مشاعره

[Hapo]

شاید دوسم داشتی اگه آهوی صحرایی بودم
ای کاش بدونی چشمات و به صد تا دنیا نمی دم
یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم
به آرزوهام می رسم اگر که تو پیشم باشی
اونوقت خوشبخت میشم مثل فرشته ها تو نقاشی

[Peddy]

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی نا شادم

[mixer]

من از آنکه گردم به مستی هلاک /به آیین مستان بریدم به خاک

[Peddy]

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

[غول غمگين]

امروز چو هر روز خرابیم خراب
مگشا در اندیشه و برگیر رباب
صدگونه نماز است و رکوعست و سجود
آنرا که جمال دوست باشد محراب

[z_m]

به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید

[Hapo]

باز هم بین ماندن و رفتن حس کنم این درنگ قرمز را

با قلم هفت بار رنگت کرد مثل یک تابلو قشنگت کرد

تا ببازم ولی برنده شوم بازی هفت سنگ قرمز را

بعد یک ماهی دچار کشید بعد هی سیب هی انار کشید

[mixer]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / اندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

[z_m]

دل که از ناوک مژگان تو در خون می کشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود

[Avazekhan]

دل ز ناوک چشمت گوشه داشته است لیکن
ابروی کمان دارت می زند به پیشانی...

[z_m]

دل ز ناوک چشمت گوشه داشته است لیکن
ابروی کمان دارت می زند به پیشانی...

چه جالب آقا محمد شعرتون از کیه با شعر قبلیه من چه شبیه؟؟؟؟؟؟؟

[Avazekhan]

چه جالب آقا محمد شعرتون از کیه با شعر قبلیه من چه شبیه؟؟؟؟؟؟؟

آره زینب جان من خیلی وقته تو مشاعره شرکت نمیکنم
اما شعر تو رو که خوندم الهام گرفتم و این شعر رو که به ذهنم اومد نوشتم!

[Avazekhan]

احتمال میدم این شعر از حضرت مولانا باشه
شعر شما از کیه؟

[z_m]

به به مولانا... به به...
مال من از حافظ هست...

[Avazekhan]

اشتباه شد ! این هم از حضرت ِ حافظه
من از روی وزنش حدس زده بودم...

[z_m]

ممنون آقا محمد

یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد