مشاعره

[forever]

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟
بي وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا؟؟

[arezuhaa]

از حیای لب شیرین تو ای چشمه ی نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نسیت

[Mehrdadgh4]

تو به حال من مسكين به جفا مي نگري
من به خاك كف پايت به وفا مي نگرم

[Meshkatian]

من بودم و دوش آن بت بنده نواز
از من همه لابه بود و از وی همه ناز

شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه حدیث ما بود دراز
(مولانا)

[arezuhaa]

زیادتی مطلب کار بر خود آسان کن
صراحیی می لعل و بتی چو ماهت بس

[Avazekhan]

سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش بتماشا برام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
حضرت حافظ

[mohammad.e]

دنیاو قیل و قالش غصه رو بیخیالش دیوونه رو نگاه کن ببین چه خوبه حالش
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

[Avazekhan]

شکر ایزد را که دیدم روی تو
یافتم ناگه رهی من سوی تو
حضرت مولانا

[Meshkatian]

وقتیست که می نوشم تا برق زند هوشم
وقتیست که بر پرم چون بال و پرم آمد
حضرت مولانا

[forever]

دوشـم نوید داد عـنایت کـه حافـظا
بازآ که من به عفو گناهت ضـمان شدم
حافظ

[arezuhaa]

میوه ای شیرین تر از تو کی دهد
باغ سبز عشق کو بی منتهاست

[morteza3164]

تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول... آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل

[Meshkatian]

لاله خونین کفن از خاک سر آورده برون
خاک مستوره ی قلب بشر آورده برون
ملک الشعرا بهار

[arezuhaa]

نشان یار سفر کرده از که پرسم باز
که هر چه گفت برید صبا پریشان گفت

[forever]

تا شدم حلقه بگوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو بمبارک بادم
پاک کن چهره ی حافظ بسر زلف ز اشک
ورنه این سیل دمادم بکند بنیادم

[MEHDI 67]

من از روز ازل شیدای تو بودم
تو هم شیدای من باش نازنینم