0
تو را با غیر می بینم صدایم در نمی آید
دلم می شوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
نشستم باده خوردم خون گریستم کنجی افتادم
تحمل می رد اما شب غم سر نمی اید
علاقه مندي ها (Bookmarks)