مشاعره

[mahour.M]

وقتی اندر سر کویی گذری بود مرا
وندران کوی، نهانی نظری بود مرا
جان بجایست ولی زنده نیم من زیرا
مایهء عمر بجز جان، دگری بود مرا

اميرخسرو دهلوي

[youtab_f]

آن تهی مغز را چه علم و هنر/که بر او هیزم است یا دفتر!

[تنگ طلا]

مهتاب
ای مونس اسمان
روشنی بخش جهان
کو ماهم؟.

[kooroshnosrati]

یکی دردویکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از هجران و درد و وصل و ...
پسندم آن چه را جانان پسندد

[rain-man]

در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را...

[kooroshnosrati]

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شدوآواز نیامد

[rain-man]

دلا نزد کسی بنشین کو از دل خبر دارد
به زیر ان درختی رو کو گلهای تر دارد...

[cerulean]

ردر پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری

[rain-man]

یار ان باش که گر خم بکنی ابرو را
به تبسم نگهی بر سر زلفت ارد

[morteza3164]

دامن عشقت همیشه خالی از زنگار باد

تیغ تیز پارسیت بر گردن بی عار باد

یک دریچه باز کن سوی افق در بیت جان

مسکن اشعار تو فارغ ز هر دینار باد

[kooroshnosrati]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدارا با که این بازی توان کرد؟

[kine1961]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

[rain-man]

مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشینه شده پنهانی

[kooroshnosrati]

یارب روا مدار که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بیخبر شود

[rain-man]

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گره و باده و دفتر جایی

[AminSantori]

با اجازه:
یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش