ac120 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
من دقيقا هيچي دستگيرم نشد
Thumbs Up/Down |
Received: 516/81 Given: 452/2 |
من فهمیدم هارمونی یعنی هماهنگیاین هارمونی نیست در واقع ... monophonic, heterophonic, polyphonic, بحض هارمونی نیستند .. بلکه texture هستند ... AC120 عزیز اگه میخوای بگو تا دقیق بهت یاد بدم... شما سوال کن تا منم جواب بدم
اما این که یک ملودی شما بهتون میدن و اکوردشو بدست میارید هم مربوط به هارمونیست؟اگر هست شما چه کتابهایی پیشنهاد میکنید که هم راجع به ملودی سازی باشه هم اکورد (برای بداهه نوازی)
راستی بنده سجاد هستم کوچیک شما
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
اگر انگیلیسیت خوبه بگو تا معرفی کنمنوشته اصلی توسط ac120 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
هارمونی یعنی علمی که ارتباط interval ها را بررسی می کنه
- - - Updated - - -
اگر انگیلیسیت خوبه بگو تا معرفی کنمنوشته اصلی توسط ac120 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
هارمونی یعنی علمی که ارتباط interval ها را بررسی می کنه
Thumbs Up/Down |
Received: 516/81 Given: 452/2 |
انگلیسیم عالیهاگر انگیلیسیت خوبه بگو تا معرفی کنم
هارمونی یعنی علمی که ارتباط interval ها را بررسی می کنه
لطف کنید معرفی کنید...
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
classical کار هستین دیگهنوشته اصلی توسط ac120 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
Thumbs Up/Down |
Received: 516/81 Given: 452/2 |
کلاسیک بیس کاره ... به هرحال اره ازین ببعد کلاسیک کار میکنم (الان چند روزه تصمیم رو گرفتم)classical کار هستین دیگه
Thumbs Up/Down |
Received: 3/0 Given: 34/0 |
درود.نوشته اصلی توسط korutzer [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من توضیح شما در چند پست بالاتر رو مطالعه کردم که در خصوص هتروفونی و مونوفونی توضیح داده بودید. فرموده بودید موسیقی ایرانی مونو فونی هستش ولی در چند خط پایین تر که در مورد هتروفونی و صدای واخون توضیح دادید به صدای واخون ساز های سه تار و سنتور اشاره کردید.
از اونجایی که سه تار و سنتور و سایر ساز های مشابه دارای صدای واخون هستند و طبق استناد به تعریف شما در حوزه ی هتروفونی قرار می گیرند، پس چرا فرمودید موسیقی ایرانی در حوزه ی مونوفونی تعریف میشه؟!
امیدوارم متوجه منظورم شده باشید؟!
همچنین من پست های بعدی رو مطالعه نکرده بودم، مثل اینکه مجادله ای صورت گرفته سر این مسئله؟! منتها جسارت نشه، بنده قصد بحث منفی ندارم، اما از این جهت که در تئوری موسیقی ضعیف هستم و نیاز دارم دقیقاً به این نتیجه برسم که تکلیف چیه و تعاریف چیه، سوال کردم؟!
سپاس
ویرایش توسط sh_dvrzn : Friday 14 June 2013 در ساعت 12:44 AM دلیل: عدم مطالعه پست های بعدی
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
عزیز ... به صدایی که توسط سیمهای واخوان در سازهایی مانند سنتور و سه تار سیتار و غیره به وجود می اید تقریبا صدای وزوز که با لرزش سیمهای مجاور سیم اصلی به وجود می اید و sympathic resonance میگن و ربطی به heterophony ندارهنوشته اصلی توسط sh_dvrzn [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 15/5 Given: 0/0 |
heterophony is a type of texture characterized by the simultaneous variations of a single melodic line. Such a texture can be regarded as a kind of complex in which there is only one basic melody, but realized at the same time in multiple each of which plays the melody differently, either in a different rhythm or tempo or with various embellishments and elaborations.
از آن جایی که این نوع ساختار جدید و بیشتر در bebop jazz موجودست. اساتید ایرانی زیاد از آن سر در نمی آورند ... و بعید است که به صورت غالب در موسیقی سنتی موجود باشد
- - - Updated - - -
البتهheterophony در موسیقی عربی و جاپنی و اندونزیایی هم هست
Thumbs Up/Down |
Received: 23/4 Given: 5/3 |
سلام دوست عزیز ..نوشته اصلی توسط sh_dvrzn [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
منوفونی یک بافت موسیقی هست و بافت موسیقی ایران منوفونی است
مونوفونی یعنی تک صدایی .
به این معنی که چند نفر میشینن و بک ملودی رو همه باهم میزنن یعنی تارو سه تارو سنتور و ... همه یک نت رو اجرا میکنن ...
که البته خوشبختانه موسیقی ایران هم داره کم کم پیشرفت میکنه و قواعد هارمونی درش به کار گرفته میشه...
هتروفونی هم یعنی صدایی که توسط سیمهای واخوان در سازهایی مانند سنتور و سه تار سیتار و غیره به وجود می اید تقریبا صدای وزوز که با لرزش سیمهای مجاور سیم اصلی به وجود می اید و در واقع مثل منوفونی یک بافت موسیقی نیست. .
یک تعریفم دوست عزیزمون از هتروفونی گفتن که گویا از کتابی خوندن ولی برای منی که موسیقی خوندم چندان معتبر نیست البته شایدم تعریف ایشوت تعریف دیگه ای از هتروفونی باشه که من گفتم ..
به هر حال نظرات متفاوته و همگی محترم...
موفق باشید.
دیروز گفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
امروز نگفتم باشد, از فردا یک جور دیگر هستم.
تو تا بحال, هیچ, از دست این جورها, کلافه نشده ای؟...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)