مشاعره

[akanani]

مدامم مست می​دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می​کند هر دم فریب چشم جادویت

[Hmd_N]

تو چو آزرده شدی زندگی ام یکسره رفت

من ولی مردم و یک لحظه نپرداختی ام

[akanani]

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی​حاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

[Hmd_N]

تا نباشد روزها را هم نمیخواهم به خویش

کاشکی نابود میگردید قانون جهان

[akanani]

نفس برآمد و کام از تو بر نمی​آید
فغان که بخت من از خواب در نمی​آید

[hichnafar]

دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند *** گل آدم بسرشتند وبه پیمانه زدند

[Hmd_N]

در عزای دوری از تو اشک ریزی عادت است

از نبودت مرگ را هم سهل و آسان می کنی

[akanani]

یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[nabegheh95]

دوان دوان تا لب چشمه دویدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی

[akanani]

یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست
وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود

[sara]

دایم بیاد روی تو چون گل شکفته ایم
پیوسته در خیال تو خرم نشسته ایم
برقع چه احتیاج که از حسرت جمال
بی هم نشسته ایم،چو با هم،نشسته ایم

[nabegheh95]

منی که نام شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد

[akanani]

دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

[Hmd_N]

وفادارانه بر عهدیم و پیمان

تو هم رسم وفاداری نگه دار

[akanani]

رونق عهد شباب است دگر بستان را
می​رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

[Hmd_N]

از لبانت دور، اما از نیاز

هر زمان یادی از آن حلوا کنم