مشاعره

[Padma]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد...

[shobar]

یک عمر،اسیر وهم و پندار شدیم / افسانه به پیش مست و هوشیار شدیم
قهرمان خان پاکبین

- - - Updated - - -

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد...

دیدی به جهان چگونه افسانه شدیم / افسانه به نزد خویش و بیگانه شدیم
قهرمان خان پاکبین

[M_T]

ماه من چهره بر افروز که آمد شب عید
عید بر چهرۀ چون ماه تو می باید دید

[leilyruzbahany]

در شب وصــــــل نمایان شدن صبح فــــراق
دلخراش است چو در زلف سیه موی سپید!

[shobar]

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

[morteza979]

دفتری گر بنویسند ز خوبان جهان *** تو به سر دفتر خوبان جهان فهرستی

[morteza3164]

یاد او کردم ز جان سد آه درد آلود خاست



خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست

[leilyruzbahany]

تا چند زمن رمیده باشی
باغیر من آرمیده باشی... ؟!

[morteza3164]

یارب، تو بدین قوت سهلی که مراست

وین کوتهی مدت مهلی که مراست


حسن عمل از من چه توقع داری؟

با عیب قدیم و ظلم و جهلی که مراست

[M_T]

تا اول عشق است من مشق جدایی می کنم
با ديو نافرمان خود زورآزمايي مي کنم

شهریار

[leilyruzbahany]

مرغ بهشـــــــت بودم و افتــــادمت به دام
امـــــــــا تو طفل بودی و از دست دادی ام...

[imanraha1]

من درد تو را ز دست اسان ندهم
دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم

[hamed00]

مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گويی که چنين رفت و چنان خواهد شد

[leilyruzbahany]

دلسپرده ام من به روی تو،در دل من است آرزوی تو
بخت آیینه باشدم اگر،مینــــشاندم رو به روی تو...
هومن ذکایی

[imanraha1]

وصل من با تو همین بس که در آن کو شب تار

کنم افغان و شناسی تو به آواز مرا

[danesh72]

این دل که به شهر عشق سرگشتهٔ تست
بیمار و غریب و در به در گشتهٔ تست
برگشتگی بخت و سیه روزی او
از مژگان سیاه برگشتهٔ تست