مشاعره

[HamedSedighi]

عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بر آن کن نرود رو به تباهی

[محمد شفیعی]

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت...

[fanoos]

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد

[kaka]

ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود
تعبير رفت و کار به دولت حواله بود
چهل سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت
تدبير ما به دست شراب دوساله بود !

[fanoos]

در شهر شما باری اگر عشق فروشی است
هم غیرت آبادی ما را نفروشید

[sara]

دوش سنگی چند پنهان کردم اندر آستین
ای عجب آن سنگ ها را هم زمن دزدیده اند

[محمد شفیعی]

دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع گناهش نبود...

[fanoos]

دلم میان دو دریای سرخ مانده سیاه
همیشه برزخ دل تنگه ی پریشانی است

[fatemeh.1994]

تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلك شيوه ي او پرده دري بود

[fanoos]

چه قدر ((د))!!!

دیگران گر ز بی خودی مستند
من از این خود از این خودی مستم

[kaka]

من چه گویم یک رگم هوشیار نیست
مستم اما جام می در كار نیست!

[vdod]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند.

[محمد شفیعی]

دردا و حسرتا که عنانم زدست رفت
دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست

[HamedSedighi]

تو دستگیر شو ای خضرپی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند

[Atta-Flamenco]

در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم
سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم

زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی
ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم

حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن
ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم



یا علی.

[HamedSedighi]

مروت گرچه نامی بی نشان است
نیازی عرضه کن بر نازنینی