مشاعره

[harmonica_22]

مسلمانان مرا وقتی دلی بود / که با وی گفتمی گر مشکلی بود
حضرت حافظ

[Patriote]

​دست از طلب ندارم تا کام من براید / یا تن رسد به جانان یا جان زتن براید

[harmonica_22]

دوش وقت صحر از غصه نجاتم دادند / وندر این ظلمت شب آب حیاتم دادند

[Patriote]

​در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

[harmonica_22]

​تو را تیشه دادند که هیزم کنی / ندادند که بر فرق مردم زنی

- - - Updated - - -

​تو را تیشه دادند که هیزم کنی / ندادند که بر فرق مردم زنی

[morteza3164]

یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است

خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است


نکنم رو ترش ار تیز شود کز لب او

سخن تلخ چو جان در دل من شیرین است

[harmonica_22]

تا مگر همچو صبا باز بکوی تو رسم / حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود
حضرت حافظ

[morteza3164]

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو		گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند		عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود

[harmonica_22]

دوش دیدم که ملاءک در می خانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
حضرت حافظ

(ورژن 2013)
دوش دیدم که ملاءک در می خانه زدند / سر مرد کچلی را فر شش ماهه زدند

[morteza3164]

دلارامی که داری دل درو بند

دگر چشم از همه عالم فرو بند ...

[pianiist]

دیدی که غم یار دگربار چه کرد/ چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

[Patriote]

دردم از یار است و درمان نیز هم / دل فدای او شد و جان نیز هم

[sama72]

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
حافظ

- - - Updated - - -

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن/منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
حافظ

[pianiist]

نمیتوان غم دل را به خنده بیرون کرد
.
ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت

[Patriote]

تو کز مهنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی

[morteza3164]

یا رب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل

به کلافی بفروشیم و خریداری نیست

فکر بهبود خود ای دل بکن ازجای دگر

کاندر این شهر طبیب دل بیماری نیست