لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 81 به 96 از 106

موضوع: متن وترجمه آهنگ های خارجی

  1. #81
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    WESTLIFE - You Must Have had a Broken Heart
    The way you say the things you do
    حرفایی که می زنی و کاریایی که می کنی
    The softness of the words you choose
    حرفای شیرین و ملایمی که میگی
    The times that you can read my mind
    و زمانهایی که ذهنمو می خونی
    And take my worries out of sight
    و دلهره ها رو از جلوی چشمم دور می کنی

    Your fingers touching on my lips
    انگشتات لبام رو لمس می کنه
    And say a kiss is still a kiss
    و بگو بوسه هنوز یه بوسست
    And when you look at me I see
    و وقتی به من نگاه می کنی
    I see the pain that you had to feel
    می تونم دردت رو ببینم

    You must've had a broken heart, to love me the way do
    باید یه قلب شکسته داشته باشی که اینطور عاشق منی
    Must've been so torn apart, I can see it when I look at you
    باید خورد شده باشی، میتونم اینو وقتی بهت نگاه می کنم ببینم
    All the meaning that is in your eyes, the
    و تمام اون معانی که در چشمات نهفتست
    love you give will never die
    عشقی که به من میدی هرگز نخواهد مرد
    And I knew right from the start, you
    و از همون اول هم میدونستم
    must've had a broken heart
    که تو باید یه قلب شکسته داشته باشی

    You seem to have that certain smile
    انگار اون لبخند روی لبات دوخته شده
    I can't forget after a while
    The day you walked into the room
    بعد از اون همه مدت هنوز اون روزی که پاتو تو اطاقم گذاشتی رو فراموش نکردم
    At once I knew the hurt that you'd been through
    و بلا فاصله دردی رو که کشیدی رو درک کردم

    Sometimes when its late at night and I see
    your face in the fire light
    بعضی موقع ها وقتی شبه و دروقت، صورتت رو در روشنایی آتیش می بینم
    Showing all the love you have for
    me, well I love you as much
    که میخوای عشقی که به من داری رو نشون بدی، خب راستش عشق من خیلی بیشتر از اونه

    Sometimes, sometimes
    بعضب وقتا، بعضی وقتا
    Must've had a broken heart
    باید قلب شکسته ای داشته باشی
    Yeah
    All the meaning that is in your eyes,
    آره، تمام معانی که در چشمات نهفتست
    the love u give will never die
    اون عشقی رو که به من میدی هرگز نمی میره
    And I knew right from the start, you
    و از همون اول هم میدونستم که تو
    must've had a broken heart
    باید یه قلب شکسته داشته باشی
    Sometimes...
    بعضی وقتا. . .

  2. 3 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  3. #82
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Eagles – Hotel California
    On a dark desert highway,
    در بزرگراه بیابانی تاریکی
    Cool wind in my hair,
    باد سردی در موهایم میوزید
    Warm smell of „colitas”
    Rising up through the air,
    بوی گرم گیاهان بیابینی در هوا پیچیده بود

    Up ahead in the distance
    I saw a shimmering light,
    و در آن دوردست سوسوی نوری را دیدم

    My head grew heavy and my sight grew dim,
    (از خستگی) سرم سنگین شده بود و چشمانم تار
    I had to stop for the night.
    پس مجبور شدم شب را در آنجا بمانم

    There she stood in the doorway,
    و آن بانو در درگاه ایستاده بود
    I heard the mission bell
    صدای زنگ پیغام را شنیدم که به صدا در آمد
    And I was thinkin' to myself :
    داشتم با خودم فکر می کردم که:
    „This could be heaven and this could be hell”
    „این بهشت است یا جهنم؟!”

    Then she lit up a candle,
    سپس او شمعی را روشن کرد
    And she showed me the way,
    و راه را به من نشان داد
    There were voices down the corridor,
    صدا هایی از انتهای رهرو می آمد
    I thought I heard them say
    که انگار می گفتند:

    Welcome to the Hotel California,
    به „هتل کالیفرنیا” خوش آمدید
    Such a lovely place, (Such a lovely place) Such a lovely face
    چه مکان دوست داشتنی،(چه مکان دوست داشتنی) ، چه صورت دوست داشتنی
    Plenty of room at the Hotel California,
    Any time of year, (Any time of year) You can find it here
    هر زمان از سال که بخواهید میتوانید در „هتل کالیفرنیا” اطاق خالی پیدا کنید

    Her mind is Tiffany-twisted,
    نظرش به کل تغییر کرد
    She got the Mercedes Bends,
    مرسدس بنز داشت
    She got a lot of pretty, pretty boys
    و خادمان زیبایی
    she calls friends
    دوستانش را صدا زد
    How they dance in the courtyard,
    تا در حیاط برقصند
    Sweet summer sweat
    در گرمای مطبوع تابستان
    Some dance to remember,
    بعضی می رقصیدند تا بخاطر بیارن
    Some dance to forget
    بعضی می رقصیدند تا فراموش کنن
    So I called up the Captain
    و من کاپیتا را صدا زدم
    „Please bring me my wine”
    „لطفا مشروب من را بیاورید”
    He said, "We haven't had that spirit here
    Since nineteen sixty-nine „
    و او گفت:” ما یک همچین مشروبی را از سال 1969 اینجا نداشتیم!"
    And still those voices are calling from far away,
    و هنوز آن صدا ها را از دور دست می شنوم که
    Wake you up in the middle of the night
    وقتی تورا نیمه های شب بلند می کرد
    Just to hear them say:
    تا بگویند:

    Welcome to the Hotel California,
    به „هتل کالیفرنیا” خوش آمدید
    Such a lovely place, (Such a lovely place) Such a lovely face
    چه مکان دوست داشتنی،(چه مکان دوست داشتنی) ، چه صورت دوست داشتنی
    They're live it up at the Hotel California,
    آنها زندگی راحتی در „هتل کالیفرنیا” داشتند
    What a nice surprise, (What a nice surprise) Bring your alibis
    چه سورپریز زیبایی،(چه سورپریز زیبایی) ،

    Mirrors on the ceiling,
    سقفهای آینه کاری شده بودند و
    The pink champagne on ice, and she said:
    "شامپین صورتی در لیواهای پر از یخ ، و آن بانو گفت:
    "We are all just prisoners here,
    Of our own device „
    ” ما همگه اینجا زندانی مکر و حیله خود هستیم"
    And in the master's chambers
    و در اطاق صاحب خانه
    They gathered for the feast,
    همه برای ضیافت جمع شده بودند
    They stabbed it with their steely knives,
    آنها آن را با چاقوهایشان زخمی کرده بودند
    But they just can't kill the beast
    ولی تنها چیزی که نمی توانند بکشند حیوانات هستند

    Last thing I remember, I was running for the door,
    آخرین چیزی که به یاد دارم اینست که در حال دویدن به سمت در بودم
    I had to find the passage back to the place I was before,
    باید راه بازگشت را پیدا می کردم، جایی که از آنجا آمده بودم
    „Relax,” said the night man, „We are programmed to receive,
    نگهبان گفت” آرام باش"، ما دستور داریم که (روحت) را بگیریم
    You can check out anytime you like... but you can never leave"
    هر زمانی را که بخواهی می توانی انتخاب کنی، ولی هرگز نمی توانی از اینجا خارج شوی

  4. 5 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  5. #83
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Celine Dion - Because You Loved Me


    For all those times you stood by me
    بخاطر تمام دفعاتی که پیشم بودی
    For all the truth that you made me see
    بخاطر تمام حقایقی که باعث شدی ببینم
    For all the joy you brought to my life
    بخاطر تمام خوشیهایی که برام به ارمقان آوردی
    For all the wrong that you made right
    بخاطر تمام نادرستیهایی که به درستی تبدیل کردی
    For every dream you made come true
    بخاطر تمام رویاهایی که به حقیقت تبدیلشون کردی
    For all the love I found in you
    و بخاطر عشقی که درون تو پیدا کردم
    I'll be forever thankful baby
    همیشه از تو ممنون خواهم بود عزیز

    You're the one who held me up
    تو تنها کسی بودی که همیشه منو بالا می بردی
    Never let me fall
    هرگز نذاشتی سقوط کنم
    You're the one who saw me through through it all
    تو تنها کسی هستی که منو در تمام این وضعیتها دیدی

    You were my strength when I was weak
    وقتی ضعیف بودم تو قدرت من بودی
    You were my voice when I couldn't speak
    وقتی نمیتونستم حرف بزنم تو صدای من بودی
    You were my eyes when I couldn't see
    وقتی نمیتونستم ببینم تو چشم من بودی
    You saw the best there was in me
    تو منو بهتر از من میدیدی
    Lifted me up when I couldn't reach
    بلندم می کردی وقتی نمیتونستم به بلندیها برسم
    You gave me faith 'coz you believed
    تو به من خوبیت رو دادی چون باور داشتی که
    I'm everything I am
    من همه چیزم
    Because you loved me
    چون تو عاشق من بودی


    You gave me wings and made me fly
    تو به من پر پرواز دادی
    You touched my hand I could touch the sky
    دستام رو گرفتی تا آسمون رو لمس کنم
    I lost my faith, you gave it back to me
    من ایمانم رو از دست داده بودم ولی تو اونو به من برگردوندی
    You said no star was out of reach
    به من می گفتی که هیچ ستاره ای غیر قابل دسترسی نیست
    You stood by me and I stood tall
    کنارم ایستادی و من رو سر افراز کردی
    I had your love I had it all
    تمام عشقت مال من بود
    I'm grateful for each day you gave me
    و بخاطر تمام روزایی که باهات بودم خوشحالم
    Maybe I don't know that much
    شاید زیاد ندونم
    But I know this much is true
    ولی میدونم که این حقیقت داره
    I was blessed because I was loved by you
    خدا منو بخشید چون عاشق تو بودم

    You were my strength when I was weak
    وقتی ضعیف بودم تو قدرت من بودی
    You were my voice when I couldn't speak
    وقتی نمیتونستم حرف بزنم تو صدای من بودی
    You were my eyes when I couldn't see
    وقتی نمیتونستم ببینم تو چشم من بودی
    You saw the best there was in me
    تو منو بهتر از من میدیدی
    Lifted me up when I couldn't reach
    بلندم می کردی وقتی نمیتونستم به بلندیها برسم
    I'm everything I am
    من همه چیزم
    Because you loved me
    چون تو عاشق من بودی
    Because you loved me
    چون تو عاشق من بودی



    You were always there for me
    تو همیشه پیشم بودی
    The tender wind that carried me
    مانند بادی مهربون که منو با خودش می برد
    A light in the dark shining your love into my life
    مثل نوری در تاریکی که عشقت رو در زندگی من می تابید
    You've been my inspiration

    Through the lies you were the truth
    تو حقیقت من در این همه دروغ بودی
    My world is a better place because of you
    و بخاطر تو دنیای من بهترین جاست


    You were my strength when I was weak
    وقتی ضعیف بودم تو قدرت من بودی
    You were my voice when I couldn't speak
    وقتی نمیتونستم حرف بزنم تو صدای من بودی
    You were my eyes when I couldn't see
    وقتی نمیتونستم ببینم تو چشم من بودی
    You saw the best there was in me
    تو منو بهتر از من میدیدی
    Lifted me up when I couldn't reach
    بلندم می کردی وقتی نمیتونستم به بلندیها برسم
    I'm everything I am
    من همه چیزم
    Because you loved me
    چون تو عاشق من بودی

    I'm everything I am
    من همه چیزم
    Because you loved me
    چون تو عاشق من بودی

  6. 4 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  7. #84
    fanoos آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    341
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    نوشته ها
    1,027
    میانگین پست در روز
    0.05
    تشکر از پست
    1,038
    1,485 بار تشکر شده در 669 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 45/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!

    Evanescence - Understanding



    "You hold the answers deep within your own mind.
    شما سوالات رو درست در اعماق ذهنتون نگه میدارین
    Consciously, you've forgotten it.
    و با آگاهی کامل فراموش می کنین
    That's the way the human mind works.
    که این همون طریقی هست که ذهن انسان کار می کنه
    Whenever something is too unpleasant, to shameful for us
    to entertain, we reject it.
    هروقت که یک چیز برامون نا خوشایند و دردناکه اون رو پس می زنیم
    We erase it from our memories.
    اون رو از ذهنمون پاک می کنیم
    But the imprint is always there."
    ولی اثرش برای همیشه باقی می مونه

    (Can't wash it all away)
    نمیتونم پاکش کنم
    (Can't Wish it all away)
    نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
    (Can't hope it all away)
    نمیتونم امیدی داشته باشم که از بین بره
    (Can't cry it all away)
    نمیتونم بخوام از بین بره

    The pain that grips you
    اون دردی که محکم بهت چسبیده
    The fear that binds you
    اون ترسی که گرفتارت میکنه
    Releases life in me
    زندگی رو در من رها می کنه
    In our mutual
    Shame we idolize
    و با شرم دو طرفه ای که ما میپرستیمش
    To blind them from the truth
    تا از حقیقت ناپدیدشون کنیم
    That finds a way from who we are
    راهی رو که از اون چیزی که خودمون هستیم پیدا خواهد کرد
    Please don't be afraid
    تورو خدا نترس
    When the darkness fades away
    وقتی تاریکی محو میشه
    The dawn will break the silence
    و طلوع خورشید سکوت رو خواهد شکست
    Screaming in our hearts
    سکوتی رو که در درون قلبمون فریاد می کشه
    My love for you still grows
    عشق من نسبت به تو هنوز داره بیشتر و بیشتر میشه!
    This I do for you
    و این تمام کاریه که میتونم برات بکنم
    Before I try to fight the truth my final time
    قبل از اینکه برای آخرین بار با حقیقت بجنگم

    "We're supposed to try and be real.
    ما مثلا باید سعی کنیم تا افراد حقیقی باشیم
    And I feel alone, and we're not together. And that is real."
    و من احساس تنهایی می کنم. ما باهم نیستیم و این، اون حقیقته!

    Can't wash it all away
    نمیتونم پاکش کنم
    Can't wish it all away
    نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
    Can't cry it all away
    نمیتونم بخوام از بین بره
    Can't scratch it all away
    نمیتونم (از ذهنم) پاکش کنم

    Lying beside you
    درست در کنارت دراز می کشم
    Listening to you breathe
    به نفسهات گوش میدم
    The life that flows inside of you
    به زندگی که در درونت جریان داره
    Burns inside of me
    زندگی که در درون من می سوزه!
    Hold and speak to me
    من رو در آغوش بگیر و با من حرف بزن!
    Of love without a sound
    با من حرف بزن راجع به عشقی که بی صداست
    Tell me you will live through this
    و به من بگو که تا عبد درونش زندگی خواهی کرد
    And I will die for you
    و اون موقست که برات خواهم مرد

    Cast me not away
    من رو از خودت ترد نکن!
    Say you'll be with me
    بگو که با من خواهی ماند
    For I know I cannot
    Bear it all alone
    و این کاریه که میدونم به تنهایی نمیتونم تحملش کنم

    „You're not alone, honey.”
    عزیزم، تو تنها نیستی!
    „Never... Never.”
    هیچ وقت. . . هیچ وقت. . . !

