مشاعره

[موفقیت online]

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که درین کار چه کرد

[kaka]

دوش مرغی به صبح می نالید

عقل و صبرم ببرد طاقت و هوش

[Hmd_N]

شناسد مگر پهلوان جهان

سخنها هم از آشکار و نهان

[akanani]

نفس برآمد و کام از تو بر نمی​آید
فغان که بخت من از خواب در نمی​آید

[sara]

در و دیوار،در سماع آیند
از عنون غمش چو بنوازم

[kaka]

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

[sara]

تو گر خواهی که جاویدان جهان کسر بیارایی

صبا را گو که بر دارد زمانی برقع از رویت

[kaka]

تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار
آن گه عيان شود که بود موسم درو

[sara]

وگر به رهگذری یک دم از هواداری
چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد

[akanani]

دل خرابی می​کند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما

[sara]

ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه ی محراب می زدم

[akanani]

می​وزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم به دم می ناب

[fanoos]

نمیشود به گذرگاه خویش برگردم
هراس کوچه پر از رفت و آمدی شوم است

[kaka]

تاب بنفشه مي‌دهد طره مشک ساي تو
پرده غنچه مي‌درد خنده دلگشاي تو

[nabegheh95]

و چنان بی تابم
که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا می خواند

[Hmd_N]

در یاد از جوانی، یادش بخیر گویند

ما بی تو پیر بودیم، ظاهرا اگرچه برنا