مشاعره

[kaka]

نگویی با کسی دل را خریدی
و از شعرم به عشق من رسیدی
فقط جان تو و این قول آخر
مرا ول کن شتر دیدی ندیدی

[E_N]

یا رب آن شمع شب افروز زکاشانه کیست

جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

[kaka]

تو و طوبي و ما و قامت يار
فکر هر کس به قدر همت اوست

[E_N]

تو به دادم برس ای عشق،که با این همه شوق

چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست

[kaka]

تويي که بر سر خوبان کشوري چون تاج
سزد اگر همه ی دلبران دهندت باج

[E_N]

جانی شکسته دارم ، از دوستی گریزان!

در باورم نگنجد بیداد از عزیزان!

[kaka]

نيست در شهر نگاري که دل ما ببرد
بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد

[E_N]

در پی آن نگاههای بلند،
حسرتی ماند و
آه های بلند!

[kaka]

دين و دل بردند و قصد جان کنند
الغياث از جور خوبان الغياث

[E_N]

ثنای پری رخ بر زبان راند

پری بنشست و او را نیز بنشاند

خسرو شیرین نطامی

[violin-m]

دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد

بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر

[negri]

روزگاری است که سودا زده ی روی توام
خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توام

[Mona]

من عاشق ترين آفتابگردان مزرعه ي عشق بودم
كه نيازم به آفتاب نگاهت بود
به هر سو كه مي چرخيدي، مي چرخيدم و مي چرخيدم



نسرين بهجتي

[mos167]

می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصلت از دور جوانی این است

[fanoos]

تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هرشب
بدین سان زندگی را با تو زیبا میکنم هرشب

[kaka]

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم (دی:)