مشاعره

[maryam.w]

دلم که گوهر اسرار عشق در اوست

...

توان بدست تودادن گرش نکو داری

[siavash_1147]

یوسف به این رها شدن از چاه دل میند
این بار میبرند که زندانیت کنند

[LiOneL999]

دانی که چرا آب فرات هست گل آلود
شرمندگی اش از لب عطشان حسین است

[amirrreza]

ای مرغک خرد ز آشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی؟رمیدن آموز

تو را پرواز بس زود است است و دشوار
ز نو کاران که خواهند کار بسیار

[LiOneL999]

چرا نقل قول می گیری؟
خوب از ادامش شعر می دادی؟

[farimah]

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

[morteza3164]

مجذور اشتیاق سلامی دوباره بود
جذر بهار و آئینه می شد بلوغ مرگ
می شد برای صورت گل مخرجی نوشت
کسر همیشه ساده نمی شد به دست مرگ

[cerulean]

گفت که دیوانه نه ای لایغ این خانه نه ای
رفتم و دیوانه شذم سلسله بندنده شدم

[LiOneL999]

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

[cerulean]

درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار زمینی

[mahour.M]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد

[cerulean]

دل خراب من دگر خراب تر نمیشود
که خنجر غمت از این خراب تر نمیزند

[faramarzlotfy]

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می ومیخواران از نرگس مستش مست
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا وز قد بلند او بالای صنوبر بر پست

[mohabbatsadra]

تا خیال گریه کردم یار رفت این غزال از بوی خون رم میکند

[cerulean]

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

[Piano Lover]

دردم از يارست و درمان نيز هم... دل فداي او شد و جان نيز هم