    Can't fight it all away
    نمیتونم باهاش بجنگم
    Can't hope it all away
    نمیتونم بهش امیدی داشته باشم
    Can't scream it all away
    نمیتونم با فریاد زدن از بین ببرمش
    It just won't fade away, No, no, no, no.
    چون اصلا محو نمیشه، نه، نه، نه، نه

    Can't wash it all away
    نمیتونم پاکش کنم
    Can't wish it all away
    نمیتونم آرزو کنم که از بین بره
    Can't cry it all away
    نمیتونم بخوام از بین بره
    Can't scratch it all away
    نمیتونم (از ذهنم) پاکش کنم

    (Can't fight it all away)
    نمیتونم باهاش بجنگم
    (Can't hope it all away)
    نمیتونم امیدی داشته باشم که از بین بره
    Can't scream it all away
    نمیتونم با فریاد از بین ببرمش

    Ooh, it all away
    آه، از بین بره
    Ooh, it all away
    آه، از بین بره
    (It all away)
    از بین بره
    „But the imprint is always there. Nothing is ever really forgotten.”
    اما اثرش برای همیشه به جا خواهد موند، هیچ چیز برای همیشه از ذهن آدم پاک نمیشه! ! !
    „OhT God! please don't hate me!. . .”
    آه خدای من. تورو خدا از من متنفر نباش
    „Because I'm dying too.”
    چون منم دارم می میرم
    „Because I'm dying too.”
    چون منم دارم می میرم
    „Because I'm dying too.”
    چون منم دارم می میرم
    „Because I'm dying too.”
    چون منم دارم می میرم


    „Because I'm dying too.”
    چون منم دارم می میرم

  8. 7 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:


  9. #85
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض Love Is Like A Rainbow (عشق مانند يك رنگين كمان است)


    0 Not allowed! Not allowed!
    When I look into your eyes
    I can see a part of heaven
    Never felt the way like this before
    In my live

    وقتي به عمق چشمانت نگاه مي كنم
    مي توانم تكه اي از آسمان را در آن ببينم
    قبل از اين، هرگز چنين احساسي را تجربه نكرده بودم،
    در تمام زندگي ام.

    Love shines in many colours
    Love is shining for us
    Believe me
    That my love is real

    عشق با رنگهاي مختلف مي درخشد
    عشق به خاطر ما مي درخشد
    باورم كن
    كه عشق من، عشقي حقيقي است.

    Love is like a rainbow
    Love will lift you up and let you down
    The light behind the shadow
    Will tell you
    That I'll never go

    عشق مانند يك رنگين كمان است
    عشق، تو را به اوج مي برد و پايين مي اندازد
    نور پشت سايه ام
    به تو خواهد گفت
    كه هرگز تو را ترك نخواهم كرد.

    If you see a rainbow in the sky
    I will promise that you'll never cry again
    Those tears from heaven

    اگر رنگين كماني را در آسماني ببيني
    قول مي دهم كه هرگز دوباره به گريه نخواهي افتاد
    آنها اشكهاي آسماني هستند.

    Every hour every minute
    I will touch you I will feel it
    Always looking for someone like you, all my life

    در هر ساعت و هر دقيقه
    من تو را با تمام وجود حس خواهم كرد
    تمام عمرم، هميشه دنبال كسي مثل تو هستم.

    I cover you with sunlight
    I take your hand and hold tight
    If raindrops
    Will darken the sky

    من تو را با نور خورشيد مي پوشانم
    و دست تو را در دست مي فشارم
    اگر باران ببارد
    آسمان تاريك خواهد شد.

    Love is like a rainbow
    Love will lift you up and let you down
    The light behind the shadow
    Will tell you
    That I'll never go

    عشق مانند يك رنگين كمان است
    عشق، تو را به اوج مي برد و پايين مي اندازد
    نور پشت سايه ام
    به تو خواهد گفت
    كه هرگز تو را ترك نخواهم كرد.

    We know that rainbows come and go
    But our love won't slip away

    مي دانيم كه رنگين كمان ها مي آيند و مي روند
    اما عشقمان را ترك نخواهيم كرد.

    MODERN TALKING
    Album: You Are Not Alone

    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    ویرایش توسط Mona : Saturday 20 December 2008 در ساعت 09:46 AM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  10. 7 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  11. #86
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Cheri Cheri Lady

    Oh, I can't explain Every time it's the same
    Oh I feel that it's real
    Take my heart
    I've been lonely too long
    Oh, I can't be so strong
    Take the chance for romance, take my heart
    I need you so
    There's no time
    I'll ever go
    _ * _ * _ * _ * _ *_ * _
    Cheri, Cheri lady
    Going through a motion
    Love is where you find it
    Listen to your heart
    Cheri, Cheri lady
    living in devotion
    It's always like the first time
    Let me take a part
    _ * _ * _ * _ * _ * _ * _
    Cheri, Cheri lady
    Like there's no tomorrow
    take my heart - don't lose it
    Listen to your heart
    Cheri, Cheri lady
    To know you is to love you
    If you call me baby I'll be always yours
    _ * _ * _ * _ * _ * _ * _
    I get up - I get down
    All my world turns around
    Who is right? Who is wrong?
    I don't know
    I've got pain in my heart
    Got a love in my soul
    Easy come, but I think easy go
    I need you so
    Although times I move so slow

    __________________________________________________ ______

    بانوی قشنگ و نازنین


    آه ، نمی توانم توضیح بدهم ، همیشه همینطور است
    و فکر می کنم که این واقعیت است
    قلبم را تسخیر کن
    مدتهاست که تنها مانده ام
    آه من چندان قوی نیستم
    فرصتی برای عاشقی به من بده ، قلبم را تسخیر کن
    به تو نیاز دارم
    فرصتی نیست
    من خواهم رفت
    _ * _ * _ * _ * _ * _ * _
    بانوی قشنگ و نازنین
    به جنب و جوش می افتم
    عشق همانجایی است که پیدایش می کنی
    به ندای قلبت گوش بده
    بانوی قشنگ و نازنین
    یک زندگی عاشقانه
    همیشه مانند بار اول است
    بگذار من هم شریک باشم
    _ * _ * _ * _ * _ * _ * _
    بانوی قشنگ و نازنین
    انگار که فردایی وجود ندارد
    قلبم را تسخیر کن ولی گمش نکن
    به ندای قلبت گوش بده
    به ندای قلبت گوش بده
    شناختنت ، دوست داشتن توست
    اگر مرا «عزیزم» صدا کنی برای همیشه از آن تو خواهم بود
    _ * _ * _ * _ * _ * _ * _
    بالا می روم ، پایین می آیم
    دنیای من تماما دور خودش می چرخد
    چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ ؟
    نمی دانم
    دوری را در قلبم احساس می کنم
    در جانم عشقی جای ده
    (عشق) به آسانی وارد می شود ، اما فکر می کنم به آسانی هم از بین می رود
    به تو نیاز دارم
    گرچه بارها دیر دست به کار شدم



    Modern Talking
    Album: Let's Talk About Love

    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  12. 4 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  13. #87
    Leon آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    726
    تاریخ عضویت
    Mar 2007
    نوشته ها
    1,907
    میانگین پست در روز
    0.30
    تشکر از پست
    960
    7,753 بار تشکر شده در 1,683 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 18/9
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!




    „What do I do next?” said the Bishop to the Priest,


    "I have spent my whole life waiting, preparing for the Feast,


    And now you say Jerusalem has fallen and is lost,


    The King of Heathen Saracen has seized the holy cross."



    Then the Priest said "Oh my Bishop, we must put them to the sword,


    For God in all his mercy will find a just reward,


    For the Noblemen and sinners, and Knights of ready hand


    Who will be the Lord's Crusader, send word throughout all the land,



    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost;"



    „Tell me what to do”, said the King upon his throne,


    "but speak to me in whispers for we are not alone,


    They tell me that Jerusalem has fallen to the hand


    Of some bedevilled Eastern heathen who has seized the Holy land;"



    Then the Chamberlain said "Lord, we must call upon our foes


    In Spain and France and Germany to end our bitter wars,


    All Christian men must be as one and gather for the fight,


    You will be their leader, begin the battle cry,




    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost"...



    Ooh, high on a hill, in the town of Jerusalem,


    There stood Saladin, the King of the Saracens,


    Whoring and drinking and snoring and sinking, around him his army lay,


    Secure in the knowledge that they had won the day;



    A messenger came, blood on his feet and a wound in his chest,


    „The Christians are coming!” he said, „I have seen their Cross in the West,”


    In a rage Saladin struck him down with his knife


    And he said "I know that this man lies,


    They quarrel too much, the Christians could never unite!



    I am invincible, I am the King,


    I am invincible, and I will win..."



    Close they came, the army of Richard the Lionheart,


    Marching by day and night, with soldiers from every part,


    And when the Crusaders came over the mountain and they saw Jerusalem,


    They fell to their knees and prayed for her release;



    They started the battle at dawn, taking the city by storm,


    With horsemen and bowmen and engines of war,


    They broke through the city walls,


    The Heathens were flying and screaming and dying,


    And the Christian swords were strong,


    And Saladin ran when he heard their victory song;



    "We are invincible, God is the King,


    We are invincible, and we will win!"



    „What do I do now?” said the Wiseman to the Fool,


    "I have spent my whole life searching, to find the Golden Rule,


    Though centuries have disappeared, the memory still remains


    Of those enemies together, could it be that way again?"



    Then the Fool said "Oh you Wise men, you really make me laugh,


    With your talk of vast persuasion and searching through the past,


    There is only greed and evil in the men that fight today,


    The Song of the Crusader has long since gone away,



    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost,


    Jerusalem is lost...


    Jerusalem."


    ===

    *اورشلیم همان بیت المقدس است.

    ===

    اسقف به کشیش گفت: «بعدش چه کار کنم؟
    تمام عمرم را صرف ِ صبر کردن برای ضیافت بزرگ کرده ام.
    و حالا آنها می گویند که اورشلیم سقوط کرده و از دست رفته است
    پادشاه ِ عرب های کافر، گذرگاه ِ مقدس را تصرف کرده. »

    سپس کشیش گفت: «اوه اسقف ِ عزیزم، ما باید آنها را از لبه ی تیغ بگذرانیم،
    به خاطر خدا و تمام ِ بخشندگی اش پاداشی خواهیم گرفت.
    برای نجیب زاده ها و گناهکارها و شوالیه های آماده به جنگ،
    که سربازان ِ پادشاه خواهند شد، و تمام ِ سرزمین، این پیغام را بفرست.

    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،»

    پادشاه از بالای تختش گفت:« به من بگو چه کار کنم.
    ولی با من آهسته صحبت کن که ما تنها نیستیم.
    آنها می گویند که اورشلیم
    به دست عده ای کافر ِ شیطان ِ صفت ِ شرقی افتاده است که سرزمین مقدس را تصرف کرده اند. »

    سپس پیشکار گفت: « لرد، ما باید با دشمنانمان
    در اسپانیا و فرانسه و آلمان ارتباط برقرار کنیم، تا به جنگهای تلخمان پایان بدهیم،
    همه ی مسیحی ها باید یکی شوند و برای جنگ جمع شوند،
    شما رهبرشان خواهید شد، بانگ جنگ را به صدا در آورید.

    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،»

    بالا برروی یک تپه در شهر ِ اورشلیم،
    صلاح الدین، پادشاه ِ عربها، ایستاده بود.
    می نوشید و خرخر می کرد و هرزگی می کرد، در اطرافش ارتش ِ او بودند.
    ایمن از دانشی که آن روز به دست آورده بودند.

    پیکی آمد، در حالی که پاهایش خونی بود و قفسه سینه اش جراحت داشت.
    او گفت: « مسیحی ها دارند می آیند. من عبور آنها را در غرب دیده ام. »
    صلاح الدین خشمگین شد و با چاقو او را مضروب کرد
    و گفت: «من می دانم که این مرد دروغ می گوید.
    آنها خیلی با هم می جنگد، مسیحی ها نمی توانند متحد شوند.

    من شکست ناپذیرم، من پادشاهم.
    من شکست ناپذیرم، و من پیروز خواهم شد... »

    ارتش ِ ریچارد ِ شیردل نزدیکتر شدند.
    در حالی که روزها و شبها راه پیمایی می کردند، با سربازانی از همه ی مناطق،
    و وقتی که مبارزان ِجنگهای صلیبی کوه را پشت سر گذاشتند و اورشلیم را دیدند،
    به زانو افتادند و برای آزاد شدنش دعا کردند.

    آنها جنگ را در سپیده ی صبح آغاز کردند و مانند طوفان شهر را می گرفتند.
    و با سواران و کمانداران و ماشینهای جنگی،
    آنها دیوارهای شهر را شکستند،
    کافرها می گریختند و جیغ می کشیدند و می مردند،
    و شمشیرهای مسیحی ها قوی و محکم بودند،
    و صلاح الدین هنگامی آوای ِ پیروزی را شنید، گریخت;

    «ما شکست ناپذیریم، خدا پادشاه است.
    ما شکست ناپذیریم، و ما پیروز خواهیم شد... »

    عاقل به نادان گفت:« حالا چه کار کنم؟
    من تمام عمرم را صرف جستجو به دنبال ِ قانون ِ طلایی کرده ام،
    گرچه قرنها گذشته ،ولی هنوز
    خاطره ی آن دشمن هایی که در کنار ِ هم جنگیدند، هنوز باقیست. آیا باز هم می تواند تکرار شود؟»

    سپس نادان گفت: «اوه مرد دانا تو واقعا مرا به خنده وامیداری،
    با سخن گفتن از نظریه ی عظیمت و جستجویت در گذشته،
    در مردمی که الان می جنگند فقط حرص و شرارت وجود دارد،
    آوای مبارزان ِ جنگهای صلیبی مدتها پیش از یاد رفته است،

    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم از دست رفته است،
    اورشلیم. »

    ------------------------------------------------------------------------------
    ------------------------------------------------------------------------------

