0


|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 59/3 Given: 3/0 |
صرفأ جهت اطلاع و رد یک سری جمله ها این رو میگم :
بنده شخصی هستم که 90% از موسیقی هایی که الان عاشقشون هستم رو یا قبلأ ازشون متنفر بودم یا اگر میومد میزدم میرفت بعدی .
برای مثال بالاد شماره 1 شوپن رو خوب من دوست نداشتم . گذشت و گذشت تا خودش کم کم به من تحمیل شد . تا جایی که مدتی بود که باید حداقل روزی یک بار بهش گوش میدادم .
ببینید از نظر من موسیقی خودش باید بیاد توی گوش آدم . نمیشه که روزی 100 بار یه قطعه رو گوش کنید تا عاشقش باشید . که حتی اگر بشید مطمئن باشید روزی ازش متنفر خواهید شد . از این دوره یا اون دوره از این آهنگساز یا اون آهنگساز . هیچ فرقی نمیکنه . فرق نمیکنه که Swan Lake از چایکوفسکی باشه یا پاخلبل و چه یکی از اعضای این سایت! مهم اینه که تقریبأ هممون دوسش داریم . مهم اینه که قطعه ای هست که جذب میکنه . فقط همین مهم هست.
بعد از اینکه جذب یه قطعه شدیم میتونم بعد دربارش تحقیق کنیم (البته اگه ارزش داشت)
من موسیقی که همراه با تصویر باشه بی برو برگرد به دلم خواهد نشست. برای مثال عاشق موومان 1 از Rach3 یا Almost Too Serius شدم به خاطر اینکه توی فیلم Shine بود . شاید اگه نبود هیچوقت یه قطعه مثل Rach3 با اون سنگینی نمیتونست منو جذب کنه .
برای من تنها *****ی که وجود داره اینه که موسیقی که گوش میدم خوب باشه . معنی خوب رو هم که میدونید .
چه سونات بتهوون چه والس شوپن و چه سوئیت دبوسی .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
Thumbs Up/Down |
Received: 7/1 Given: 0/0 |
من مدتیه متوجه شدم ارزشهای موسیقی کلاسیک (کلاسیک به معنای عام) فقط وقتی دیده میشه که یه گوش حرفه ای به اون گوش بده گوشی که بتونه خطوط رو دنبال کنه
مدتیه دارم به کارهای بتهوون بزرگ گوش میدم. و کلی سوال دارم.
Thumbs Up/Down |
Received: 155/1 Given: 0/0 |
مثلا چه سوالی ؟نوشته اصلی توسط Spiritual [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
.Applaud, my friends, the comedy is over
Thumbs Up/Down |
Received: 10/2 Given: 0/0 |
[QUOTE]این حرفت رو باید با اب طلا نوشت افرین.. دقیقا مشکل اصلی همینه.نوشته اصلی توسط Spiritual [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت
بی عرضگی را صبر و
با تبسمی بر لب این حماقت را
حکمت خدا می نامند.!!
Thumbs Up/Down |
Received: 7/1 Given: 0/0 |
چطور تونسته بدون اینکه ملودی خاصی رو دنبال کنه آهنگ بسازه. میدونید نمیتونم منظورم رو درست توضیح بدم هیچ خطی یه ملودی طولانی ازون ملودیهایی که ما میشناسیم نداره . ولی کلیت کار یه موسیقی کامل و بی کم و کاسته. من گاهی کار میسازم الان مدتیه دو خط کار کلاسیک دارم انجام میدم . چون دلم میخواد ببینم چطور باید مثل اونها کار ساخت ولی با استایل خودم. میبینم کار وحشتناکیه. یعنی خیلی حساب و کتاب میخواد راحتتون کنم اگه بخوام کار درست از آّب دربیاد باید 48 ساعت از پای کامپیوتر و کیبورد تکون نخورم تا تازه اسکلت کار دربیاد. و هنوز که وقت نکردم. ولی فک میکنم موضوع دستم اومده. از ساختن کارهای پاپ خیلی مشکل تره یعنی اصلا یه دنیای دیگست.
چیزی که منو خیلی به خودش مشغول کرده اینه که در هیچ خطی ملودی خاصی نمیبینی . البته نمیشه به این راحتی گفت. چجوری بگم یه چیزی رو میدونم نمیتونم توضیحش بدم. ولی مهم نیست. مهم اینه که دنیای موسیقی کلاسیک دنیاییه که باید خودت کشفش کنی. دیگه اصلا به این فکر نمیکنم که اسم این کار چیه که دارم گوش میدم. حتی دنبال برداشت خاصی هم نیستم. در اینهمه تکنیک غرق میشم. اگه خوب گوش کنی . برای خودش دانشگاهیه. کاش بتونم همچین کارایی انجام بدم البته ایده های خوبی شکل گرفته باید ببینم میتونم یا نه. به هر صورت ممنون. من عادت دارم وقتی سوال میکنم یه دفعه جواب خودش میاد سراغم. از فرمایشات دوستان خیلی استفاده کردم.
اگه دوستان مطلبی دارن استفاده میکنم
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
با این حرفت کاملا موافقم... همونطور من اصلا بتهوون گوش نمی دادم و دوست نداشتم. ولی از سر فیلم The Fall عاشق سمفونی 7 بتهوون شدم.نوشته اصلی توسط Pathetique [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
|در اين زمانه بي های و هوی لال پرست|
|خوشا به حال كلاغان قيل و قال پرست|
Thumbs Up/Down |
Received: 10/0 Given: 0/0 |
این تاپیک واقعا یکی از بهترین تاپیک های این فرومه
خود من تا چند سال پیش به کلاسیک علاقه نداشتم. وقتی میشنیدم با خودم میگفتم این چیه دیگه یه آدم بیکار پر حوصله کت و شلواری نشسته پشت پیانو الکی یه چیزی میزنه!!!
اما الان نگرشم عوض شده. چرا؟ چون با نگرش زیبای آهنگ ساز های کلاسیک آشنا شدم؛ الان دیگه فلسفه ی قوی ای که پشت موسیقی کلاسیک است مو رو به بدنم سیخ میکنه. الان دیگه وقتی moonlight sonata رو گوش میدم تو قلبم توفان میشه.
دلیلش هم همون طور که عرض کردم آشنای با فلسفه ی موسیقی کلاسیکه و نه گوش دادن مکرر.
Music , And Nothing Else Matters
Thumbs Up/Down |
Received: 6/0 Given: 4/0 |
به همه افراد پیج پیشنهاد میکنم concerto violin sibelius رو هم گوش کنن(البته اجرای maxim vengerov)... فک کنم خوشتون بیاد... من خودم حداقل روزی یک بار گوش میکنم
Thumbs Up/Down |
Received: 155/1 Given: 0/0 |
سلام دوست خوبمنوشته اصلی توسط amiryjun [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
لطفا در مورد راهی که پیمودین بیشتر برامون توضیح بدین.
.Applaud, my friends, the comedy is over
Thumbs Up/Down |
Received: 10/0 Given: 0/0 |
سلام از بنده ست دوست عزیز
اگه بخوام دقیق بگم باید از چند سال پیش شروع کنم:
من تا حدود چهار سال پیش که 13/12 سالم بود فقط به موسیقی پاپ ایرانی علاقه داشتمحتی به طور پراکنده چند تا کنسرت هم رفته بودم و (متاسفانه) لذت هم میبردم از اون موسیقی. اون موقع ها اگه موسیقی کلاسیک میشنیدم سریع حوصلم سر می رفت.
یه خورده که بزرگتر شدم به موسیقی راک و تا حدودی آلترنیتیو راک علاقه پیدا کردم و با گوش دادن به آهنگای لینکین پارک فهمیدم که موسیقی فقط شعرای سطحی و خواننده های بی سواد نیست بلکه هدفی که موسیقی داره خیلی والاتر از این حرف هاست.
کم کم که زمان می گذشت احساس میکردم که به یه چیز کامل تر نیاز دارم. شروع کردم به تحقیق درباره ی گروه های افسانه ای راک مثل پینک فلوید و متالیکا و دیپ پرپل و لد زپلین و... و به خاطر علاقه ای که به اشعار پینک فلوید داشتم (و البته هنوزم دارم) شروع کردم به گوش دادن به آهنگاشون
یکی دوسال گذشت و من هر روز باید به موسیقی راک گوش میدادم اما متاسفانه کم کم احساس می کردم که موسیقی داره برام کهنه میشه و مثل اوایل برام تازگی نداره تا اینکه:
شروع کردم به تحقیق درباره ی موسیقی کلاسیک و با شخصیت فوق العاده ی آهنگساز هاش مخصوصا بتهوون آشنا شدم. اما مهم ترین اتفاق وقتی بود که فهمیدم پشت تک تک اجزای یک موسیقی کلاسیک یک فلسفه قوی وجود داره و آهنگساز با قلبش موسیقی رو ساخته.
البته باید بگم هنوز هم به گروه هایی مثل پینک فلوید علاقه زیادی دارم اما به نظرم موسیقی کلاسیک خیلی والاتر از موسیقی های دیگست چون فقط موسیقیه که صحبت می کنه نه خواننده یا چیز دیگه ای. به قول واگنر:
آنجا که سخن باز می ماند موسیقی آغاز می شود.
ویرایش توسط amiryjun : Wednesday 28 May 2014 در ساعت 10:47 AM
Music , And Nothing Else Matters
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)