مشاعره

[2HM]

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک بتنگ آمده بود
بار بر بست و بگردش نرسیدیم و برفت
(از اشعاری که روی قبرها مینویسن)


یا حق

[z_m]

تانگردی آشنا ،زین پرده رمزی نشنوی / گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

[Nassim_Agha]

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای

قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟

[Avazekhan]

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
وگر خلاف کنم سعدیا بسوی تو باشم...

[Nassim_Agha]

من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست

صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم

[Avazekhan]

من اگر نیکم اگر بد ، تو برو خود را باش...
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت...

[غول غمگين]

تو گواه باش خواجه که ز توبه توبه کردم
بشکست جام توبه چو شراب عشق خوردم


به جمال بی‌نظیرت به شراب شیرگیرت

که به گرد عهد و توبه نروم دگر نگردم

[Avazekhan]

این سیستم من قاطی کرده بود 2 بار با فاصله فرستاد
ممنون که به خاطر من مجبور شدی هم از اول و هم آخر بیت مشاعره کنی!

مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با او گفتمی گر مشکلی بود...

[غول غمگين]

دست عشرت برگشادم تا ببندم پای غم
عشرتم همرنگ غم شد ای مسلمانان چنین
دست در سنگی زدم دانم که نرهاند مرا
لیک غرقه گشته هم چنگی زند در آن و این

[Avazekhan]

نه من از پرده ی تقوی بدر افتادم وبس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت!

[غول غمگين]

تا دلبر خویش را نبینیم
جز در تک خون دل نشینیم


ما به نشویم از نصیحت

چون گمره عشق آن بهینیم

[Nassim_Agha]

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیمه شب دوش به بالین من آمد بنشست

سر فراگوش من آورد و به آواز حزین

گفت که ای عاشق دیرینه من خوابت هست؟

عارفی را که چنین باده ی شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نبود باده پرست

برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر

که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

[mika120]

تو آنگه شوي پيش مردم عزيز
كه مر خويشتن را نگيري به چيز

[tavalode_1fereshteh]

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

[Nassim_Agha]

تو بنده ای گله از دوستان مکن حافظ

که شرط عشق نباشد شکایت از کم و بیش

[tavalode_1fereshteh]

شنيدم مصرعي شيوا كه شيرين بود مضمونش ×××منم مجنون آن ليلا كه صد ليلاست مجنونش