مشاعره

[masram]

چقدر با د!!!در گلستان هنر چون نخل بودن بارور

عار از ناچیزی سرو و صنور برداشتن

[metal-militia]

نمی دهند اجازت مرا به سیر و سفر
نسیم باد مصلا و آب رکن آباد

[masram]

مرسی که از د ندادی... در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمعشب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع

[metal-militia]

عمر خسرو طلب ار نفع جهان می طلبی
که وجودی ست عطابخش و کریم و نفاع

[masram]

عزیزون از غم و درد جدایی

به چشمونم نمانده روشنایی

گرفتارم بدام غربت و درد

[metal-militia]

دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری
جانب هیچ آشنا نگاه ندارد

[masram]

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیمسخن اهل دلست این و به جان بنوشتیم

[metal-militia]

من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد

[masram]

در پس آینه طوطی صفتم داشته اندآنچه استاد ازل گفت بگو می گویم

[mehdihooman]

من صداي هميشه ناكوك مادران به لب دعا هستم
خنده هاي بدون مفهوم نسل نوپاي شب رها هستم

[metal-militia]

مگر که لاله بدانست بی وفایی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد

[masram]

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

[metal-militia]

ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد

[masram]

ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد
کاندرین سایه قرار دل شیدا باشد

آخر شعر با حرف م بود
دردم از یاراست و درمان نیزهمدل فدای او شد و جان نیز هم

[metal-militia]

دردم از یاراست و درمان نیزهمدل فدای او شد و جان نیز هم

مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق گذاران یاد باد

[masram]

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانماز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم