یک بیت برای نفر بالایی

[خان]

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

[kaka]

افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن
مقدمش يا رب مبارک باد بر سرو و سمن

[خان]

به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد.

[kaka]

چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
بيدقي راند که برد از مه و خورشيد گرو

[خان]

شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست
جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو

[Kamanche]

نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد

[Hmd_N]

زلف هندوی تو گفتم که دگر ره نزند

سالها رفت و بدین سیرت و سانست که بود

[kaka]

به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش
که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

[Hmd_N]

خلوت گزیده را بتماشا چه حاجتست

چون کوی دوست هست بصحرا چه حاجتست

[Kamanche]

خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم
دل از پی نظر آید به سوی روزن چشم

بیا که لعل و گهر در نثار مقدم تو
ز گنج خانه ی دل می کشم به روزن چشم

[tarane]

دلم گرفته،اي دوست! هواي گريه با من؛
گر از قفس گريزم،‌كجا روم، كجا من؟

[Kamanche]

دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو ، که با دلدار پیوندی

[tarane]

ما رند و خراباتي و ديوانه و مستيم
پوشيده چه گوييم همينيم كه هستيم

[soltan]

پس از مرگم تو ای زیبا نگارم
بیا با جمع یاران بر مزارم
سرت خم کن بزن بوسه به خاکم
که زیر خاک هم چشم انتظارم

[tarane]

خواهي كه جهان در كف اقبال تو باشد
خواهان كسي باش كه خواهان تو باشد

[tarane]

منم آن شکسته سازی که تو ام نمی نوازی
که فغان کنم ز دستی که گسسته تار ما را !!