این هم نظر بعید استاد علیزاده بشکلی کاملتر... در اینکه ایشان هم می توانند اشتباه کرده باشند بحثی نیست... کما اینکه شما و من هم
حسین علیزاده: به جایگاه وزیری در موسیقی ایران ظلم شده است
استاد حسین علیزاده موسیقی دان و نوازنده برجسته تار و سه تار درباره جایگاه وزیری میگوید: وزیری زمانی که در قید حیات بود چنان اتوریته و حضور قدرتمندی داشت که به این سادگی نمیشد دربارهاش اظهارنظر کرد. حتی در مواردی اساتید موسیقی سنتی تحت تاثیر او قرار گرفتند و به شیوه او قطعه ساختند. من خودم شاگرد علیاکبرخان شهنازی بودم و ایشان با اینکه در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی برای خودش یک پا اتوریته بود اما میدیدم که او هم تحت تاثیر حضور قدرتمند وزیری است. یا مثلا ردپای وزیری را در آثار درویشخان هم میتوانیم دنبال کنیم. وزیری حتی روی مخالفانش هم تاثیر گذاشت. به لحاظ دقت، پرکاری و دیسیپلین وزیری تا همین امروز هم در میان آهنگسازان ایرانی سرآمد است. او در زمان خود از معدود هنرمندان ایرانی در موسیقی محسوب میشد که از یک جهانبینی برخوردار بود.
ظاهرا حضرتعالی نه به متن حقیر توجه فرمودید و نه به عکس هایی که خدمتتون فرستادم! بنده به این کاری ندارم که آقای فلان و بهمان تار را روی سینه می نوازند... اکثر قریب به اتفاق نوازنده های آذری هم چنین می کنند! اما اگر سازهایی که نوازندگان در حضور یحیی تار ساز موجود در در عکس رو سینه گرفته اند ملاحظه بفرمایید تارها کاسه بزرگند برادر من! حالا دیگر قضیه به این سادگی که اینقدر علم و کتل ندارد! شما مسلما تار یحیی را از نزدیک دیدید ... واقعا دیدید؟... که گفته این . ا. ساز از سازهای دیگر سازندگان بزرگتر بوده؟ کدام مرجع و ماخذ؟ ساز هامبارسون و ملکم از سازهای کاسه بزرگند
البته در مقاله ای که سرکار خانم خاچاطور نوشتند اینطور عنوان نمودند که از زمان استاد فرج الله الگوی کاسه سه تار کمی تغییر کرد که بر روی سینه گرفت آنرا سخت می نمود. بعضی ها معتقدند که تا قبل از استاد فرج الله! قوس پشت تار کمی تخت بود و این امر گرفتن تار روی سینه را سهل تر می کند... شما عکس از درویش خان که تار بر روی سینه دارد ملاحظه فرمودید یا خیر؟
دوست عزیز! سنت چیزی است که تغییر می کند... اما تغییرش هیاهو دارد! بگیریم حرف تو عین صواب است!... در زمانه که همه مشق تار روی سینه می گرفتند، درویش خان که همه کس نبود... بر منکرش لعنت، بشمار گاهی ساز رو پا نهاده می نواخت! آیا بنظر شما نمی بایست این مورد در مرجعی جایی آمده باشد؟! اینجا استادی که استاد مسلم است سازی طراحی می کند و استادی دیگر کمان حلاجی میگیرد و تا صبح قیامت پنبه اش را می زند... که این آقا چه می فهمد از اکوستیک و فلان و بهمان چه حقی در ساخت ساز جدید دارد و و...! یعنی آنزمان که سنت جاری تر بود عدول از اصول سخت تر... هیچ اشاره ای با اینکه درویش خان خدا بیامرز خلاف دیگران تار روی پایش می گذاشت نیست؟ چه عرض کنم والله. شاید فرمایش شما صحصح باشد. بهرحال ممنون از جوابتون.
علاقه مندي ها (Bookmarks)