مشاعره

[Hapo]

روح من آزاده بود در کهکشان بیکران
لیک جسم خاکی یکدم مرا در بر گرفت
ما و دل در انتظار لحظه ی دیدار ها
میتپیم و یادی او این خانه را در بر گرفت

[serin]

تا ببینم این ندا آواز کیست
که ندایی بس لطیف و بس شهیست

[Hapo]

تموم وعده ها رو دادیم و حرفا رو گفتیمدیگه هیچی نمی مونه برای گفتن مامن و تو

هم صدای بی صداییم

[hamed2011]

من مانده ام تنهای تنها

من مانده ام تنها

میان سیل غم ها



مرحوم بسطامی

[Peddy]

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند

[hamed2011]

دنیا رو با همه ی خوب و بدش
با همه زندونی های ابدش

پشت سر گذاشتن و رها شدن

رفتن و مثل پرستو ها شدن

اخراجی ها - دکتر اصفهانی

[Hapo]

نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز

[whatsthematter]

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی

[Peddy]

یکی تازی ای بر نشسته سیاه
همی خاک نعلش برآمد به ماه

[غول غمگين]

هم دل به دلستانت رساند روزی
هم جان سوی جانانت رساند روزی
از دست مده دامن دردی که تراست
کان درد به درمانت رساند روزی

[Hapo]

یه غمی تو صورتش بود/ مثل بارون پشت شیشه
سرشو او ورد بالا گفت / کلی حرف دارم با چشمات

[serin]

تو گواه باش خواجه که ز توبه توبه کردم
بشکست جام توبه چو شراب عشق خوردم

[Peddy]

مکن شتاب به هر ورطه ای که افتادی
که ماه مصر بر آمد ز چاه زندان یافت

[z_m]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

[zendegieh_khabha]

دلم شكستي و گفتي هرچه بود گذشت
به گريه گفتمت آري ولي چه زود گذشت
بهار بود عشق بود و تو بودي و اميد
بهار رفت و تو رفتي و هرچه بود گذشت

[mahour.M]

تماشایی که من دارم مقیم چشم حیرانش
هزار آیینه یک گل می‌دهد از طرف بستانش