لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 28910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 177 به 192 از 252

موضوع: صفر تا صد اپرا

  1. #177
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلاممممممممممممممممم بر عزیزانمممممممممممممممم

    چطور مطورید؟ امیدوارم خوب باشید. اگرم نباشید این پستو که ببینید مطمئنم هوووووووووووش از سرتون می ره! (قابل توجه ماندانا جون) این پست فکر کنم خیلی طرفدار داشته باشه... یکیشم خود مننننننننننننننننننننننن


    برترین دوئت های اپرا (بخش اول)


    بِس تو حالا مال منی! از اپرای پورگی و بِس ساخته گرشوین! آخی! عاشق این اپرام! این دوئت برای باریتون و سوپرانوست. پورگی، زاغه نشین علیل و قوی هیکل عاشق بس است. او به خاطر بِس حتی رقیبش را نیز کشت و جان عشقش را نجات داد. این دوئت عاشقانه واقعا زیباست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت „بارکاروله” از اپرای قصه های هافمن اثر اوفنباخ... این اپرا زیاد اجرا نمی شود ولی آریاها و دوئت های زیبایی دارد. و معروف ترینشان هم همین دوئت بارکاروله است که برای سوپرانو و متسو نوشته شده.. عاااااااااااااااشقشم. انقدر این دوئت زیباست که حتی خیلی از خوانندگان آن را تکی هم اجرا نموده اند. محشرهههههههههههههه.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت „چرا هر بهار فقط یک مِی داره؟” این دوئت عاشقانه ی خارق العاده از اپرای زیبای زارویچ ساخته ی فرانس لهیر است. این دوئت برای تنور و سوپرانوست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت دوئل!!! از اپرای اوگنی اونیگن! وای که چقدر این دوئت رو دوست دارم. اونیگن به همسر ولادمیر چشم طمع بسته و ولادمیر به خاطر غیرت و شرفش با او دوئل می کند اما به دست نارفیقش کشته می شود. محشرههههههه. این دوئت برای تنور و باریتونه.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت آدینا و خواستگار ثروتمندش _ گروهبان بلکور از اپرای اکسیر عشق اثر دونیزتی ! خیلییییییییییی این دوئتو دوست دارم. این دوئت برای باریتون و سوپرانوست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت روزینا و فیگارو از اپرای آرایشگر شهر سویل اثر روسینی !!! بسیار بسیار شاد و زیبا و مشکل! سوپرانو کولوراتورا و باریتون/باس بوفو این دوئت رو می خونن. فیگارو در تلاش است روزینا را متقاعد کند که خجالت را کنار گذاشته و نامه ای برای کنت بنویسد حتی دو خط! ولی دست آخر کشف می کند که روزینا قبلا یک نامه ی بلند عاشقانه نوشته !!! ههههههههه و فیگارو اعتراف می کند که زنان عجب زیرکند!!! عالیههههه

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت کنت و سوزانا از اپرای عروسی فیگارو اثر موزارت!!! یکی از بی نظیر ترین دوئت های موزارتی! عاشقشم. در اینجا سوزانا وانمود می کنه که عشق کنت رو پذیرفته و با او قراری خواهد گذاشت!!! عالیه. ههههههه این دوئت برای باریتون و سوپرانوست.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت آمنریس و رادامس از اپرای آیدا اثر وردی... رادامس عاشق برده ی حبشی- آیدا ست. و به عشق آتشین آمنریس _دختر فرعون بی توجه است. دوئت محشریههههههههههه. این دوئت برای تنور و متسو سوپرانوست.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    یک دوئت محشر موزارتی دیگه! از اپرای زن ها همه همینطورند. همونطور که می دونید دو مرد قصه برای امتحان کردن وفاداری نامزدهایشان تغییر قیافه داده و به شکل دو آلبانیایی وارد زندگی دو خواهر می شوند. آن ها روی مخ نامزدهایشان می روند و برایشان لاو می ترکانند منتها اینجایش را نخوانده بودند که دخترها نامزد خواهرشان را انتخاب کنند!!! هههههههه در این دوئت که برای متسو سوپرانو و باس است، یکی از پسرها به نام گولیلمو گردنبندی برای دختری که مثلا عاشق اوست (خواهر نامزد واقعی اش) می آورد و فکرش را هم نمی کند که به این زودی مقبول بیفتد!!! هههههههه دبورلا ، جست می زند و او را در آغوش می گیرد! گولیلمو که شوکه شده با چشم های گرد شده می گه: بیچاره فراندو (نامزد واقعی دبورلا) !!! ههههههههههه و در ادامه آن ها یک دوئت عاشقانه ی بی اندازه زیبا می خوانند. واقعا زیباست.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت عاشقانه ی ویولتا و آلفردو از اپرای لاتراویتا اثر وردی... بسیارررررررررررررر زیباست. این دوئت برای تنور و سوپرانوست. عاشقشمممممم.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    به دلیل زیاد بودن دوئت ها، بقیه رو در پست بعدی تقدیم می کنم... فعلا رام رام.

    ویرایش توسط lakshemi : Thursday 24 September 2015 در ساعت 08:04 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  2. 3 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  3. #178
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام بر عزیزانم... بی فوت وقت بریم سر اصل مطلب!

    برترین دوئت های اپرا (بخش دوم)



    دوئت بسیار زیبایی از اپرای دون کارلوس اثر وردی! از معروف ترین دوئت های تنور و باریتون! این دوئت، دوئت دون کارلوس و دوستش رودریگو ست... دون کارلوس تنها به رودریگو راز دلش را می گوید! فقط به او می گوید که عاشق الیزابت است! رودریگو به قلب مجروح کارلوس مرحم محبت می گذارد و قول می دهد که یار و یاورش باشد. در این دوئت آن ها با هم سوگند برادری می خورند. بسیار زیباست.. محشره.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت گل ها! وای که می میرم برای این دوئت! این دوئت لاکمه و ندیمه اش است از اپرای لاکمه اثر لئو دلیبس! این دوئت بسیار زیبا رو یک سوپرانو و یک متسو سوپرانو می خوانند. بعدها یانی با تغییرات اساسی،این دوئت را به آریا تبدیل کرد که حتما شنیدید. خلاصه این دوئت محشرههههههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    وااااااااااااای دوئت هانا و دنیلو!!! همون دوئت عاشقانه ای که در
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] کلی طرفدار پیدا کرده بود!!!
    این دوئت متعلق به اپرای محشر بیوه ی خوشحال ساخته ی فرانس لهیر است. در مهمانی مجللی قرار بر این می شود هانا از بین هزاران خواستگارش یکی را انتخاب کند و به نشان قبولی او با وی برقصد! هانا یک راست سراغ محبوبش دانیلو می رود و آن ها با هم یک والس رومانتیک را اجرا می کنند و می خوانند. این دوئت سوپرانو و باریتون، „لب های خاموش نام دارد”. بسیار بسیار زیباست. خدایا...


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    اینم متن زیباش:

    لب ها خاموشند ، ویولون ها زمزمه می کنند : „تو من را دوست داری”
    تمام قدم ها می گوید: „لطفا، مرا دوست داشته باش!”
    هر تکان دادن دست به من می گوید روشن و واضح!
    می گوید: „بله، این درست است، درست است” تو من را دوست داری "
    با هر قدمی که در والس می رقصد ، روح ، بیشتر در حال رقص است.
    قلب کوچک ، بالا و پایین می رود و می تپد:
    „مال من باش، مال من!”
    و دهان هیچ کلمه ای نمی گوید،
    اما همیشه و همیشه صدا می دهد:
    „من تو را خیلی دوست دارم ،خیلی. من تو را دوست دارم!”
    هر تکان دادن دست به من می گوید روشن و واضح!
    می گوید: "بله، این درست است، درست است „تو من را دوست داری”


    آی آی آی! امان از این کنت آلماویوا !!! بله دیگه همه می دونن که او گلوش پیش کلفت خانه گیر کرده! کنتس برای این که درس خوبی به شوهر هوسبازش بدهد با همکاری سوزانا کلفت مذبور، فیلمی تدارک می بیند! با این شرح که سوزانا بله را با ارباب می گوید! او می خواهد ببیند شوهرش تا کجا به پستی و نامردی اش ادامه می دهد! از این روو نامه ای به سوزانا دیکته می کند با شرح اینکه سوزانا کنت را زیر درخت های کاج ملاقات خواهد کرد! کنتس با غم می خوانددیکته می کند و سوزانا هم روی کاغذ می آورد. این دوئت، دوئت نامه نام داره از اپرای عروسی فیگارو ساخته ی موزارت. با همصدایی دو سوپرانو ... عالیه...


