لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: تب عشق شهریار

  1. #1
    LiOneL999 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    61154
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    سن
    26
    نوشته ها
    950
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    3,082
    1,648 بار تشکر شده در 782 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 143/12
    Given: 235/4
    میزان امتیاز
    12

    Wink تب عشق شهریار


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام دوستان اهل شعر. هرکس این بحث رو دوست داره می تونه توش شرکت کنه. راجع به استاد شهریار چی می دونید؟!
    از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم...

    برای همیشه رفتم


  2. کاربران زیر از LiOneL999 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    LiOneL999 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    61154
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    سن
    26
    نوشته ها
    950
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    3,082
    1,648 بار تشکر شده در 782 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 143/12
    Given: 235/4
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    استاد شهریار توی زندگیش عشق های زیاد و دوبرابرش غم و سختی تجربه کرد.
    شما می دونید ایشون سه تار نوازی رو از استاد صبا آموختند.
    خوشحال می شم چیزی بنویسید...
    از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم...

    برای همیشه رفتم


  5. کاربران زیر از LiOneL999 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  6. #3
    vitset آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    43704
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    12
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    6
    28 بار تشکر شده در 10 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود به hooora عزیز
    جناب شهریار که من خیلی بهش ارادت خاصی دارم شعراش یه مفهوم خاصی داره و من بیشتر اشعاری که گفتم شاید به نوعی پیرو سبک شهریار بوده
    زندگیش خیلی پر فراز و نشیب بوده برا همین شعراشم انگار آینه ای از زندگیشه
    بي همگــــــــان به سر شود

    بي تو اصلا بحثشو نكــــــن

  7. #4
    LiOneL999 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    61154
    تاریخ عضویت
    Jul 2012
    سن
    26
    نوشته ها
    950
    میانگین پست در روز
    0.22
    تشکر از پست
    3,082
    1,648 بار تشکر شده در 782 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 143/12
    Given: 235/4
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    استاد شهریار
    شهریار در سال [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در شهر [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] متولد شد. دوران کودکی را در روستای -[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]- و روستای -[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]- در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در شرق [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] سپری نمود. پدرش حاج میرآقا بهجت تبریزی نام داشت که در تبریز [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز، در سال [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] برای ادامه تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسه [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] تا سال [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و پس از آن در رشته [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] ادامه تحصیل داد.
    حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به‌علت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] برای کار در اداره ثبت اسناد [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]، شهریار به تهران بازگشت. در سال [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی درگذشت. او به‌سال [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکترای افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود.
    در سال‌های [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] تا [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] اثر مشهور خود -[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]- را می‌سراید. گفته می‌شود که منظومه حیدربابا به ۹۰ درصد از زبان‌های [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] ترجمه و منتشر شده‌است. در تیر [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] مادرش درمی‌گذرد. در مرداد [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود به‌نام «عزیزه عمیدخالقی» ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج سه فرزند -دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی- می‌شود.



    شهریار پس از [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] شعرهایی در مدح [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و مسئولین آن -از جمله امام [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]، [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]- سرود. وی در روزهای آخر عمر به‌دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از مرگ در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] بنا به وصیت خود در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] تبریز مدفون گشت.
    ویکیپدیا
    از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم...

    برای همیشه رفتم


  8. 4 کاربر برای این پست از LiOneL999 تشکر کرده اند:


  9. #5
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شعری زیبا از استاد شهریار

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
    بى وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟ نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
    سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟
    عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
    من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟
    نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
    دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
    ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
    این قدر با بخت خواب آلود لالا چرا؟
    آسمان چون شمع مشتاقان پریشان می‌کند
    در شگفتم من نمى پاشد زهم دنیا چرا؟
    شهریارا بی حبیب خود نمى کردی سفر
    این سفر راه قیامت مى روی تنها چرا؟

    روحشان قرین رحمت باد
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

  10. کاربران زیر از sarveazad به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  11. #6
    sarveazad آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    54002
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    سن
    35
    نوشته ها
    520
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    395
    748 بار تشکر شده در 365 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 120/8
    Given: 31/15
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    شعر استاد شهریار در سوگ صبا

    ای صبا با تو چه گفتند كه خاموش شدی؟
    چه شرابی به تو دادند كه مدهوش شدی؟
    تو كه آتشكده عشق و محبت بودی
    چه بلا رفت كه خاكستر خاموش شدی؟
    به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
    كه خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
    تو به‌صد نغمه، زبان بودی و دل‌ها هم گوش
    چه شنفتی كه زبان بستی و خود گوش شدی؟
    خلق را گرچه وفا نیست و لیكن گل من!
    نه گمان‌ دار كه رفتی و فراموش شدی
    تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از توست
    تو هم آمیخته با خون سیاووش شدی
    خدایا دستم به آسمانت نمی رسد، اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •