مشاعره

[zendegieh_khabha]

ليكن چو در اين غم آشيان آمده ام
آخر كم از آن كه من بدانم كه كيم

خيام

[mixer]

می آمدم که حال زار گویمت/ اما مگر سرشک امان می دهد به من
چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیاز / شوقت اگر هزار زبان می دهد به من

[tavalode_1fereshteh]

نمی دانی نمی دانی که من جز چشم افسونگر

در اين جام لبانم باده ی مرد افکنی دارم.

چرا بيهوده می کوشی که بگريزی ز اغوشم

از اين سوزنده تر هرگز نخواهی يافت اغوشی

نمی ترسی؟ که بنويسند نامت را

به سنگ تيره ی گوری شب غمناک خاموشی

بيا دنيا نمی ارزد به اين پرهيز و اين دوری

فدای لحظه ای شادی کن اين رويای هستی را

لبت را بر لبم بگذار کز اين ساغر پر می

چنان مستت کنم تا خود بدانی قدر مستی را

تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم

که سر تا پا به سوز خواهشی بيمار می سوزی

دروغ است اين اگر پس ان دو چشم راز گويت را

چرا هر لحظه بر چشم من ديوانه مي دوزی؟

[M_T]

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر

حافظ

[zendegieh_khabha]

رواق منظر چشم من آشيانه توست
كرم نما و فرود آي كه خانه خانه توست

[Hapo]

تا به کي درخواب سنگين روزگارم بگذرد
زندگي در سنگ خارا چون شرارم بگذرد

صائب تبريزي

[mixer]

دوستان عیب من بی کس حیران مکنید / نفسی میکشم و فریاد رسی می خواهم
من اگر خارم و گر گل چمن ارایی هست / که از آن دست که او می کشدم می رویم
(حافظ)

[zendegieh_khabha]

من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نمي گردد بدين بالانشيني ها

صائب

[mixer]

آری سخن به شیوه ی تو خوش تر است /مستی ببین که سحر می دهد به من
افسرده بود و سایه دلم بی هوای عشق / این بوی زلف کیست که جان می دهد به من

[maryam.w]

نه طریق دوستانست. نه شرط مهربانی
...
که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد
...

[saeed2011]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[z_m]

در زوایای طربخانه جمشید فلک
ارغنون ساز کند زهره بآهنگ سماع

[zendegieh_khabha]

عجب بيهوده بازاريست دنيا...

[z_m]

عجب بيهوده بازاريست دنيا...

در جوابت:موضوعی
نی دولت دنیا به ستم می ارزد
نی لذت مستی اش الم می ارزد

ادامه مشاعره
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی

[غول غمگين]

يک حرف صوفیانه بگویم، اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
نیل مراد بر حسب فکر و همت است
از شاه نذر خیر، و ز توفیق یاوري

حافظ

[mixer]

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود/ نظز مهر تو بر سینه ما پیدا بود
یاد باد آنکه در ان وادی انس و ادبت / جز من و ما نبودیم خدا با ما بود