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت دون جوانی و لیپورلو از اپرای دون جوآنی اثر موزارت!!! بله لیپورلو قصد داره اربابش رو ترک کنه! او حاضر نیست به سرگرمی اربابش یعنی فریب زنان ادامه دهد!!! خب راست هم می گوید! این کار برای دون آب دارد ولی برای لیپورلو هیچ نانی ندارد! فقط کتک ها و فحش ها و مهم تر استرس و ترس از گیر افتادن نسیب اوست!!! خلاصه که لیپورلومی گوید دیگر با پول خر نمی شود! اما دون بالاخره انقدر با او کل کل می کند تا متقاعدش می کند که بماند... این دوئت عالیه! برای باریتون و باس بوفو نوشته شده! بسیار سریع و تنده و از عهده ی خوانندگان زبده بر میاد... عالیههههههههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت والس محبوب و معروف اپرای لاتراویتا اثر وردی!!! این دوئت یک آواز عاشقانه است که مخصوص نوشیدنیست و ویولتا و آلفردو می خوانند! به آوازهای مخصوص نوشیدنی می گویند بریندیسی! این دوئت بسیار زیباست. برای تنور و سوپرانو نوشته شده. محشرههههههههههههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت فرشته ی عزیز دل! یک دوئت عاشقانه و خالصانه از اپرای رومئو و ژولیت اثر شارل گونود... واقعا بی نقص،شاعرانه و بسیار رومانتیکه! یک تنور و یک سوپرانو این دوئت را می خوانند. واقعا عاشقشمممممممممممممم.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    بازم دوئت های بیشتری در راهه! فعلا رام رام!
    ویرایش توسط lakshemi : Wednesday 23 April 2014 در ساعت 05:52 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  4. 3 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  5. #179
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلاممممممممم بر عزیزان اپرا دوستم.
    امیدوارم خوب باشید. خب امروزم اپرا رو پی می گیریم. کماف سابق.


    برترین دوئت های اپرا (بخش سوم)


    دوئت زیبایی از اپرای نورما اثر بلینی! دوئت نورما و دوستش ماریا... بسیااااااار زیباست. این دوئت برای یک سوپرانو و یک متزو است. عالیه.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت پاپاگینو و پاپاگینا ... از اپرای فلوت سحرآمز اثر موزارت... این دوئت برای باس بوفو و سوپرانو کولوراتورا ست. بسیار بسیار زیبا و سخت... عاشقشمممممم

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت „خداحافظ،خداحافظ” از اپرای ریگولتو اثر وردی... گیلدا و دوک در این دوئت بسیار شتابان و هول هولکی با هم خداحافظی می کنند. عالیه. دوئتیه برای تنور و سوپرانو.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت „من حسودم” از اپرای توسکا اثر تحسین برانگیز پوچینی بزرگ. دوئت توسکا و ماریو قهرمانان بخت برگشته ی این اپرا... دوئتی عاشقانه برای تنور و سوپرانو... واقعا عالیهههههههههههه

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت „ما دستان هم را در آغوش می گیریم” از اپرای دون جوآنی اثر فاخر موزارت! دوئت دون هوسران و دختری دهاتی و چشم و گوش بسته به نام زرلینا . دون سعی دارد این دختر ساده لوح را به طریقی فریب داده و به چنگ بیاورد. در پایان این دوئت هم موفق می شود. اما خوشبختانه دونا الویرا ناگهان سر می رسد و دخترک معصوم را روشن می کند که دون جوآنی چه هیولایی ست و به محض اینکه به خواسته اش برسد او را هم مانند خودش رها خواهد کرد و به این ترتیب زرلینا فرار می کند و دون ناکام می ماند! ههههههههههه این دوئت عاشقانه بسیار بسیار زیباست. دوئتی برای باریتون و سوپرانو... عاشقشم.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    یک دوئت خیلی خیلییییییی زیبا از یک اپرا از وردی به نام „نماز سیسیلی” بسیار زیباست. دوئتی برای تنور و سوپرانو...

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    والس زیبای پرنس آندره و پرنسس ناتاشا ، قهرمانان اپرای جنگ و صلح اثر فاخر پروکوفیف فقید... زنده باد پروکوفیف و موسیقی زنده و باقی او. این دوئت برای باریتون و سوپرانو ست. پرنس آندره و ناتاشا به هم ابراز عشق می کنند و می رقصند. والس هم که می دانید جزء جدانشدنی اپراهای روسی است. معرکه است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئتی از اپرای شاعر دوره گرد از وردی... بسیار زیباست. مخصوص باریتون و سوپرانو. معرکه است.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت پرنسس پامینا و پاپاگینو! از اپرای فلوت سحرآمیز اثر موزارت. پاپاگینو به قلعه ی معبدی که پامینو در آن زندانیست می رود و می گوید که یک پرنس خوشتیپ و شجاع به نام تامینو دارد برای نجات او به اینجا می آید! و پامینا هم خوشحال شده و آرزو می کند پاپاگینو هم زودتر زوج دلخواهش را گیر بیاورد و خوشبخت شود. بسیار دوئت زیباییه برای باریتون و سوپرانو.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    دوئت عاشقانه ی چوچوسان و پینکرتون در اپرای مادام پروانه اثر پوچینی... واقعا زیباست. بیچاره چوچوسان...

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    خب تا بعد... رام رام. همه خوش رهونا.


    ویرایش توسط lakshemi : Friday 2 May 2014 در ساعت 02:07 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  6. 3 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  7. #180
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلاممممممممممممم رفقای اپرایی ... شبتون خوش ... امیدوارم خوب باشید...

    خب خب ... مدتیه که آوازهای اپرایی رو قسمت بندی کردم... آریاها (تکخوانی) برای انواع صداها و دوئت ها (آواز دو نفره) برای انواع صداها رو در قسمت های پیشین تقدیمتون کردم. و آخرین قسمت بندی رو امشب تقدیمتون می کنم. یه قسمت خیلی محبوب! تریو (آواز سه نفره) ،کوارتت (آواز چهار نفره) ، کوئینتت (آواز پنج نفره) و سیکستت (آواز شش نفره) ...


    برترین آوازهای چند نفره ی اپرا :


    آواز „گیس سیاه رو بباف” ... آواز بسیار زیبایی از اُپرت میکادو اثر گیلبرت و سالیوان

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    آواز „سه دوشیزه ی کوچک مدرسه” ... یک تریوی واقعا زیباست... بازم از اُپرت میکادو اثر گیلبرت و سالیوان


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    تریوی بسیار بسیار زیبای „ساکت شو ای قلب نا آرام” از اپرای دون جوآنی اثر موزارت... این تریو بی شک، برترین تریوی تاریخ اپراست! با موسیقی و اشعار بی نظیر! این تریو مربوط به قسمتی می شه که دون و لیپورلو لباس های هم را می پوشند . دون جوآنی از پشت دیوار آوازعاشقانه و حاکی از پشیمانی و می خواند و لیپورلو به دستور ارباب دونا الویرا را با فیلم بازی کردنش فریب می دهد و زن ساده لوح هم فکر می کند که این دون جوآنی ست که برای عذر تقصیر آمده! همانطور که خود دون جوانی حدس زده بود، این بار هم دونا الویرا روو دست می خورد ! درست است که لیپورلو هم در دغل کاری، دست کمی از اربابش ندارد ولی حتی او هم دلش برای الویرا می سوزد و قلبا راضی نیست دون جوانی این همه این زن بیچاره را اذیت کند اما خلاصه لیپورلو ، دونا الویرا را بیرون می برد و دون جوآنی می تواند روی مخ کلفت دونا الویرا کار کند! ههههههههه خب تمام این نقشه ها برای همین بود! این تریو بی نظیره. بی نظیرررررررررررررررر...

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آواز جمعی از اپرای آنا بولنا اثر دونیزتی... این صحنه ی انگ چسباندن پادشاه به ملکه آنا ست... طفلکی آنا! التماس هایش بی فایده است. پادشاه موفق می شود که با جو سازی و شلوغ کاری آنا را زن خائن و فاسدی معرفی کند... بسیار بسیار زیباست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آواز جمعی کودکان برای استقبال از سربازان! این آواز زیبا متعلق به اپرای زیبای کارمن است اثر بی نظیر بیژت. فوق العاده ست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    تریوی بسیار زیبای والنتین ، فاوست و مفیستوفل از اپرای فاوست اثر فاخر گونود ... والنتین ، برادر غیور مارگاریت برای حفاظت از شرافت خواهرش و انتقام از فاوست که خواهرش را اغفال کرده فاوست و مفیستوفل را به مبارزه می طلبد!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آواز جمعی بسیار زیبای اپرای اوگنی اونیگن اثر تحسین برانگیز چایکوفسکی! این والس همان والس مرگبار این اپراست! ههههه اونیگن در این والس مخ اولگا همسر دوست خود ، ولادمیر را می زند و او را از چنگ شوهرش در می آورد... وای از این اونیگن! بیچاره ولادمیر! این آواز و والس بی نظیرههههههههههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    رفت و با یام یام ازدواج کرد! فینال بی نظیر اپرت میکادو اثر گیلبرت و سالیوان ... بی نظیرههههههههههه.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    هوم هوم هوم! این آواز چند نفری زیبا از اپرای فلوت سحر آمیز اثر موزارت است. شاهزاده تامینو، پاپاگینو و سه فرشته برای اعلام آمادگی حمله به معبد خورشید و نجات شاهزاده خانوم پامینا این آواز جمعی زیبا رو می خونن. عالیهههههههههههه این هوم هوم ها مال پاپاگینوی بامزه ی منه! ههههههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    شاید باد موافق بیاید! همان تریوی معروف موزارت! بله این زیباترین تریوی کل تاریخ اپراست. دو دختر عاشق اپرای „زن ها همه همینطورند” به همراه دون آلفوسونو با صداهای سوپرانو ، متزو و باس در این آواز با پسران داستان وداع پر سوزی می کنند... معرکه ست...

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    و در انتها باز هم دونا الویرای بیچاره، بازنده و فریب خورده... سیکستتی از دون جوآنی اثر موزارت. بعد از صحنه ی بالا که شنیدید لیپورلو با لباس های اربابش از دست الویرا فرار می کند اما اتفاقا به پست دونا آنا و دون اوتاویو می خورد که در به در دنبال دون جوآنی می گردند تا او را بکشند! اوخ اوخ! لیپورلو توسط آنان محاصره می شود. زرلینا و مازتو هم به شاکیان افزوده می شوند و به آواز علیه لیپورلو ملحق می شوند. دونا الویرا خودش را جلوی او می اندازد و می گوید که اگر قرار است دون جوآنی کشته شود اول باید او را بکشند! طفلک این زن وفادار! اما دونا انا به او چنین اجازه ای نمی دهد! خلاصه وقتی کار بالا می گیرد لیپورلو برای حفظ جانش مجبور است لباس های ارباب را در بیاورد! همه لیپورلو را می شناسند! دونا الویرا تازه می فهمد که تمام صحنه ی قبل و معذرت خواهی دون جوآنی دروغین همه یک بازی کثیف بود برای فریب او! این سیکستت بی نظیره ...


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    رام رام همگییییییییی
    ویرایش توسط lakshemi : Friday 9 October 2015 در ساعت 08:10 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  8. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  9. #181
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    کدام شخصیت اپرایی هستید؟؟؟ یک تست روانشناسی بسیار قوی و عالی مخصوص دوستداران اپرا... پیشنهاد می کنم علاقه مندان به اپرا حتما جواب بدن چون جواب تست، شما رو حیرت زده خواهد کرد. نتیجه،قطعا با شخصیت شما تناسب خواهد داشت! از دستش ندید! امتحان کنید!!![ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    من ، فیگارو شدم!!! هیپ هیییییییییییییییپ!!!
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  10. #182
    Patriote آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    71033
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    سن
    33
    نوشته ها
    275
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    518
    335 بار تشکر شده در 184 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 29/1
    Given: 41/0
    میزان امتیاز
    12

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به به، Zauberflöte معروف، واقعا شاهکاره، دست گلتون درد نکنه لاکشمی جان.
    لینک واسه اجرای تصویری این اپرا رو هم دارین؟ (ترجیحا HD).
    ممنون
    به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست

  11. کاربران زیر از Patriote به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  12. #183
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Patriote [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    به به، Zauberflöte معروف، واقعا شاهکاره، دست گلتون درد نکنه لاکشمی جان.
    لینک واسه اجرای تصویری این اپرا رو هم دارین؟ (ترجیحا HD).
    ممنون

    سلاممممممم داداش سامورایی عزیز... خیلی لطف دارید. خوشحالم که خوشتون اومده.
    بله،فلوت سحرآمیز شاهکار بدون بحث موزارت نازنینه.
    لینک های تصویری که بی شمارند. منتها بدیش اینه که همه در یوتیوب هستن.
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  13. کاربران زیر از lakshemi به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  14. #184
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    معرفی مختصر چند اپرا !


    اپرای رمانتیک “شوالیۀ گل سرخ” اثر ریچارد اشتراوس :


    اشتراوس ، آهنگساز و اپراسازی آلمانی است. این اپرا به زبان آلمانی و در 3 پرده ساخته شده.

    شوالیه ی گل سرخ، داستان بی اندازه جالب، متفاوت و پند آموزی دارد! موضوع اپرا در مورد اختلاف سنی زوجین است. مارشالین یک بانوی 30 ساله است که عاشق یک نجیب زاده ی نو جوان به نام کنت اوکتاوین شده. اوکتاوین هم چون جوان و بی تجربه است متوجه این عشق اشتباه نیست! اما مارشالین که زن عاقلیست می داند که اگر هم اوکتاوین با وی ازدواج کند چند صباحی بعد که پیر تر شد و زیبایی و طراوتش کم رنگ شد او را رها کرده و دنبال یک دختر جوان خواهد رفت.



    از این رو مارشالین تصمیم می گیرد اوکتاوین را به سمت عشق نرمال تری سوق دهد : عشق به دختری همسن و سال خودش!
    بارون - پسر عموی مارشالین که مرد جا افتاده و زمختی است به تازگی با دختر یکی از اشراف به اسم سوفی نامزد شده . بارون نزد مارشالین می آید و به او می گوید می خواهد به عنوان هدیه ی نامزدی ، یک گل سرخ نقره فام به سوفی هدیه دهد. و از او می خواهد که اگر کسی را که قادر به تهیه ی این گل است می شناسد به او معرفی کند. مارشالین ته دلش برای سوفی که دختر 15-16 ساله ایست متاسف است که مجبور است زن مردی شود که 4-5 برابر سنش را دارد! از این رو برای نجات سوفی و همچنین تغییر آینده ی اوکتاوین فکری به ذهنش می رسد! او اوکتاوین را به عنوان شوالیه ی گل سرخ معرفی می کند و تضمین می دهد که گل سرخ مورد نظر وی را فقط اوکتاوین می تواند فراهم کند. مارشالین ، سوفی و اوکتاوین را به هم معرفی می کند. آن دو از هم بدشان نمی آید. بالاخره بعد از کشمکش بسیار اوکتاوین و بارون ، پسرک باهوش موفق می شود سوفی را به نامزدی خود در آورد و بارون را از میدان به در کند. پیام داستان این است که جوانان فقط باید با همسالان خود ازدواج کنند.





    قوی ترین شخصیت این اپرا، اوکتاوین است! زیرا به دلیل کمسن بودن این کاراکتر، متسوسوپرانو ها نقش او را بازی می کنند!!! از معروف ترین متسو هایی که در این نقش درخشیده اند می توان به الینا گرانکا متسوسوپرانوی لتونیایی اشاره کرد ... الینا تاکنون 3 بار نقش مردها را بازی کرده است: ترحم تیتو - عروسی فیگارو و شوالیه ی گل سرخ.


    آریای زیبا و غمگین مارشالین

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای عاشقانه ی اوکتاوین

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای دیگری از اوکتاوین

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    باستیَن و باستیِن اثر موزارت:

    باستیَن و باستیِن ، یک اپرا زینگ اشپیل خیلی کوتاه و فقط در یک پرده است! زینگ اشپیل ها که می دانید کمدی هستند و به زبان آلمانی. موزارت فقط 12 ساله بود که این اپرا را ساخت!!! با وجودی که این اپرا جزء ابتدایی ترین آثار موزارت است ولی از نظر موسیقایی بسیار سطح بالاست! بعضی آهنگسازان در 80 سالگی هم قادر به ساخت چنین موسیقی ظریفی نیستند!

    باستیَن یک چوپان جوان است که محبوبی به نام باستیِن دارد. او مدتیست روستا را ترک کرده اما باستیِن می ترسد که باستیَن به دنبال زیبا روی تر و شاید ثروتمند تر از او برود و او را ترک کند. خلاصه، این دختر از کولا _ فالگیر روستایشان که ادعای جادوگری هم دارد کمک می خواهد. کولا به باستیِن می گوید که اخیرا زن ثروتمندی که شیرینی پزی دارد توجه باستیَن را به خود جلب کرده است! باستیِن ناراحت و غمگین با خود می گوید: گوسفند هایش را به من سپرده تا برود پیش آن زن!



    کولا می گوید حقه ای بلد است که حلال مشکل اوست! منتها اگر او می خواهد که باستیَن پیشش برگردد باید هرچه او گفت اجرا کند! باستیَن وارد صحنه می شود و باستیِن خود را مخفی می کند. باستیَن آوازی از عشق به باستیِن می خواند. اما کولا می گوید که دیر شده! باستیِن اینک عاشق کس دیگری شده! باستیَن به شدت ناراحت می شود و از کولا کمک می طلبد. کولا شروع به خواندن ورد ها و سحرهای نامفهوم می کند تا وضع را بهتر کند. اما باستیِن وارد شده و طبق نقشه می گوید همه چیز بین آن ها تمام شده! باستیَن هرچه به او ابراز علاقه می کند، بی فایده است. باستیِن طبق دستور کولا با او سرد رفتار می کند و می گوید به شهر رفته و فرد زیباتر و ثروتمند تری پیدا خواهد کرد و در کنار او خوشحال خواهد بود! خلاصه باستیَن ، باستیِن را تهدید می کند که خودش را خواهد کشت! اما این هم افاقه نمی کند! در نهایت نقشه ی کولا جواب می دهد. باستیِن و باستیَن در نهایت تظاهر را کنار گذاشته و اعتراف می کنند که هنوز عاشق همند و تصمیم به ازدواج می گیرند. آن ها برای کولا دست می زنند و ستایشش می کنند که بهترین جادوگران است!

    قوی ترین شخصیت این اپرا کولا است. اجرای آریاهای فانتزی و سریع این نقش ، نیازمند هنجره ی هنرمندانه ی یک باس بوفو نظیر رنه پاپه ی آلمانیست.






    آریای زیبای کولا

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای دیگر کولا، او در این آریا مثلا ورد و جادو می خواند تا باستیَن را کمک کند! بسیار زیباست.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای غمگین و زیبای باستیِن

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای عاشقانه ی باستیَن

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]




    اپرای شاعر دوره گرد اثر جوزپه وردی :


    این اپرا سریا (جدی) از معروف ترین آثار وردی و در 4 پرده، به زبان ایتالیایی است.


    آزوچنا _ زنی کولی است که مادرش به جرم جادوگری توسط کنت دی لونا در آتش سوزانده شده. آزوچنا برای انتقام گرفتن از کنت، برادر کوچک او را می دزدد تا بکشد اما او را نمی کشد و مانند پسر خود بزرگش می کند تا اینکه این پسر که مانریکو نام دارد شاعر و خواننده ای دوره گرد می شود. مانریکو اتفاقا دوشس لئونورا که یک اشرافزاده است را می بیند و صد دل عاشق او می شود. اما غافل از اینکه کنت دی لونا هم عاشق این دختر است. مانریکو و کنت بر سر تصاحب لئونورا با هم دوئل می کنند. مانریکو به شدت زخمی می شود اما لئونورا تصور می کند که او کشته شده و بسیار غصه می خورد.



    در دوران نقاهت مانریکو، مادرخوانده اش آزوچنا هویت واقعی او را برایش فاش می کند و او می فهمد که برادر کنت است! مانریکو خبردار می شود که لئونورا با تصور مرگ مانریکو به صومعه ای رفته تا برای ابد آنجا زندگی کند پس برای بردن او به صومعه می رود اما کنت هم آنجاست و دوباره بین آن دو جنگ در می گیرد. این بار مانریکو پیروز شده و با لئونورا فرار می کند. در همین زمان سربازان کنت ، می فهمند که آزوچنا همان کسی است که برادر کنت را دزدیده و احتمالا کشته. پس او را دستگیر می کنند. مانریکو برای نجات مادرخوانده اش می‌رود اما خودش نیز دستگیر می‌شود. در نهایت روز اعدام مادر و پسر فرا می رسد . وقتی مانریکوی بیچاره سر به دار می شود آزوچنا به کنت می گوید : این همان برادر گم شده ی شما بود! (نمی تونستی 2 دقیقه زودتر اینو بگی خانوم؟؟؟؟؟) اپرا همین جا خاتمه می یابد.

    قوی ترین شخصیت این اپرا ، کنت دی لونا است. یک مرد خودخواه و کینه توز که تنها فکرش ضربه زدن به دشمن و تصاحب زورکی معشوق است. معمولا برترین باریتون ها از پس آریاهای تند و حاکی از تنفر این نقش سخت بر می آیند. دیمیتری وروستوفسکی _ باریتون روس بهترین تصویر ممکن از این کاراکتر را ساخته است. می دونید؟ خود جوزپه وردی هم یک باریتون بوده!!! برای همینم هست که آریاهای باریتون رو بی اندازه قوی می نوشته!



    آریای معروف و زیبای مانریکو(شاعر دوره گرد)


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای محزون لئونورا در غم مرگ مانریکو

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    دوئت لئونورا و کنت دی لونا ... یکی از جزاب ترین دوئت های باریتون و سوپرانو


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    تریوی دوئل کنت و مانریکو بر سر تصاحب لئونورا... در انتها مانریکو زخمی شده و فرار می کند.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    امیدوارم لذت برده باشید... رام راممممممم همگی جمیعا خوش رهونا
    ویرایش توسط lakshemi : Tuesday 20 May 2014 در ساعت 08:17 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  15. #185
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!

    سلام بر و بکس! چطورین؟ خب، اپرا می بینن؟ با اپرا حال می کنین؟ بهشون فکر می کنین؟ _ یا در بهترین حالت _ مثل من با اپراها زندگی می کنین؟ آریاها و دوئت هاشو زیر لب می خونین؟
    اگه جواب همه ی این سوالاتتون مثبته پس یعنی شما هم مثل من اسیر اپرا هستین. زندگی من یکی که با اپراها گره خورده! و از اپراها و داستان هاشون کلی پند و درس می گیرم و به تجربیاتم افزوده می شه! خودمو جای قهرمان ها می ذارم. به عکس العمل هاشون فکر می کنم و سعی می کنم بفهمم اگه من جای اونا بودم چه کار می کردم! درس های اپراها بسیارند. خیلی هاشون چنان عبرت آموزند که تا ابد در یادم خواهند موند. دوست دارید با هم یه مرور اجمالی روی همه ی اپراهایی که تا امروز بهتون نشون دادم بندازیم؟ ببینیم چی یاد گرفتیم از تلاش این همه آهنگساز و همچنین نویسنده!

    درس های اپرا:


    • خائن و نامرد نباشید! که اگه باشید، چه زن باشید مثل کارمن، چه مرد باشید مثل دون جوآنی عاقبت شما نابودیست! شک نکنید که چاه کن جاش ته چاهه! هیچ وقت به کسی نارو نزنید! هیچوقت!







    • باید زبر و زرنگ باشید مثل فیگارو! فیگارو یک آچار واقعیه!!! هر کاری ازش ساخته ست! ریش می زنه، مو کوتاه می کنه، مشکلات عشقی شما رو حل می کنه، نقشه ی خائنین رو نقش آب می کنه و مهم تر از همه وقتی فکر می کنید در اتاق نیست یا پشت دره یا زیر میز یا پشت پرده و همه چی رو می بینه!!! هههههه یاد بگیرید که مث فیگاروی باهوش در لحظاتی که نفس ها در سینه حبس شده و همه می گن که دیگه کار شما تمومه، یه حرف حسابی از خودتون بسازید و همه رو شوکه کنید! هههههههه





    • اگر عاشقید، ساده لوح نباشید!!! اگر آقا هستید ، دون خوزه عاشق چشم بسته ی کارمن نباشید و اگر هم خانوم هستید „دونا الویرا” عاشق ساده لوح دون جوآنی نباشید که از خر شدن لذت ببرید و بشه هزاران بار دل شما رو شکست و باز هم اونا رو ببخشید!




    • همیشه شرافت و عفت، شما رو نجات می ده! تاتیانا (اوگنی اونیگن) ، عفیف ترین زن اپراییست! او خیلی زجر کشید! در عشق اونیگن سوخت ولی حاضر نشد به همسر خیانت کنه! این زن، براوو داره! همیشه تاتیانا باشید! نه خواهر سست عنصرش اولگا! اولگا به محض اینکه اونیگن زیبا رو دید همسرش رو فراموش کرد! تاتیانا و اولگا خواهرند ولی تفاوتشون زمین تا آسمانه! عفت ، درس بزرگ اپراست! خواهشااااااااا مثل دبورلا و دلیجی (زن ها همه همینطورند) ضعیف النفس نباشید!!! ههههههههه بلکه مانند جیوکوندا و توسکا ، شجاع باشید و به هر قیمتی از عفت خود دفاع کنید!!! حتی قتل!!! هههههههههه






    • برای عشق، ریسک کنید: آیدا و رادامس، یام یام و نانکی پو _ قهرمانان اپرُت میکادو به خاطر هم حتی حاضر شدند جانشان را از دست بدهند!!! خلیف ، عاشق توراندخت علیرغم اصرار نزدیکانش حاضر شد در آزمون مرگبار او شرکت کند و روی سرش ریسک کند! به این می گن عاشق واقعی! گذشت در عشق حرف اول رو می زنه ! فقط حواستون باشه این گذشت حتما دو طرفه باشه. که اگه نباشه اون وقت می شید دون خوزه یا دونا الویرا!!! نچ نچ نچ!




    • دو چیز را هیچ وقت و به هیچ بهایی نفروشید: اعتقادات و غیرتتان را ! این دو را با هیچ چیزی عوض نکنید!!! الیازر و راشل قهرمانان یهودی اپرای یهودی را که یادتان هست؟؟؟ آن ها مرگ را به خرد شدن ترجیح دادند و دینشان را نفروختند! والنتین ، مرد غیور و ناموس پرست اپرای فاوست، به خاطر حفاظت از خواهرش مارگاریت حاضر شد جانش را هم بدهد... چه برادری!




    • هیچگاه فرزندتان را بی دلیل و منطق از عشق منع نکنید! نتیجه اش بیگناهانی چون زارویچ، لوئیز ، لوچیا و لاکمه می شود! بعضی هاشون خودکشی می کنن و بعضی دیگه خل و چل می شن!!! هههههه پدر و مادر عزیز نکن این کارو با بچه ها!!! ههههههه






    • یادتان باشد روی ظاهر آدم ها قضاوت نکنید! همه ، دل دارند! حتی بدکاره ها چون ویولتا در لاتراویتا ! ممکن است آن ها پرهیزگارتر از شما باشند!





