سخت ترین نتی که زدی چی بوده؟

[kourosh_piano]

درود به همه ی شما نوازنده های گرامی...

سخت ترین نتی که زدید چی بوده؟

(از نظر خودتون فکر میکنید سخت بوده براتون)
]
چند وقت طول کشید تا بزنید؟

چه تکنیک هاییش براتون سخت بود؟
ممنون از همه

[samin123]

wedding of love

[kourosh_piano]

wedding of love

آهنگ قشنگيه.

[samin123]

آهنگ قشنگيه.

درسته

[reyhoon_f]

سخت ترین آهنگ (البته هنوز کامل نزدمش. دارم روش کار میکنم) آهنگ حماسه بیژن مرتضویه که به درخواست یکی از ویالنیست های عزیز دارم واسه پیانو درش میارم. به نظرم خیلی سخته. کمممممممممممک... D:
یه آهنگ دیگه که به نظرم خیلی سخت اومد آهنگ Felitsa یانیه. نت ساده ای داره ولی کسر میزانش نه هشتمه !!!

[kourosh_piano]

سخت ترین آهنگ (البته هنوز کامل نزدمش. دارم روش کار میکنم) آهنگ حماسه بیژن مرتضویه که به درخواست یکی از ویالنیست های عزیز دارم واسه پیانو درش میارم. به نظرم خیلی سخته. کمممممممممممک... D:
یه آهنگ دیگه که به نظرم خیلی سخت اومد آهنگ Felitsa یانیه. نت ساده ای داره ولی کسر میزانش نه هشتمه !!!

ایشالله بتونی خیلی زود کامل بزنیش.

[amir1055]

موومان چهارم سونات 29 بتهوون بخش Allegro risoluto برام خیلی دشوار بود. و همینطور اتود دراماتیک اسکریابین اپوس 8 شماره 12 هم بسیار سخت بود.

[tabass]

سخت ترین آهنگ (البته هنوز کامل نزدمش. دارم روش کار میکنم) آهنگ حماسه بیژن مرتضویه که به درخواست یکی از ویالنیست های عزیز دارم واسه پیانو درش میارم. به نظرم خیلی سخته. کمممممممممممک... D:

ميشه نتشو به منم بدي؟

[reyhoon_f]

نتش رو دوستان دیگه روی همین سایت گذاشتن.
لینکشم اینه :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[kourosh_piano]

موومان چهارم سونات 29 بتهوون بخش Allegro risoluto برام خیلی دشوار بود. و همینطور اتود دراماتیک اسکریابین اپوس 8 شماره 12 هم بسیار سخت بود.

ماشالله!!!

[sol_s]

انوانسیون های دو و سه صدایی باخ کلا کتابش سنگینه
ولی کارای باخ واقعا دوس داشتنی و قشنگ هستند

[taffy]

موومان چهارم سونات 29 بتهوون بخش Allegro risoluto برام خیلی دشوار بود. و همینطور اتود دراماتیک اسکریابین اپوس 8 شماره 12 هم بسیار سخت بود.

سلام،

والا باور این برام خیلی‌ سخته، شما واقعا قادر به زدن سونات Hammerclavier بتهوون هستید؟ سخت‌ترین و تکنیکی‌‌ترین قطعه پیانو در تاریخه موزیک؟ اگر هستید باید به طور قطع اسم و رسمی‌ داشته باشید، لطف کنید خودتونو معرفی‌ کنید تا بتونیم از شما بهره‌مند بشیم، لطفا کامنت منو اشتباه برداشت نکنید من اصلا قصد توهین ندارم فقط درکش برام دشوار هست. وگرنه باعث افتخار که شما در این سایت نظر بدید. راستی‌ اتود Scriabin یکی‌ از قطعت مورد علاقهٔ من هست که این هم فوق‌العاده در نوبهٔ خودش سخت و غیر ممکن

در ضمن سخت‌ترین قطعه که بنده زدم سونات ۸ بتهوون هست

[amir1055]

taffy عزیز hammerclavier سخت ترین و تکنیکی ترین قطعه پیانو در تاریج موزیک نیست. گرچه یک قطعه بسیار مشکل به حساب میاد. اصولا taffy عزیزم قطعات مربوط به دوران کلاسیک و قبل از اون جز سخت ترین قطعات برای پیانو نیستند بلکه قطعات نوشته شده در دوران مربوط تفکر رومانتیسیسم هستند که فوق العاده مشکلن و شاید اجرای برخی از اونها فقط از یک virtuoso بر بیاد. به عنوان مثال Islamay اثر بالاکیریف بزرگ که حتی دیدن اجرای اون هم آدم رو بوحشت میندازه. اصولا کسانی که چنین قطعاتی رو اجرا میکنند این رو نه برای خلوت خودشون در گوشه منزل، بلکه برای رسیتال های بزرگ و مسابقات نوازندگی این کار رو انجام میدن چراکه چنین قطعاتی قبل از اینکه زیبا باشن بیشتر تکنیک های نوازندگی رو با چالش میکشند.

بهرحال،
من حدود 22سال هست که بطور جدی پیانو میزنم. هر آدمی با یک استعداد متوسط موسیقیایی اگر تحت آموزشی صحیح قرار بگیره، با پشتکار خوب و تمرینات منظم قادر خواهد بود ظرف این مدت بسیاری از آثار هرچند دشوار بتهوون رو اجرا کنه. گرچه باز هم گاهی با سختی و مشقت بسیار. اما به تعبیر شما به هیچ رو غیرممکن نخواهد بود.

در رابطه با اسم رسم:
در همین انجمن در بخش نمونه کارها، بنده هر از گاهی آثاری رو میشنوم که کاملا بنده رو حیرت زده میکنه. عزیزانی که در عین جوانی، رسما صاحب نبوغ آهنگسازی و شاید نوازندگی هستند. اگه قرار بر اسم رسم دار بودن بود، اون ها بسیار بسیار ارجح تر از بنده و امثال بنده هستن. کسانی مشهور میشن که قصد اینکارو داشته باشن، رسیتال برگزار کنن آموزش بدن در محافل رسمی و غیر رسمی اجراهایی داشته باشن اگر آهنگی ساختن سعی میکنن به هرنحوی که شده اون اثر رو بطر رسمی اجرا کنن و ... که اینها با سبک و سیاق زندگی شخصی بنده جور نیستن. بنده کارهای زیادی رو برای ارکستر و یا ساز های سولو ساختم، حتی اون هارو هم این جا آپلود نمیکنم چه رسد به اینکه در پی اجرای رسمی اونا باشم.

[taffy]

taffy عزیز hammerclavier سخت ترین و تکنیکی ترین قطعه پیانو در تاریج موزیک نیست. گرچه یک قطعه بسیار مشکل به حساب میاد. اصولا taffy عزیزم قطعات مربوط به دوران کلاسیک و قبل از اون جز سخت ترین قطعات برای پیانو نیستند بلکه قطعات نوشته شده در دوران مربوط تفکر رومانتیسیسم هستند که فوق العاده مشکلن و شاید اجرای برخی از اونها فقط از یک virtuoso بر بیاد. به عنوان مثال Islamay اثر بالاکیریف بزرگ که حتی دیدن اجرای اون هم آدم رو بوحشت میندازه. اصولا کسانی که چنین قطعاتی رو اجرا میکنند این رو نه برای خلوت خودشون در گوشه منزل، بلکه برای رسیتال های بزرگ و مسابقات نوازندگی این کار رو انجام میدن چراکه چنین قطعاتی قبل از اینکه زیبا باشن بیشتر تکنیک های نوازندگی رو با چالش میکشند.

بهرحال،
من حدود 22سال هست که بطور جدی پیانو میزنم. هر آدمی با یک استعداد متوسط موسیقیایی اگر تحت آموزشی صحیح قرار بگیره، با پشتکار خوب و تمرینات منظم قادر خواهد بود ظرف این مدت بسیاری از آثار هرچند دشوار بتهوون رو اجرا کنه. گرچه باز هم گاهی با سختی و مشقت بسیار. اما به تعبیر شما به هیچ رو غیرممکن نخواهد بود.

در رابطه با اسم رسم:
در همین انجمن در بخش نمونه کارها، بنده هر از گاهی آثاری رو میشنوم که کاملا بنده رو حیرت زده میکنه. عزیزانی که در عین جوانی، رسما صاحب نبوغ آهنگسازی و شاید نوازندگی هستند. اگه قرار بر اسم رسم دار بودن بود، اون ها بسیار بسیار ارجح تر از بنده و امثال بنده هستن. کسانی مشهور میشن که قصد اینکارو داشته باشن، رسیتال برگزار کنن آموزش بدن در محافل رسمی و غیر رسمی اجراهایی داشته باشن اگر آهنگی ساختن سعی میکنن به هرنحوی که شده اون اثر رو بطر رسمی اجرا کنن و ... که اینها با سبک و سیاق زندگی شخصی بنده جور نیستن. بنده کارهای زیادی رو برای ارکستر و یا ساز های سولو ساختم، حتی اون هارو هم این جا آپلود نمیکنم چه رسد به اینکه در پی اجرای رسمی اونا باشم.

سلام استاد، شکسته نفسی‌ لطفا نکنید، من اینو فکر نمیکنیم که islamey از Hammerklavier سخت تر باشه. تعداد معدودی هستن که می‌تونن یک قطعه به این دشواری را با دینامیک درست و همچنین در سینک به مدت ۵۰ دقیقه متداوم بزنن. به نظر من این قطعه خیلی‌ سخت تر این حرفاست حتا به نظر من سونات و کنسرتو‌های موزارت نیز حتا از islamey سخت تر هستن، چرا؟ بخاطر این که موزارت و بتهون بسیار ملدیک محور بوده کار هاشون، بخاطر همین با یک نت غلط کل فضا و حالت موزیک از بین میره و نوازنده با شکست مواجه. شما اگه Islamey رو بزنید و نصف دست چپتن هم غلط بزنه شنونده متوجه نمی‌شه این برای قطعه‌هایی‌ چون قطعه‌های Liszt و Rachmaninoff نیز صدق می‌کنه. جسارت نمیکنم اما به نظرم ساختارین قطعاتی که برای پیانو سخته شده همین Hammerklavier هست و به طور قطع Goldberg variation‌های باخ. بخاطر همین هم هست که شاید سالی‌ کم تر از تعداد انگشتان دست این قطعه‌ها اجرا می‌شه، چون نوازندها حاضر نیستن چنین ریسکی‌ رو بکنند، اما تا می‌خوای concerto‌های Rachmaninoff هر روز اجرا می‌شه.

