مشاعره

[Patriote]

در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

[leilyruzbahany]

تو کی دانی که لیلی چون نکوییست کزو چشمت همی بر زلف وروییست
تو قد بینی و مجنون جلوه ی نـــــــــاز تو چشم و او نگاه ناوک انــــــــــداز

„لیلی ومجنون نظامی”

[violin460]

زهی عشق زهی عشق که ماراست خدارا
چه تغز است چه خوبست و چه زیباست خدارا

[navid_bikas71]

الا ای نو گل رعنا که رشک شاخ شمشادی
نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی

„شهریار-طوطی قناد”

[danesh72]

یا رب کجا رویم که در زیر آسمٰان
هر جا که میرویم چو زندان گرفته است
نتوان گشودنش به نسیم ریاض جلد
آندل که در فراق عزیزان گرفته است

-

[faramarzlotfy]

تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیار


تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو

[navid_bikas71]

وقتی همای شوق مرا هم فرشتگان
تا آشیان قدس تو پرواز می دهند

ساز سماع زهره در آغوش طبع تست
خوش خاکیان که گوش به این ساز می دهند


„شهریار-بارگاه حافظ”

[farhood72]

دو چیز آمد کمند هوشمندان

کز آن بندند پای ارجمندان


یکی جودی که بی‌منت دهد کام

یکی خلقی که بی‌نفرت زند گام „وحشی بافقی”

[morteza3164]

من باکمر تو در میان کردم دست

پنداشتمش که در میان چیزی هست


پیداست از آن میان چو بربست کمر

تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست

[danesh72]

تو در گفتگو ببند و ببین
که چه درها بروی دل باز است

[navid_bikas71]

تو به دل هستی و این قوم به گل می جویند
تو به جانستی و این جمع جهانگردانند

„شهریار-درس محبت”

[leilyruzbahany]

دست برزلفش زدم شب بود چشمش مست خواب
موگـــــشودم از رخـــــــــــش ناگه برامد آفتــــــــــاب
گفتمش خورشید سرزد مـــــــــــــــاه من بیدار شو
گفت تا من برنخـــیـــــــزم کی برآیــــــد آفتـــــــــــاب؟!

[danesh72]

به یار ما نتوان یافت شهریارا عیب
جز این قدر که فراموش می کند ما را

[farhood72]

آن که مرا آرزوست دیر میسر شود

وین چه مرا در سرست عمر در این سر شود „سعدی”

[danesh72]

دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی
بار پیری شکند پشت شکیبائی را


(شهريار)

[farhood72]

ای مرغ سحر،عشق ز پروانه بیاموز/// کان سوخته را جان شد و آواز نیامد „سعدی”