مشاعره

[metal-militia]

در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش
حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش
صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست
تا دید محتسب که سیو می کشد به دوش

[mahour.M]

شمع رویت ختم زیبایی بس است
عالمی پروانه سودایی بس است
چشم بر روی تو دارم از جهان
گر سوی من چشم بگشایی بس است

عطار

[maryamviolinbach]

تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن
چون روند از چاه و زندان در چمن

[metal-militia]

نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به دو جو
که این مطاع قلیل است و آن عطای حقیر
معاشری خوش و رودی بساز میخواهم
که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر

[maryamviolinbach]

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم کین تابناک چیست که بر تاج پادشاست

[metal-militia]

فدای پیرهن چاک ماهرویان باد
هزار جامه تقوی و خرقه پرهیز
خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبیر آمیز

[maryamviolinbach]

زآن که می بافی،همه ساله بپوش
زآن که می کاری ،همه ساله بنوش

[metal-militia]

شاه بیداربخت را هر شب
ما نگهبان افسر و کلهیم
گو غنیمت شمار همت ما
که تو در خواب و ما به دید گهیم

[SATCH_1956]

محبوب دلم ز من جدایی تا کی؟
من درطلب و تو بی وفایی تا کی؟

[Fereshteh_Baran]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد، دوستاران را چه شد

[SATCH_1956]

دل تمنا می کند تا من بسازم خانه ای
عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای؟

[metal-militia]

یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا آنچه ترا در دل بود

[SATCH_1956]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم !

[piano4all]

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

[metal-militia]

وصال دولت بیمار ترسمت ندهند
که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده
بیا به میکده حافظ که بر تو عرضه کنم
هزار صف ز دعاهای مستجاب زده

[Fereshteh_Baran]

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد

بی گمان عیب تو نزد دگران خواهد برد