در هر صورت دست مریزاد استاد، لطف کنید اجراهای خودتون را بگذارید تا ما لذت و بهره ببریم.

تشکر

[amir1055]

بله دوست هنرمندم شمام درست میفرمایید. شما در واقع به بخشی از سطوح مربوط به پیچیدگی اجرای یک قطعه اشاره فرمویدن (و نه همش رو). چیزی رو که باید بگم این هست که فقدان ملودی ملموس برای یک قطعه به معنای نبود اون نیست.
شما به سمفونی شماره 40 موتسارت گوش میدین و ساعتی بعد میتونید اون رو زمزمه کنید.
شما به سمفونی فانتاستیک برلیوز گوش میدید و ساعتی بعد هیچیش رو بخاطر نمیارید.
اولا این به معنی نبود ملودی در این قطعه نیست ولی دریافت مواد ملودیک قطعه به تجربه بیشتری احتیاج داره. و به سادگی انجام پذیر نیست. ثانیا این بدین معنی نیست که قطعه برلیوز چون به تعبیر شما ملودیک محور نیست پس کاریه که اگه اشتباهی توش انجام بشه کسی متوجه نمیشه چون معمولا چیزی نیست که در ذهن باقی بمونه و یک خطای کوچک کل فضای کار رو تحت تاثیر قرار بده. شما این رو درنظر بگیرید که برای کسانی موسیقی رو مینوازید که این موسیقی رو میشناسند. اگه پیانیست کوچکترین اشتباهی در یک نت کوچک در میان غوغای ارکستر در یکی از کنسرتو های راخمانینف انجام بده کسی که باید متوجه بشه مطمئنا متوجه خواهد شد و در آخر هم، نظر همون شخص هست که سطح اجرا رو تعیین میکنه. تحلیل اجرای چنین آثاری بسیار دشوار بوده و بسیار فراتر از دانش امثال من و شماست. چیزی که مهمه این هست که یک گوش تربیت شده ملودی هایی رو دنیال میکنه که برای دیگران شاید هیچ چیز خاصی نباشه.

[taffy]

بله دوست هنرمندم شمام درست میفرمایید. شما در واقع به بخشی از سطوح مربوط به پیچیدگی اجرای یک قطعه اشاره فرمویدن (و نه همش رو). چیزی رو که باید بگم این هست که فقدان ملودی ملموس برای یک قطعه به معنای نبود اون نیست.
شما به سمفونی شماره 40 موتسارت گوش میدین و ساعتی بعد میتونید اون رو زمزمه کنید.
شما به سمفونی فانتاستیک برلیوز گوش میدید و ساعتی بعد هیچیش رو بخاطر نمیارید.
اولا این به معنی نبود ملودی در این قطعه نیست ولی دریافت مواد ملودیک قطعه به تجربه بیشتری احتیاج داره. و به سادگی انجام پذیر نیست. ثانیا این بدین معنی نیست که قطعه برلیوز چون به تعبیر شما ملودیک محور نیست پس کاریه که اگه اشتباهی توش انجام بشه کسی متوجه نمیشه چون معمولا چیزی نیست که در ذهن باقی بمونه و یک خطای کوچک کل فضای کار رو تحت تاثیر قرار بده. شما این رو درنظر بگیرید که برای کسانی موسیقی رو مینوازید که این موسیقی رو میشناسند. اگه پیانیست کوچکترین اشتباهی در یک نت کوچک در میان غوغای ارکستر در یکی از کنسرتو های راخمانینف انجام بده کسی که باید متوجه بشه مطمئنا متوجه خواهد شد و در آخر هم، نظر همون شخص هست که سطح اجرا رو تعیین میکنه. تحلیل اجرای چنین آثاری بسیار دشوار بوده و بسیار فراتر از دانش امثال من و شماست. چیزی که مهمه این هست که یک گوش تربیت شده ملودی هایی رو دنیال میکنه که برای دیگران شاید هیچ چیز خاصی نباشه.

سلام دوست گرامی‌، کاملا با شما موافق هستم، حالا جدا از این حرف‌ها اگه امکانش هست چند تا از اجرا‌هاتون رو بگذارید ما هم ببینیم یا اگه یوتیوب پیج دارید بگید ما بریم ببینیم :)

راستی‌ یه راهنمایی هم می‌خواستم من نزدیک اتمام سونات ۸ بتهوون هستم، به نظرتون بعد این قطعه چی‌ بزنم که تکنیکالی منو یکم پیشرفت بده؟