    • اگر متاهل هستید و خدای نکرده از زندگی تان ناراضی، واقعیت رو عین بچه ی ادم به همسرتون بگید!!! حرف زدن بهترین راه حله! اگه احساس می کنید رومنس خونتون اومده پایین اونو درون خانه جستجو کنید نه خدای نکرده بیرون خونه!!! نچ نچ! از خائنینی چون کُنت عروسی فیگارو ، اولگا در اوگنی اونیگین ، مصطفی بیگ در دختر ایتالیایی در الجزایر ، پولیون در نورما ، ندا در دلقک و ... درس عبرت بگیرید! چون بالاخره یه روز همسرتون دست شما رو رو می کنه!!! و اون وقته که سوراخ موش هم گیرتون نمیاد!!! ههههههههههه




    • گول زرق و برق این دنیای فانی رو نخورید! تصاحب پول، زیبارویان یا غیره فقط یک روی سکه است! روی دیگر این سکه، نابودی و تباهی است! بله، طمع = نابودیست! مارگاریتا مسخ فاوست جذاب و جواهرات و ثروتی شد که برایش خلعتی آورده بود! بی اختیار چنگال هایش را در جواهرات فرو کرد و یادش رفت که نباید به هر کسی اعتماد کند! مانون لسکات ، قهرمان طمعکار اپرای مانون ساخته ی ماسنته، همه چیز خود حتی عشقش را فدای طمع سیری ناپذیرش برای پول کرد و عاقبت خودش هم در طمعش غرق و نابود شد. لیپورلو هزار بار تصمیم گرفت که ارباب هوسبازش دون جوآنی رو رها کنه اما دون هر بار او رو تطمیع کرد و با پول خریدش! سر انجامش هم چی شد؟ لیپورلو هم همراه ارباش نابود شد تا باز هم ثابت کنه که طمعکاری عاقبتش نابودیه!





    • اما مارگاریتا درس دیگری هم به ما می ده! اینکه هر قدر هم که گناهکار باشید در رحمت خداوند همیشه به روی بندگانش بازه. خداوند حتی خطاکار ترین انسان ها رو هم می پذیره و بهشون شانس جبران می ده. مارگاریتا، بنده ی با ایمان و پرهیزگاری بود اما خب فریب فاوست رو خورد و به گناه آلوده شد، نه یکی، نه دوتا، نه ده تا! ولی به جایی رسید که فهمید تنها راه نجاتش پناه بردن به آغوش خداوند و طلب بخششه. مارگاریتا در اوج گناه به خاطر توبه اش،بخشیده می شه و به بهشت می ره. همیشه می شه از نو شروع کرد.



    • این پیام فقط مخصوص خانوم هاست! خانم ها لطفا با هم بیشتر متحد باشید! چرا فقط مردها باید با هم جفت و جور باشند؟ خانوم ها باید از سوزانا و خانومش کنتس یاد بگیرند و بیشتر هوای هم رو داشته باشند! اتحاد دو زن بسیار قوی تر از اتحاد یک لشکر مرد است! چرا؟ چون اکثر مردها فقط زور بازو دارند اما قدرت زن ها در عقلشان است! بله! دو زن مثل کنتس و سوزانا با یک نقشه ی حساب شده می تونن هر حیله و توطئه ای رو نقش بر آب کنند! پس خانوما هوای هم رو داشته باشید!




    • تا وقت هست اقدام کنید! اگر فرصت از دست بره یک عمر حسرت و پشیمانی به جا می ذاره! رودولفو (لابوئم) هنگامی پی به وفاداری می می برد که دیر شده بود. آلفردو "(لاتراویتا) ، دیر ویولتا رو شناخت! وقتی که او در بستر مرگ بود! اونیگن در غرور جوانی تاتیانای زیبا رو رد کرد و وقتی این گوهر ناب رو شناخت که دیگه اونو از دست داده بود! چه حسرتی به دلش موند!




    • خودخواه نباشید! خصوصا در عشق! اگر عاشق کسی هستید اول از او بپرسید که او هم خاطر شما رو می خواد یا نه! بعضی ها فکر می کنن همه چیز یک طرفه است! یعنی وقتی اونا چیزی رو بخوان دیگرانم حتما باید اونو بخوان! کنت دی لونا، عاشق خودخواه اپرای شاعر دوره گرد دقیقا مصداق همین مسئله ست. او با اینکه می دونست لئونورا عاشق مانریکوست ولی می خواست به زور و به هر طریقی دختر دلخواهش رو به دست بیاره ! اما درست نقطه ی عکس کنت دی لونا ، تیتو است! او وقتی فهمید دختری که می خواهد عاشق کس دیگریست از سر راهش کنار رفت و از او گذشت! چقدر جوانمرد !!! ولی در مقابل در همین اپرا ، ویتلیا _ عاشق تیتو را می بینیم که وقتی خبر ازدواج وی را می شنود با خودخواهی دستور قتل او را می دهد! مثال دیگه ی خودخواهی، مارچلینا سرپیشخدمت دکتر بارتلو ست که عاشق فیگارو بود و مبلغ زیادی پول به فیگارو داد با این شرط که باید پول رو سر موعد برگردونه و در غیر این صورت با او ازدواج کنه!!! و البته مارچلینای خودخواه خوب می دونست که فیگارو استطاعت بازپرداخت قرضش رو نداره! فیلیپ سوم هم عاشق خودخواه دیگر است! الیزابت یا به بیان این اپرا ایزابل، ابدا او را دوست نداشت بلکه عاشق پسرش کارلوس بود ولی فیلیپ با خودخواهی و بی رحمی به این عشق مقدس بی محلی کرد و حتی پسرش را هم از سر راه برداشت! آمنریس، عاشق رادامس هم ترجیح داد اگر قرار است او به رادامس نرسد، هیچکس دیگر هم نباید برسد! این عین خودخواهیست!





    • کینه و انتقامجویی اول خودتونو نابود می کنه! از ریگولتو پند بگیرید! او دخترش را ندانسته فدای کینه ی خود کرد! همچنین پورگی ، قهرمان سیاه پوست قوی هیکل „پورگی و بس” دندان طلا را بر سر تصاحب بِس کشت! اسکارپیا در توسکا ، ماریوی طفلک را نابود کرد تا به توسکا برسد ولی خودش هم در این راه به درک واصل شد! ملکه ی شب، زن مخوف اپرای فلوت سحرآمیز، تامینو را به کام خطر فرستاد و حاضر بود حتی دخترش را هم فدای قدرت خود کند ولی در نهایت خودش نابود شد!






    • همیشه یک دوست قابل اعتماد، وفادار و امین برای هر کسی لازمه! یک دوست خوب و همراه مثل پاپاگینو یا رودریگو دل شما رو قرص می کنه که یه کوه پشتتون دارین!





    • اگر در عشق شکست خوردید از خدا طلب صبر کنید و سعی نکنید از طریقی عشق را دور بزنید و یه جور دیگه به محبوبتون برسید!!! مبادا مثل رومئو یا چوچوسان دست به خودکشی بزنید! از دون کارلوس یاد بگیرید. عاشق مظلوم شکست خورده! اما شریف و باغیرت.





    اگه بخوام بگم... بازم کلیییییییییی درس در اپراست... خدایی حال کردین؟ نه خدایی!
    ویرایش توسط lakshemi : Wednesday 18 June 2014 در ساعت 07:10 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  16. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  17. #186
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام بچه ها خوبین؟
    فکر کنم وقتشه جارو برقیمو روشن کنم و یه متر خاکی که روی این تاپیک نشسته رو بفرستم توو کیسه اش!!!
    خب، مطلب بسیار دارم برای ارسال ولی کو وقت؟ یه خرده درگیر های شخصی دارم.

    عجالتا مرگ لاکی این ویدئو رو ببینین... همین امروز پیداش کردم. یعنی اصلا همین امروز انتشار یافته...

    ناتان پاشکوی عزیزم همون تنور صداقشنگ یانی، کاستا کوئلا (این زن یا اون یکی) آریای معروف و افسانه ای اپرای ریگولتو اثر وردی رو خونده و همین چند ساعت قبل آپلودش کرده رو فیسبوکش! محشر خونده! مرگ لاکی، این تن بمیره از دستش ندین! حتماااااااااااا نگاه کنید و لذت ببرید. ناتان، یه دونه است!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  18. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  19. #187
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام دوستان

    فکر می کنم یه خرده کمبود عشق اینجا احساس می شه! یعنی همه جا احساس می شه! کمبود عشق مرض خیلی از مردم جهانه. این روزا دیگه کمتر کسی یادشه که خدا چه روح بزرگی بهش عطا کرده. کسی یادش نیست قلبشو برای عاشق بودن ساختن نه متنفر بودن. اما اگه یه نیم نگاه به عشاق بزرگ تاریخ بندازیم شاید یادمون بیاد که انسان بیشتر از غذا و خواب ، بیشتر از پول، بیشتر از هرچیز دیگه ای به عشق نیاز داره... فقط به عشق ...

    خب با معرفی یه اپرای خییلییییییییی زیبا،خاص و عاشقانه اومدم... اپرای سامسون و دلیله ساخته ی کامی – سن – سانس آهنگساز بزرگ فرانسوی قرن نوزدهم است که سامسون و دلیله معروف ترین اثر اوست.



    اپرای سامسون و دلیله در 3 پرده ی خیلی کوتاه (که می تونست دو پرده ای هم باشه) تدوین شده. با یک لیبرتوی فرانسوی فوق العاده زیبا و موسیقی بی نهایت گوشنواز... تا گوش نکنید نمی تونید هنر سن سانس رو درک کنید. موسیقی، واقعا زیبا و پر مغزه... و به خصوص آریاهای دلیله بسیاااااااار بسیار زیبا ساخته شده. شاخص ترین بازی متعلق به شخصیت دلیله است. زنی که کینه توز و انتقام جو ، اما در عین حال عاشق و شیدا نیز هست. طبق معمول نقش زنان منفی به دستان باکفایت متسوسوپرانو ها سپرده می شود. متسو های زیادی چون برترینشان مارلین هورن و اگنس بالستا در دهه های گذشته دلیله هایی تاریخی ساختند. همچنین تنور هایی چون پلاسیدو دومینگو و خوزه کاره راس در دهه های پیشین در نقش سامسون بارها درخشیده اند. امروزه نیز نادیا کراستوا و الینا گرانکا برترین دلیله ها هستند. همچنین روبرتو آلاگنا نیز به سامسون جانی دوباره بخشیده. امروزه نیز همچنان سامسون و دلیله روی پرده می رود و بهترین ستارگان اپرای جهان آن را می خوانند و شنوندگان نیز از موسیقی بی نظیر کامی سن سانس لذت می برند.


