0


|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
زادروز هنرمند برجسته، استاد انوشیروان روحانی مبارکککککککککککک
آهنگسرا:
ترانه های محبوبی چون سلطان قلب ها، گل سنگم و تولدت مبارک جزو کارنامه موفق این آهنگساز برجسته است
اول مرداد ماه ١٣٩٠، انوشیروان روحانی، آهنگساز و نوازنده برجسته پیانو ٧٢ ساله شد. هنرمندی که بیش از دو نسل از ایرانیان با موسیقی و آهنگ های معروف او آشنایی داشته و چهل سال است که با آهنگ «تولد تولدت مبارک » او با شعری از «پرویز خطیبی» زندگی کرده اند.
موسیقی این هنرمند برجسته و هریک از نغمه ها و آهنگ هایش برای ایرانیان در هرکجای جهان که باشند رنگ و بویی ایرانی دارد و یادآور آن خاک وبوم است.
انوشیروان روحانی ، برادر بزرگ سه هنرمند برجسته دیگر، شهرداد، اردشیر و شهریار روحانی در سال ١٣١٨ در رشت به دنیا آمد. پدرش رضا روحانی مؤید ، مهندسی بود که هم خوب ویلن می نواخت و هم شاعر بود و انوشیروان از همان اوان زندگی از او بسیار آموخت. او نخستین آهنگ خود را در ٦ سالگی ساخت. آهنگی که آن را «اولین تانگو» نامید و بعدها پدرش شعری برای آن سرود. با آگاهی از نبوغ شگفت آوراین نوازنده خردسال، پدر او را برای آموزش موسیقی نزد استاد بزرگ پیانوی آن زمان جواد معروفی فرستاد و انوشیروان بعدها هم نزد استادانی چون روح الله خالقی به یادگیری موسیقی پرداخت.
انوشیروان ٩ ساله بود که صدای پیانوی او برای نخستین بار از رادیو ایران پخش شد و از آن زمان یعنی از سال ١٣٢٧ تا کنون او یکی از چهره های معروف و مطرح صحنه هنرموسیقی مدرن ایران به شمارمی رود.
در بخشی از کتاب «خاطراتی از هنرمندان» نوشته پرویزخطیبی ، روزنامه نگار، طنزنویس، نمایشنامه نویس و ترانه سرایی که اول ماه اوت امسال ١٨ سال از درگذشت او می گذرد، خاطره جالبی از انوشیروان روحانی آمده است. این کتاب که تا کنون ٦ بار در داخل و خارج از ایران تجدید چاپ شده است برای خوانندگان از نسل های مختلف و به خصوص درمیان جوانان امروزی دارای جنبه های جامعه شناسی ارزشمندی است. درواقع «خاطراتی از هنرمندان» نوعی سیروسیاحت در دوران پیش از انقلاب در ایران به شمار می رود و دوران ٥٥ ساله زندگی و فعالیت های پرویز خطیبی، دوستان و همکارانش ونیزجامعه هنری، سیاسی و اجتماعی زمانه او را به خوبی به نمایش گذاشته است.
در یکی از جالب ترین بخش های کتاب خاطراتی ازهنرمندان، پرویزخطیبی درباره آشنایی خود با آهنگساز جوانی به نام «انوش» (انوشیروان روحانی) نوشته است که بعدها درساختن شعری بر روی آهنگ «تولدت مبارک» و ترانه معروف دیگری به نام «عزیزجون» با صدای «امل ساین» خواننده ترک با او همکاری می کند.
انوشیروان روحانی، هنرمند بلند پرواز!
پرویز خطیبی می نویسد: در سال ١٣٣٦ وقتی با قطار وارد شهر صنعتی «اشتوتکارت» آلمان شدم، مصطفی اسکوئی و عباس شاپوری با یک دسته گل زیبا به پیشوازم آمده بودند. همراه آن ها یک پسربچه خوشرو و همیشه خندان بود که عباس او را به عنوان «انوش» به من معرفی کرد. انوش در حقیقت مدتی در کلاس شاپوری تعلیم موسیقی می دیده است و حالا همراه با خانم و آقای شاپوری به مونیخ آمده بود تا بقول خودش دنیا را سیاحت کند.
بین راه در اتومبیل، شاپوری گفت که انوش یکی از بهترین شاگردان استاد جواد معروفی است و پنجه شیرینی دارد. راستش من از دوران کودکی ابتدا با نوای پیانوی مشیر همایون شهردار و صفحه معروف راست پنجگاه و بعدها با محجوبی و معروفی به این ساز دلبستگی پیدا کردم. محجوبی و معروفی اگر چه هرکدام با سبک و سیاق خاص خودشان می نواختند اما برای من ارزش زیادی داشتند. هم این و هم آن با پنجه های سحر انگیز خود مرا ساعت ها از خود بیخود می کردند. آنشب سر میز شام از انوش پرسیدم:«چه وقت می توانم سازت را بشنوم؟» گفت:«هروقت دسترسی به پیانو پیدا کردم برات می نوازم. »
محل اقامت مصطفی و مهین اسکوئی دریک دهکده زیبا به نام «دیسن» بود که تا مونیخ بیست دقیقه فاصله داشت. شب ها کنار دریاچه و توی کوچه پس کوچه های دیسن محشری بود. ده ها دختر و پسر جوان سرمست و شاد سوار قایق های موتوری می شدند و روی دریاچه می گشتند. کوچه های باریک و کج و کوله ولی بسیار تمیز دهکده آدم را بیاد پاریس و محله های نزدیک به رودخانه «سن» می انداخت. یک شب با داود خواهر زاده اسکوئی و انوش (روحانی) به سینما رفتیم و در مراجعت سری به یک میکده یا «بار» زدیم. به محض ورود خانمی که صاحب بار بود جلو آمد و با ادب و احترام گفت:«متاسفانه ورود این آقا کوچولو به بار ممنوع است. » فهمیدم که منظورش انوش است، گفتم: او هیجده سال دارد. گفت: قد و بالایش که نشان نمی دهد!
مجبور شدیم از انوش بخواهیم تا پاسپورتش را ارائه بدهد. در پاسپورت او نوشته شده بود: انوشیروان روحانی، فرزند رضا – تولد ١٣١٨ که این تاریخ به تاریخ مسیحی هم ذکر شده بود.
آن شب در آن بار مدتی نشستیم. انوش اهل مشروب خوردن نبود و معمولا وقتی اسم شراب یا آبجو را می بردی صورتش سرخ می شد. چند مشتری مست و نیمه مست به طور متفرق صندلی ها را اشغال کرده بودند و یک زن سالخورده که بعدها معلوم شد مادر صاحب بار است پشت پیانو آهنگی را می نواخت. داود آهنگی را اسم برد و از خانم خواست که آن آهنگ را بنوازد ولی او گفت که چنین آهنگی را بیاد ندارد. حالا موقعی بود که انوش دستی به کلیدهای پیانو برساند اما این جوان کمرو امتناع می کرد. اما بالاخره انوش پشت پیانو نشست، بار از صدای خنده و صحبت آن چند مشتری مست پر بود ولی برخورد پنجه های انوش با کلیدهای پیانو و آغاز آن آهنگ که با قدرت شروع می شد همه را به سکوت واداشت. سه چهار دقیقه بعد که آهنگ به پایان رسید مشتری های بار بشدت برای آن نوازنده کوتاه قد و خجالتی ابراز احساسات کردند.
انوشيروان روحاني يکي از آهنگسازان ارزنده معاصر است که بيش از دويست آهنگ متنوع و محبوب ساخته است
خطیبی در ادامه خاطرات خود از آن دوران می نویسد: چهارسال بعد یعنی در پائیز سال ١٣٤٠ که من پس از ٨ سال ممنوعیت کاری (به دلیل انتشارروزنامه فکاهی سیاسی حاجی بابا در دوران وقوع وقایع ٢٨ مرداد ٣٢) به رادیو برگشتم انوشیروان روحانی را دیدم که به شورای موسیقی می رفت تا آهنگ های تازه اش را عرضه کند. همان روزها از او خواسته شده بود تا برای برنامه پرشنونده شما و رادیوی صبح جمعه یک آرم مخصوص بسازد. حاصل همکاری انوشیروان روحانی و کریم فکور آهنگ اول این برنامه بود که همه با هم می خواندند:«شنبه... یکشنبه... دوش به... سه شنبه.. چهارشنبه .. پنج شنبه... جمعه تعطیله.. » و بعد آهنگ های دیگرش را خوانندگان مختلف و بیش از همه پوران به گوش شنوندگان رادیو رساندند. آهنگ «گل سنگم» او با شعر«بیژن سمندر» اولین بار با صدای خواننده ترک «امل ساین» پخش شد. ماجرای ساختن شعر دیگر انوشیروان برای این خواننده که «عزیز جون » نام داشت به این شرح است:
حدود ساعت ده شب شنبه تلفن خانه من زنگ می زند. گوشی را که بر می دارم صدای انوش را می شناسم. مدتی احوالپرسی می کند و برطبق معمول می خندد:خواب که نبودی؟- نه .. چه شده که این وقت شب یاد من کردی انوش؟- شب جمعه آینده، امل ساین خواننده ترک کنسرتی دارد که من هم در آن شرکت می کنم. قرار است او دو آهنگ مرا با شعر فارسی بخواند .. اولی گل سنگ است که شعرش را سمندر درست کرده ولی تکلیف شعر دوم روشن نیست و من می خواهم تو این شعر را برایم بسازی. با تعجب می گویم:«شوخی می کنی انوش جان؟»-نه جان خودم جدی است. به او می گویم: من فرصتی ندارم چون فردا صبح عازم آمریکا هستم. چرا به کریم فکور مراجعه نمی کنی؟ می گوید: کریم در مسافرت است. متاسفم من دارم چمدانم را آماده می کن و توی این وضعیت توی مود شعر ساختن نیست. انوشیروان روحانی اصرار می کند:- برای تو که کاری نداره . مثل آب خوردن است. و بعد شروع می کند به خواندن آهنگ که بقول خودش یک «معر» روی آن گذاشته است. ناچار قلم و کاغذ برمیدارم و سیلاب های شعر را یکی یکی می نویسم، می گوید:- کی پرواز داری؟جواب می دهم: هفت صبح فردا .. بهتره یک ساعت دیگه به من تلفن کنی. راضی می شود و گوشی را می گذرام و ضمن جمع کردن لباس و کفش و غیره به فکر مضمون تازه ای هستم:
عزیز جون .. بخدا دنیا وفا نداره
عزیزجون، بخدا دل شده پاره پاره
عزیز جون، نکنه جدا بشیم دوباره
عزیز جون، خدا اون روزو نیاره..
یکساعت بعد تلفن مجددا زنگ می زند. انوش است. می گویم یادداشت کن. من می خوانم و او می نویسد. با تشکر فراوان و آرزوی سفری خوش خداحافظی می کند. من به آمریکا می آیم و برخلاف دفعات قبل ماندنی می شوم. یک سال بعد در خانه دوستی در نیویورک نواری بدستم می رسد که خواننده آن امل ساین و سازنده آهنگ هایش انوشیروان روحانی است. نه از من و نه از شاعران دیگر هیچ اسمی روی نوار نیست!
جالب است که این اتفاق، یعنی سفارش تلفنی برای ساختن شعر یک بار دیگر هم افتاده بود. در سال ١٣٥٠ گویا کارخانه اتومبیل سازی «پیکان» قصد داشت سالگرد مونتاژ اتومبیل های خود را جشن بگیرد و از انوشیروان روحانی خواسته بودند تا در مقابل دریافت ٥٠ هزار تومان دستمزد آهنگی را که مناسبت داشته باشد بسازد و در این مراسم با گروه کر اجرا کند. او باز هم به یاد من افتاد و در یک مکالمه تلفنی گفت که :می خواهم آهنگی بسازم و آن را جانشین آهنگ خارجی Happy Birthday کنم. آهنگی که این روزها درجشن تولد بچه های ایرانی مرتبا خوانده می شود. انوشیروان اضافه کرد که : حتی با یک کمپانی ژاپنی صحبت کرده ام تا این آهنگ را در دستگاه های مخصوصی جا دهد که به دریخچال خانه وصل می شود و هنگام باز شدن در، صاحب یخچال آهنگ تولد جدید را می شنود.
شعر مورد نظر انوش را دو سه روز بعد به او تحویل دادم:
تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
دلت شاد و خودت شاد
چو گل پرخنده باشی
بیا شمع هارو فوت کن
که صد سال زنده باشی
خداوند 100 سال عمر باعزت به ایشون بده(و بیشتر)... انوشیروان روحانی یه گنج بزرگه. کاش تا هنرمندان در قید حیاتند قدرشونو بیشتر بدونیم.
ویرایش توسط lakshemi : Wednesday 24 July 2013 در ساعت 06:24 PM
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
وقتی شجریان کار نمیکند من هم نمیتوانم!!!
به نقل از آهنگسرا:
هفته گذشته علیرضا افتخاری نامهای را خطاب به محمدرضا شجریان منتشر کرد که خیلی زود در رسانهها و شبکههای اجتماعی سر و صدا کرد. نامهای که لحن محبت آمیزی داشت اما کمی عجیب به نظر میرسید. افتخاری از استاد محمدرضا شجریان خواسته بود که خود را به او بنمایاند ! افتخاری در مورد این نامه گفت: ما از یک خانوادهایم و طبعا من هم مانند افراد دیگر خانواده آقای شجریان را دوست دارم. او ادامه داد: «بعضیها میپرسند که تو از آقای شجریان دلخوری؟ من از ایشان دلخور نیستم. من از خودم دلخورم. چرا نباید استاد شجریان در ایران بخواند؟ وقتی آقای شجریان کار نمیکند من هم نمیتوانم کار کنم. وقتی در یک بازار همه مغازهها بسته باشد، شما چطور میتوانید به تنهایی مغازه خودتان را باز کنید؟ ما این مغازهها را باز کنیم، آب و جارو کنیم، تا دوباره این بازار رونق بگیرد. » افتخاری در واکنش به این مطلب که ممکن است استاد شجریان ممنوعالکار بوده و منع قانونی برای انجام فعالیت هنری داشته باشند، به سایت موسیقی ما گفت: «آقای شجریان ممنوعالکار نیست. چه کسی میتواند به ایشان بگوید کار نکن؟ چه کسی میتواند مجوز ایشان را صادر کند یا نکند؟ شجریان خودش کارهای خودش را امضا میکند. ایشان اگر بخواهند دوباره میتوانند در ایران فعالیت کنند. »
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
به نقل از آهنگسرا:
به نظر میآید خانم ریانا () با سر وقت حاضر شدن مشکل دارد! ستاره محبوب موسیقی هفته گدشته برای کنسرت خود در منچستر انگلستان با یکساعت تاخیر حاضر شد. کنسرتهای پاپ اروپا و آمریکا همیشه سر ساعت مقرر شروع میشود. هواداران برای ابراز ناراحتی از این تاخیر، ریانا را چیپس باران کردند! او در پاسخ به این کار گفت: ما هم دیوانگی خوب داریم هم دیوانگی بد، لطفا چیپس پرت نکنید! او گرسنه هم نبود چون هیچکدام از چیپس ها را نخورد! این اولین باری نیست که سوپر استار جوان بدقولی می کند. در تور 777 سال 2012 که با یک جت اختصاصی مملو از خبرنگاران رسانهها سفر میکرد، در بعضی از اجرا ها حال عادی نداشت و احتمالا مشروب یا مواد مصرف کرده بود. او در اکثر اجراها با 1 الی 3 ساعت تاخیر روی صحنه آمد. چند بار هم به جای آواز خواندن، لبزنی کرده بود. دیر حاضر شدن در کنسرتها برای ریانا به امری عادی شده و در نتیجه برخی سالنهای کنسرت از اجاره مجدد مکان خود به وی خودداری میکنند. جالب این که در خیلی از این موارد خواننده جوان به خود زحمت عذرخواهی نیز نداده است.!!!
![]()
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
مایکل جکسون و فردی مرکوری: دو دوست و همکار
لزلی- آن جونز (Lesley-Ann Jones) ، روزنامه نگار و نویسندهی کتابهای پرفروش، این بار زندگی اسطورهی راک و خوانندهی گروه کوئین، فردی مرکوری افسانهای را به رشتهی تحریر درآورده است.
این کتاب که An Intimate Biography of Freddie Mercury نام دارد، روز گذشته منتشر شد. این کتاب هم اکنون در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در دسترس است.
جونز در این کتاب نگاهی نیز به دوستی و همکاری مایکل جکسون و فردی انداخته است. فردی برای دیدار مایکل به خانهاش در هیونهارست، کالیفرنیا میرفت. خانم جونز در این کتاب از زبان فردی نوشته است:
او سالها دوست ما بود. او همیشه به تماشای کنسرتهای ما میآمد و دوستی ما از همینجا شکل گرفت. فقط فکرش را بکنید اگر در آلبوم تریلر با او همکاری میکردم، الان چه درآمدی برهم زده بودم.
و در مورد همکاری این دو در کتاب آمده است:
ما سه آهنگ را آماده داشتیم که متاسفانه هرگز منتشر نشدند. آهنگهای فوقالعادهای بودند. مشکل ما زمان بود. در آن سال (۱۹۸۳) سر هردویمان حسابی شلوغ بود. به نظر میرسید هیچوقت به اندازهی کافی نمیتوانستیم در جایی بند شویم و به کار مشترکمان برسیم. مایکل حتی به من زنگ زد تا ببیند آیا میتوانیم State of Shock را تکمیل کنیم. اما من نتوانستم زیرا میبایست تعهداتم را در برابر گروه کوئین به انجام میرساندم. به جای من میک جگر در این آهنگ با مایکل همکاری کرد. مایهی تاسف است. ولی بالاخره فقط یک آهنگ است. مهم دوستی بین ما بود.
دلیل قطع رابطهی فردی و مایکل چه بود؟ نویسنده میگوید مایکل به مصرف بیش از حد کوکائین توسط فردی مرکوری در پذیرایی خانهاش اعتراض داشت.
فرِدی مرکوری (Freddie Mercury) با نام اصلی فرخ بلسارا (Farookh Bulsara) در سال ۱۹۴۶ از پدر و مادری زرتشتی از پارسیان اهل گجرات در زنگبار، تانزانیا متولد شد. وی بر اثر ابتلا به ایدز در نوامبر ۱۹۹۱ در ۴۵ سالگی در لندن زندگی را بدرود گفت.
سه آهنگ مشترک مایکل جکسون و فردی مرکوری عبارتند از:
«زندگی چیزی بیش از اینست» (There Must Be More to Life Than This)
سال: ۱۹۸۳
نویسنده: فردی مرکوری
در یک نسخه از دموی این آهنگ، فردی پیانو مینوازد و مایکل میخواند. بخشی از ترانه به صروت بداهه توسط مایکل اجرا شده است. این نسخه در سال ۲۰۰۲ در اینترنت لو رفت. نسخهی دیگری از این آهنگ در دست است که در آن هر دو آوازخوانی کردهاند. برخی میگویند این نسخه در واقع میکسی از نسخههای پیشین است و توسط یک هوادار تهیه شده است و اینکه مایکل و فردی در این آهنگ همخوانی نداشتهاند.
فردی این آهنگ را در سال ۱۹۸۵ در نخستین آلبوم تک نفرهی خود Mr. Bad Guy منتشر کرد اما کار بر روی آن را از ۴ سال پیش از آن آغاز کرده بود. این آهنگ درونمایهای ضد جنگ و ضد نژادپرستی دارد.
«پیروزی» (Victory)
سال: ۱۹۸۳
نویسندگان: مایکل جکسون و فردی مرکوری
دمویی از این آهنگ که توسط مایکل و فردی ساخته شده، موجود است.
«وضعیت شوک» (State of Shock)
سال: ۱۹۸۳
نویسندگان: مایکل جکسون و رندی هنسن (Randy Hansen)
دمویی از این آهنگ با همخوانی مایکل و فردی در سال ۲۰۰۲ در اینترنت لو رفت.
این آهنگ با همخوانی مایکل و میک جگر (Mick Jagger) خوانندهی گروه رولینگ استونز در آلبوم سال ۱۹۸۴ گروه برادران جکسون (The Jacksons) منتشر شد. ویکتوری تنها آلبومی است از این خانواده که هر شش برادر در آن همکاری داشتند. این آلبوم همچنین آخرین آلبوم گروه است که مایکل در آن خوانندهی اصلی است.
[نویسنده در این کتاب دچار اشتباهاتی نیز شده است. به عنوان مثال ویکتوری را یکی از آلبومهای گروه جکسون فایو معرفی کرده است در صورتیکه این آلبوم به عنوان آلبومی از گروه جکسونز منتشر شده است. و نیز نویسنده نوشته است که آهنگ ویکتوری در آلبوم ویکتوری منتشر شده است در صورتیکه این آهنگ اصلا منتشر نشده است.]
منبع: eMJey. com / hollywoodreporter
و اینک سه ترانه دوصدایی که مایکل جکسون 30 سال پیش با خواننده گروه کوئین یعنی «فردی مرکوری» ضبط کرده بود بالاخره به طور رسمی منتشر خواهد شد. فردی مرکوری خواننده ی پاپ ، راک و کلاسیک بود که در آن دوران با بزرگان زیاذی کار کرده بود. به گزارش آهنگ سرا به نقل از تایمز لندن، این آهنگ ها در سال 1983 در استودیو خانگی مایکل ضبط شده ولی اجرا و ضبط نهایی به علت تعهدهای شغلی و گرفتاریهای شخصی این دو سوپراستار هرگز انجام نشد. فردی مرکوری در خاطرات خود نوشته: «آهنگهای خوبی بود ولی هرگز وقت نشد دوباره همدیگر را ببینیم و کار را تمام کنیم. » جکسون به مجله رولینگ استونز گفته بود: «من از هواداران مرکوری هستم و فردی از من خواست در آلبوم بعدیام یک آهنگ با من اجرا کند. » سه آهنگ حالت شوک ، پیروزی و زندگی عمیقتر از این است در سال 1984 ضبط شد ولی در 2011 اجازه انتشار گرفت. نوازنده گیتار گروه کوئین «براین می" تایید کرد که این ترانهها را شنیده: «این آهنگها بسیار جالب، هیجان آور و شنیدنی هستند. »
ویرایش توسط lakshemi : Thursday 1 August 2013 در ساعت 02:28 PM
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 34/0 Given: 21/0 |
تیم فوتبال «موسیقی» در بازی دوم خود از سری دیدارهای جام ستاره ها، با نتیجه چهار بر یک مغلوب تیم «رینوزیت» شد.
در این دیدار که از ساعت 11 شب گذشته در مجموعه ورزشی سبز ولنجک برگزار شد، چهره هایی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری، علی لهراسبی، کاوه آفاق، همایون نصیری، پرویز برومند، علی آذری، اشکان نامداری، پژمان جمشیدی و... به سرپرستی علی اوجی وارد زمین شدند و با نتیجه چهار بر یک مغلوب رقیب جوان و پر انرژی خود شدند. این تیم در دیدار نخست خود نیز با نتیجه سه بر دو مغلوب تیم منتخب جام جهانی 98 شده بود و با این باخت شانس ناچیزی برای صعود به دور بعدی بازیها دارد.
* در حالی که خیلی ها فکر می کردند که رضا یزدانی قرار است در دروازه تیم موسیقی قرار بگیرد، حضور پرویز برومند باعث شگفتی بسیاری از حاضرین شد. ظاهرا یزدانی امسال تصمیم گرفته که در قالب تیم هنرمندان به میدان برود.
* همابون شجریان، علی آذری، علی لهراسبی، اشکان نامداری و پرویز برومند ترکیب ابتدایی تیم موسیقی را تشکیل می دادند.
* علی لهراسبی بر خلاف بازی اول این تیم که زننده هر دو گل تیم اش بود، چند موقعیت مسلم گلزنی را از دست داد.
* احسان خواجه امیری به هیچ وجه نتوانست در این بازی خودی نشان دهد و در معدود موقعیت هایی که نصیب اش شد، نتوانست آن طور که باید و شاید استفاده کند. این خواننده به وضوح دور از دوران آمادگی خود بود.
* تنها گل تیم موسیقی را پژمان جمشیدی به ثمر رساند.
* پرویز برومند دو بار برای حضور در کار تیمی از دروازه اش خارج شد و در هر دوبار توپ را لو داد تا بازیکنان تیم حریف از میانه های میدان توپ را وارد دروزاه تیم موسیقی کنند.
* احسان خواجه امیری پس از ورود به زمین رو به تماشاگران سعی در تهییج آنها برای تشویق تیم موسیقی کرد.
* زانیار خسروی، آرون حسینی و آرش زمانیان از دیگر چهره های دنیای موسیقی بودند که در محل برگزاری برنامه حضور داشتند.
* همایون شجریان محبوب ترین بازیکن تیم موسیقی بود و در تمام لحظاتی که از زمین بیرون می رفت، تماشاگران او را تشویق می کردند.
* بعد از اشتباه های فاحش پرویز برومند در درون دروازه تیم موسیقی ، کاوه آفاق درون دروازه این تیم قرار گرفت و در چند واکنش دیدنی توانست دروازه تیم اش را از فرو ریختن نجات دهد.
گفتنی ست تیم موسیقی در سومین و آخرین بازی خود در دور مقدماتی، جمعه شب در برابر تیم هنرمندان قرار خواهد گرفت.
«جام ستاره ها» به همت پژمان جمشیدی چهار سالی هست که برگزار میشود و توانسته دوستداران زیادی را به خود جلب کند.
صدرا محرابی نیز از دیگر عوامل برگزار کننده این برنامه بود که همکاری جالب توجهی را با عکاس و خبرنگار «موسیقی ما» داشت.
منبع: اختصاصی سایت موسیقی ما
- - - Updated - - -
نوازنده های ارکستر سمفونیک: آقای روحانی بلاهایی که سر ما آمده، را فراموش کردهاند
تعدادی از نوازنده های ارکستر سمفونیک پس از به نتیجه نرسیدن ماجرای عقد قراردادهایشان، در اعتراض به شرایط حاکم اعلام کردند که به هیچ وجه قبل از بهبود شرایط ، حاضر به ساز زدن در ارکستر سمفونیک نیستند. به گزارش «موسیقی ما» در حالی که فردا راس ساعت 10 صبح و در برج میلاد نشست خبری سمفونی خلیج فارس (جهت اجرا در جشنواره موسیقی مقاومت) با حضور «شهداد روحانی» برگزار خواهد شد، نوازنده های ارکستر سمفونیک در نامه ای مکتوب که به امضای بیش از 52 تن از نوازنده های این ارکستر رسیده، اعلام کردند که تحت هیچ شرایطی حاضر به اجرای برنامه در قالب ارکستر سمفونیک نیستند.
تعدادی از نوازنده های این ارکستر طی تماس های جداگانه با خبرنگار «موسیقی ما» از حضورشان در ساختمان دفتر موسیقی وزارت ارشاد و تقدیم نامه اعتراض آمیزشان به مدیر کل دفتر موسیقی خبر دادند.
عده ای از این نوازنده ها معتقد اند که «شهداد روحانی» به عنوان رهبر مهمان این ارکستر تقصیری در عدم احقاق حق و حقوق نوازنده ها ندارد و عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که «شهداد روحانی» با مبالغ سنگین رهبری این ارکستر را برای جشنواره مقاومت پذیرفته و قبل از شروع تمرینات نیز تمام دستمزد اش را دریافت کرده و دغدغه نوازنده ها برایش ارزشی ندارد.
یکی از نوازنده ها در این باره به «موسیقی ما» گفت :«برای آقای روحانی متاسفیم و ظاهرا ایشان بعد از گرفتن دستمزدشان، بلاهایی که سر ما در این هفت ماه آمده، را فراموش کردند. یک ارکستر متشکل از تعداد زیادی از نوازنده ها و اعضای گروه و رهبر آن است و همه باید مثل یک خانواده با هم متحد باشند. »
یکی دیگر از نوازنده ها که از مقابل دفتر مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با خبرنگار «موسیقی ما» سخن می گفت، در این باره گفت:« نامه ما از ساعات اولیه صبح وارد اتاق آقای پاشایی شده ولی هنوز اقدامی درباره آن صورت نگرفته. بعد از چند ساعت خواهان بازپس گرفتن اصل نامه شدیم ولی متاسفانه حالا نامه خودمان را هم به ما نمی دهند تا آنرا در اختیار رسانه ها قرار بدهیم. این نامه را بیش از 52 نفر از اعضای ارکستر سمفونیک امضا کردند و فقط نوازنده های قدیمی ارکستر حاضر به حضور در این اعتراض ها نشدند. »
این اعتراض ها در حالی از هفته گذشته از سوی نوازنده های ارکستر سمفونیک شروع و تداوم داشته که «علیرضا پاشایی» هفته گذشته با حضور در تجمع اعتراض آمیز نوازنده ها در تالار رودکی، قول مساعدت در امر قراردادها را داده بودند ولی با گذشت بیش از یک هفته، اوضاع ارکستر سمفونیک و قرارداد نوازنده هایش در هاله ای از ابهام قرار دارد.
گفتنی ست فایل صوتی گفتگوی خبرنگار «موسیقی ما» با نوازنده های ارکستر سمفونیک موجود می باشد و این رسانه در تلاش است در ساعات آینده اخبار لحظه به لحظه این اتفاق و نتایج احتمالی اش تا پایان ساعت اداری امروز را مخابره نماید.
تصویر نامه نوازندهها به مدیر کل دفتر موسیقی را که با تلاش خبرنگار سایت موسیقی ما برای انتشار بدست ما رسیده اینجا ببنید:منبع:
اختصاصی موسیقی ما
- - - Updated - - -
مجید اخشابی برای انتشار «آیینه رو» تاریخ اعلام نکرد
مجید اخشابی در گفت و با موسیقی ما با بیان اینکه تاخیر آلبومش او را میان هوادارانش بدقول کرده است، گفت: دیگر قصد ندارم با اعلام تاریخ انتشار آلبومم، هوادارنم رانسبت به خود ناامید و نسبت به خود بدبین کنم. این دوستان تاکنون حسن نیت خود را به من ثابت کردهاند و حالا نوبت من است که از خجالت آنها در آیم.
اخشابی در ادامه صحبتهای خود گفت: متاسفانه اخیرا به دلیل برخی فعالیتها دیگرم نتوانستم به فعالیتهای موسیقی خود ادامه بدهم و آلبومم را در زمانی که قول داده بودم منتشر کرده و به دست دوستداران موسیقی و علاقه مندان خود برسانم.
وی با اشاره به اینکه در میان آلبومهایش این اولین آلبومی است که با این همه تاخیر مواجه شده است، گفت: دوستان مطبوعاتی و هنرمندان موسیقی شاهد هستند که من مدتی است درگیر کارهای نشریه «زیرو بم» و همین طور امور تحصیلی خود و آموزشگاه هستم ولی این دلیل نمیشود که بر روی آْلبوم خود کار نکنم. انشالله مترصد هستم که هر چه زودتر «آیینه رو» را منتشر کنم. اما زمان انتشار آن را اعلام نمیکنم از بس اعلام کردهام و پاییز و زمستان و بهار و تابستان گفتهام دیگر خودم هم خسته شدهام. اما واقعا امسال آن را منتشر خواهم کرد.
وی درخصوص جزییات آلبوم «آیینه رو» گفت: جزییات آلبوم همان جزییات قبلی است که همه میدانند و تغییراتی درآن ایجاد نشده است. هم اکنون مشغول ضبط آن در استودیو مهرآوا هستیم و اینطور که پیش میرود انتشار آن تا پایان امسال منتشر خواهد شد. «آیینه رو» حاوی ۱۴ قطعه است که اسحاق انور، عبدالجبار کاکایی، اهورا ایمان، نسترن شیر محمدی و... سرودهاند. قطعات آن نیز عبارتند از «آیینه رو»، «موج نگاه»، «اقرار» و... نام دارد. آهنگهای این آلبوم را من ساختهام و در تنظیم آنها مجید اکبرزاده و غلامرضاصابری با من همکاری کردهاند.
وی تاکید کرد: تمامی تلاش خود را میکنم تا این آلبوم در اسرع وقت منتشر شود. من فکر نمیکردم کار در زمینه انتشار یک نشریه این همه زمان بر باشد. انتشار این نشریه مزید بر علت شده تا انتشار «آیینه رو» با تاخیر مواجه شود. بابت این همه تاخیر که برای اولین بار در آثار من اتفاق میافتد از هواداران خود و علاقه مندان به موسیقی عذرخواهی میکنم. منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
- - - Updated - - -
فرشید اعرابی: مهرماه روی صحنه میروم
سال گذشته و پس از مدتها سکوت «فرشید اعرابی»، جدیدترین آلبوم خود به نام «به رنگ شب» را روانه بازار کرد که با استقبال خوبی همراه بود. اتفاقی که معمولا در قبال آلبوم های این چهره صورت می گیرد و به دلیل فعالیت در سبک مهجور متال و راک و گستردگی طیف مخاطبان این سبک ها، همیشه خبرساز و موفق بوده است.
این هنرمند درباره فعالیت های اخیر خود به سایت «موسیقی ما» گفت:« آلبوم «به رنگ شب» شش ماه پیش منتشر شد و هنوز به طوری جدی کار بر روی آلبوم جدید را آغاز نکرده ام. من معمولا تا ترک ها جمع نشود کار ضبط نهایی را انجام نمی دهم. البته کم و بیش کارهایی را انجام می دهم. اصولا فرم آثار من در سه آلبوم گذشته یک تیپ است و اگر آلبوم جدید آغاز شود فقط تغییراتی در بخش تنظیم ایجاد می کنم. »
او همچنین سال آینده را زمان احتمالی انتشار آلبوم جدید خود عنوان کرد و افزود:« من خیلی سریع کار انجام نمی دهم چون تا زمانی که از ترک هایی که ساخته ام راضی نباشم به آلبوم فکر نمی کنم. می خواهم دیگر بین دو آلبوم خودم چند سال فاصله ایجاد نشود و سعی می کنم حداقل تا سال آینده یک آلبوم را به مرحله انتشار برسانم. من در کارهایم وسواس به خرج نمی دهم ولی روش کارم به اینگونه است که مثلا بیست یا بیست و پنج ترک آماده و از بین آنها ده ترک را انتخاب می کنم. یا مثلا الان سه ترک جدید می سازم و تا شش ماه آینده که بخواهم کارهای جدید تولید کنم از ترک های قبلی خسته می شوم و می خواهم آثار متفاوت تری داشته باشم. ده قطعه آلبوم «به رنگ شب» را از میان بیست و شش ترک انتخاب کردم و از بقیه هم اصلا استفاده نکردم. به همین جهت است که کار من همیشه عقب می افتد و اگر بخواهم این روش را نداشته باشم می توانم سالی دو آلبوم هم منتشر کنم. همه این کارها را انجام می دهم که بتوانم یک اثر خوب و شایسته را به گوش مخاطبان برسانم چون هنرمندان هر کدام رسالت بزرگی دارند. »
فرشید اعرابی همچنین درباره اجراهای زنده خود خاطرنشان کرد:« الان تمرکز اصلی ما بر روی کنسرت است. در حال طی کردن مراحل اداری برای اخذ مجوز هستم و احتمالا مهرماه به روی صحنه می روم که در صورت قطعی شدن این برنامه از طریق سایت «موسیقی ما» جزئیات کامل را به اطلاع مخاطبان می رسانم. حدودا یک ماه است که تمرینات را آغاز کرده ایم و تنها تغییر گروه اضافه شدن «محمد نیک» به جای «آرش مقدم» به عنوان نوازنده گیتار بیس است». منبع:
اختصاصی موسیقی ما
ویرایش توسط lakshemi : Saturday 3 August 2013 در ساعت 06:02 PM دلیل: برای بار دوم! لطفا متون طولانی را با سایز بزرگتر پست کنید!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
گفتو گوی کوروش یغمایی با مجله بیلبورد
به نقل از آهنگسرا
هرچه که ما ایرانیان داریم از موسیقیِ فولک ما میآید
کوروش یغمایی خواننده راک ایرانی که سالهاست میخواهد آلبومی با عنوان «ملک جمشید» را به بازار عرضه کند و هر بار با مشکلاتی روبرو میشود در تازهترین گفتگویش که با مجله معتبر موسیقی «بیلبورد» انجام شده نکات جالبی را درباره اوضاع و احوال فعلیاش بیان کرده است.مجله «بیلبورد»، یک هفته نامه تخصصی موسیقی است که در دنیا شهرت دارد. توجه ویژه این مجله به صنعت موسیقی و ستارههای موسیقی در سراسر دنیا، باعث شده بعد از سالها همچنان «بیلبورد» در صدر مجلههای تخصصی محبوب موسیقی قرار بگیرد. سردبیری این مجله را بیل ورد بر عهده دارد. این مجله با «کورش یغمایی» به عنوان بنیانگذار راک ایرانی گفتوگو کرده است. ترجمه متن کامل گفتگوی یغمایی را به نقل از سایت شخصی این هنرمند داخلی در ادامه میخوانید
*
رسانههای ایرانی و خارجی خبر درگذشت شما را ۲سال پیش منتشر کردند، جریان چه بود؟
- یکی از بستگان که شاعر (هم) بود بیماری سختی داشت و در بیمارستان بستری بود. از آنجا که فامیل بودیم نام خانوادگی و ظاهرمان بسیار شبیه به هم بود، حتی باوجودی که ایشان از من خیلی مسنتر بودند. ایشان از دنیا رفتند و بیمارستان مشخصا به اشتباه خبر از فوت من داد. «بیبیسی» و «وی او اِی» مرگ من را درگذشته گزارش دادند بدون اینکه زحمتِ گرفتنِ تاییدیه را به خود بدهند. پسر بیچاره و برادرم که در خارج زندگی میکنند، بسیار ترسیدند.
* پدید آوردن ژانر نو در موسیقیِ دهه ۷۰ایران، چه حسی داشت؟
-آلات موسیقی بسیار سخت بدست میآمد. یا نمیتوانستم پیدایشان کنم یا اصلا موجود نبود. چون آلات موسیقی بسیار گرانقیمت بودند مجبور بودم آنها را اجاره کنم. که بعضا «بعد از اجاره کردن میفهمیدم که خراب است. حتی سیمِ گیتار پیدا نمیشد. یک بار به استودیو رفتیم و باید کل آهنگ را در یک اجرای همزمان ضبط میکردیم، چون پول زیادی نداشتیم. اگر کسی خراب میکرد از استودیو تا بیرون دنبالش میکردیم.
*برداشت شما از شرق در برابر غرب چیست؟
-همه راجع به شرق دربرابر غرب و فرهنگهای جداگانه هرکدام حرف میزنند. اول اینکه زمین غرب و شرق ندارد و گرد است. اینها قرارداد و فرضیاتی است که جوامع برای خود پدید میآورند. من با این ایده که غرب در شرق نفوذ کرده موافق نیستم و یا اینکه یکی بر دیگری برتریهایی دارد. هند به عنوان نمونه تاثیر زیادی بر موسیقی غرب داشته است. در مورد ایران، سوال این نیست که غرب چگونه بر ایران تاثیر گذاشت؟ ما (ایرانیان) سازهای زیادی ابداع کردهایم که هنوز استفاده میشوند. ولی در نهایت این موسیقی است، و به (تمام) بشریت تعلق دارد.
* با نگاهی به گذشته، نقشِ موسیقایی را که بازی کردهاید، چگونه میبینید؟
- با استفاده از ملودیهای غربی من گیتار را تبدیل به پایهای از آوایی متمایزِ (اختصاصاً) ایرانی کردم، در سطحی که برای مخاطب بین المللی هم جذابیت داشته باشد. من با بدیهه سازی (نوازی) این کار را انجام دادم (به این مهم دست یافتم). برای من موسیقی وقتی ارزشمند است که یک اروپایی، آمریکایی، اسپانیایی و یا حتی یک عرب و یا آفریقایی آهنگی را بشنوند و از آن لذت ببرند، حتی بدون درک (معنی) شعر.
* بسیاری از دوستان هنرمند شما ایران را ترک کردند، شما چرا ماندید؟
-هر هنرمندی باید تاریخ خود و هویت فرهنگی خود را درک کند. باید حس هویت داشت. عشق من به تاریخ ایران به نوعی بیماری شبیه است. هرچه که ما ایرانیان داریم از موسیقیِ فولکلوریکمان میآید. برای ما ایرانیان موسیقی که از هنر آفریده شده و به صورت سنتهای زبانی (سنتی و زبانی-سینه به سینه) به نسلهای بعدی رسیده است. آنها آواهای زیبایی هستند که بر کاغذ پیاده نشدند بلکه از پدر به پسر رسیدند. ازدست دادن هریک از این هنرمندان بمانندِ از دست دادن گنجینهای است که هیچگاه دست یافتنی نیست. اگر از ایران رفته بودم مطمئنم که به نواختن موسیقی بصورت بین المللی میپرداختم، اما احتمالا «فارسی» اجرا نمیکردم.
* حدودا» مدتها از اجرا یا ضبط (انتشار) کارهایتان ممنوع شدید و یک بار مجاز هم بودهاید، این وضعیت چگونه است؟
-به نظرم کمتر مردی تاب و تحمل خاموش شدنِ (صدای) کارش، و وارونه شدنِ رویاهایش را داشته باشد. در هیچ کلامی نمیگنجد. در این دوران بعضی ازآهنگهایم را با کاست چهارتراک ضبط کردم. خنده دار بود ولی من انجامش دادم. یک پرنده دست آموزخانگی هم که مجازبه پروازنباشد، باگذشت زمان پرواز رافراموش میکند. گرچه پرواز بخش جدانشدنی پرنده است و پرنده بدون پرواز پرنده نیست.
ویرایش توسط lakshemi : Sunday 4 August 2013 در ساعت 02:07 PM
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
سلاممممممممممممممممم
خبررررررررر ... داغ داااااااااااغ...
امید سلطانی عزیز، که سال هاست با نام هنری امید خواننده ی پاپ محبوب دل هاست، شاهکار دیگری در تاریخ . کاری اش رقم زد. چندی پیش امید عزیز از همکاری با توماس اندرس از گروه مدرن تالکینگ و اجرای ترانه مشترک ما یکی هستیم خبر داد. 6-7 ساعت قبل امید عزیز در صفحه ی شخصی خود این ترانه ی دو صدایی زیبا را که با توماس نازنین خوانده به اشتراک گذاشت.
این ترانه بسیار بسیار زیباست. جالب اینجاست که توماس اندرسون هم دو سه جمله ای از شعر را به فارسی می خواند! ههههههههههه
لذت ببرید از شاهکار امید و توماس:
لینک با کیفیت عالی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مصاحبه زیر که احتمالا کمپانی کینگ رکورد آن را تهیه کرده است، گپی صمیمی و زیبا با خواننده مدرن تاکینگ ، فرهاد زند و امید این خواننده معروف ایرانی است.
گمانه زنی ها و برداشت های شخصی ما اینگونه میرود که توماس آندرس در آهنگ پیش رو چند خطی به زبان شیرین و کهن پارسی بخواند تا برگ زرینی بر قدرت طرفداران ایرانی این گروه همیشه جاویدان شود.
صحبت های این افراد در مصاحبه :
- فرهاد زند :
.
همیشه دوست داشتم یک هنرمند ایرانی با یک هنرمند اینترنشنال (خارجی، بین المللی) کار بکند و کاری طبیعی و دلنشین باشد . دوست داشتم همکاری باشد نه یک کار بیزینسی . خیلی صبر کردم این اتفاق بیفتد ، خیلی دنبال آرتیست های خوب گشتم که بتواند این کار را انجام بدهد ، چون اولین کار من بوده که همکاری با یک هنرمند ایران و خارجی است.
امید جان و توماس را از قبل میشناختم و با هم همکاری کرده بودیم ،. توی دل خودم میگفتم چقدر خوب بود این دو با هم یک آهنگ میخواندند ، هر دو “جنتل من” هستند ، چهرشون به هم میخورد ، شخصیتشون با هم یکیست. به هیچ کدامشان نگفتم ، فقط به توماس گفتم : دوست داری با یک خواننده ایرانی کار کنی ؟ گفت چه طور؟ گفتم تو توی ایران خیلی طرفدار داری و اینها توی این 30 سال هیچوقت شانس نداشتند تو را ببینند ، چی میشد خودت را به این فن ها و طرفدارا ها نزدیکتر کنی که تو را میشناسند ، آهنگ هایت را میدانند . گفت چه کار میتوانم بکنم ؟ گفتم تو میتوانی با یک خواننده بزرگ ایرانی همکاری کنی که یادآوری بشه شما از کجا آمدی ، چه کارا کردی؟ و این راه خیلی سریعتریه برای موفق شدن . تنها کسی که فکر میکنم آقای امید است.
گفتم من برای شما یک نمونه میفرستم و صدای ایشان را گوش بده ، اگر دوست دارید همکاری کنید فکر کنم ایشون (امید) مایل باشند این کار را انجام بدهند ..
نمونه را فرساتادم و ده دقیقه بعد توماس زنگ زد ، گفت میخواهم کار انجام بدهم ، فقط یک شرط که باید آهنگ . خوب باشد.
زنگ زدم به امید جان ، گفتم چند تا آرتیست میخواهند با شما کار کنند ، ته دلم میگم کدام را من میخواهم اما شما انتخاب کن کدام را دوست داری ، گفت مدرن تاکینگ !
گفتم چرا؟ گفتم به خاطر اینکه آهنگهایشان را میشناسم، همانطور که مردم آهنگ های من را گوش میدند ، آهنگ های توماس هم میشناسند .
یک ماه بیشتر طول نکشید ، یک آهنگ فرستادم (به امید) که مایل نبودند ، آهنگ دوم را فرستادم امید سریع زنگ زد گفت: فرهاد زدی تو خال !
آن را به توماس هم فرستادم او هم گفت خیلی خوب بود.
- امید سلطانی :
این ضبط یکی از کارهای مهم زندگی من است که شاید در این مدت 21 سال که کار هنری میکنم ، امروز واقعا برایم روز خیلی مخصوصی است ، چون با یکی از بزرگترین خواننده های دنیا که برایم مانند یک بت است دارم همکاری میکنم .
در زمان نوجوانی خودم ، با صدای این مرد (توماس آندرس) واقعا زندگی کردم و بزرگ شدم .
فکر میکنم میلیون ها میلیون مردم دنیا با این صدا زندگی کردند، او هم کسی نیست جز مدرن تاکینگ .
حقیقتش یکم هیجان زده بودم ، همش فکر میکردم اگر توماس را بار اول ببینم چه کار باید بکنم. به خاطر اینکه با آهنگ های مدرن تاکینگ بزرگ شدیم ، همیشه شمال که میرفتیم با بچه ها مینشستیم توی ماشین و آهنگ گوش میدادیم ، . و با آهنگ هاش زندگی می کردیم.
وقتی فرهاد گفت که امید دوست داری با توماس بخوانی ، گفتم بله این برایم افتخاره .
در حقیقت هدفم این بود که این موزیک ایرانی باید تا جایی که امکان دارد خودشو معرفی کنه در دنیا .
واقعا از فرهاد تشکر میکنم که این راه را برای من باز کرد .
- توماس آندرس :
سال 1984 بود و با همکارم در استودیو بودم و به زبان آلمانی میخواندم . او به من گفت که یک آهنگ نوشتم به اسم
You’re My Heart, You’re My Soul
اگر دوست داری میتوانی بخوانیش ، من گفتم چرا که نه من عاشق خواندنم. و ما این آهنگ را در ماه اکتوبر ضبط کردیم و بیرون دادیم . شرکت ضبط از ما خواست که یک گروه دو نفره باشیم و نه به اسم توماس آندرس . فکر کردیم نام گروه را چی بگذاریم و به نتیجه رسیدیم “مدرن تاکینگ ” .
مدرن تاکینگ از یک زمان خاصی آمد . از دهه هشتاد و تا به امروز ، دهه هشتاد زمان خاص برای خیلی از آدم ها به حساب میاد . مدرن تاکینگ خیلی بزرگ شد و بیش از 130 میلیون آلبوم فروخت. و خیلی ها در دنیا آهنگ های ما را میشناسند .
در صحبت هایم با فرهاد زند با امید آشنا شدم ، او شخصیت خوبی داشت. در مورد موزیک صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم با هم بخوانیم. و به یک آهنگ احتیاج داریم و این قسمت بعد بود که یک آهنگ پیدا کنیم و حالا میخواهیم با هم بخوانیم .
اسم آهنگ ما یکی هستیم است. امید و من نقش بازی نمیکنیم ما این آهنگ را میخوانیم و این پیغام ما است به دنیا . خیلی آدم ها و فرهنگ های مختلف در این ویدیو خواهند بود ، چون که ما یکی هستیم و از این ساده تر نمیتوان گفت. ما یکی هستیم از این بیشتر چه میتوان گفت. ما یکی هستیم و در یک دنیا زندگی میکنیم . وقتی به تیم تهیه کننده و آهنگ ساز حس خوبی داری و او با من همفکره و میخواد آهنگ را به بهترین نحو نشان بدهد این برای من خیلی مهمه .
منبع :
radiojavan. com
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
هيچ اجباري در كار نبوده
گفت و گو با مازيار فلاحي به بهانه حضور در جشنواره مقاومت
ليلا رضايي: هيچ كس من را مجبور نكرد در اين جشنواره شركت كنم. اصلا از وظايف شما به عنوان خبرنگار اين است كه اطلاعرساني كنيد هيچ اجباري در كار نبوده است. مگر چه ايرادي دارد كه يك خواننده براي كشورش، براي مردم كشورش و براي آرمانهاي خودش، همه آنهايي كه رفتند و نيامدند، رفتند و خودشان را جا گذاشتند و شهيد شدند، بخواند؟ اين كوچكترين كاري است كه من نوعي ميتوانم انجام دهم و چنين چيزي نه از هويت من ميكاهد، نه از انسانيتم![ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] آنقدر اهل دل هست كه بيآنكه كسي از او بخواهد و قبل از اينكه به او پيشنهاد خاصي داده شود، درباره همه آنهايي كه براي وطن رفتند و هرگز نيامدند ترانه ساخت و اجرا كرد. ملودياي ادامهدار از دختري كه به پدر رسيد و در جشنوارهيي به نام مقاومت به گوش مردمي خواهد رسيد كه براي شنيدن صداي خواننده مورد علاقه خود راههاي هميشه دور را فرسنگها هم كه باشد، طي ميكنند. مازيار فلاحي از خوانندههاي پاپي است كه در پنجمين دوره از اين جشنواره كه براي نخستين بار است در تهران برگزار ميشود به دعوت مسوولان موسيقي كشور اجراي برنامه خواهد كرد. با اين خواننده درباره اجراي او و همين طور دلايل حضورش در جشنواره مقاومت، انگيزهاش و همين طور چشماندازي كه از اين جشنواره ميبيند، گفتوگو كردهايم . با توجه به اينكه امسال براي نخستين بار است كه اين جشنواره در تهران برگزار ميشود، فكر ميكنيد بتواند مورد توجه مردم قرار بگيرد؟ چون معمولا وقتي اسم مقاومت به ميان ميآيد، مردم كمي از جشنواره فاصله ميگيرند. چرا نبايد بتواند مورد توجه مردم قرار بگيرد؟ به نظر من حتما اين اتفاق ميافتد، چون طوري طراحي شده كه مردم از آن استقبال خواهند كرد. همين كه از موسيقي پاپ در طراحي اين جشنواره استفاده شده است، ميتواند مورد توجه بخش بزرگي از مردم واقع شود. در جواب به بخش دوم سوالتان بايد بگويم من موافق چنين چيزي نيستم و اتفاقا شايد هم عكس چنين چيزي باشد. مثال ميزنم در سينما پرفروشترين فيلمها در سينما فيلمهاي دفاع مقدس هستند. فيلمهاي «آژانس شيشهيي»، «ليلي با من است» و... از جمله فيلمهايي در تاريخ سينماي ايران هستند، كه پرفروشهاي سينماي ايران هستند. پس اشتباه است اگر ما فكر كنيم چون نام مقاومت روي جشنوارهيي بيايد كسي از آن فرار ميكند.چرا حضور در جشنواره را پذيرفتيد؟ در حالي كه گفته ميشود برخي از خوانندهها براي اينكه در جشنواره حضور نداشته باشند، كشور را ترك كردند. چرا نپذيرم؟ ببينيد، من فقط راجع به خودم ميتوانم حرف بزنم. از آنجايي كه من در موسيقي جداي از جنبه هنري، نگاهي عاشقانه نيز دارم و هر جا دليلي براي عاشقانه نگاه كردن باشد، من نيز هستم. البته ناگفته نماند كه به جز من همكاران ديگري از خوانندههاي خوب كشورمان نيز اين جشنواره را همراهي ميكنند. من از نگاه خودم به دنيا و پيرامونم نگاه ميكنم. من واقعا از ته دلم در اين جشنواره شركت كردم. قطعهيي براي اين كار ساختم كه مرا با خودش برد. نام اين قطعه «ليلا» است. شما اگر اين قطعه را گوش كنيد متوجه ميشويد چه ميگويم و چرا از ته دلم در اين جشنواره شركت كردم. بدون اينكه به اين چيزهايي كه شما دربارهشان حرف ميزنيد فكر كرده باشم. احساس كردم حرفهايي در دلم هست كه بايد گفته شود و اينجا بهترين فضايي است كه ميتوانم آنها را بگويم. من هم آمدم تا گوشهيي از كار را گرفته باشم و ذرهيي از ديني را كه به وطنم دارم ادا كرده باشم.قطعاتي از پيش با اين موضوع داشتيد يا اينكه بعد از پيشنهاد و اعلام آمادگي شما به ساخت قطعات خود با اين محوريت
اقدام كرديد؟
قطعهيي در آلبوم جديدم دارم كه يك سال پيش آن را ساختم. اين قطعه درباره دختر يك شهيد است. آن موقع بدون اينكه از جشنواره خبري داشته باشم دست به ساختن اين قطعه زدم كه درددلهاي دختري كوچك است و قطعهيي كه براي جشنواره آماده كردهام درباره پدري است كه دختر كوچك داستان ما به دنبالش بود. اين دو قطعه به هم متصلند. بايد قطعات را بشنويد تا متوجه شويد. آهنگ اين قطعه را من ساختهام، تنظيم و ضبط آن توسط امير توسلي انجام شده است، ترانه اين قطعه را نيز ياحا كاشاني سروده است و برادرم خشايار فلاحي مديريت توليد آن را بهعهده داشته است. اما آنچه اهميت دارد اين است كه ما اين قطعه را نساختيم بلكه آن را همدلي كرديم و بيشتر از آنچه ترانه بنويسيم و ملودي بسازيم و تنظيم كنيم، با همديگر همدلي كرديم. حتي عليرضا غفاري نيز كه صداگذاري آن را را انجام ميداد پابهپاي ما در اين همدلي حضور داشت. فكر ميكنيد اين جشنواره بتواند حق مطلب را درباره موضوع مهمي همچون مقاومت ادا كند؟ قطعا نه! نه اين جشنواره بلكه هيچ جشنواره ديگري نميتواند حق مطلب را در اين باره ادا كند. فكر ميكنم درباب اتفاقاتي كه در جنگ افتاد، نميتوان حتي ذرهيي از آنها را ادا كرد، بلكه فقط ميتوانيم گوشهيي از آنها را بگيريم و روايتشان كنيم و به ديگران و خودمان يادآوري كنيم و در اين بخش سهمي داشته باشيم. من وقتي اين قطعه را ميساختم اتفاقات جالبي افتاد. من معمولا ملوديهايم را در خلوتم ميسازم وقتي به تنظيم نهايي ميرسم آن را براي دوستانم پخش ميكنم و دربارهاش حرف ميزنيم. آن شب هر كس درباره جنگ قصهيي ميگفت و ميشنيديم، قصههايي تلخ و باورنكردني، قصههايي جورواجور، با فضاهايي متفاوت! من با وجودي كه آمادگي نداشتم، با اصرار برادرم خشايار ووكال اين قطعه را خواندم و امير توسلي وقتي كار را گوش كرد گفت همين براي اجراي نهايي خوب است و ديگر اجازه نداد بار ديگر آن را تكرار كنم. يعني همان اجراي آزمايشي من كه يك اجراي كاملا حسي بود، شد اجراي نهايي!به نظر شما آيا چنين جشنوارهيي جاي موسيقي پاپ است؟ بهتر نبود موسيقيهايي از سبكهاي ديگر در آن حضور ميداشتند؟همين الان كه شما داريد حرف ميزنيد از كلمه موسيقي «پاپ» بهتنهايي استفاده نميكنيد و قبل از پاپ، موسيقي ميآوريد. موسيقي پاپ هم، خودش موسيقي است و همان سازهايي را دارد كه سبكهاي ديگر دارند. اما ما خيلي تفكيك شده اسمش را ميگذاريم پاپ كه اتفاقا طرفداران خيلي زيادي هم دارد كه در ايران بيش از انواع ديگر موسيقي طرفدار دارد. پس چرا نبايد استفاده بهينه از آن بكنيم؟ اتفاقا خيلي خوب است كهخوانندههايي كه مورد علاقه مردم هستند در اين جشنوارهها شركت كنند. اصلا كلمه «پاپ» براي موسيقي يك غلط مصطلح است، چرا كه ما تصنيفها و آوازهايي داريم كه مردم آنها را زمزمه ميكنند و در ذهن و دلشان جا دارد و آنها را زمزمه ميكنند. موسيقيهاي بسيار فاخري داريم كه مردم با آنها خو گرفتهاند و موسيقيهايي مردمي هستند.عدهيي ميگويند هيچ يك از خوانندههايي كه در جشنواره حضور دارند با ميل و رغبت شخصي خود نيامدهاند! آيا واقعا اينگونه بوده است؟
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من با ميل و رغبت شخصي خودم به جشنواره آمدهام و خيلي هم قطعاتي كه براي اجرا آماده كردهام را دوست دارم. وقتي از من دعوت به شركت و حضور در جشنواره شد، با كمال ميل پذيرفتم، چون نهتنها از قبل با اين موضوع آشنا بودم و قطعه آمادهيي داشتم، بلكه دوست داشتم به موضوعي كه دغدغه من است بپردازم و بالاخره اين اتفاق خوب افتاد. هيچ كس من را مجبور نكرد در اين جشنواره شركت كنم. اصلا از وظايف شما به عنوان خبرنگار اين است كه اطلاعرساني كنيد هيچ اجباري در كار نبوده است. مگر چه ايرادي دارد كه يك خواننده براي كشورش، براي مردم كشورش و براي آرمانهاي خودش، همه آنهايي كه رفتند و نيامدند، رفتند و خودشان را جا گذاشتند و شهيد شدند، بخواند؟ اين كوچكترين كاري است كه من نوعي ميتوانم انجام دهم و چنين چيزي نه از هويت من ميكاهد، نه از انسانيتم!آيا به نظر شما موسيقي توانسته دين خود را به مقاومت هشت سال دفاع مقدس ادا كند؟نه موسيقي، بلكه هيچ هنر و هيچ چيزي نتوانسته دين خود را نسبت به هشت سال دفاع مقدس و مبارزاتي كه همه وطندوستان عزيز ما زمان جنگ كردند را ادا كند. هشت سال زمان كمي نبود كه بتواند به اين راحتيها و با اين چيزها نسبت به آن اداي دين شود. اصلا چرا بايد به دنبال اين باشيم كه موسيقي بيايد و نسبت به دفاع مقدس و مقاومت اداي دين كند؟ اين اداي دين كردن نيست، بلكه پاس داشتن است. اگر امروزه عدهيي دور هم جمع شدهاند تا جشنوارهيي برگزار كنند با موضوع مقاومت، صرفا به اين دليل است كه زحمات عزيزاني كه در ميدانهاي جنگ مردانه جنگيدند و زير موشك و خمپاره و تركش شهيد شدند، پاس داشته شود و اين بسيار ارزشمند و ستودني است.براي برخي اين سوال مطرح است كه اصلا موسيقي چه ارتباطي به دفاع مقدس دارد؟ مگر زمان جنگ، از موسيقي استفاده ميشد كه حالا بخواهيم جشنوارهيي با موضوع جنگ و مقاومت داشته باشيم تا موسيقي بخواهد يادآور آن روزها باشد؟موسيقي در دل جنگ هميشه وجود داشته است. البته موسيقيهاي آن دوره حال و هواي خود را داشته است. يكسري نوحهها كه امروزه آنها را به صورت اركسترال و با كيفيت ضبط كردهاند و يادآور روزهاي جنگ و موشك و خمپاره و... است مثل «ممد نبودي ببيني» كه براي محمد جهان آرا خوانده بودند و حالا به صورت اركسترال توسط آهنگسازان بزرگ بازتنظيم و بازاجرا شده و منتشر شدهاند. اين نوحهها و موسيقيها حال و هوا و بوي جبهه ميدهند و هنوز هم با شنيدنشان آدم هوايي ميشود. تمامي اينها از موسيقيهاي جنگ هستند و ملوديها و نواهاي جنگ را با خود دارند. اينها ملوديها و شعرهاي مختص به خود را دارند و يك ژانر كاملا جدا شده هستند. از ميان موسيقيهاي معروف دوران دفاع مقدس دو ملودي بيكلام معروف«از كرخه تا راين» و «بوي پيراهن يوسف» هستند كه با وجودي كه بيكلامند، در بين مردم جايگاه ويژهيي دارند و حتي زمزمه ميشوند. به نظر شما اين جالب نيست اينكه همه مردم اين موسيقيهاي بيكلام كه در زمان جنگ شنيده شدند را زمزمه ميكنند؟ همه ما اين قطعات را دوست داريم ولي همه اين قطعات يك چيز را تداعي ميكنند و آن هم جنگ است. در دفاع مقدس از همان ابتدا موسيقي جريان داشته است و تا الان كه ما داريم جشنوارهيي به همين نام برگزار ميكنيم و حالا فرصتي پيش آمده كه من و دوستانم نيز در بخشي از آن حضور داشته باشيم. من نيز از آن استقبال ميكنم و تشكر ميكنم كه مسوولان اين فرصت را به من دادند كه حضورم در جشنوارهيي از جنس مردم و مقاومت رقم بخورد. به خاطر اينكه به من فرصت داده شد تا «ليلا» متولد شود، ممنونم! اما نبايد فراموش كنيم كه فصل مشترك تمامي چيزها و همه اين حضورها عشق است و به واسطه عشق به هموطنانم و ايران است كه ميخوانم. اين عشق است كه ما را كنار هم جمع ميكند تا با هم باشيم و برايمان فرقي نكند چه كسي در جشنواره مقاومت بيايد و چه كسي نيايد و خيلي در قيد و بند چراها و اماها نباشيم. مهم حضور قلبي است كه براي من اتفاق افتاده است و از اين بابت خوشحالم. وآخر اينكه چه قطعاتي را در جشنواره اجرا ميكنيد؟ احتمالا قطعهيي كه در بالا به آن اشاره شد و «ليلا» نام دارد. يك قطعه ديگر كه مربوط به سريال «نبش قلب» است و ديگري قطعه «دورغه» است كه براي نزديك بودن به فضاي جشنواره انتخابشان كردهام. البته قطعات ديگري هم هستند كه بيمناسبت با حال و هواي جشنواره نيستند ولي در آلبومي هستند كه هنوز منتشر نشدهاند. اگر فرصت شود حتما اجرايشان ميكنم. ضمنا خوشحالم كه گروهي از نوازندگان حرفهيي در كنار من به اجرا خواهند پرداخت، از عليرضا ميرآقا گرفته تا رضا تاجبخش و آرش پژند مقدم و... ميخواهم براي حضورم در اين جشنواره از برادر عزيزم «خشايارفلاحي» براي طراحي اين مجموعه تشكر كنم. همچنين از «امير توسلي» براي تنظيم خوبش، «عليرضا غفاري» براي صداگذاري، بابك ايماني براي صداي خوب ويولنش، ميلاد نودست نوازنده گيتار، همين طور ترانه خوب ياحا كاشاني عزيز و دوست داشتني كه همگي هروقت از شبانهروز بدون هيچ چشمداشتي براي كار وقت گذاشتهاند و در خدمت كار بودهاند و تنها چيزي كه برايشان ارزش نداشته ماديات بوده است.منبع: اعتماد
ویرایش توسط lakshemi : Wednesday 14 August 2013 در ساعت 07:29 PM
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 34/0 Given: 21/0 |
رضا یزدانی در حالی شب گذشته در سالن برج میلاد بروی صحنه رفت که در بین برنامه خبر انتشار آلبوم جدید اش در اواخر آبان ماه به صورت رسمی تائید شد.
به گزارش موسیقی ما، رضا یزدانی شب گذشته جدیدترین کنسرت خود را در برج میلاد بروی صحنه برد تا دوستداران این خواننده قطعات مورد علاقه شان را به صورت زنده و اجرای یزدانی شاهد باشند. برخلاف عمده اجراهای قبلی این خواننده، قطعه «مش رمضون» به عنوان قطعه شروع برنامه انتخاب شده بود و یزدانی در ادامه با اجرای گلچینی از قطعات خود و استفاده از چند ریمکس که شامل ادغام چند قطعه بود، سعی کرد تعداد قطعات بیشتری را اجرا نماید. پخش چند تیزر خوش ساخت و معرفی نوازنده ها با پخش انیمیشنی از آنها از بخش های جالب برنامه بود.
قطعاتی چون خاطرات مبهم، کی فکرشو می کرد، فیلم کوتاه، کوچه ملی، ادامه بده، نوار و... از جمله آثار پر طرفداری بودند که از سوی این خواننده اجرا شد و نکته جال کنداکتور این برنامه این بود که یزدانی بیشتر سعی در اجرای قطعات جدید خود داشت و حتی قطعات پرطرفداری مثل شمال و کافه نادری و کارتون را علیرغم درخواست های فراوان اجرا نکرد.
این خواننده در هنگام اجرای یکی از قطعاتش به شدت احساساتی شد و در بخشی از آن حتی به گریه افتاد که با تشویق های حاضرین توام شد و پس از این اتفاق، پژمان جمشیدی که در سالن حاضر بود، تصویر بزرگی از این خواننده را که روی تخته شاسی چاپ شده بود را به این خواننده تقدیم کرد. یزدانی در جام ستاره های امسال به عنوان بهترین دروزاره بان انتخاب شده بود.
برزو ارجمند، پژمان جمشیدی، هادی مهدوی کیا، محمد رضا احمدی، سام درخشانی، سید جواد هاشمی و ... از جمله چهره های سرشناس حاضر در سالن اجرای برنامه بودند.
«علی اوجی» مدیر برنامه های رضا یزدانی در اواسط برنامه روی سن آمد و صحبت هایی درباب تشکر از افرادی که در تهیه این کنسرت نقش داشتند بیان کرد. او همچنین با یاد کردن از جشن سالانه موسیقی ما از دست اندرکاران سایت موسیقی ما تقدیر و تشکر کرد.
اوجی در بخش هایی از صحبت هایش نیز از انتشار آلبوم جدید یزدانی تا اواخر آبان ماه خبر داد.
این کنسرت به همت موسسه آوای فروهر (برنده بخش مردمی بهترین کنسرت گذار در اولین جشن سالانه موسیقی ما) برگزار شد و همچون همیشه اجرای قطعه «خلیج فارس» انتهای برنامه یزدانی را تشکیل می داد.
منبع:موسیقی ما
Thumbs Up/Down |
Received: 34/0 Given: 21/0 |
با حضور مجمد علیزاده، مهدی یراحی، مهدی یغمایی، ایلیا منفرد و مرتضی پاشایی.
با اضافه شدن 5 خواننده جوان پاپ به جدول اجراهای پنجمین جشنواره موسیقی مقاومت، تعداد خوانندگان مطرح پاپ در بخش جنبی به 10 رسید.
به گزارش ستاد خبری جشنواره موسیقی مقاومت، محمد علیزاده، مهدی یغمایی، مهدی یراحی، ایلیا منفرد و مرتضی پاشایی؛ پنج خواننده ای هستند که روز جمعه 25 مردادماه در سومین روز پنجمین جشنواره موسیقی مقاومت روی صحنه می روند و ترانه هایی با مفاهیم مقاومت، ایستادگی، دفاع مقدس، شهیدان و وطن دوستی می خوانند.
در این کنسرت، هر خواننده دو قطعه مربوط به موضوع جشنواره مقاومت و یک قطعه نیز از محبوب ترین آثار خود را برای مخاطبان اجرا می کند. دو سئانس ساعت 18 و 30/22 برای اجرای این برنامه در سالن اصلی همایش های برج میلاد انتخاب شده است. بلیت فروشی این برنامه هم اکنون از طریق سایت های معتبر آغاز شده است.
پنجمین دوره جشنواره بینالملل یموسیقی مقاومت با حضورگروههای داخلی و خارجی، درسبکهای مختلف موسیقایی از روز 23 تا 26 مرداد ماه برگزار میشود.
علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جشنواره موسیقی مقاومت به آدرس defencemusic. irمراجعه کنند.
- - - Updated - - -
اعضای گروه «نشنال» سرگرم دور هم جمع کردن ستارگان موسیقی ایندی راک هستند تا همه در کار تهیه و ضبط آلبوم بزرگداشتی به یاد گروه راک «گریتفول دد» همکاری کنند.
قرار است در این آلبوم اجراهایی از گروههایی مثل «ومپایر ویکند»، «وار آن دراگز» و خوانندگانی مثل بون آیور و کرت وایل باشد.
کار تامین منابع مالی و آمادهسازی مقدمات ضبط آلبوم برعهدهٔ سازمان «رد هات» است، موسسهای غیرانتفاعی که در زمینهٔ آگاهسازی افراد جامعه نسبت به بیماری ایدز فعالیت میکند. مدیریت اجرایی پروژه را هم گیتاریستهای دوقلوی «نشنال» یعنی آرون و برایس دسنر برعهده دارند.
منبع:موزیک نیوز
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
افت موسیقی
عبدالحسين مختاباد: موسيقي از لحاظ كمي و كيفي از پنج سال گذشته تاكنون افت شديدي داشته است. اين افت در همه زمينهها از اجراهاي صحنهای تا سيديهای ارائه شده و آثار هنري ديده میشود و بيش از ۸۰ درصد افت داشته است. به گونهای اين افت رخ داد كه ديگر كار موسيقايي بازخورد اقتصادي نداشت و نهادهاي بخش خصوصي كه در زمينه موسيقي فعال بودند بهطور شگفت انگيزي زيان ديدند. توليد و پخش بايد وجود داشته باشد اما به دليل برخیسخت گيريهایی كه انجام شد ارتباط توليد و پخش از بين رفت. وقتي چنين اتفاقي رخ داده به واقع اقتصاد موسيقي مضمحل شده و به تبع آن موسيقي از بين میرود. اينگونه نيست كه در ديگر كشورها دولتها مستقيم از موسيقي حمايت كنند اما با آسان گيري بر بخش موسيقي یا كم كردن ماليات شركتهایی كه حامي گروههای موسيقي میشوند، به پروسه رشد كمي و كيفي موسيقي كمك میكنند. نبود سالن براي اجراي كنسرت مهمترين مشكل سخت افزاري موسيقي بوده كه بايد برطرف شود. به دليل سوء مديريت سالنها از فعاليت خود بازماندند و تنها برج ميلاد براي اجرا مانده است كه آن هم براي هرشب اجرا ۳۰ تا ۴۰ ميليون تومان براي اجاره سالن اخذ میشود. در اين وضعيت بليت كنسرتها دست كم ۲۰۰ تا ۱۰۰ هزار تومان میشود و با توجه به مشكلات مردم در زمينه اقتصادي تنها كساني كه عاشق كنسرت هستند امكان حضور در اين رويدادها را میيابند. (منبع: آرمان)
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
سخنی کوتاه با وزیر ارشاد درباره موسیقی:
آمن خادمی: سلام آقای وزیر! نمیخواهم خیلی مزاحمتان شوم بنابراین بدون مقدمه میروم سر اصل مطلب.
آقای وزیر! هنر و هنرمندان موسیقی در این چند سال با مشکلاتی روبهرو بودهاند؛ بهگونهای که هم اکنون کمتر اتفاق مهمی در این عرصه رقم میخورد. در سالهای گذشته حتی هنرمندان تراز اول موسیقی از گزند سیاستهای سلیقهای در امان نبودهاند و هر کدام با برخوردهایی نظیر لغو کنسرت، طولانی شدن پروسه اخذ مجوز برای کنسرت و آلبوم از مدیران موسیقی رنجیدهاند وکار به جایی رسیده که اغلب نوشتن کتاب خاطرههایشان را به تربیت شاگرد و موسیقیدان ترجیح میدهند!به یقین برگرداندن امید به نسلی که شالوده موسیقی را میچنید در برهه کنونی بسیار سخت است و برای حضور مستمر و تاثیر گذار آنها در جامعه به مدیری نیاز است که وهله نخست مشکلات پیش آمده را سر و سامان دهد و در گام بعدی دید وسیعتر و دمکراتیکتر نسبت به این حوزه داشته باشد و در تصمیمگیریهای مدیریتی نظر موسیقیدانانهای بزرگ را جویا شود.در این مطلب اولویتهای مهم موسیقی و مشکلات این عرصه به اختصار برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته میشود تا کمکی کوچک برای انتخاب مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد باشد.1- نخستین اولویت عرصه موسیقی، دلجویی از هنرمندان آن است. طی سالهای گذشته به دلیلی سیاستهای سلیقهای برخی از مدیران موسیقی به تدریج هنرمندان سرشناس به حاشیه کشانده شدند؛ بهگونهای که آنها نهتنها در چند رویدادهای بزرگ موسیقی حضور ندارند بلکه در برخی مواقع عطای ماندن و کار کردن با هنرجویان را با زندگی در روستاهای یک کشور جهان اول ترجیح میدهند و در پیرانه سری و کهولت به کشور باز میگردند که همان شعر شهریار را در ذهنها زنده میکند که آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!2- تسریع برای اخذ مجوز از دیگر دغدغههای هنرمندان موسیقی به شمار میآید. بسیار اتفاق افتاده است که به دلیل دیر شدن مجوز کنسرت گروه نتوانسته بلیتهای خود را به فروش رساند و باید از جیب برای کنسرتی که یک سال برای آن زحمت کشیده است ضررهایش را جبران کند. تکرار این اتفاق در سالهای اخیر منجر به دوری هنرمندان از صحنههای اجرایی شده است. همچنین بهتر است تصمیمی اتخاذ شود که هنرمندان پیشکسوت که مثلا قرار است یک بداههنوازی داشته باشند نیاز به طی کردن هفتخوان شورای مجوز نداشته باشند. همچنین در شورای مجوز شعر و ترانه نیز یک بازبینی صورت گیرد تا شاهد برخوردهای سلیقهای و بالطبع مجوزهای سلیقهای با اشعار نباشیم.3- لغو کنسرتهای مجوزدار از دیگر مشکلات عرصه موسیقی به شمار میآید. این اتفاق در سالهای اخیر برای هنرمندان بهویژه در اجرایهای شهرستانها رقم خورده است. عوامل اجرایی تعیینکننده یک کنسرت در شهرستان به مراتب زیادتر و پیچیدهتر از تهران است. یعنی اگر یک هنرمند برای برگزاری تهران باید سراغ وزارت فرهنگ و ارشاد، اداره اماکن و شهرداری برود در شهرستان داستان فرق میکند و باید مجوزهای کتبی و غیرکتبی دیگر نهادها هم گرفته شود؛ در غیر اینصورت کنسرت یک شب قبل از برگزاری لغو میشود. از طرفی وقتی مجوز کنسرت یک هنرمند به طور مستقیم از مرکز صادر میشود، چگونه یک گروه خاص با فشار به مراجع سیاسی مانند فرماندار یا استاندار میتوانند یک کنسرت را لغو کنند؟ بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد در شهرستانهای مختلف نیز اختیار تام داشته باشند تا بحثهای سیاسی و جناحی منجر به لغوکنسرت یک هنرمند نشود.4- تشکیل و راهاندازی دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران و همچنین دعوت از هنرمندان سرشناس ایرانی برای رهبری و مدیریت آن از دیگر اولویتهای موسیقی به شمار میآید. ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی در سال 88 به دلایل سلیقهای بعد از 10 سال تعطیل شد. هرچند این ارکستر در سال 89 با حضور شورای فنی یعنی ارسلان کامکار، هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، فردین خلعتبری و بردیا کیارس راهاندازی شد ولی دیری نپایید که به دلیل عدم پرداخت حقوق نوازندهها، بیمه نبودن آنها، حضور همزمان نوازندهها در دو ارکستر سمفونیک و ملی در سال گذشته این ارکستر دوباره از هم پاشید. همچنین ارکستر سمفونیک تهران که در سال 1312 راهاندازی شد بعد از 80 سال در سال گذشته تعطیل شد. دلایل تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران هم به ظاهر مالی بود و اینکه دفتر موسیقی توانایی پرداخت هزینههای آن را نداشت و به همین بهانه ارکستر را به بخش خصوصی(موسسه ارکستر ایران) واگذار کردند ولی این بخش هم نتوانست ارکستر سمفونیک را دور هم جمع کند.5- برگزاری دوباره جشنوارههای موسیقی که به هر دلیلی برگزار نمیشود از دیگر مطالبات اهالی موسیقی به شمار میرود. یکی از مهمترین جشنوارههای موسیقی که راهاندازی آن نه تنها مهم بلکه واجب است، جشنواره موسیقی نواحی است. این جشنواره نقش بسزایی در معرفی و جمعآوری فرهنگ فولکلور اساتید محلی داشته است که بهرغم مفید بودن آن تعطیل شده است. این جشنواره سال گذشته پس از یک وقفه 7 ساله دوباره برگزار شد اما به تاثیر گذاری زمان دبیری محمدرضا درویشی نرسید. بهتر است علاوه بر راهاندازی دوباره این جشنواره، فکر نیز به حال ضبط موسیقی اساتید محلی شود تا بعد از فوت آنها میراث شفاهی خود به زیر خروارها خاک نبرند.6- حضور فعال صندوق حمایت از هنرمندان نیز یکی دیگر از مواردی است که برای موسیقیدانان محلی لازم وفوری است. این صندوق حتی در سالهای گذشته هیچ نقشی برای حمایت از هنرمندان در بستر بیماری نداشته و در چند مورد حتی موسیقیدانان محلی را به حال خود رها کردند؛به گونهای که اهالی موسیقی با همکاری یکدیگر خرج کفن و دفن یک آنها را تامین کردند. یا برخی دیگر بر اثر سیل و زلزله خانه و کاشانه خود را از دست داده و زیر یک کپر زندگی میکنند.7- قیمت سالنهای کنسرت از دیگر دغدغههای هنرمندان و بهویژه موسیقیدانان سنتی به شمار میآید. اجرا در سالنهای بزرگ کشور میانگین 25 تا 35 میلیون تومان برای یک شب هزینه دارد و بسیاری از هنرمندان به دلیل ترس از این هزینه اصلا برای اجرای موسیقی اقدام نمیکنند. بهتر است سالنهای کوچک دانشگاهها به رایگان به گروههای جوان تعلق گیرد. همچنین وزارت ارشاد سالنهای زیر مجموعه خود را تعمیر کند و آنها را با قیمت مناسب در اختیار گروهها قرار دهد. رایزنی با شهرداری و بخش خصوصی برای ساخت سالنهای مجهز نیز یکی دیگر از اقداماتی است که حتما باید مدنظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
منبع: آرمان
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
به خاطر یک مشت پول بیشتر
آمن خادمی: اجراهای تکراری و بیکیفت کنسرتهای پاپ در سالهای اخیر آغاز شده و اکنون تبدیل به رویهای عادی شده است؛ بهگونهای که هنرمند یک کنسرت تکراری را در طول سال در تهران، شهرهای مختلف و حتی کشورهای خارجی اجرا میکند؛بدون اینکه کسی اعتراض کند یا خود هنرمند به فکر احترام به خود و مخاطب بیفتد.
شاید تنها تفاوت این اجراها تعویض دکور باشد آن هم شش ماه یکبار! اما اینکه چرا این اتفاق افتاده خود دلایل گوناگونی دارد که به شرح زیر است:
1- در وهله نخست وجود چنین اتفاقی به وضعیت درونی و جهان بینی موسیقیدانان پاپ برمیگردد. با توجه به محدویتهایی که این نوع از موسیقی و طبیعتا موسیقیدانان آن طی سالهای گذشته داشتند این فراز و فرودها امری اجتنابناپذیر است. یعنی هر هنری برای ابقای و معرفی خود به وفور تکرار میشود اما اکنون که این نوع از موسیقی در جامعه به حد کافی معرفی شده، وقت آن رسیده که هنرمندان آن برای ماندگار شدن بیشتر به فکر ساخت و اجرای آثار کیفی بیفتند.
2- سوء استفاده از موقعیت کاری خود یکی دیگر از عواملی است که منجر به برگزاری کنسرتهایی بیکیفیت میشود. معمولا شیوه معروف شدن یک هنرمند در دهه اخیر به این صورت بوده که وی یک قطعه را به صورت غیر مجاز یا زیر زمینی منتشر و بعد از اینکه توانست به شهرت برسد برای اجرای رسمی اقدام میکند. بسیار کم اتفاق میافتد که یک هنرمند بعد از شهرت نهایی از نام خود برای بهدست آوردن پول استفاده نکند که روندی است طبیعی اما این رویه این روزها زیاد از حد معمول شده است و اگر قرار است درآمدها زیاد شود باید کیفیت به همان اندازه بالاتر رود.
3- این روزها اغلب فعالیتهای هنرمندان موسیقی پاپ توسط تهیهکنندگان ساماندهی میشود و قاعدتا یک تهیهکننده ترجیح میدهد که از نام آن هنرمند تا زمانیکه در اوج شهرت است؛ نفع مادی ببرد. بنابراین برای وی تمام سالنهای تهران و همچنین همه سالنهای با کیفیت و بیکیفیت شهرهای مختلف را رزور میکند و به این موضوع که هنرمند برای ماندگار شدن باید به اسم، رسم و همچنین کیفیت کارش نیز توجه کند، وگرنه چند صباحی دیگر نام وی به فراموشخانه جشنها و نهایتا اجراهای بیسروصدا سپرده میشود، بیاعتناست.
4- دلیل دیگر اینکه نوآوری و ساخت یک اثر جدید هم خلاقیت میخواهد و هم نیازمند وقت و هزینه گزاف است. در همین راستا یک هنرمند ترجیح میدهد که از ساخت یک قطعه نهایت استفاده را کند. این در حالی است که برای هنرمندان پاپ معمولا اسپانسر مالی وجود دارد و آنها میتوانند هزینههای ساخت یک اجرای خوب و با کیفیت را از محل اسپانسر تامین کنند.
5- نبود آموزش استاندارد یکی دیگر از خلاءهای موسیقی پاپ به شمار میآید. این ژانر از موسیقی پس از 18 سال فعالیت مستمر هنوز نتوانسته در یکی از چند دانشگاه رسمی کشور جایگاه آموزشی پیدا کند. در همین راستا تا زمانیکه رشتههای آموزشی این نوع موسیقی نتواند به صورت استاندارد تدریس شود، نمیتوان انتظار داشت که آثار ساخته شده کیفیت لازم را داشته باشد.
منبع: آرمان
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
همه مشكلات را گردن دولت و مذهب نيندازيم
علی رهبری
*علی رهبری: من بيش از 35 سال است كه در اپراهاي كشورهاي مختلف از جمله انگليس، آلمان، سويس، ايتاليا، بلژيك و... كار كردهام و تقريبا مسوولت رهبري بسياري از اپراهاي بزرگ و معروف دنيا را داشتهام كه اين اجراها با اركسترهاي بزرگ ضبط شده است و در بازار جهاني موسيقي وجود دارد.
متاسفانه چند روز پيش يكي از بزرگترين كارگردانان اپراي دنيا، آقاي «لطفي منصوري» فوت كرد و هيچ جا سخني از او به ميان نيامد. او در امريكا سالهاي سال رييس اپرا بود و در سويس يكي از بزرگترين كارگردانان دنيا محسوب ميشد اما با كمال شرمندگي تنها جايي كه نامي از او حتي بعد از مرگش نبردند، ايران بود. پيداست كه دولت اين موزيسينها را نميشناسد اما در وزارت ارشاد موزيسينها و افرادي هستند كه اين هنرمندان را ميشناسند و ميتوانند براي اين بزرگان حداقل مراسم يادبودي فراهم كنند. به نظر من اين بزرگ ترين اشكال كار است.
در سالهاي پيش از انقلاب ما در ايران اپراهاي خوبي داشتيم اما بعد از انقلاب به سبب ممنوعيت صداي خانمها اجراي اپرا در ايران متوقف شد. علاوه بر اينها ما ايرانيهايي داريم كه در رشته اپرا به بالاترين مقام رسيدهاند.
لطف الله منصوری
به جرات مي توانم بگويم با آنكه من رهبري تمام اپراهاي بزرگ دنيا را برعهده داشتهام اما لطفی منصوری از من هم درجه اش بالاتر بود. او كه فوت شد تمام دنيا متوجه شدند اما در ايران كه براي هر كسي يك بزرگداشت ميگيرند كوچكترين واكنشي نسبت به اين مساله نشان ندادند. اميدوارم حالا كه رييس جمهور تازه به روي كار آمده، وضع موزيسينها بهتر شود. راستش حس ميكنم كساني سر كار آمده اند كه غرب زده نيستند و ميدانند چه چيزهايي در اين دنيا فرهنگ است. هنري مثل موسيقي ايراني و غيرايراني ندارد. همان طور كه همه ما موبايل و كامپيوتر و... داريم و استفاده كردن از اين ابزار غرب زدگي محسوب نمي شود...
منبع: خلاصه شده از روزنامه اعتماد
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
سخنگوی خانه موسیقی خواستار آزادی پخش صدای زنان شد!
جشن چهاردهمین سال تاسیس خانه موسیقی ایران ۲۲ مهر ۱۳۹۲ در تالار وحدت برگزار شد، بهگزارش خبرگزاری فارس داریوش پیرنیاکان سخنگوی خانه موسیقی در حضور معاون وزیر ارشاد خواستار آزاد شدن صدای زنان در ایران شد.پیرنیاکان با اشاره به این نکته که در فقه اسلامی هیچ اثری از حرام بودن موسیقی نیافته است گفت: «۳۴ سال است که در عرصه موسیقی زمستان است. هنوز موسیقی را اینجا حرام میدانند. هیچ روایتی نیست که نشان دهد موسیقی حرام است و درست نیست که این خیل عظیم جمعیت شنوندگان موسیقی را نادیده بگیریم. از فقها میخواهم توضیح دهند در کجای دین موسیقی حرام اعلام شده است؟ به علاوه خواستهی مهم خانه موسیقی پخش شدن صدای زنان است. » به گفته داریوش پیرنیاکان نیمی از هنرمندان موسیقی، زنان هستند که در ایران اجازه خواندن ندارند. وی اصلاح شیوه ممیزی در حوزه موسیقی ، صدور مجوزها ، تامین سالن اجرای کنسرت و نمایش سازها در تلویزیون را خواستههای اهالی موسیقی ایران معرفی کرد.در این مراسم که چهرههایی چون حسین علیزاده، هادی منتظری، هوشنگ ظریف، محمد سریر، حسین دهلوی، امینالله رشیدی، داوود گنجهای، شهرام ناظری، حمیدرضا نوربخش و فرهنگ شریف در میان آنها دیده میشد،در حضور مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد برگزار شد اما هیچ واکنشی را از سوی مسولان درپی نداشت. در این مراسم، خانه موسیقی به عنوان نماینده هنرمندان از شهرداری تهران، صداوسیما و ... تقاضا کرد که در اولین زمان ممکن برای ساخت محلهایی برای اجرای کنسرت اقدام کنند و از دستگاه قضا تقاضا داشت که مرزهای موضوع کپیرایت را مشخص و از سرقت آثار هنرمندان بدین طریق جلوگیری شود.پس از این بخش با حضور مرادخانی، شهرام ناظری و حسین علیزاده از بانوان پیشکسوت عرصه موسیقی تجلیل به عمل آمد. هنرمندانی که در این بخش مورد تجلیل قرار گرفتند؛ فخری ملکپور نوازنده پیانو، گیتی وزیریتبار (فرزند حسن وزیریتبار و از شاگردان روحالله خالقی) ، ملیحه سعیدی (نوازنده قانون و شاگردان مهدی مفتاح) ، آذر هاشمی (نوازنده سنتور و سرپرست گروه نغمه) ، مهرک صفائیه (نوازنده پیانو و از شاگردان اقدس پورتراب) ، سودابه سالم (کارشناس موسیقی کودک) و همچنین بهناز زاکری (نوازنده سنتور) تقدیر به عمل آمد.
حسین علیزاده: چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کردهاند؟
بهگزارش روزنامه بهار حسین علیزاده آهنگساز برجسته ایران و رهبر گروه همآوایان جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۲ با اشاره به تفکیک جنسیتی در موسیقی ایران گفت:«اینکه فکر کنیم هرجایی زنان حضور دارند باید احساس خطر کنیم درست نیست، زیرا هنر بدون زن وجود ندارد و در همه مسائل زن و مرد باهم شریک هستند. » حسین علیزاده پیشتر نیز با اشاره به پاک شدن صدای زنان از حافظه موسیقایی ۳۰ سالههای امروز گفته بود: «چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کردهاند؟ من با هرگونه تفکیک جنسیتی مخالفم. مگر تنها مردان میتوانند هنرمند باشند و آواز بخوانند؟. »
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
Thumbs Up/Down |
Received: 1,589/59 Given: 1,143/21 |
آکادمی فیلم اروپا «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»، آهنگساز و موسیقیدان سرشناس ایتالیایی را به عنوان آهنگساز سال 2013 اروپا انتخاب کرد.
«انیو موریکونه»، موسیقیدان سرشناس که یک جایزه افتخاری اسکار و پنجبار نامزدی اسکار را در کارنامه دارد برای ساخت موسیقی فیلم «بالاترین پیشنهاد» ساخته «جوزپه تورناتوره» از سوی آکادمی فیلم اروپا به عنوان بهترین آهنگساز سال 2013 اروپا معرفی شد. هیاتداوران هفت نفره آکادمی فیلم اروپا اعلام کرد، «موریکونه» یکبار دیگر توانایی فوقالعاده خود را تکرار کرد، سبک منحصر بهفرد خود و در عین حال وفادار ماندن به سبک کارگردان و فیلم ثابت کرد او به راستی یک آهنگساز جهانی و یک استاد واقعی است. «انیو موریکونه»، آهنگساز سرشناس ایتالیایی با فیلمهای ماندگار تاریخ سینما چون «خوب، بد، زشت» پیوند خورده است. وی تقریبا در تمام فیلمهای «سرجیو لئونه» مسئولیت ساخت موسیقی را برعهده داشت. کارنامه سینمایی او سرشار از افتخارات و جوایز متعدد است. وی پنجبار نامزد دریافت جایزه اسکار بود که در سال 2007 جایزه ویژه دستاورد هنری را از آکادمی اسکار دریافت کرد. موریکونه با کارگردانان سرشناسی چون برناردو برتولوچی، پیر پائولو پازولینی، پدرو آلمادوار، جوزپه تورناتوره، اولیور استون، ترنس مالیک، برایان دی پالما، کوئنتین تارانتینو و بری لوینستون همکاری داشته است.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
موسیقی فیلمهایی چون «یک مشت دلار»(۱۹۶۴) ، «به خاطر چند دلار بیشتر»(۱۹۶۵) ، «روزی روزگاری در غرب»(۱۹۶۸) ، «روزهای بهشت»(۱۹۷۸) ، «روزی روزگاری در آمریکا»(۱۹۸۴) ، «ماموریت»(۱۹۸۶) ، «تسخیرناپذیران»(۱۹۸۷) ، «سینما پارادیزو»(۱۹۸۸) ، «هملت»(۱۹۹۰) ، «مالنا»(۲۰۰۰) ، «بیل را بکش»، «حرامزادههای عوضی» و «جانگوی آزادشده» از دیگر آثار این موسیقیدان برجسته ایتالیایی محسوب میشود. موریکونه از سوی دولتهای ایتالیا، فرانسه و مقدونیه نشان افتخار دریافت کرده است و یک جایزه گرمی، دو گلدن گلوب، پنج بافتا، 9 جایزه دیوید دو دوناتلو (اسکار سینمای ایتالیا) ، 10 روبان نقرهای، شیر طلایی افتخاری فستیوال ونیز (۱۹۹۵) ، عقاب طلایی آکادمی سینمایی روسیه (۲۰۰۳) و جایزه موسیقی پولار (۲۰۱۰) از جمله افتخارات وی محسوب میشون. در سال 2007 نیز آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا از یک عمر فعالیت هنری «موریکونه» با اعطای جایزه اسکار افتخاری به پاس نقش درخشان و چند وجهی در هنر موسیقی فیلم تقدیر کرد. وی در بخش رقابتی نیز پنج بار نامزد دریافت جایزه اسکار بوده است. موریکونه که از او به عنوان پرکارترین آهنگساز فیلم در جهان یاد میکنند، در فوریه سال ۲۰۰۱ میلادی از سوی روزنامه گاردین در مقالهای «موتزارت سینما» خوانده شد. از میان آثار او که بالغ بر ۶۰ میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفته است، «روزی روزگاری در غرب» با فروش تقریبی ۱۰ میلیون نسخه از پرفروشترین موسیقیهای اینسترومنتال فیلم در تاریخ سینما به شمار میآید. از برگزیدگان آکادمی فیلم اروپا در سال 2013 روز هفتم دسامبر طی مراسمی در برلین با اعطای جوایز در تمامی بخشها از جمله بهترین فیلم و کارگردانی تقدیر به عمل خواهد آمد.
منبع: ایسنا
هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)