    Chris de burg_spanish train


    There's a Spanish train that runs between
    Guadalquivir and old Saville
    And at dead of night the whistle blows
    and people hear she's running still...
    And then they hush their children back to sleep
    Lock the doors, upstairs they creep
    For it is said that the souls of the dead
    Fill that train ten thousand deep!!
    Well a railwayman lay dying with his people by his side
    His family were crying, knelt in prayer before he died
    But above his bed just a-waiting for the dead
    Was the Devil with a twinkle in his eye
    "Well God's not around and look what I've found
    this one's mine!!
    Just then the Lord himself appeared in a blinding flash of light
    And shouted at the Devil, "Get thee hence to endless night!!
    But the Devil just grinned and said "I may have sinned
    But there's no need to push me around
    I got him first so you can do your worst
    He's going underground!!
    „But I think I'll give you one more chance”
    said the Devil with a smile
    "So throw away that stupid lance
    It's really not your style"
    "Joker is the name, Poker is the game
    we'll play right here on this bed
    And then we'll bet for the biggest stakes yet
    the souls of the dead!!"
    And I said "Look out, Lord, He's going to win
    The sun is down and the night is riding in
    That train is dead on time, many souls are on the line
    Oh Lord, He's going to win!.."
    Well the railwayman he cut the cards
    And he dealt them each a hand of five,
    And for the Lord he was praying hard
    Or that train he'd have to drive...
    Well the Devil he had three aces and a king,
    And the Lord, he was running for a straight,
    He had the queen and the knave and nine and ten of spades,
    All he needed was the eight...
    And then the Lord he called for one more card,
    But he drew the diamond eight,
    And the Devil said to the son of God,
    "I believe you've got it straight,
    So deal me one for the time has come
    To see who'll be the king of this place,
    But as he spoke, from beneath his cloak,
    He slipped another ace...
    Ten thousand souls was the opening bid,
    And it soon went up to fifty-nine,
    But the Lord didn't see what the Devil did,
    And he said „that suits me fine”,
    "I'll raise you high to a hundred and five,
    And forever put an end to your sins",
    But the Devil let out a mighty shout, „My hand wins!!”
    And I said "Lord, oh Lord, you let him win,
    The sun is down and the night is riding in,
    That train is dead on time, many souls are on the line,
    Oh Lord, don't let him win..."
    Well that Spanish train still runs between,
    Guadalquivir and old Saville,
    And at dead of night the whistle blows,
    And people fear she's running still...
    And far away in some recess
    The Lord and the Devil are now playing chess,
    The Devil still cheats and wins more souls,
    And as for the Lord, well, he's just doing his best...
    And I said "Lord, oh Lord, you've got to win,
    The sun is down and the night is riding in,
    That train is still on time, oh my soul is on the line


    یک قطار اسپا نیایی در حال حرکت است
    از گوادال کیویر(نام محل) تا اولد سویل(محل)
    در عمق شب سوت قطار به صدا در می اید... و مردم میشنوند که همچنان درحال حرکت است...
    و بعد آنها بچه هایشان را ساکت کردن وبرای خواب بر میگردانند..
    درها را قفل میکنند و آرام به طبقه بالا میخزند..
    برای اینکه گفته شده بود ارواح مرده آن قطار را پر کرده بودند... به عمق 10 هزار
    یکی از ماموران راه آهن در بستر مرگ بود درحالیکه آشناهایش در کنارش بودند.
    خانواده اش درحال گریه بودند... زانو زده بودند و قبل از مرگش دعا میکردند.
    اما درحالیکه چیزی به مرگش باقی نمانده بود بالای تخت خوابششیطان با برقی در چشمانش ایستاده بود „خوب. خدا در این اطراف نیست تاببیند من چه چیزی پیدا کردم... این یکی از آن من است”
    در همان لحظه خدا با یک برق خیره کننده ظاهر شد . و به سوی شیطان فریاد زد که:برو گمشو به اعماق شب...
    ولی شیطان فقط پوزرخندی زد و گفت" ممکن است من مرتکب گناهی شده باشم ولی احتیاجی نیست که مرا از خودت برانی.
    من آنرا زودتر به دست آوردم . پس تو هرکاری که از دستت برمیاد میتوانی انجام بدهی(بدترین کاری که ازدستت بر میاد). او داره به اعماق زمین میرود .
    ولی من فکر میکنم یه شانس دیگر به تو خواهم داد.. این را شیطان با یک لبخند گفت.
    پس آن نیزه احمقانه را کنار بذار. چون این واقعا روش تو نیست.
    اسم بازی جوکر و نام آن پوکر است
    ما بازی خواهیم کرد درست همینجا روی تخت او و ماشرط بندی میکنیم برای بزرگترین جایزۀ ممکن... روح این مرده..."
    و من گفتم:"خدایا.. مراقب باش.. او دارد برنده میشود. خورشید غروب کرده و شب فرا میرسد. آن قطار خواهد مرد... ارواح زیادی در خطر هستند...
    اوه خدا... او دارد برنده میشود."
    بعد مامور راه آهن ورقها رو بُر زد و به هر کدام 5 کارت داد و او برای خدا به سختی دعا میکرد وگرنه قطاری که مجبور به هدایتش بود...
    بهر حال... شیطان سه آس داشت با یک شاه...
    و خدا... او داشت استریت رو جور میکرد. اون یک ملکه (بی بی) داشت. و یک سرباز و نه و ده پیک. تنها چیزی که لازم داشت یک هشت بود.
    بعد خدا یه کارت دیگه خواست... ولی يه هشت خشت دريافت كرد...
    و شیطان به خدا گفت:„گمتن میکنم میخواستی استریت کنی... پس یک ورق به من بده که تا وقت باقیست بفهمیم چه کسی پادشاه اینجاست.”
    ولی درحالیکه اون حرف میزد از زیر ردای خود یه اس دیگه در آورد...
    ده هزار روح پیشنهادِ شروع کار بودند... و او خیلی زود به پنجاه و نه تا رسید...
    اما خدا کاری را که شیطان کرد ندید و گفت:همین کافی است.. من 150روح اضافه میکنم و برای همیشه به گناهان تو پایان خواهم داد...
    ولی شیطان فریاد بلندی کشید:من بردم!
    و من گفتم:خدایا... اوه خدایا... تو اجازه دادی او برنده شود
    خورشید غروب کرده و شب در حال فرا رسیدن است... قطار خواهد مرد ... ارواح زیادی در خطرهستند.. اوه خدایا به او اجازه نده ببرد...
    بهرحال آن قطار اسپانیایی هنوز در حال حرکت است
    از گوادال کیویر(نام محل) تا اولد سویل(محل)
    و در اعماق شب سوت قطار به صدا در آمد... و همه میترسند از اینکه قطار هنوز حرکت میکند...
    و خیلی دورتر پس از یک استراحت کوتاه.. خدا و شیطان حالا در حال بازی شطرنج هستند.. و شیطان هنوزهم تقلب میکند و ارواح بیشتری میبرد... و درباره خدا... او بهترین کاری که از دستش برمیاید انجام میدهد..
    و من گفتم خدایا... اوه خدایا تو باید برنده بشوی...
    خورشید غروب کرده و شب فرا رسیده.. آن قطار خواهد مرد... اوه روح من هم در خطر است...
    اوه خدایا تو باید برنده شوی...

