مشاعره

[Nassim_Agha]

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد


ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد

[zibaaa]

دیده بختم دریغا کور شد

دل نمرده زنده اندر گور شد!

[Nassim_Agha]

دیگری را در کمند آور که ما خود بنده ایم

ریسمان در پای حاجت نیست دست آموز را

[zibaaa]

امروز ما بیچارگان امید فردائیش نیست

این دانی و با ما هنوز امروز و فردا می کنی

[Nassim_Agha]

یار من آن که لطف خداوند یار اوست

بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست

دیای عشق را به حقیقت کنار نیست

ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوست

[Nassim_Agha]

... درين سياهي جاويد كورسو نزند
به جز قدمهاي عابران ملول
صداي پاي كسي
سكوت مرتعش شهر را نمي شكند

به هيچ كوي و گذر
صداي خنده مستانه اي نمي پيچد
كجا رها كنم اين بار غم كه بر دوش است ؟

دانی کدام خاک بر و رشک می برم؟

آن خاک نیکبخت که در راهگذار اوست

[Nassim_Agha]

تنها نه من به قید تو در مانده ام اسیر

کز هر طرف شکسته دلی مبتلای توست

[tavalode_1fereshteh]

تو نخواندی قصه‌ی اهل سبا

يا بخواندی و نديدی جز صدا

از صدا آن کوه خود آگاه نيست

سوی معنی هوش که را راه نيست

او همی بانگی کند بی گوش و هوش

چون خمش کردی تو او هم شد خموش

[zendegieh_khabha]

شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

[mixer]

گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید / همه جا زمزمه عشق نهان من و توست
بهار دل جان باش و خزان باش ارنه / ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

[zendegieh_khabha]

تا نفس باقيست
فرصت چشمت تماشاييست

[mixer]

تا چند زنیم به روی دریا ها خشت / هشیار شدیم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود / که رفت ز دوزخ و که امد ز بهشت
(خیام)

[zendegieh_khabha]

تنها ستاره بود كه مي سوخت
تنها نسيم بود كه مي گشت

[Hapo]

تا بود در عشق آن دلبر گرفتاري مرا
کي بود ممکن که باشد خويشتن‌داري مرا


انوری

[saeed2011]

از خلاف آمد عادت به طلب کام که من / کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

[M_T]

من و دل تنگی امان از این دل
کاروان رفت و مانده ام در گل