یک بیت برای نفر بالایی

[homa f]

اکنون منم که در دل این خلوت و سکوت
ای شهر پر خروش ترا یاد می کنم
دل بسته ام به او وتو او را عزیز دار
من با خیال او دل خود شاد می کنم
فروغ

[akanani]

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

[homa f]

این مهربانتر از برگ، در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آینه نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت، صبح ستاره باران

[Majed]

شکوفه های صورتی هدیه مهربونیات
دار و ندارم یه دله .. اونم فدای خنده هات (F. A)

[akanani]

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

[sara]

در عالم سود بی زیان کم دیدم
بی کینه حریف مهربان کم دیدم
یک دوست که دشمن نشود آخر کار
بسیار بجستم به جهان کم دیدم

[akanani]

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است

[homa f]

من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد نارون شاخ خود را به کلاغ
سهراب

[akanani]

ای هدهد صبا به سبا می​فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می​فرستمت

[homa f]

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

[akanani]

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

[sara]

مه نا مهربان بی گنه دامن کشید از من
چه بد کردم،چه بد رفتم،چه بد گفتم چه دید از من

[Majed]

سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
مسیحای جوانمرد من
ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است

دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی
...
(دیگه حال نداشتم بقیش رو بنویسم)

[homa f]

بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
شب از فراق تو می نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

[sara]

آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر
آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر

[akanani]

چو پیر سالک عشقت به می حواله کند
بنوش و منتظر رحمت خدا می​باش