مشاعره

[ciity_night]

ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تورا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست تورا

[Avazekhan]

ایا باد سحر گاهی در این شب روز می خواهی
از آن خورشید خر گاهی برافکن دامن محمل

[maryam.w]

لطف يردان بيكران و قدر أن... نيست بى كس بر شمارد فر أن

[arezuhaa]

نسیم با صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو بکوتهی آورد

[Amirrelax]

درست است اینکه من زیبا پرستم
ولی عاشق به هر زیبا نبودم

[zibaaa]

منصور وار گر ز انا الحق زدیم دم

ایندم نگر که چون به سر دار میرویم

[Nassim_Agha]

من پیر سال و ماه نی ام یار بی وفاست

بر من چو عمر می گذرد پیر از آن شدم


سلام

[zibaaa]

سلام

ما را مخوان به کعبه که در کیش اهل دل

معنی یکی است میکده و خانقاه را

[Nassim_Agha]

پس که اینطور ! خوب حج شما قبول :-)

از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست

کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر

[zibaaa]

ای بابا نیومده شروع کردی!!! (مرسی)

رفت از بر من گرچه رهش با مژه رُفتم

ره رَفتن او بنگر و ره رُفتن ما را

[Nassim_Agha]

من که اصلا نمی تونم این کاریکه شما می گید رو بکنم! من:

آنکه پامال جفا کرد چو خاک راهم

خاک می بوسم و عذز قدمش می خواهم

[zibaaa]

خوب دیگه!!! (هر کس به طریقی ...)

من آن نیم که دیدی و آوازه ام شنیدی

در من به چشم معنی بنگر که من نه آنم

گر گوش هوش داری بشنو که باز گویم

رمزی چنانکه دانی رازی چنانکه دانم

[Nassim_Agha]

بفرمایید خواهش می کنم ! من سراپا گوشم!
ولی تا اونجا که به چشم بر میگرده اجازه بدید بگم:

من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن

بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا گفتیم

[zibaaa]

اینم جواب شما:

من همان به که بسوزم زغم و دم نزنم

ورنه از دود دل آتش به جهان در فکنم

[MEHDI 67]

اندر این شهر هر چه سرشتند نماندنه یک اتشکده و نه یک بت کده ای ماند

[Nassim_Agha]

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم