مشاعره

[morteza3164]

یار ز پیمان ما گر چه سری می‌کشد

بار غمش را دلم بی‌جگری می‌کشد


آن بر و آن دوش را هم به کنار آورم

گر چه به ناز از برم دوش و بری می‌کشد

[leilyruzbahany]

دلم را بازده نزد تو بیکار اســـــــــــت مــــیدانم

تو را زین جنس بی مقدار بسیار است میدانم

[navid_bikas71]

مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

„شهریار-خزان جاودانی”

[farhood72]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید///یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید „حضرت حافظ”

[navid_bikas71]

دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
گویی چراغ کوکبه بامدادیم

„شهریار-ساز عبادی”

[farhood72]

معشوق را جویان شود، دکان او ویران شود////بر رو و سر پویان شود، چون آب اندر جوی او „مولانا”

[fanoos]

و قاف حرف آخر عشق است
انجا که نام کوچک من آغاز می شود
قیصر

[navid_bikas71]

در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن

„شهریار-کنج ملال”

[farhood72]

نگار تازه خیز من کجایی آی کجایی///به چشمان سرمه ریز من کجایی آی کجایی „باباطاهر”

[endvb6]

یک صبحدم که چلچله ای شاخکی، ز کاج/تا سازد آشیانه، برد سوی چلچراغ
یک صبحدم که گریه خورشید روز ساز/آرام می چکد لب دیوارهای باغ
نصرت رحمانی

[navid_bikas71]

غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه
سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست

„شهریار-ز کوه زندگی”

[farhood72]

تا چند زنم بروی دریاها خشت///بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود/// که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

خیام

[navid_bikas71]

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

„شهریار-گوهر فروش”

دوستان عزیز دقیق یادم نمیاد ولی اگه تکراری بود خیلی عذر میخوام.

[endvb6]

ما خود سیاه مهره نردیم و ای دریغ/در گیر و دار حل معما نشسته ایم
رحمانی

[feedback]

محتاج جنگ نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از ان توست به یغما چه حاجت است

[navid_bikas71]

تیر از غمزه ی ساقی سپر از جام شراب
با کماندار فلک جنگ و جدالی کردیم

„شهریار-غزال و غزل”