مشاعره

[masram]

با ش باید بگی نه با د masramجان

آخه عزیزم ما با هم پست دادیم!

[mana44g]

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

[masram]

دریغا فوت شد عمری که یک دم
اگر گویی بِه ارزد هر دو عالم

[Kelasik]

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چشد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چشد

[masram]

دلا خو کن به تنهایی
که از تن ها بلا خیزد

[mana44g]

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

[masram]

یکی را دوست می دارم ولی افسوس که او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم شاید بخوانداز نگاه من که او را دوست مید ارم ولی افسوس که او هرگز نگاهم را نمی خواند

[mana44g]

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت

[Pinkrose]

تو بلی پاشی نه مان ژینی بی؟
بو له شی سارده وه بو تینی بی؟
تو بلی ئه و خه وه هه ستانی بی؟
یا نه ئه و قافله وه ستانی بی؟
(شعر کردی)

[masram]

تـا کـی ز قدیـم و مـحدث امـیدم و بیـم

چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم

[mana44g]

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم
خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی

[Pinkrose]

یک دل و یک جهت و یک رو باش
از دو رویان عالم یک سو باش

[mana44g]

شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمتست چنین شب که دوستان بینی

[Pinkrose]

یک نعره ی مستانه ز جایی نشنیدم /ویران شود این شهر که میخانه ندارد

[Kelasik]

دل در جهان مبند و ز مستی سوال کن
از فیض جام قصه جمشید کامگار

[cerulean]

روز ها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتن ام
...
pinkrose عزیز
میشه معنی شعرتون رو بدونیم؟