مشاعره

[metal-militia]

من و همصحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس

[rezaonline]

سرائی را که صاحب نیست ، ویرانیست معمارش

دل بی عشق می گردد خراب ، آهسته آهسته

[Fereshteh_Baran]

هر که آمد عمارتی نو ساخت

رفت و منزل به دیگری پرداخت

[abcdefghijklmnop]

تيز دوم تيزدوم تا به سواران برسم
نيست شوم نيست شوم تا بر جانان برسم

[kine1961]

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند

[kine1961]

در دل هوسی هست دریغا نفسی نیست
مارا نفسی نیست که در دل هوسی نیست

[kine1961]

تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود

[kine1961]

در چشم های خسته ی مردی نگاه کرد

لبخند زد و قند بدل اختراع شد

[cerulean]

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

[youtab_f]

دل نزد تو است اگرچه دوری زبرم/جویای توام اگر نپرسی خبرم.

[kine1961]

در مهربانی ِ نگاهت

ذوب می شود یخ احساسم

با تو

می توان آسود

در انتهای راهی که به بن بست رسیده است

و بالا رفت

از دیوار روزمرگی ها

و نترسید

از آنچه پشت دیوار است!

[metal-militia]

تخت تو رشک مسند جمشید و کیقباد
تاج تو غبن افسر دارا و اردوان
تو آفتاب ملکی هرجا که میروی
چون سایه از قفای تو دولت بود روان

[kine1961]

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل
چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهـــا، رهـــا من


ز مــــن هر آنکــه او دور، چـو دل به سینه نزدیک
به مـــن هر آنکـه نزدیک، ازو جــــــدا، جــــدا من

[alish1]

بگو از شب چی میدونی تو که دستات پر پوله
تو که اهنگ تنهایی توی گوشات نمیخونه

[abcdefghijklmnop]

هر كسي كاو دور ماند از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش

[metal-militia]

شاه منصور واقف است که ما
روی همت به هر کجا که نهیم
دشمنان را ز خون کفن سازیم
دوستان را قبای فتح دهیم