مشاعره

[Pinkrose]

محبوس چرا شدم،نمی دانم
دانم که نه دزدم و نه عیارم

[metal-militia]

ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر

[mixer]

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس / گویی درویش شناسان رفتند از این ولایت

[metal-militia]

تو از خاکم نخواهی بر گرفتن
به جای اشک اگر گوهر ببارم

[Pinkrose]

میروی و گریه می آید مرا
ساعتی بنشین که باران بگذرد

[mana44g]

در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید...

[Pinkrose]

در این دنیا کسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد

[mana44g]

در هوس خیال او همچو خیال گشته​ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم

[z_m]

من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش

در عشق دیدن تو هواخواه غربتم

[metal-militia]

ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و همنفس جام باده ایم

[mixer]

میان گریه می خندم که چون شمع اندرین مجلس / زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد

[metal-militia]

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم
لیکن از لطف لبت صورت جان می بستم

[z_m]

دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمیگیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد


سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمیگیرد

[cerulean]

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
امدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

[hamedviolin]

وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست

[morteza3164]

تطاول می کنند دزدان و حاکم در خفا خواب است

خوشا آن ملک و آن حاکم که دزدش از طناب دار می ترسد