  14. 6 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:


  15. #88
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Riding On A White Swan

    سوار بر قوي سپيد




    secret message - for a rendezvous
    Distatnt fire - It's hurting you
    It's so sad
    When good love goes back
    Tears of love will make me sad
    Frozen teardrops
    Running with the night
    Sorry doesn't always make it right
    Tears of love, tears in my heart
    Why did love just break apart, break apart?

    پيامي سري - براي ملاقات يكديگر
    آتشي در دور دست - به تو آسيب مي رساند
    چقدر غمگين كننده است
    وقتي عشقي دلنشين برگردد
    اشكهاي عشق مرا غمگين خواهند كرد
    اشكهاي يخ زده
    سفري در امتداد شب
    متاسفانه هميشه درست از آب در نمي آيد
    اشكهاي عشق، اشكهايي در قلبم
    عشق (ما) چرا در هم شكست، در هم شكست؟

    I'm riding on a white swan
    I need your heart tonight
    I'm riding through a hard storm
    Don't treat me like a child

    من سوار بر يك قوي سپيدم
    امشب قلب تو را مي خواهم
    من (سوار بر قو) به سوي طوفاني سهمگين مي روم
    با من مثل يك بچه رفتار نكن

    I'm riding on a white swan
    I've got that what you need
    I'm riding on the white swan
    You've got the best of me


    من سوار بر يك قوي سپيدم
    من آنچه را كه مي خواستي، بدست آورده ام
    من سوار بر قوي سپيدم
    تو بهترينها را از من بدست آوردي


    On the wings of a nightingale
    Playing games
    Your love for sale
    Then my girl belongs to yesterday
    No return
    Don't lose your way
    It's more than just the two of us
    Heart is open - come on, trust
    Love I gave for your mystic smile
    Should I go or stay a while, stay a while

    بر بالهاي مرغ سحر
    عشقت را
    به معرض فروش مي گذاري
    سپس نازنينم كه متعلق به گذشته است
    ديگر برنمي گردد
    راهت را گم نكن
    آن بيش از تحمل هر دوي ماست
    در قلبم باز است، زود باش به من اعتماد كن (و وارد شو)
    عشقي كه من به خاطر لبخند پنهانت تقويت كردم
    بايد بروم يا لحظه اي تامل كنم، لحظه اي تامل كنم.


    MODERN TALKING
    Album: In The Middle Of Nowhere



    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  16. 2 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  17. #89
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Who Will Save The World

    چه كسي دنيا را نجات خواهد داد





    Father they've written
    Of the point of no return
    Soldiers they will come
    Oh they're coming to burn
    I said Oh boy, we need your hope to live
    Oh boy, you have so much to give
    Oh boy, don't let it get you down
    Who, baby, who will save the world? It's not to late
    Who, baby, who will save the world? when heroes hesitate
    I'm too young to die
    I'm too young to die


    Father, I've been looking
    Through a rainbow of tears
    Found yourself so lonely
    Oh they're drowing in my fear
    I said Oh boy, I'm old enough to know
    Oh boy, that it hurts to grow
    Oh boy, don't let it get you down



    آنها كه راجع به پدر نوشته اند
    به عنوان نشانه اي از هرگز برنگشتن.
    سربازان باز خواهند گشت
    اوه. آنها به سوي سوختن مي آيند
    من گفتم آه پسر، ما به اميد تو به زندگي نياز داريم
    آه پسر، چيزهاي زيادي هست كه بايد به دست بياوري
    آه پسر، مگذار كه آزارت دهد
    چه كسي عزيزم، چه كسي دنيا را نجات خواهد داد؟ مدت زيادي طول نمي كشد
    چه كسي عزيزم، چه كسي دنيا را نجات خواهد داد؟ وقتي قهرمانان ميلي به نبرد ندارند
    من براي مردن بسيار جوانم
    من براي مردن بسيار جوانم



    پدر، من نگاه كرده ام،
    از ميان رنگين كماني از اشكهايم
    و تو را بسيار تنها يافته ام
    آه، آنها در نگرانيهاي من غرق مي شوند
    من گفتم آه پسر، من براي دانستن به اندازه كافي بزرگ شده ام
    آه پسر، مي دانم كه آن دانستن به بلوغ فكري ام، آسيب مي رساند
    آه پسر، مگذار كه رنجت دهد.



    MODERN TALKING
    Album: In The Garden Of Venus





    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    ویرایش توسط Mona : Tuesday 23 December 2008 در ساعت 11:45 PM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  18. 3 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  19. #90
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Atlantis Is Calling

    آتلانتيس* فرياد مي زند

    _________________________________


    Lady, I know it was hard
    But it's much harder to ignore
    There's a chance and I'll promise
    I won't hurt you anymore
    Hollywood nights we're romancin
    You can trust me anytime
    Somewhere, oh babe, there's someone
    Oh you're dancing in my mind


    بانوي من مي دانم كه سخت بود
    اما ناديده گرفتنش سخت تر است
    فرصتي ديگر وجود دارد و من قول مي دهم
    كه ديگر بيش از اين تو را از خود نرنجانم
    و در شبهاي درخشان (از ستاره ها) با هم افسانه هاي عاشقانه مي سازيم
    در هر زماني مي تواني به من اعتماد كني
    آه عزيزم در جايي كسي هست
    آه، تو در خيالم مي رقصي




    Ohoho, little queenie
    I'm your fool
    Come on, teach me the rules
    I will send an S. O. S for love
    Ohoho, little queenie
    I'm your fool
    You need love, like I do
    I will send an S. O. S for love


    آه، زيباي كوچك من
    من ديوانه ي تو هستم
    تو هم مثل من نيازمند عشقي
    من براي نجات عشق پيام كمك مخابره خواهم كرد
    آه، زيباي كوچك من
    من ديوانه ي تو هستم
    تو هم مثل من نيازمند عشقي
    من براي نجات عشق پيام كمك مخابره خواهم كرد



    Atlantis is calling, S. O. S for love
    Atlantis is calling, from the stars above
    Atlantis is calling, S. O. S for love
    Atlantis is calling, it's too hot to stop


    آتلانتيس، براي نجات عشق پيام كمك را فرياد مي زند
    آتلانتيس فرياد مي زند، از وراي تمام ستاره ها
    آتلانتيس، براي نجات عشق پيام كمك را فرياد مي زند
    آتلانتيس فرياد مي زند، (اين عشق) داغ تر از آنست كه متوقف شود.



    If loving you is wrong, babe
    Oh, I don't wanna be right
    I've got you under my skin, babe
    And baby, hold me tight
    I'm ready for our romance
    I wait a million years for you
    I love you more than I'm saying
    Baby, that's for me the truth


    اگر دوست داشتنت گناه است
    نمي خواهم درستكار باشم
    نازنينم، من تو را در اعماق وجودم كشف كرده ام.
    و نازنينم در كنارم باش،
    من براي شروع داستان عاشقانه مان آماده ام
    ميليون ها سال است كه انتظار تو را مي كشم
    من بيش از آنچه كه به زبان مي آورم دوستت دارم
    عزيزم، براي من حقيقت زندگي، اين است.




    Modern Talking
    Album: Ready For Romance

    __________________________________________________ ____________
    * Atlantis ، شبه قاره اي باستاني واقع در اقيانوس اطلس كه به اعتقاد مورخان و باستان شناسان به زير آب رفته است.




    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  20. 2 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  21. #91
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    You're My Heart, You're My Soul

    تو در قلب مني، تو در وجود مني
    ___________________________________




    Deep in my heart, there's a fire - a burning heart
    Deep in my heart, there's desire - for a start
    I'm dying in emotion
    It's my world in fantasy
    I'm living in my, living in my dreams


    در عمق قلبم، آتشي است - قلبي سوزان
    در عمق قلبم، آرزويي است، براي آغاز
    من در احساساتم مي ميرم
    دنياي من در خيال است
    من در روياهايم زندگي مي كنم - در روياهايم



    You're my heart, you're my soul
    I'll keep it shining everywhere I go
    You're my heart, you're my soul
    I'll be holding you forever, stay with you together


    تو در قلب مني، تو در وجود مني
    هر جا كه بروم، جلوه گرش خواهم كرد
    تو در قلب مني، تو در وجود مني
    تو را براي هميشه نگه خواهم داشت، همواره در كنارت خواهم ماند



    You're my heart, you're my soul
    Yeah, I'm feeling that our love will grow
    You're my heart, you're my soul
    That's the only thing I really know


    تو در قلب مني، تو در وجود مني
    آري احساس مي كنم كه عشقمان شكوفا مي شود
    تو در قلب مني، تو در وجود مني
    اين تنها چيزي است كه واقعا مي دانم



    Let's close the door and believe my burning heart
    Feeling all right, come on, open up your heart
    I'll keep the candles burning
    Let's your body melt in mine
    I'm living in my, living in my dreams


    بيا در را ببنديم و به قلب سوزانم ايمان بياوريم
    راحت باش، بيا و آتشي در قلبت بيفروز
    شمعها را روشن نگه خواهم داشت
    بگذار وجودت در من ذوب شود
    من در روياهايم زندگي مي كنم، در روياهايم





    Modern Talking
    Album: You're My Heart, You're My Soul





    منبع: كتاب ترانه هاي مدرن تاكينگ، ديتر بوهلن و توماس اندرس، ترجمه و گردآوري مهدي كريميان يوسفي و مجيد تريان
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  22. 3 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  23. #92
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض No face, No name, No number


    0 Not allowed! Not allowed!
    Love is like the ocean, burning in devotion
    عشق همچون اقيانوسي است ، سوزان از فداکاري
    when you go, go, go, oh no
    وقتي مي ري، آه نه
    feel my heart is burning, when the night is turning
    وقتي شب مي شه، قلبم شعله مي کشه
    I will go, go, go, oh no
    من مي رم، آه نه
    Baby, I will love you
    عزيزم، من دوستت خواهم داشت

    Every night and day
    هر شب و روزي
    Baby I will love you
    عزيزم من دوستت خواهم داشت
    but I have to say
    اما بايد بگم

    No face, No name, No number
    نه چهره اي، نه نامي و نه شماره اي
    Your love’s like a thunder
    عشق تو مثل تندر است
    I’m dancing on a fire, burning in my heart
    من روي آتش مي رقصم، سوزان در قلبم

    No face, No name, No number
    نه چهره اي، نه نامي و نه شماره اي
    oh girl I’m not a hunter
    آه عزيزم من شکارچي نيستم
    your love is like desire, burning in my soul
    عشق تو مثل خواسته اي در روحم جاريست

    No face, No name, No number
    نه چهره اي، نه نامي و نه شماره اي
    oh, Love is like a thunder
    آه عشق شبيه تندر است
    oh, love is like the heaven, it’s so hard to find
    آه عشق شبيه بهشت مي مونه که پيدا کردنش سخته

    No face, No name, No number
    نه چهره اي، نه نامي و نه شماره اي
    Girl I’m not a hunter
    عزيزم من شکارچي نيستم
    your love is like a river, flowing in my mind
    عشق تو شبيه رودي است که در ذهنم جريان دارد
    feel your dreams are flying, dreams are never dying
    احساس مي کنم روياهايت پرواز مي کنند، روياها هيچ وقت نمي ميرند
    I don’t go, go, go, oh no
    من نمي رم، آه نه
    your eyes tells a story, baby oh don’t worry
    چشمات داستاني رو مي گن، عزيزم نگران نباش
    when you go, go, go, oh no
    وقتي بري، آه نه
    baby cause I love you
    عزيزم چون دوستت دارم
    forever and a day
    براي هميشه و يک روز
    baby I will kiss you but I have to say
    عزيزم مي بوسمت ولي بايد بگم



    Modern Talking
    Album: Year of the Dragon
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  24. 5 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


  25. #93
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    13158
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    17
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    24
    33 بار تشکر شده در 13 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض Within Temptation - Forgiven


    0 Not allowed! Not allowed!

    Couldn't save you from the start
    از ابتدا نتوانستم نجاتت بدم
    Love you so it hurts my soul
    بحدي دوست دارم كه روحم را ازار ميدهد
    Can you forgive me for trying again
    آيا منو براي اينكه دوباره تلاش ميكنم ميبخشي
    Your silence makes me hold my breath
    سكوت تو نفسم را در سينه حبس ميكند
    Time has passed you by
    زمان تو را از من دور كرده
    Oh, for so long I've tried to shield you from the world
    اه،براي مدت زيادي ميخواستم از ذنيا حفظت كنم
    Oh, you couldn't face the freedom on your own
    اه،تو نميتواستي آزادي را تنهايي تحمل كني
    Here I am left in silence
    من تنها در سكوت مانده ام

    You gave up the fight
    تو تسليم شدي
    You left me behind
    مرا رها كردي
    All that's done's forgiven
    گذشته ها گذشته
    You'll always be mine
    هميشه براي مني
    I know deep inside
    با عمق وجودم اينرا ميدانم
    All that's done's forgiven
    گذشته ها گذشته

    I watched the clouds drifting away
    من گذشتن ابرها را نگاه كردم
    Still the sun can't warm my face
    هنوز آفتاب صورتم را گرم نميكند
    I know it was destined to go wrong
    ميدانستم كه قرار بود مشكل پيش آيد
    You were looking for the great escape
    تو بدنبال فرار بودي
    To chase your demons away
    تا اهريمنانت را تعقيب كني

    Oh, for so long I've tried to shield you from the world
    اه،براي مدت زيادي ميخواستم از ذنيا حفظت كنم
    Oh, you couldn't face the freedom on your own
    اه،تو نميتواستي آزادي را تنهايي تحمل كني
    And here I am left in silence
    من تنها در سكوت مانده ام


    I've been so lost since you've gone
    از وقتي رفتي،گم شده ام
    Why not me before you?
    چرا من قبل از تو نرفتم؟
    Why did fate deceive me?
    چرا سرنوشت مرا گول زد
    Everything turned out so wrong
    همه چيز خيلي اشتباه از آب در اومد
    Why did you leave me in silence?
    چرا مرا در سكوت رها كردي؟

    You gave up the fight
    تو تسليم شدي
    You left me behind
    مرا رها كردي

    All that's done's forgiven
    گذشته ها گذشته
    You'll always be mine
    هميشه براي مني
    I know deep inside
    با عمق وجودم اينرا ميدانم
    All that's done's forgiven
    گذشته ها گذشته

  26. 6 کاربر برای این پست از ashkanos تشکر کرده اند:


  27. #94
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    13158
    تاریخ عضویت
    Nov 2008
    نوشته ها
    17
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    24
    33 بار تشکر شده در 13 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض My Dying Bride - For My Fallen Angel


    0 Not allowed! Not allowed!
    As I draw up my breath,
    همانگونه كه نفس ميكشم
    And silver fills my eyes.
    و نقره چشمانم را پر ميكند
    I kiss her still,
    همچنان او را ميبوسم
    For she will never rise.
    كه او هرگز بلند نميشود

    On my weak body,
    بر بدن ضعيفم
    Lays her dying hand.
    دستان بي جان او افتاده است
    Through those meadows of Heaven,
    در آن مزارع بهشتي
    Where we ran.
    كه ميدويديم

    Like a thief in the night,
    مانند دزدي در شب
    The wind blows so light.
    باد آرام ميوزد
    It wars with my tears,
    و با اشكهاي من ميجنگد
    That won't dry for many years.
    كه تا سالها خشك نميشوند

    Loves Golden arrow
    تير طلايي عشق
    At her should have fled
    بر او بايد فرود ميامد
    Not Death's Ebon dart
    نه دارت ابنوس مرگ

    To Strike Her Dead
    تا مرگ را بر او آورد



  28. 4 کاربر برای این پست از ashkanos تشکر کرده اند:


  29. #95
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    تقديم به همه عزيزاني كه در نت آهنگ به دنبال
    آرزوهاي خود هستند.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    There must be lights burning brighter somewhere
    Got to be birds flying higher in a sky more blue
    If I can dream of a better land
    Where all my brothers walk hand in hand
    Tell me why, oh why, oh why cant my dream come true

    There must be peace and understanding sometime
    Strong winds of promise that will blow away
    All the doubt and fear
    If I can dream of a warmer sun
    Where hope keeps shining on everyone
    Tell me why, oh why, oh why wont that sun appear

    Were lost in a cloud
    With too much rain
    Were trapped in a world
    Thats troubled with pain
    But as long as a man
    Has the strength to dream
    He can redeem his soul and fly

    Deep in my heart theres a trembling question
    Still I am sure that the answer gonna come somehow
    Out there in the dark, theres a beckoning candle
    And while I can think, while I can talk
    While I can stand, while I can walk
    While I can dream, please let my dream
    Come true, right now
    Let it come true right now
    Oh yeah


    انجا بايد شعله ها درخشان تر از ديگر جاها باشد
    جايي كه پرندگان در فرازي بالاتر در آسماني آبي تر در پروازند
    اگر ميتوانستم روياي سرزمين بهتري تصور كنم
    جاييكه همه برادرانم دست در دست يكديگر قدم ميزدند
    به من بگو چرا ، آه چرا ، آه چرا روياي من رنگ حقيقت نمي پذيرد .

    انجا بايد صلح و تفاهم بيشتر باشد
    انتشار امواج ميثاق بر هرگونه ترديد و هراس
    محكم و استوارتر بوزد
    اگر ميتوانستم روياي خورشيد فروزانتري تصور كنم
    جاييكه اميد تابشش را بر همه كس حفظ ميكرد
    به من بگو چرا ، آه چرا ، آه چرا خورسيد چنين پديدار نميگردد.

    گمشده در ميان ابرها
    با باراني بيش از اندازه
    تسخير شده در يك روزگار
    آشفته با درد
    اما تا زمانيكه بشر
    هنوز توانايي ديدن رويا دارد
    ميتواند پرواز و روحش را بازستاند .

    در ژرفناي قلبم ارتعاش سئوالي است
    هنوز مطمئن هستم كه جواب قصد دارد به طريقي
    راهي به خارج اين ظلمت بيابد ، با اشاره اي به شمع
    آن هنگام كه ميتوانم بينديشم ، آن هنگام كه ميتوانم به گفتگو نشينم
    ان هنگام كه ميتوانم بايستم ، آن هنگام كه ميتوانم ره بپويم
    آن هنگام كه ميتوانم رويايي ببينم ، اجازه بده روياي من
    به حقيقت بپيوندد ، بيدرنگ .
    اجازه ده بيدرنگ به حقيقت بپيوندد .
    آه آري .







  30. 6 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  31. #96
    Mona آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    8411
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    1,157
    میانگین پست در روز
    0.20
    تشکر از پست
    2,225
    2,803 بار تشکر شده در 899 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 9/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    Barbie girl


    عروسک باربی


    ______________________________




    Hi Barbie


    Hi ken


    Do you wanna go for a ride?


    Sure ken


    Jump in


    I’m a Barbie girl, in a Barbie world


    Life in plastic. It’s fantastic


    You can brush my hair


    Undress me everywhere


    Imagination. Life is your creation


    Come on Barbie let’s go party


    I’m a blond bimbo girl


    In a fantasy world


    Dress me up, make it tight


    I’m your dolly


    You’re my doll


    Rock’n roll, fell the glamour in pink


    Kiss me here, touch me there. Hanky panky


    You can touch, you can play


    If you say’ I ‘m always yours


    Come on Barbie let’s go party


    Come on Barbie let’s go party


    Make me walk make me talk



    Do whatever you please


    I can act like a star


    I can beg on my knees


    Come jump in bimbo griend, let us do it again


    Hit the town, fool around, let’s go party


    You can touch, you can play


    If you say’ I ‘m always yours


    Come on Barbie let’s go party


    Come on Barbie let’s go party


    Oh I’m having so much fun


    Well Barbie. We’re just getting started


    Oh, I love you ken





    _______________________________________________



    سلام باربی


    سلام کن


    با ماشین سواری موافقی؟


    معلومه کن


    بپر بالا


    من یک دختر باربی در یک دنیای باربی هستم


    زندگی در پلاستیک خیال انگیز است


    تو میتوانی هر کجا که خواستی موهایم را شانه کنی


    و لباسهایم را عوض کنی


    اما تصور کن زندگی را تو خلق میکنی


    بیا باربی بیا به جشن برویم


    من یک دخر جوان و زیبا با موهایی طلایی


    و در یک دنیای خیالی هستم


    لباسهای قشنگم را تنم کن و آنها را محکم ببند


    من عروسک تو ام


    تو عروسک منی


    برایم برقص و جادوی رنگ صورتی را احساس کن


    مرا لمس کن و ببوس اما دروغکی


    تو هم میتوانی مرا لمس کنی و با من بازی کنی


    فقط اگر بگویی من همیشه مال تو ام


    بیا باربی بیا به مهمانی برویم


    مرا وادار به راه رفتن و حرف زدن کن


    هر کاری دلت میخواهد بکن


    من میتوانم مثل یک ستاره باشم


    میتوانم به پایت بیفتم


    بیا سوار شو دوست جوان من تا دوباره شهر را به هم بریزیم


    و دیوانه بازی در بیاوریم میخواهیم به مهمانی برویم


    تو هم میتوانی مرا لمس کنی با من بازی کنی


    اما به شرطی که بگویی من همیشه مال توام


    بیا باربی میخواهیم به جشن برویم


    آه به من خیلی خوش میگذره


    راست می گی باربی؟ ما که تازه شروع کردیم


    آه دوستت دارم کن




    AQUA
    ویرایش توسط Mona : Friday 20 February 2009 در ساعت 09:42 PM
    زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
    صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد

  32. 4 کاربر برای این پست از Mona تشکر کرده اند:


صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تاپیک طرفداران سیاوش قمیشی
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: Tuesday 22 April 2008, 11:34 AM
  2. گوشه ها و مقامها
    توسط alireza_amirsamimi در انجمن سه تار
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Wednesday 11 April 2007, 07:15 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •