مشاعره

[chaz2163]

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پـیـام آشـنـایـان بـنـوازد آشـنـا را

[Hapo]

اي نفس خرم باد صبا
از بر يار آمده‌اي مرحبا

[zendegieh_khabha]

آنها كه به سر در طلب كعبه دويدند
چون عاقبت الامر به مقصود رسيدند

[Hapo]

دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما
چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما

[zendegieh_khabha]

آسمانا دلم از اختر و ماه تو گرفت
آسمان دگري خواهم و ماه دگري

[Hapo]

ياقوت چه ارزد بده آن قوت روان را
اول پدر پير خورد رطل دمادم

[zendegieh_khabha]

مراد دل ز كه پرسم كه نيست دلداري
كه جلوه نظر و شيوه كرم دارد

[Hapo]

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست

[zendegieh_khabha]

تا كي مي صبوح و شكر خواب بامداد
هشيار گردهان كه گذشت اختيار عمر

[Hapo]

رونق عهد شباب است دگر بستان را
مي‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

[zendegieh_khabha]

از آن دمي كه ز چشم برفت رود عزيز
كنار دامن من همچو رود جيحونست

[Hapo]

ترسم اين قوم که بر دردکشان مي‌خندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را

[zendegieh_khabha]

اگرچه عرض هنر پيش يار بي ادبيست
زبان خموش وليكن دهان پر از عربيست

[Hapo]

تا بود بار غمت بر دل بي‌هوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

[zendegieh_khabha]

اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد
بخاك پاي عزيزت كه عهد نشكستم

[Hapo]

مرا دلي که صبوري از او نمي‌آيد
کدام ديده به روي تو باز شد همه عمر
که آب ديده به رويش فرو نمي‌آيد