    خوزه کاره راس و اگنس بالستا در یکی از بهترین اجراهای سامسون و دلیله



    سامسون و دلیله یکی از داستان های عشقی تاریخی است. داستان در مصر باستان اتفاق می افتد. در آن دوران مردم مصر بت پرست بودند اما مردی به نام سامسون ،خداپرست و بسیار با ایمان بود. سامسون مورد عنایت خاص خداوند بود . خداوند هم صورتی بسیار زیبا و هم قدرت بسیار زیادی به او عطا کرده بود که باعث شده بود تمام بت پرستان مصری از او وحشت داشته باشند. دشمنان سامسون تشنه ی نابود کردن او بودند اما حریف قدرت او نبودند. هیچکس راز قدرت باورنکردنی سامسون را نمی داند جز خود او و خدایش.
    از طرفی دلیله که در زبان های دیگر دیلایلا یا دالیلا تلفظ می شود زنی بسیار زیبا و مسحور کننده است و عاشق سامسون زیبا می شود. سامسون نیز از او بدش نمی آید فقط مشکل این است که دلیله فقط هوای نفس را دنبال می کند! به همین دلیل سامسون به او اعتماد ندارد.



    دلیله با اصرار بسیار راز قدرت سامسون را از خود او می شنود . قدرت سامسون در موهای بلند اوست! دلیله نقشه ی پلیدی می کشد! شربت خواب آوری به خورد سامسون داده و وقتی او در خواب رفت موهایش را کوتاه می کند تا با از دست رفتن قدرت سامسون ، او را به چنگ بیاورد.



    نادیا کراستوا متسوی بلغاری، در نقش دلیله



    اما سامسون که به خاطر اعتماد غلطش به دلیله بسیار رنجیده، حاضر نیست به خواسته های گناه آلود دلیله تن دهد و پاکدامنی پیشه می کند. دلیله که دست رد به سینه اش خورده عصبانی شده برای انتقام از سامسون، به دشمنان او خبر می دهد که وی دیگر قدرتی ندارد! کفار هم سامسون را به آسیابی برده و به شدت شکنجه اش می کنند.





    سامسون از شدت شکنجه کور می شود اما نام خدا از زبانش نمی افتد و تسلیم دلیله نمی شود . اینجاست که دلیله به خدای سامسون ایمان می آورد. در ابتدا ، عشق دلیله فقط هوس بود ! اما او ناگهان توانست به جای صورت سامسون روح زیبای او را ببیند و از یک زن بالهوس به یک عاشق پاک و وفادار تبدیل شود. او پشیمان و زار ، مخفیانه نزد سامسون در زندان می رود و از او عذر تقصیر می طلبد و می گوید برای جبران گناهش هر کاری حاضر است بکند. سامسون که دلیله را دگرگون شده و پاک می بیند ، در اینجا به عشق دلیله اقرار می کند و می گوید که چقدر او را دوست دارد . این قسمت از پرشکوه ترین و لطیف ترین صحنه های عشقی اپراست.


    پلاسیدو دومینگو در این صحنه




    خداوند نیز به خاطر ایمان قوی سامسون او را نجات می دهد. موهای سامسون دوباره بلند شده و او قدرتش را باز می یابد. سامسون تنها خواسته اش از دلیله این است که او را به معبد بزرگ شهر ببرد. دو عاشق، از زندان فرار کرده و سامسون که حال قدرتش را بازیافته ، با دستان پر قدرتش معبد را روی سر کافران خراب و همگی را هلاک می کند. اپرا اینجا به پایان می رسد. هم دلیله و هم سامسون با همه ی کفار زیر آوار می مانند. داستان عشق آن دو خیلی کوتاه بود اما انقدر آسمانی بود که هزاران سال زنده بماند.



    بخش هایی از اپرای سامسون و دلیله:


    آریای „بهار آغاز می شود” ... آریای دلیله که در عشق سامسون می خواند.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    آریای „بیچارگی مرا ببین” آریای زیبای سامسون که بعد از دستگیری اش می خواند. مردم بت پرست او را شماتت و تف و لعنت می کنند. خیلی گریه دارههههههههه

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    و در نهایت معروف ترین آریای این اپرا، آریای عاشقانه ی „آغوش من برای صدای تو باز است” آریای عشقی دلیله که برای سامسون می خواند. دلیله با این آواز زیبا سعی دارد سامسون را به قدری تحت تاثیر قرار دهد تا راز قدرتش را به او بگوید. سامسون هم با لحن عاشقانه ای همراهی اش می کند: دلیله ، دلیله، دوستت دارم ...
    بی نظیره... یکی از شاهکارترین آریاهای عاشقانه ی تاریخ اپرا... هرچی گوش می دم سیر نمی شم. چه عشق لطیف و پاک و زیبایی. موسیقی کامی سن سانس معرکههههههههههه است.

    با صدای فوق العاده ی اگنس بالستا و خوزه کاره راس... خارق العاده ست... وای...

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    با اجرای ریس استیونس و ماریو دل موناکو اسطوره های دهه ی 80 و 90! بسیااااااار بسیار زیباست.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    امیدوارم لذت برده باشید... خداکنه یکی بیاد و اینا رو بخونه... خدا می دونه چقدر برام مهمه... تا بعد... رام رام...
    ویرایش توسط lakshemi : Saturday 21 June 2014 در ساعت 05:58 PM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  20. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  21. #188
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلاممممممممممم عزیزانم (منظور کیه اون وقت؟؟؟)

    اومدم با معرفی یه اپرای خیلییییییی زیبا و پر محتوا...




    پلاسیدو دومینگو در نقش ایدومنئو

    „ایدومنئو”

    مدت های مدید بود که دلم می خواست این اپرای زیبا رو بهتون معرفی کنم. یک اپرا سریا اپرایی در 3 پرده و به زبان ایتالیاییست. ایدومنئو از معروف ترین ساخته های موزارت است. این اپرا همونطور که گفتم یک اپرا سریا (جدی) است که موضوعی تراژدیک داره. داستان غصه های یک پدره! یک پدر که عاشق پسرشه! واقعا گریه دار و درآوره.

    ایدومنئو _پادشاه کِرت ، از جنگ تروا برمی گردد. اما 10 سال است که در دریاها سرگردان است. او همراه خود یک اسیر هم آورده. دختر شاه تروی „ایلیا” ... اما در راه بازگشت کشتی او دچار طوفان شدیدی می گردد و همه ی سرنشینان غرق می شوند. به جز ایدومنئو . خدای دریاها _نپتون به تلافی اینکه جان پادشاه را به او بخشیده از او می خواهد وقتی به خشکی رسید اولین انسانی را که می بیند را برای او قربانی کند.

    پاواراتی در نقش ایدومنئو



    اما از بخت بد، هنگام رسیدن به خشکی اولین انسانی که به چشم پادشاه می خورد „ایدامنته” پسر زیبا و برومندش است که البته بعد از 10 سال پدر را به جا نمی آورد. اما به محض دیدن ایلیا به او دل می بازد.



    از طرفی یکی از درباریان به نام الکترا که زن زیبایی ست به دنبال ازدواج با ایدامنته است و با دیدن ایلیا از او کینه به دل می گیرد.



    در پرده ی دوم، شاه به خانه باز می گردد و از او استقبال چشمگیری به عمل می آید اما او خوشحال نیست چون به زودی باید پسرش را برای نپتون قربانی کند. مباشر ایدومنئو به او پیشنهاد می دهد که ایدامنته را با کشتی به جای دوری بفرستیم و کس دیگری را به جای او قربانی کنیم. الکترا از این ایده استقبال می کند چونه می تواند ایدامنته را از ایلیا دور کند و پیشنهاد می دهد که خودش هم با ایدامنته راهی سفر شود تا مراقب او باشد! ایدومنئو هم می پذیرد. اما به محض اینکه بار و بنه ی سفر ایدامنته جمع می شود و کشتی به راه میوفتد طوفان عظیمی وزیدن مانع حرکت کشتی شده و اژدهایی از دریا بیرون می آید. ایدومنئو فورا در می یابد که این نپتون است که خود را به این صورت در آورده. او فهمیده که ایدومنئو قصد فریب او و شکستن عهدش را دارد. ایدامنته با شجاعت به جنگ با هیولا می رود و او را شکست می دهد. در ادامه او از پدرش توضیح می خواهد! این طوفان! این هیولا! این ها برای چیست؟! ناگهان کشیشی سر می رسد و می گوید این خشم خدای دریاهاست. حتما او خواسته ای دارد که اجابت نشده! در اینجا ایدومنئو اقرار می کند که نپتون دنبال قربانی اش است که من عهد کردم نثارش کنم! ایدامنته!



    همه ی مردم از شنیدن این خبر وحشت می کنند! ایدامنته شجاعانه می گوید حاضر است به این مصیبت خاتمه دهد و برای مردن حاضر است. او وداع بسیار دردناکی با همه می کند و به پدر می گوید به عهد خود وفا کند. ناگهان ایلیا گریان خودش را جلو می اندازد و به شاه التماس می کند به جای ایدامنته ، جان او را بگیرد. ایدامنته مخالف است! شاه هم مخالف است! اما الکترا که تشنه ی فرصتی برای خلاصی از دست ایلیا است تنها موافق این ایده است و می گوید شاه باید ایلیا را تسلیم نپتون کند چون اگر ایدامنته بمیرد مملکت بی وارث خواهد ماند. او همه ی تلاشش را برای متقاعد کردن شاه می کند اما بی فایده ست چون ایدامنته با شجاعت خودش را برای مرگ آماده کرده. خلاصه که شرایط برای همه ی قهرمانان فوق العاده سخت و دردناک است.



    ایدومنئو با دستان لرزان برای اعدام پسرش به قتلگاه می رود. تبر را بالا می برد اما ناگهان صدای نپتون به گوش می رسد که می گوید از ایدامنته گذشته به این شرط که ایدومنئو تاج و تخت را رها کند و پسرش را به جای خود به سلطنت نشاند. همه با شنیدن این صدا فریاد شادی سر می دهند. ایدومنئو پسرش را در آغوش می کشد و به مردم اعلام می کند که شاه و ملکه ی بعدی، ایدامنته و همسر آینده اش ایلیا هستند. اپرا با شادی تمام می شود.

    صدای هر دوی ایدومنئو و ایدامنته ، تنور است. البته در زمان موزارت کاستراتوها نقش ایدامنته را می خواندند ولی امروزه تنورها و گاهی هم متسو ها.


    بخش هایی از اپرای ایدومنئو اثر موزارت:


    اوورتور (پیش درآمد) زیبای اپرا! عالیه!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای عاشقانه ی ایلیا به نام „باد صبای دلپذیر” ... ایلیا از باد صبا می خواهد که عشقش را به گوش ایدامنته برساند. بسیارررررر زیباست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    آریای „پدر عزیزم” آریای ایدامنته بعد از شناختن پدر و ابراز شادی از بازگشت او ... بسیار زیباست. با صدای پاواراتی عزیز بشنویدش!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]



    آریای غمگین ایلیا به نام „خداحافظ” او در ابتدای اپرا اسیر شده و با کشورش خداحافظی می کند تا به کرت برده شود. بسیااااااار زیباست. فوق العاده ست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای دیگری از ایدامنته به نام „من از مرگ نمی ترسم!” او با این آریا مرگ را داوطلبانه انتخاب می کند! عالیه!


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    کوارتت ایدومنئو ، ایدامنته، ایلیا و الکترا ... درست بعد از آریای قبلی، بعد از اینکه ایدامنته برای مرگ داوطلب می شود همه با هم می خوانند. پدر غمگین است و نپتون بی رحم را مقصر می داند، ایلیا پافشاری می کند که حتی در مرگ هم ایدامنته را تنها نمی گذارد و الکترا نیز خشمگین است و می گوید چطور انتقام بگیرم...


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    اما این کوارتت یک داستان شخصی نیز برای موزارت دارد که خالی از لطف نیست. موزارت در 25 سالگی این اپرای زیبا را تصنیف کرد! در شرایطی که پدرش به خاطر ازدواج خودسرانه ی پسر، از دست او بسیار عصبانی بود!
    بعد از یکی دو سال بالاخره پدر راضی شد که پسر و عروسش را به حضور بپذیرد. موزارت و همسرش به خانه ی پدری در سالزبورگ سفر کردند و کلی هم هدیه برای پدر و خواهر موزارت خریدند. اما در سالزبورگ پدر و خواهر مثل غریبه ها با آن دو رفتار کردند و اصلا تحویلشان نگرفتند! انگار هدفشان از این دعوت، فقط توهین به آن ها بود! همان جا هم بود که موزارت و همسرش خبردار شدند پسر چند ماهه شان که پیش دایه در وین گذاشته بودند مرده! خلاصه، آن موقع موزارت تازه ایدومنئو را ساخته بود. روایت شده که به خواست پدرش کوارتت این اپرا را در خانه اجرا کردند. پدر نقش ایدومنئو ،موزارت نقش ایدامنته ، خواهرش نانرل نقش الکترا و کنستانزه هم نقش ایلیا را خواندند. اما موزارت به محض اینکه خواند : به تنهایی به جست و جوی مرگ می روم تا پیدایش کنم ... زد زیر گریه! هم در غم مرگ پسر خودش! و هم در غم مرگ پسر دیگری که خودش بود! او فهمیده بود که این پایان کار او و خانواده اش است و پدرش مثل پدر ایدامنته دوستش ندارد... طفلک من!


    آریای „آنسوی دریا” آریای ایدومنئو، او می خواهد پسرش را به جای دوری بفرستد و از دست نپتون فراری دهد! این آریا معروف ترین اریای این اپراست! بسیاااااااار زیبا و مشکل!!! عالیهههههههه


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    آریای „من گناهکار نیستم” آریای زیبای ایدامنته، بعد از جنگ با اژدها و فهمیدن علت خشم نپتون! بسیار زیباست. فوق العاده ست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    یک حاشیه !

    متاسفانه،متاسفانه و باز هم متاسفانه در سال 2006 یک مثلا انسان، یک موجود پست و خدانشناس ، یک کارگردان احمق بی خاصیت به خودش اجازه داد که در ایدومنئو دست ببرد! و بدتر از ان به خودش اجازه داد که با این تحریف میلیاردها نفر را به سخره بگیرد! بله او صحنه ای را به اپرا اضافه کرد و آن این بود که در پرده ی دوم ایدومنئو با یک کیسه وارد می شود و می گوید 4 سر بریده در آن است! سر های نپتون ، مسیح (ع) ، محمد (ص) و بودا ! منظور ایدومنئو ، نابودی تمام مذاهب است! بعد از اجرای این اپرا هزاران نفر مسیحی،مسلمان و بودایی در آلمان به خیابان ها ریختند. در ابتدا آلمانی ها که طبق سوابقشان توهین به عقاید را یک سرگرمی می دانند، هیچ واکنشی نشان ندادند اما در نهایت مسلمانان انقدر اعتراض کردند تا مدیر اپرای برلین مجبور شد نمایش این اپرا را متوقف کند.
    233 سال قبل که موزارت این اپرا را ساخت هرگز و ابدا آثاری از توهین به عقاید در آن نبود. چطور یک موجود بی وجدان به خودش اجازه می دهد که اینطور با مردم بازی کند؟ و مهم تر اینکه حیثیت یک آهنگساز را نیز ملعبه قرار دهد؟ آن هم موزارت! موزارتی که با هیچکس دشمن نبود. همه را دوست داشت. خصوصا به اداب اسلام احترام می گذاشت. حتی در اپرایش آدم ربایی از حرمسرا صدای اذان پخش می شود! چطور این جانور به خود اجازه داده تن موزارت بیچاره را در گور بلرزاند؟ خیلی ها که حقیقت ماجرا را نمی دانستند به موزارت بدبخت فحش می دادند ولی طفلکی او بی گناه است. آن جانور از نظر من باید اعدام می شد! اما خب دولت آلمان، انقدر انتقادات صریح و کوبنده دید که برایش درسی شد که دیگر از این غلط ها نکند!

    امیدوارم از این اپرا خوشتون اومده باشه عزیزانم. ویواااااااااااا موزارت و موسیقی جاویدان او ... رام رام.
    ویرایش توسط lakshemi : Tuesday 29 July 2014 در ساعت 12:43 AM
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  22. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  23. #189
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام... گاهی آدم احساس می کنه هیچکس جز خودش،شنونده ی حرفاش نیست! دقیقا احساس منم همینه. متاسفم که واسه ی ارواح اینجا پست می ذارم! ولی خب شاید روح موزارت هم یکی از این ارواح باشه و بیاد ببینه چقد برای اپرا زحمت می کشم...

    معرفی اپرای سعیده ، ساخته ی موزارت

    سعیده اپرای دراماتیک و در 3 پرده به زبان آلمانی است. چون به تازگی ایدومنئو رو حضورتون معرفی کردم جا داره اپرایی که که دقیقا موزارت در همون زمان ساخته رو هم خدمتتون معرفی کنم. لیبرتو (نمایشنامه ی) سعیده را یوهان شوچنر نگاشت که داستانی در ابتدای امر ، شبیه آدمربایی از حرمسرا دارد اما در ادامه کاملا متفاوت با آن پیش می رود.

    موزارت در اواسط آهنگسازی سعیده ، مجبور شد آن را نیمه کاره کنار گذاشته و کار بر روی اپرای ایدومنئو را آغاز نماید. بعد از ایدئومنه هم انقدر مشکلات زندگی شخصی به موزارت فشار آورد (مرگ هولناک اولین فرزند و ترد شدن او توسط پدر و خواهرش) که کاملا او را افسرده کرد . او هرگز دوباره سر پروژه ی سعیده برنگشت تا آن را کامل کند. شاید فراموش کرد شاید هم حسش را نداشت. بعد از مرگ موزارت اپرای نیمه کاره ی سعیده گم شد.8 سال بعد ، کنستانزه همسر او ، دست نوشته های سعیده را در بین کتاب ها و کاغذهای همسر مرحومش پیدا می کند و می فهمد این همان کار نیمه تمام است. کنستانزه این اثر را حفظ کرد و 39 سال بعد در جشن 110 مین سالگرد تولد موزارت ، سعیده برای نخستین بار اجرا شد و تحسین و تشویق تمام منتقدان موسیقی را بر انگیخت! البته پرده ی سوم اپرا گم شده اما چون این اپرا فوق العاده بی نظیر است در جهت احیای اپرا، برای بخش های گم شده دیالوگ های جدید نوشته شد.
    -------------------------------------

    داستان در ترکیه روی می دهد. موزارت عاشق ترکیه بود! او دو اپرای بی نظیر در لوکیشن ترکیه ساخت. سعیده و آدم ربایی از حرمسرا. که هر دو جزء کارهای فاخر موزارت به حساب می آیند. او قسمت آندانته ی سونات پیانوی شماره 21 را هم به عنوان „مارش ترک” مطرح کرد! که از معروف ترین آثار وی به شمار می رود. از این رو باید نتیجه گرفت که او به ترکیه و فرهنگ و آداب ترکیه خیلی علاقه مند بوده.

    سعیده، به همراه تعداد زیادی ، اسیر شده و به دربار سلطان سلیمان (امپراطور عثمانی) برده می شود. (خب تا اینجایش دقیقا مثل آدم ربایی از حرمسراست) امپراطور از او خوشش می آید ولی سعیده نه!
    سعیده یک روز که در باغ سلطان نشسته و به فکر بدبختی هایش است، اتفاقا چشمش به پسر جوانی می افتد که زیر درختی خوابیده است.



    سعیده نزدیک تر می رود. آن پسر جوان، یکی از غلامان سلطان به نام گوماز است که همزمان با سعیده اسیر شده و به آنجا آورده شده بود. او از فرط خستگی و کار زیاد خوابش برده. سعیده دلباخته ی این جوان می شود. او عکس خودش را کنار او می گذارد و پنهان می شود. وقتی گوماز بیدار می شود آن عکس را کنار خویش می یابد و از دیدن زیبایی او چشم هایش خیره می ماند . سعیده مطمئن می شود که گوماز هم به او علاقه مند شده پس خودش را به او نشان می دهد و این آغاز عشق آن دو ست.




    و اما روز به روز عشق سعیده در قلب سلطان سلیمان بیشتر پا می گیرد. نامه نگاری های سعیده و گوماز از چشم تیزبین او دور نمی ماند و حسادتش او را به انتقام سوق می دهد. هر2 به زندان انداخته می شوند. در زندان سعیده و گوماز با زندانبان پیری به نام عظیم آشنا می شوند و درد دلشان را به او می گویند. عظیم، دلش برای گوماز و سعیده می سوزد و تصمیم می گیرد به آن دو کمک کند تا از زندان فرار کنند. هر 3 فرار می کنند اما این فرار ،موفقیت آمیز نیست و خیلی زود دستگیر شده و دوباره زندانی می شوند.



    عظیم که علاقه ی زیادی به این جوانان پیدا کرده به سلطان التماس می کند که جرم انان را به پای او بنویسد و آنان را عفو کند. اما مرغ سلطان فقط یک پا دارد. اما سوال اینجاست که چرا این دو برای عظیم این همه مهمند؟ عظیم دریافته که گوماز و سعیده هر دو فرزندانش هستند که در کودکی آن ها را گم کرده. گوماز و سعیده از شنیدن این حقیقت تلخ که خواهر و برادر هستند نابود می شوند و غم دنیا در دلشان می نشیند. (از این قسمت اپرا به بعد یعنی پرده ی سوم اپرا کاملا گم شد و بعدها از روی نمایشنامه ی دیگری که یوهان شوچنر نویسنده ی سعیده، نوشته بود و بسیار به این اثر نزدیک بود سعیده را کامل کردند.) در ادامه، سلطان دیگر نمی تواند تحمل کند که سعیده عاشق کس دیگری باشد او را برای آخرین بار نزد خود می خواند و از او می خواهد برای آزاد شدنش عشق او را بپذیرد.



    ولی سعیده دوباره دست رد به سینه ی او می زند . جنون و دیوانگی به سلطان غالب شده و او در یک صحنه ی تراژدیک تکان دهنده سعیده را می کشد. سپس عظیم را فراخوانده و جسد سعیده را نشانش می دهد! عظیم به سلطان می گوید که سعیده و گوماز خواهر و برادر بودند! تو بیهوده او را کشتی! سلطان از شنیدن این خبر هولناک اختیار از دست داده و خودش را نیز از بین می برد. اپرا همین جا به پایان می رسد.
    آهنگسازانی که بخش های گم شده را کامل کردند به دو نوع برای اپرا پایان رقم زدند که هر کدام با دیگری متفاوت است. عده ای پایان خوب و شبیه آدمربایی از حرمسرا را انتخاب کردند و عده ای پایان تلخ! ولی شواهد بسیاری پیدا شد که ثابت می کند نزدیک ترین پایان به لیبرتوی اصلی گمشده همین است. پایان تلخ اپرا که به زعم من انگار اثر مشترک موزارت و وردی است، در بین اپراهای موزارت بی سابقه است زیرا موزارت هیچوقت پایان بد را دوست نداشت. و به نظر می رسد دقیقا به خاطر پایان تلخ اپرا او را نیمه کاره گذاشته و توان ادامه ی آن را در خود ندیده. همانطور که گفتم سعیده، رنگ و بوی وردی و پایان های تلخ و دردناکش را دارد.

    موسیقی موزارت در این اپرا هم بی اندازه عالیست. فوق العاده است! علی الخصوص آریاهای سعیده با صدای سوپرانو که موزارت تخصص استادانه ای در این صدا داشت. گوماز و سلطان سلیمان هر دو صدای تنور دارند. این یک انتخاب عالیست. موزارت برای سلطان صدای کلفت تری در نظر نگرفته، شاید برای اینکه نسبت به سلطان عادلانه رفتار کرده باشد و نشان دهد او هم مثل گوماز عاشق است!

    بخش هایی از اپرای فاخر سعیده


    آریای „آرام بخواب محبوبم” آریای عاشقانه ی سعیده که در ستایش گوماز خسته و در خواب رفته می خواند. واقعا زیباست. خیلی لطیفه.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای „دست سرنوشت” آریای عاشقانه ی گوماز ! بعد از دیدن تصویر سعیده ی زیبا!

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    آریای سلطان سلیمان به نام „شیر، به افتخار شما اهلیست!”! سلطان برای راضی کردن سعیده خودش را شیری می داند که به خاطر او سر خم کرده و اهلی شده... بسیار آریای زیباییه.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    اما سعیده در جواب آریای بالا آریای „ببر، فقط با پنجه هایش می جنگد” را می خواند. سعیده، با شجاعت خود را به ببری شبیه می داند که مثل شیر، دندان نشان نمی دهد! ههههههههههه این اریای پر هیبت و شجاعانه ی سعیده واقعا شنیدنیست. خارق العاده ست.


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    و آریای „توانایی تحملش را ندارید” اعتراف تلخ عظیم! به اینکه گوماز و سعیده فرزندان او و خواهر و برادرند...


    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    امیدوارم این همه وقت و علاقه ای که به پای این تاپیک ریختم حداقل روح خالقان این هنر والا رو شاد کنه... و در این مورد ، روح سبز موزارت رو ...

    رام رام...
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  24. 4 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  25. #190
    Brilliant آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    28337
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    سن
    27
    نوشته ها
    1,488
    میانگین پست در روز
    0.29
    تشکر از پست
    2,970
    5,097 بار تشکر شده در 1,457 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 766/4
    Given: 336/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دلم کباب شد خاله :(((((((((((((((((((((((
    ! ... Let it go

  26. 2 کاربر برای این پست از Brilliant تشکر کرده اند:


  27. #191
    lakshemi آواتار ها
    مسئول بخش گوناگون موسیقی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بخش گوناگون موسیقی
    شماره عضویت
    23680
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    نوشته ها
    2,309
    میانگین پست در روز
    0.45
    تشکر از پست
    3,130
    9,545 بار تشکر شده در 2,307 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    7 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1,589/59
    Given: 1,144/21
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Brilliant [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دلم کباب شد خاله :(((((((((((((((((((((((
    برای چی عزیزم؟
    هوش، به ارث برده می شود، دانش، آموخته می شود، بصیرت، کسب می شود،
    اما حماقت، تا ابد ادامه می یابد!

  28. 2 کاربر برای این پست از lakshemi تشکر کرده اند:


  29. #192
    Brilliant آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    28337
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    سن
    27
    نوشته ها
    1,488
    میانگین پست در روز
    0.29
    تشکر از پست
    2,970
    5,097 بار تشکر شده در 1,457 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 766/4
    Given: 336/1
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خیلی بی رحمانه بود کارِ اون سلطان گوسپند :((
    ! ... Let it go

  30. 2 کاربر برای این پست از Brilliant تشکر کرده اند:


صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 28910111213141516 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •